روز یکشنبه مورخ ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۱ و مصادف با روز هشتم ماه مبارک رمضان، مراسم دهه اول ماه رمضان بعد از نماز ظهر و عصر در مسجد جامع ازگل با سخنرانی «آیت الله صدیقی» برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مسئله شرعی
در ماه مبارک رمضان سفر بلامانع است، خدای متعال اجازه سفر به روزهدار داده است، لکن کسی بخاطر فرار از روزه سفر کند مکروه است، خوشایند نیست که انسان چنین فرصتی را از دست بدهد، درست است که خدا کَرَم کرده است و برای جبران از دست دادن سرمایه کارساز آخرت که نام آن روزه ماه رمضان است، در خارج از ماه رمضان اجازه فرموده است که قضای روزه بجا آورده شود، ولی بدانید هم در نماز و هم در روزه، قضا خاصیت اصل را ندارد.
یکی از خصوصیات نماز اول وقت این است که مادامی که بنده خدا نماز اول وقت میخواند شیطان از او میترسد و نمیتواند خیلی وارد میدان اذیت یا تخریب ایمان او باشد، بمحض اینکه انسان وقت فضیلت نماز را از دست میدهد شیطان جرأت میکند و میگوید این خیلی آدمحسابی نیست، این برنامه و نظم ندارد و میشود او را گمراه کرد.
خاصیتی که روزه ماه مبارک رمضان دارد، مانند همه کارهای خیر ماه مبارک رمضان… قرآن خواندن همیشه کلیمِ خدا شدن است، وقتی انسان قرآن میخواند درواقع خدا با انسان صحبت میکند، اما قرآن خواندن در ماه مبارک رمضان که ماه نزول قرآن است و نوز قرآن از این پایگاه به سایر زمانها و مکانها رسیده است، این با تلاوت قرآن در سایر ایام تفاوت دارد. اگر شما در ماه مبارک رمضان یک قرآن بخوانید بمنزله یک ختم قرآن در غیر از ماه مبارک رمضان است، روزه هم همینطور است، روزه ماه مبارک رمضان…
انسانی که تاجر است و به دنبال پس انداز عالم قبر و آخرت است، هیچ وقت چیز کم فایده را بجای پرفایده انتخاب نمیکند.
لذا نباید روزه ماه مبارک رمضان را از دست داد. اگر کسی روزه ماه مبارک رمضان را از دست بدهد خدا او را عذاب نمیکند و انسان قضای آن را بجا میآورد ولی چه چیزی از دست داده است؟ وقتی به آنجا برویم معلوم میشود که خیلی خسارت کردهایم و کلاه بر سرمان رفته است که در ماه مبارک رمضان سفر کردهایم.
اما اگر سفر کسی سفر معصیت باشد…
بعضی از دوستان ما به سفر کربلا میروند که زیارت حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در شب قدر محیرالعقول است، نمیشود گفت چقدر برکات دارد و چه اسراری دارد. میروند و خوشا به حالشان، اگر بتوانند جمع کنند و ده روز در کربلا بمانند، هم روزهشان را بگیرند و هم آن گنجهای غیرقابل محاسبه را برای عالم آخرتشان با زیارت حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه ذخیره کنند، خوشا به حالشان…
ولی کسی سفر میکند که مال کسی را بدزدد، سفر میکند که بر علیه کسی توطئه کند، سفر میکند که یک نامحرمی در فلان شهر هست، برود و با او ارتباط برقرار کند، اگر نیّت مسافر انجام گناهی است، این سفر برای او سفر حرام است و باید روزه را هم بگیرد، ولو اینکه مسافر است، اما نمیتواند روزه را بخورد.
اینکه روزهدار در سفر حق ندارد روزه بگیرد، جز ارفاقهای الهی است، سفر دردسر و مشکلات دارد و خدای متعال به روزهدار اجازه نداده است که گرفتار عسر و حرج بشود، در نمازهای او هم ارفاق کرده است و نماز مسافر شکسته است.
ولی کسی که سفر حرام میکند باید روزه خود را بگیرد و باید نماز خود را هم تمام بخواند.
صلوات ختم بفرمایید.
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
احتیاط کنیم که دچار خسران نشویم
در سوره مبارکه توبه یک آیهای است که برای مردم انقلابی مبارز شهادتطلب جزو تابلوهای دلانگیزی است که دلشان را آب میکند و آنها را به معامله با خود خدای متعال تشویق میکند.
