سرخِ غروب بود و حریق خیام بود

 آغاز زنگ قافله در راه شام بود


سرخِ غروب بود و شهیدان و هُرم خاک

 روز نبرد نور و سیاهى تمام بود


سرخ غروب بود و سکوت سوارها

 اسب امیر آینه‌ها بى لگام بود


سرخ غروب بود و، عطش آه مى‌کشید

 در دیده، خوابِ آب هم آنجا حرام بود


سرخ غروب بود و، چو آغوش آسمان

 ماه و ستاره بر سرِ نى در خرام بود


سرخ غروب بود و، زمان گنگ مى‌گذشت

 در برگریز عشق نه جاى کلام بود


سرخِ غروب بود و، زمین مانده بود مات

 تا در میانه، لاله زهرا کدام بود؟

 

شاعر: خسرو احتشامی هونه گانی