– میخواستم بپرسم سنّ سه سالگی یا دو و نیم سالگی برای بچّهها که بخواهیم آنها را به مهد کودک بفرستیم خوب است یا نه؟ چون بعضی میگویند این سن سنّی است که ممکن است بچّهها وقتی به مهد میروند از بچّههای دیگر چیزهای بد را یاد میگیرند. میخواستم بپرسم این سن خوب است بچّه را بفرستیم یا نه.
– بهترین سن برای مهد کودک رفتن بچّهها چهار سال تمام است، یعنی بچّهها وقتی به سنّ چهار سالگی رسیدند یکی از خصوصیّتهایی که پیدا میکنند این است که دوست دارند با گروه همسال و همجنس خود باشند. لذا چون فراهم کردن این فضا در خانه مشکل است ما این را باید در فضاهای دومی، خانهی دومی برای فرزند ایجاد کنیم. لذا مراکز پیش دبستانی میتواند این موقعیّت را فراهم کند. البتّه مادر یک نگرانی داشتند که آن را بیان کردند و آن نگرانی این بود، بیشتر از اینکه نگران سن باشند نگران بدآموزیها بودند.
ما به عنوان یک اصل کلّی این را بیان میکنیم، اگر فرزند ما بخواهد اجتماعی شود باید بهایی را برای آن بدهیم. یکی از این بهاها که باید داده شود این است که فرزند ما وقتی وارد مجموعهای میشود با فرهنگهای مختلفی برخورد میکند، بچّههای مختلف، تربیتهای مختلف. فردا ممکن است همین فرزند حرف زشتی یاد بگیرد، این زمینهی اجتماعی شدن او است. قطعاً همهی ما، حتّی این مادر بزرگوار که الآن این سؤال را طرح کردهاند وقتی اجتماعی شدند ممکن است حرف زشت را شنیده باشند و یاد گرفته باشند، ولی هنر این است که ما این را به کار نمیبندیم. وگرنه انسان در اجتماع خیلی چیزها را میبیند و یاد میگیرد، ولی هنرمندی و تربیت این است که این آموزههای مثبت را به کار ببندد، منفی را نه، بایگانی کند، به کار نبندد. لذا مهد رفتن قطعاً این مشکلات را به وجود خواهد آورد، در هر سنّی، یعنی حتّی اگر ایشان تا سنین پیش دبستانی فرزند خود را به مراکز پیش دبستانی نفرستند، از اوّل ابتدایی بفرستند، باز هم همین اتّفاق خواهد افتاد.
ولی در این سنین راهکار دارد، یعنی اگر ما نگران این هستیم که بچّههای ما کار بد یا حرف بد را یاد میگیرند باید اوّلاً محیطهای مناسبی را انتخاب کنیم. همانطور که ما نسبت به والدین عرض کردیم والدین فضایی را که ایجاد میکنند باید نظارت دائمی روی فرزند خود داشته باشند. محیطهای پیش دبستانی مناسب است که نظارت دائمی باشد، یعنی این نباشد که بچّهها کارهایی انجام دهند که از نگاه مربّی، از نگاه مسئولین مهد به دور باشد، آنها ندانند که این چه کاری انجام میدهد. این یک نکته.
نکتهی دوم این است که برخورد مناسب باشد، یعنی فرزند ما یک وقت به خانه برمیگردد میبینیم حرف زشتی را یاد گرفته است. او الآن صرفاً تقلید میکند، لذا اگر ما تقلید را تقویت نکنیم در او نهادینه نمیشود. مثلاً یک موقع حتّی فرزند ما حرف زشت میزند، مادر میگوید این چه حرفی بود گفتی؟ از چه کسی یاد گرفتی؟ میدانی من را چقدر ناراحت کردی؟ یک مرتبهی دیگر این حرف را بگویی فلفل روی زبان تو میگذارم، تو را داغ میکنم! یعنی مادر مدام ناراحتیهای خود را ابراز میکند. با این ابراز ناراحتی توسّط مادر به نوعی تقویت کردیم، بچّه را حسّاس کردهایم.
– این چه بوده که من گفتهام.
– بعد چه اتّفاقی میافتد؟ فردا یا پس فردا یا یک روزی وقتی مادر فرزند خود را ناراحت میکند فرزند در ذهن خود دنبال یک مورد میگردد که پدر و مادر را ناراحت کند. میگوید از چه چیزی ناراحت میشود؟ به یاد همان حرف زشت میافتد، میگوید این مادر را خیلی ناراحت میکند، همان کار را جلوی مادر انجام میدهد یا همان حرف را میگوید. این بار میگوید که مادر را ناراحت کند، مرتبهی اوّل فقط تقلید بود، ولی این مرتبه نه. واقعاً به تدریج دارد جزئی از شخصیّت او میشود، لذا ما به راحتی فرزندان خود را در بعضی زمینهها خراب میکنیم.
ولی اگر آمد این حرف را گفت، مادر هیچ عکس العملی هم نشان نداد، هیچ چیزی نگفت. یعنی یک مرتبه، دو مرتبه، سه مرتبه این حرف را میگوید، میبیند هیچ عکس العملی نشان داده نمیشود، دیگر آن مطلب را فراموش میکند. لذا سنّ چهار سالگی سنّ مناسبی برای مهد رفتن است، با توجّه به اینکه محیط مهد محیط مناسبی باشد، این نکتهی دوم. نکتهی سوم گاهی اوقات وقتی بچّهها وارد این محیطها میشوند ممکن است حرفهای ناپسند یا حرکات ناشایست را یاد بگیرند، فقط برخورد ما باید یک برخورد مناسبی باشد که در آنها نهادینه نشود.
پاسخ دهید