این را بدانید که اگر ما توجّه داشته باشیم یا نداشته باشیم، سرمایه ما عمر ماست و ما با از دست دادن عمر در حال از دست دادن سرمایه هستیم و باید اگر عقل داشته باشیم این سرمایه را به قیمت بفروشیم و در بازار مناسبی عرضه کنیم تا ضرر نکنیم و گرفتار ورشکستگی عمر نشویم.
در قرآن کریم فرمود: «قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»،[۲] حبیب من! به این بندگان من بگو مسلماً خاسر (یعنی ورشکسته) کسانی هستند که عمرشان را مفت از دست دادهاند. پیر شده است، جوانی از دست رفته است، الآن در انتظار آمدن قدوم مبارک حضرت ملک الموت است، برای آنجا هم هیچ چیزی ندارد، نه خانه دارد، نه چراغی دارد، نه رفیقی دارد، نه پناهی دارد، هیچ چیزی ندارد، همه چیز خود را در اینجا خرج کرده است و وقتی به ابدیت میرسد هیچ چیزی ندارد و به جهنّم میافتد.
«قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»، حبیب من! به این بندگان من بگو مسلماً خاسر (یعنی ورشکسته) کسانی هستند که عمرشان را به قیمت ندادند، عمر را ارزان فروختند، عمر را با آتش معاوضه کردند، سرمایه عمر را دادند و جهنّم گرفتند، دیگر بدبختتر اینها کیست؟
حواس خودمان را جمع کنیم که عمر رفت، ولی به فکر باشیم که اگر تابحال مفت از دست دادیم، از این به بعد فکری کنیم که طرف تجارتمان قابل اعتماد باشد و تجارتمان هم تجارت پُرسودی باشد.
پرسودترین تجارت تجارتِ با خدای متعال است، برای اینکه هیچ کسی به اندازه خدای متعال ندارد. اگر کسی بخواهد کالایی از ما بخرد، بخواهد ما را کمک کند، آدم سرمایهداری است و ما را دوست دارد ولی سرمایه او نامحدود نیست، تا حدی به ما کمک میکند و سود چندین برابر به ما میدهد.
آن کسی که سرمایه او حد ندارد خدای متعال است، خدای متعال همه چیز دارد، ثروت و سرمایه خدای متعال حد ندارد و چون بینهایت دارایی دارد میتواند به ما بینهایت سود بدهد.
طرف ما باید هم در دارایی اول باشد، هیچ کسی به اندازه او دارایی نداشته باشد، دوم اینکه کریم باشد، سخی باشد. اگر طرف دارا بود و خواست ارفاقی هم به ما کند ولی کرامت اخلاقی ندارد و انسان بخیلی است، این شخص که پول زیاد به ما نمیدهد، سود زیادی به ما نمیدهد.
نکته دیگر این است که هر کسی هرچه به ما بدهد، چیزی میدهد که تمام میشود، در امور دنیا اینطور است که حتّی اگر تمام دارایی خود را در معاملهی با من به من بخشید، این دار و ندار تا هنگام مرگ به درد من میخورد، از آن به بعد دیگر به درد من نمیخورد.
پس با کسی معامله کنیم که هم در دارایی از همه بیشتر داشته باشد، هم در بخشندگی از همه کریمتر باشد، و هم چیزی که میدهد ماندگار باشد و تمام شدنی نباشد. آن هم کسی بجز خدای متعال نیست.
خدای متعال مشتری ماست
در سوره مبارکه توبه خدای متعال این امکان را به بندگان داده است، شما که عمرتان از دستتان میرود، تأمّلی کنید و ببینید تابحال چه کسانی عمر شما را از شما گرفتهاند و عمر را با چه کسانی گذراندهاید؟
خود خدای متعال فرموده است که من هم جزو مشتریهای تو هستم. شیطان مشتری انسان است، نفس مشتری انسان است، زن و بچه مشتری آدم هستند، مردم مشتری آدم هستند. در میان این همه طلبکار و مشتری، خدای متعال خود را نشان داده است و فرموده است که روی من هم حساب باز کن و با من معامله کن.
وقتی خدا خریدار بود، انسان چه کند که خدای متعال کالای انسان را بخرد؟
آن چیزی که ما از قرآن کریم استفاده میکنیم، شرط لازم برای جلب مشتری عظیم العظما و اکرم الاکرمین و اغنی الاغنیاء «ایمان» است.
«إنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»،[۳] اگر کسی مؤمن نباشد خدای متعال با او معامله نمیکند. پس باید ایمان را تحصیل کرد تا در بازار معامله با خدا راه پیدا کرد، اگر کسی مؤمن نباشد او را در این بازار راه نمیدهند، اولین شرط لازم این است که انسان تحصیل ایمان کند و مؤمن باشد.
ایمان و مؤمن در خود قرآن کریم توصیف شده است که مؤمن چه ویژگیهایی دارد که خدای متعال با او معامله میکند. اینها در جای خودش، میخواهیم به مسئله روزه برسیم.
خدای متعال از مؤمن میخرد، خدای متعال مشتری است و خریدار است، مؤمن که میخواهد بفروشد، باید چه چیزی بدهد که خدای متعال از او بخرد؟
یک: خدای متعال «أَنْفُسَهُمْ» جان ما را، عمر ما را میخرد. دو: مال ما را میخرد، «أَمْوَالَهُمْ». انسان مال خود را در چه راهی مصرف میکند؟ در هر راهی مصرف کردید درواقع مال را به آنجا فروختهاید. خانه خریدهاید، قصر ساختید، ویلا ساختید، برای آینده فرزندانتان آپارتمان خریدهاید. عمر و مال خودت را دادی ولی اینها نمیماند، برای فرزندت هم نمیماند، هم تو میروی و هم فرزند تو میرود، اینها میماند.
خدای متعال مال ما را میخرد، و چیزی که به ما میدهد… مال رفتنی است، ولی آن چیزی که خدای متعال به ما میدهد ماندنی است.
پس مشتری خداست و من هم فروشنده هستم، کالا هم جان و مال من، خدای متعال فرموده است که من هر دو را میخرم. چه چیزی به من میدهد؟ ثمن چیست؟ قیمت چیست؟ «الْجَنَّهَ»؛ خدای متعال بناست به ما بهشت بدهد.
خیلی حیف است که انسان بجای بهشت چیز دیگری در برابر عمر و مال خود قرار بدهد. چه چیزی با بهشت قابل مقایسه است؟ انسانی که بهشت ندارد درواقع گرفتار جهنّم میشود، اگر بخواهی در ابدیت گرفتار عذاب الهی نشوی باید بهشت داشته باشی، آن پناهگاهی که انسان را از جهنّم و آتش و عذاب نجات میدهد، آن پناهگاه بهشت است.
«إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا * حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا»،[۴] مفاز جایی است که انسان به آنجا پناه میبرد. به بهشت پناهنده بشوید، اگر پناهندگی شما در بهشت پذیرفته نشد، ما جای دیگری بین بهشت و جهنّم نداریم، یا بهشتی هستی و یا جهنّمی، اگر بهشت نخریدی گرفتار جهنّم هستی.
بعد خدای متعال سند را میگوید، در این معامله که مشتری مشخص است، فروشنده مشخص است، ثمن هم مشخص است، خدای متعال سه سند صادر کرده است، انجیل و تورات و قرآن.
حال مؤمنین باید چه ویژگیهایی داشته باشند که خدای متعال خریدارشان باشد؟
در آیه بعد میفرماید: «التَّائِبُونَ»[۵]…
عجب فرصتی برای توبه داریم، آیا نمیخواهی توبه کنی؟ آیا نمیخواهی خدا تو را عفو کند؟ خدای متعال چون میخواهد خودش تو را بخرد باید تو خودت را با آب توبه شستشو کنی، باید با اکسیر توبه دل خودت را آنقدر بالا ببری که خدای متعال آن را بخرد، مال تو با توبه ارزش پیدا میکند.
«التَّائِبُونَ»؛ اولین صفتی که مؤمن معاملهگر با خدا باید داشته باشد «تائب» است. ببینید وصف آورده است، نه اینکه باید فقط از گناهتان توبه کنید، باید از همهی کارهایمان توبه کنیم، هر کاری که کردیم و با غیرخدا معامله کردیم از دست ما رفته است و باید از همهی آنها توبه کنیم، باید از خیلی از عبادتهایمان که قبول نشده است توبه کنیم، مگر ما چند عمل قبول داریم؟ باید از نمازها و روزهها و کارهای خیرمان توبه کنیم، ما چه چیزی داریم؟ ما هیچ چیزی نداریم. توبه کنیم. «التَّائِبُونَ».
