دینوری از حمید بن مسلم نقل می‌کند:

عمر سعد با من دوست بود. وقتی از جنگ با حسین (ع) برمی‌گشت، پیش او رفته حالش را پرسیدم. گفت: از حالم مپرس که با بد وضعی به خانه‌ام برگشته‌ام، پیوند خویشاوندی نزدیک را بریده و جنایتی بزرگ مرتکب شده‌ام.

 

 

قال الدّینوریّ:

و روی عن حُمید بن مسلم قال: کان عمر بن سعید لی صدیقا، فأتیته عند منصرفه من قتال الحسین، فسألته عن حاله، فقال: «لا تسأل عن حالی، فإنّه ما رجع غائب إلی منزله بشرّ ممّا رجعت به، قطعت القرابه القریبهّ، و ارتکبت الأمر العظیم».[۱]


[۱]– الاخبار الطّوال: ۲۵۹٫