سلام ما به شُکوه آفرینِ بزم جلال!
بزرگ‌زاده‌ی آزاده، «نافع بن هلال»
 
از او که خوانده حسینش ز بهترین اصحاب
چگونه مدح سرایم که هست ناطقه، لال؟
 
به نطق محکم خود، شام و روز عاشورا
ببُرد ز آینه‌ی قلب اهل‌بیت، ملال
 
بگفت: بی‌تو، حسین! زندگی مراست، حرام
زهی! که زحمت مادر بر او حلال، حلال
 
ز بیم حمله‌ی او، خصم را نبود قرار
ز ضرب نیزه و تیغش، عدو نداشت مجال
 
نوشته بود به هر چوبِ تیر، نامش را
از آن که تا نشود ضربِ دست او، پامال
 
پس از قتالِ فراوان، اسیرِ دشمن شد
ولی نکرد تذَلّل به پیشِ قومِ ضلال
 
شکسته بود، دو دستش که دست او بستند
که رشته‌رشته‌ی جانش ز تیغ بگسستند


شاعر: سیدرضا موید( موید)