دوم: «الْعَابِدُونَ»؛ انسان باید کاری کند که بگویند فلانی اهل بندگی است، نه اینکه بگویند فلانی رفت و نماز خواند، نه باید بگویند فلانی نمازخوان است، فلانی اهل نماز جماعت است، به این کس عابد میگویند، یعنی باید صفت داشته باشد نه اینکه کار را انجام بدهد و تمام بشود.
هم توبه را بعنوان وصف مطرح فرموده است و هم عابد را مطرح فرموده است، یعنی باید این صفت شما باشد، نتوانید نماز جماعت را ترک کنید، باید ملکهی شما باشد.
«الرَّاکِعُونَ»؛ همه جای نماز زیباست، ولی رکوع و سجده نماز خیلی زیباست، لذا خدای متعال دو خصوصیت نماز را آورده است، در هر دو از ما خواسته است که دارای وصف راکع و ساجد باشیم.
خوشا آنان که الله یارشان بی که حمد و قل هو الله کارشان بی
خوشان آنان که دائم در نمازند…
«الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ»، اینها اهلیّت برای رکوع همیشگی و سجود همیشگی را بدست آوردهاند، خدای متعال اینها را جزو راکعین و ساجدین نوشته است.
«السَّائِحُونَ»؛ یکی از چیزهایی که باعث میشود قیمت انسان بالا برود که اگر تمام اهل عالم جمع بشوند و همهی دارایی خودشان را بدهند قیمت من نمیشود، فقط خود خدای متعال است که میتواند قیمت من را به من تأمین کند، آن هم روزهداری است.
روزه به انسان قیمت میدهد، روزه به انسان ارزش میدهد، ارزشی به انسان میدهد که هیچ کدام از خزائن سلاطین و خزائن حکام عالم به قیمت یک تار موی شهید نمیشود. شهید خیلی قیمت پیدا میکند، شهید چه میشود، شهید چه میگیرد، شهید چه داده است و چه گرفته است؟
بنابراین یکی از اسرار روزهداری بدست آوردن ارزش متناسب با داریی خدای متعال است که غیر از خدا نمیتواند از ما عمر بخرد.
ما هم چون قدر عمرمان را میدانیم دیگر با غیرخدا معامله نمیکنیم.
در یاد داشته باشیم که روزه گرفتهایم که عمر و وقت ما ارزش پیدا کند تا با غیرخدا وارد معامله نشویم.
صلواتی مرحمت بفرمایید.
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
رعایت حرام و بهتان در روزه
از کتاب شریف ماه خدا، آیت الله ری شهری اعلی الله مقامه الشّریف از وجود مبارک امام باقر علیه السلام نقل میکند که فرمودند: «مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَاجْتَنَبَ فِیهِ اَلْحَرَامَ وَ اَلْبُهْتَانَ»،[۶] اگر کسی ماه رمضان را روزه بگیرد اما حواس او جمع باشد که در ماه روزه از دو کانون خطر، از دو کانون عفونی و سقوط پرهیز کند، یکی حرام است و در میان حرامها بهتان…
به خدا پناه میبریم، «اِنَّ حُرمَهَ عِرض المُؤمِنِ کَحُرمَهِ دمِهِ و مالِهِ»،[۷] آبروی مؤمن مانند خون مؤمن است. کسی را ترور کنند، مانند شهید فخریزاده، شهید سلیمانی سلام الله علیهما… دشمن غدار اینها را از لب مرز به خدایشان رساند، خیلی سعادت داشتند که اینها با دست دشمن به جانان رسیدند، ولی یک کسی شخص را نمیکشد بلکه شخصیت را میکشد.
خدا نیامرزد اینهایی که در شبکههای مجازی مرتب دروغپراکنی میکنند، بهتان میزنند، اینها بدبختترین آدمهای روزگار هستند و خودشان هم بهرهای نمیبرند. بردن آبروی دیگران چه لذّتی دارد؟
امام باقر علیه السلام را برای مصونیت از بهتان مؤثر میدانند، اگر کسانی زبانشان ترمز نداشته است و براحتی میتوانستند نسبت خلاف به کسی بدهند، حالا که روزه داری باید حیا کنی.
متأسفانه در همین ماه روزه بعضی از افراد غافل دروغپراکنی میکنند، نسبتهای دروغ به اشخاصی که مردم به آنها علاقه دارند میدهند. اینها چوب میخورند.
حضرت باقر سلام الله علیه فرمودند: اگر کسی ماه رمضان را روزه باشد و از حرام و بهتان اجتناب کند، «رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ» خدا به روزهدار رمضانی که به برکت ضیافت سفره محبت خدا کار حرام انجام نداده است و به کسی بهتان نزده است، خدای متعال دو گنج عظیم به او میدهد که با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست. یکی رضای خودش است، بالاتر از بهشت رضای دوست است، خدا از او راضی باشد.
همه گویند طاهر کس ندارد خدا یار من است چه حاجتِ کَس
اگر انسان خدا را داشته باشد چه احتیاجی به دنیا و من و تو دارد؟
انسان چطور خدا را داشته باشد؟ کاری کند که خدا از او راضی باشد.
«رضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ وَ أَوْجَبَ لَهُ اَلْجِنَانَ» خدا از او اعلان رضایت میکند و بهشت را بر او قطعی و حتمی میکند، رفتن او به بهشت را قطعی میکند.
روضه و توسّل به حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه
امروز به باب الحوائجمان حضرت اباابراهیم موسی بن جعفر علیه السلام محبّت فوق العاده دارند، در روایات آمده است که بر حسب این نقل حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرموده باشند: من دیدم گناهان شیعیانمان زیاد شده است، احساس خطر کردم که با این همه گناه بلایی بر سرشان بیاید، من زندان را پذیرفتم، خودم زندان را تحمّل کنم که شیعیان ما در این گاهان سقوط نکنند…
کدام پدر این کار را میکند که برای نجات فرزند خود، خودش زندان را به جان بخرد…
«السَّلامُ عَلَی الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ»،[۸] سلام به آن آقایی که زندان او سیاهچال بود و در زندان شکنجه میشدند، «ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ»، گویا کُنده به پای مبارک حضرت بود، غل و زنجیر بود، این زنجیر آهنین گوشتهای ساق مبارک حضرت را مرضوض کرده بود، کوفته شده بود…
لا یوم کیومک یا اباعبدالله… یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر…
زندان شما سخت بود، در زندان هم آزاد نبودید و دست شما بسته بود و پای مبارک شما به کُنده بود، اما دیگر زن و بچه جلوی شما نبودند، ناموس شما اسیر دشمن نبود، این قافله اسیران کربلا بودند که هم به طناب بسته شده بودند، امام زین العابدین سلام الله علیه به غل و زنجیر معذب بودند و در مقابل چشمان حضرت عمهی ایشان را میزدند، سه ساله را میزدند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ الأعظم یا الله… یَا أرحَمَ الرّاحَمِین، یا غِیاثَ المُستَغیثِین، یَا إله العَاصِین، یَا مُجِیبَ دَعوَه المُضطَرّین، یا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفآءٌ، یَا سَریعَ الرّضا…
خدایا! امام زمان ارواحنا فداه را برسان.
خدایا! قلب نازنین حضرت حجّت ارواحنا فداه را همیشه از ما راضی بدار.
خدایا! چشم ما را به جمال دل آرای حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف روشن بفرما.
خدایا! قلب ما را با محبّت امام زمان ارواحنا فداه خانه خودت قرار بده.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم بین ما و قرآن، بین ما و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین جدایی مخواه.
خدایا! ما را دشمنشاد نفرما.
خدایا! ما را شیطان شاد نفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم عاقبت عمر خودمان و عائله ما را ختم به خیر بفرما.
خدایا! این مملکت را از همه مشکلات و خطرها و فتنهها مصون بفرما.
خدایا! رهبر این مملکت، کشتیبان کشتی انقلاب، علمدار نهضت ما، نایب امام زمان ارواحنا فداه را با اقتدار و عزّت مستدام بفرما.
خدایا! این دولت دلداده به ولایت اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم أجمعین را در خدمت به مردم به مردم و رفع مشکلات مردم پیروز بگردان.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم اگر تا الآن ما را نبخشیدی، تو را به باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر علیه السلام قسم میدهیم گناهان خودمان و پدران و مادران و گذشتگان و حقداران ما را الساعه ببخش و بیامرز.
خدایا! عموم مریضها، مریضه مورد نظر، مریض مورد نظر، مریضهای سفارششده را شفای عاجل عنایت بفرما.
خدایا! امام و شهدا را بر سر سفره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و قرآن کریم پذیرایی و ارواحشان را از ما راضی بدار.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه زمر، آیه ۱۵ (فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ۗ أَلَا ذَٰلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ)
[۳] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۱ (إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاهِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ)
[۴] سوره مبارکه نبأ، آیات ۳۲ و ۳۳
[۵] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۲ (التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ)
[۶] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۹۳ ، صفحه ۳۴۶ (وَ مِنْهُ، عَنْ عَبْدِ اَلرَّحِیمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِی اَلْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ عَبْدِ اَلْمَلِکِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی إِسْمَاعِیلَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَاجْتَنَبَ فِیهِ اَلْحَرَامَ وَ اَلْبُهْتَانَ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ وَ أَوْجَبَ لَهُ اَلْجِنَانَ.)
[۷] لئالی الاخبار، جلد ۵، صفحه ۲۲۶
[۸] مصباح الزائر ، جلد ۱ ، صفحه ۳۸۱ (تستأذن بما تقدّم، ثم تدخل مقدّما رجلک الیمنى، فإذا دخلت فکبّر اللّه تعالى مائه تکبیره، و تقف مستقبل الضریح وَ تَقُولُ: اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا اَلْعَبْدُ اَلصَّالِحُ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا اَلنُّورُ اَلسَّاطِعُ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا اَلْقَمَرُ اَلطَّالِعُ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا اَلْغَیْثُ اَلنَّافِعُ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اَللَّهِ وَ حُجَّتَهُ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اَللَّهِ فِی اَلظُّلُمَاتِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا آلَ اَللَّهِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَهَاءَ اَللَّهِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اَللَّهِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَهَ اَللَّهِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا خَاصَّهَ اَللَّهِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا سِرَّ اَللَّهِ اَلْمُسْتَوْدَعَ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا صِرَاطَ اَللَّهِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا زَیْنَ اَلْأَبْرَارِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا سَلِیلَ اَلْأَطْهَارِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا عُنْصُرَ اَلْأَخْیَارِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مِحْنَهَ اَلْخَلْقِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مزید[مَنْ بَدَا] للَّهِ فِی شَأْنِهِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِلْمِ اَلنَّبِیِّینَ، وَ سُلاَلَهَ اَلْوَصِیِّینَ، وَ شَاهِدَ یَوْمِ اَلدِّینِ. أَشْهَدُ أَنَّکَ وَ آبَاءَکَ اَلَّذِینَ کَانُوا مِنْ قَبْلِکَ، وَ أَبْنَاءَکَ اَلَّذِینَ مِنْ بَعْدِکَ، مَوَالِیَّ وَ أَوْلِیَائِی وَ أَئِمَّتِی. أَشْهَدُ أَنَّکُمْ أَصْفِیَاءُ اَللَّهِ وَ خِیَرَتُهُ، وَ حُجَّتُهُ اَلْبَالِغَهُ، اِنْتَجَبَکُمْ بِعِلْمِهِ، وَ جَعَلَکُمْ أَنْصَاراً لِدِینِهِ، وَ قُوَّاماً بِأَمْرِهِ، وَ خُزَّاناً لِحُکْمِهِ، وَ حَفَظَهً لِسِرِّهِ، وَ أَرْکَاناً لِتَوْحِیدِهِ، وَ مَعَادِنَ لِکَلِمَاتِهِ، وَ تَرَاجِمَهً لِوَحْیِهِ، وَ شُهُوداً عَلَى عِبَادِهِ. اِسْتَرْعَاکُمْ خَلْقَهُ، وَ آتَاکُمْ کِتَابَهُ، وَ خَصَّکُمْ بِکَرَائِمِ اَلتَّنْزِیلِ، وَ أَعْطَاکُمْ فَضِیلَهَ اَلتَّأْوِیلِ، وَ جَعَلَکُمْ تَابُوتَ حِکْمَتِهِ، وَ عَصَا عِزِّهِ، وَ مَنَاراً فِی بِلاَدِهِ، وَ أَعْلاَماً لِعِبَادِهِ، وَ أَجْرَى فِیکُمْ مِنْ رُوحِهِ، وَ عَصَمَکُمْ مِنَ اَلزَّلَلِ، وَ طَهَّرَکُمْ مِنَ اَلدَّنَسِ، وَ أَذْهَبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ، وَ آمَنَکُمْ مِنَ اَلْفِتَنِ. بِکُمْ تَمَّتِ اَلنِّعْمَهُ، وَ اِجْتَمَعَتِ اَلْفُرْقَهُ، وَ اِئْتَلَفَتِ اَلْکَلِمَهُ، وَ لَکُمُ اَلطَّاعَهُ اَلْمُفْتَرَضَهُ، وَ اَلْمَوَدَّهُ اَلْوَاجِبَهُ، وَ أَنْتُمْ أَوْلِیَاءُ اَللَّهِ اَلنُّجَبَاءُ، وَ عِبَادُهُ اَلْمُکَرَّمُونَ. أَتَیْتُکَ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ عَارِفاً بِحَقِّکَ، مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِکَ، مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکَ، مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ، بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْکَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً. اَلصَّلاَهُ عَلَیْهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ اَلْأَبْرَارِ، وَ إِمَامِ اَلْأَخْیَارِ، وَ عَیْبَهِ اَلْأَنْوَارِ، وَ وَارِثِ اَلسَّکِینَهِ وَ اَلْوَقَارِ، وَ اَلْحِکَمِ وَ اَلْآثَارِ، اَلَّذِی کَانَ یُحْیِی اَللَّیْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى اَلسَّحَرِ بِمُوَاصَلَهِ اَلاِسْتِغْفَارِ، حَلِیفِ اَلسَّجْدَهِ اَلطَّوِیلَهِ، وَ اَلدُّمُوعِ اَلْغَزِیرَهِ، وَ اَلْمُنَاجَاهِ اَلْکَثِیرَهِ، وَ اَلضَّرَاعَاتِ اَلْمُتَّصِلَهِ، وَ مَقَرِّ اَلنُّهَى وَ اَلْعَدْلِ، وَ اَلْخَیْرِ وَ اَلْفَضْلِ، وَ اَلنَّدَى وَ اَلْبَذْلِ، وَ مَأْلَفِ اَلْبَلْوَى وَ اَلصَّبْرِ، وَ اَلْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ، وَ اَلْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ، وَ اَلْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ اَلسُّجُونِ، وَ ظُلَمِ اَلْمَطَامِیرِ، ذِی اَلسَّاقِ اَلْمَرْضُوضِ بِحِلَقِ اَلْقُیُودِ، وَ اَلْجِنَازَهِ اَلْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ اَلاِسْتِخْفَافِ، وَ اَلْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ اَلْمُصْطَفَى، وَ أَبِیهِ اَلْمُرْتَضَى، وَ أُمِّهِ سَیِّدَهِ اَلنِّسَاءِ، بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ، وَ وَلاَءٍ مَسْلُوبٍ، وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ، وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ، وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ. اَللَّهُمَّ وَ کَمَا صَبَرَ عَلَى غَلِیظِ اَلْمِحَنِ، وَ تَجَرَّعَ غُصَصَ اَلْکَرْبِ، وَ اِسْتَسْلَمَ لِرِضَاکَ، وَ أَخْلَصَ اَلطَّاعَهَ لَکَ، وَ مَحَضَ اَلْخُشُوعَ، وَ اِسْتَشْعَرَ اَلْخُضُوعَ، وَ عَادَى اَلْبِدْعَهَ وَ أَهْلَهَا، وَ لَمْ یَلْحَقْهُ فِی شَیْءٍ مِنْ أَوَامِرِکَ وَ نَوَاهِیکَ لَوْمَهُ لاَئِمٍ، صَلِّ عَلَیْهِ صَلاَهً نَامِیَهً مُنِیفَهً زَاکِیَهً، تُوجِبُ لَهُ بِهَا شَفَاعَهَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِکَ، وَ قُرُونٍ مِنْ بَرَایَاکَ، وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِیَّهً وَ سَلاَماً، وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ فِی مُوَالاَتِهِ فَضْلاً وَ إِحْسَاناً، وَ مَغْفِرَهً وَ رِضْوَاناً، إِنَّکَ ذُو اَلْفَضْلِ اَلْعَمِیمِ، وَ اَلتَّجَاوُزِ اَلْعَظِیمِ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ. ثُمَّ تُصَلِّی رَکْعَتَیِ اَلزِّیَارَهِ، وَ تَقُولُ عَقِبَهَا وَ أَنْتَ قَائِمٌ: اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ، بِحُرْمَهِ مَنْ عَاذَ بِکَ مِنْکَ، وَ لَجَأَ إِلَى عِزِّکَ، وَ اِسْتَظَلَّ بِفَیْئِکَ، وَ اِعْتَصَمَ بِحَبْلِکَ، وَ لَمْ یَثِقْ إِلاَّ بِکَ، یَا جَزِیلَ اَلْعَطَایَا، یَا فَکَّاکَ اَلْأُسَارَى، یَا مَنْ سَمَّى نَفْسَهُ مِنْ جُودِهِ وَهَّاباً، أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ لاَ تَرُدَّنِی مِنْ هَذَا اَلْمَقَامِ خَائِباً، فَإِنَّ هَذَا مَقَامٌ تُغْفَرُ فِیهِ اَلذُّنُوبُ اَلْعِظَامُ، وَ تُرْجَى فِیهِ اَلرَّحْمَهُ مِنَ اَلْکَرِیمِ اَلْعَلاَّمِ. مَقَامٌ لاَ یَخِیبُ فِیهِ اَلسَّائِلُونَ، وَ لاَ یُجِبْهُ بِالرَّدِّ اَلرَّاغِبُونَ. مَقَامٌ مَنْ لاَذَ بِمَوْلاَهُ رَغْبَهً، وَ تَبَتَّلَ إِلَیْهِ رَهْبَهً، مَقَامُ اَلْخَائِفِ مِنْ یَوْمِ یَقُومُ فِیهِ اَلنَّاسُ لِرَبِّ اَلْعَالَمِینَ، وَ لاَ تَنْفَعُ فِیهِ شَفَاعَهُ اَلشَّافِعِینَ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ اَلرَّحْمَنُ وَ کَانَ مِنَ اَلْفَائِزِینَ، ذَلِکَ یَوْمٌ لاَ یَنْفَعُ فِیهِ مَالٌ وَ لاَ بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اَللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ وَ أُزْلِفَتِ اَلْجَنَّهُ لِلْمُتَّقِینَ وَ قِیلَ هَذَا مَا کُنْتُمْ تُوعَدُونَ، لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٍ، مَنْ خَشِیَ اَلرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ وَ جَاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ، اُدْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ ذَلِکَ یَوْمُ اَلْخُلُودِ. اَللَّهُمَّ فَاجْعَلْنِی مِنَ اَلْمُخْلَصِینَ اَلْفَائِزِینَ، وَ اِجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَهِ جَنَّهِ اَلنَّعِیمِ، وَ اِغْفِرْ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِوُلْدِی یَوْمَ اَلدِّینِ، وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ، وَ اُخْلُفْ عَلَى أَهْلِی وَ وُلْدِی فِی اَلْغَابِرِینَ، وَ اِجْمَعْ بَیْنَنَا جَمِیعاً فِی مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ. وَ سَلِّمْنِی مِنْ أَهْوَالِ مَا بَیْنِی وَ بَیْنَ لِقَائِکَ حَتَّى تُبَلِّغَنِی اَلدَّرَجَهَ اَلَّتِی فِیهَا مُرَافَقَهُ أَحِبَّائِکَ اَلَّذِینَ عَلَیْهِمْ دَلَلْتَ، وَ بِالاِقْتِدَاءِ بِهِمْ أَمَرْتَ، وَ اِسْقِنِی مِنْ حَوْضِهِمْ مَشْرَباً رَوِیّاً سَائِغاً هَنِیئاً، لاَ أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لاَ أُحَلَّأُ عَنْهُ أَبَداً، وَ اُحْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِمْ، وَ تَوَفَّنِی عَلَى مِلَّتِهِمْ، وَ اِجْعَلْنِی فِی حِزْبِهِمْ، وَ عَرِّفْنِی وُجُوهَهُمْ فِی رِضْوَانِکَ وَ اَلْجَنَّهِ، فَإِنِّی رَضِیتُ بِهِمْ أَئِمَّهً وَ هُدَاهً وَ وُلاَهً، فَاجْعَلْهُمْ أَئِمَّتِی وَ هُدَاتِی وَ وُلاَتِی فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَهِ، وَ لاَ تُفَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ طَرْفَهَ عَیْنٍ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ، آمِینَ یَا رَبَّ اَلْعَالَمِینَ .)
پاسخ دهید