مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از روز شنبه مورخ ۰۱/مهر/۹۶ در مسجد امام بازار تهران با سخنرانی حضرت «آیت الله صدیقی» برگزار می شود که مشروح آن تقدیم می گردد.
- معرّفی اولی الامر توسط ائمّه علیهم السّلام
- واجب الإطاعه بودن از فرمانهای اولی الأمر
- اهمّیّت مقام عند ربّی
- توصیههای امام حسین علیه السّلام برای ترک گناه
- یکی از تأثیرات ولایت تکوینی امام بر افراد
- عوارض گناه
- تصویر اولی الامر در مذهب تشیع و تسنّن
- عالم خلق و عالم امر
- برکات سورهی یس
- سورهی یس، قلب قرآن
- امام حسین علیه السّلام، تجلّی آیت کن فیکون
- تأثیر قدرت اولی الامر
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا شَفیعِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ نُصْرَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
معرّفی اولی الامر توسط ائمّه علیهم السّلام
در ارتباط با ولایت صاحبان ولاء، صاحب اختیار بندگان خدا در قرآن شریف آیاتی است. بعضی از آیات سرپرستی، صاحب اختیاری و حکومت حضرات را با عنوان یک دستور به ما متوجّه فرموده است. مثل آیهی «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»،[۲] این آیهی «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ»، یک بحث روایی دارد که من در روزهای گذشته در خدمت شما عرض کردم. هم لوح بهشتی را که جابر بن عبدالله انصاری اسامی مبارک دوازده حاکم عالم که اوّلین آنها علیّ بن ابیطالب علیه السّلام و آخرین آنها حضرت حجّت، امام زمان ما عجّل الله فرجه است دو مرتبه در این لوح زیارت کرده است، یک مرتبه پذیرایی حضرت زهرا سلام الله علیها بود از این بنیانگذار زیارت امام حسین علیه السّلام و یک بار هم امام باقر علیه السّلام این لوح را به او نشان داد.
واجب الإطاعه بودن از فرمانهای اولی الأمر
«أُولِی الْأَمْرِ» از نظر روایات دوازده امام ما هستند و خدا دستور اطاعت آنها را به ما داده است. چه در زمان خودشان فرمانهایی که صادر کردهاند بر همه لازم بوده، واجب الإطاعه بودند و چه دستوراتی که از آنها تا به الآن بر جای مانده است. دستورات ائمّه علیهم السّلام مربوط به زمان خاصّی نیست. امامان ما همیشه امام ما هستند، امام حسین علیه السّلام امروز هم برای ما حجّت است، قیام او، حماسهی او، انقلاب او، جهاد او، اسارت بانوان او و همینطور حضرات امامان دیگر که شهید شدند، شهادت آنها امامت آنها را از بین نبرده است، همچنان واجب است که ما دستورات آنها را اجرا کنیم و وجود مقدّس صاحب عصر، امام زمان عجّل الله فرجه هم که از جهتی وجود نازنین ایشان لنگر زمین و آسمان است، مرکزیت دارد که اگر این مرکزیت نبود عالم به هم میریخت. هم واسطهی فیض هستند، هم نگهبان قرآن هستند، هم مشکلگشای شیعیان هستند، هم پشتوانهی ملائکه هستند، فرودگاه ملائکه در شب قدر هستند، برنامهریز سال برای ملک و ملکوت، امام عصر ارواحنا و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء هستند. امروز در ارتباط با همین آیه یک مطلب قرآنی میخواهم خدمت شما عرض کنم.
اهمّیّت مقام عند ربّی
مرحوم علّامهی بزرگوار، صاحب تفسیر المیزان، آقای طباطبایی که از چهرههای ناشناخته است. حوزههای ما علّامه طباطبایی را در حدّ کتاب المیزان او میشناسند یا در حدّ شاگردانی مثل شهید مطهّری، شهید بهشتی، علّامه حسنزاده، علّامه مصباح یزدی، علّامه جوادی آملی، اینها همه شاگردان علّامه طباطبایی هستند اعلی الله مقامه الشّریف. لکن مراتب عرفانی آقای طباطبایی را کسی نمیتواند ارزیابی کند. (آن را که خبر شد خبری باز نیامد) مرحوم آیت حق، آقا میرزا علی قاضی اعلی الله مقامه، آن اعجوبهی دهر به آقای طباطبایی نسخهای داده بود. گفته بود وقتی این را اجرا میکنی خدا تو را بالا میبرد، همینطور سیر ملکوتی میکنی و میروی تا به بهشت میرسی. وقتی که به بهشت وارد میشوی حوریهای میآیند و تو را در بر میگیرند امّا مبادا سرگرم بهشت و حوری بشوی و از مقصد اعلی که مقام عندیت است و شهیدان ما بسیار سریع به آنجا رسیدند غافل بمانی، باید به مقام عند ربّی برسی، بهشت تو را معطّل نکند.
از آقای طباطبایی سؤال کرده بودند تلخترین خاطرهی زندگی شما کدام است؟ گفته بود: وقتی وارد بهشت شدم حوریها با چه مهربانی با جامهای شراب بهشتی با توقّعی آمده بودند که من آنها را تحویل بگیرم ولی مأمور بودم که آنها را تحویل نگیرم. من به آنها نگاه نکردم و وقتی من به آنها نگاه نکردم آنها با حالت بسیار دلشکستگی کنار رفتند. من نمیگویم ما به آن مقام میرسیم ولی بین خود و خدا ما میتوانیم ترک گناه کنیم. ما نمیتوانیم امام بشویم که قورمه سبزی نخوریم یا برای نماز شب خودمان مثل مادر فرزند از دست داده گریه کنیم امّا میتوانیم گناه نکنیم.
امروز یک حدیث شریف از وجود نازنین امام حسین علیه السّلام برای شما بیان میکنم. جوانی خدمت امام حسین علیه السّلام آمد عرض کرد: یا ابا عبدالله… برخی از جوانها به ما مراجعات دارند و ما خجالت میکشیم. مکرّر اتّفاق افتاده است که جوانی آمده و گفته من نمیتوانم چشم خود را نگه دارم، چه کار کنم؟ یا گاهی مشکلات اخلاقی دیگری دارند که به ما میگویند. من هم به آقا امام زمان علیه السّلام میگویم: اینها مشتریهای شما هستند. خیال میکنند ما سگ درِ این خانه هستیم و استخوانی هم جلوی ما پرت میکنی (تصوّر میکنند ما جیرهخوار این سفره هستیم و جیرهای هم به ما میدهی) آقا، شما به آنها نگاه کن، نگاه شما آنها را رو به راه میکند (مشکل آنها را برطرف میکند).
توصیههای امام حسین علیه السّلام برای ترک گناه
جوان خدمت امام حسین علیه السّلام آمد و عرض کرد: آقا، من جوان هستم، توفیق ازدواج ندارم، مال ندارم، درآمد ندارم، نمیتوانم ازدواج کنم ولی به زنهایی دسترسی دارم که آنها میتوانند با من باشند، آیا به من اجازه میدهید در حدّ ضرورت رفع نیاز کنم؟ من جوان هستم، غریزه که با موعظه حل نمیشود، شما اجازه بدهید.
ببینید چقدر امام حسین علیه السّلام سعهی صدر داشتند، چقدر رعیت و شیعیان امام حسین علیه السّلام جرأت داشتند و امام حسین علیه السّلام چطور با آنها برخورد میکرد که او میتواند بیاید و به امام خود بگوید به من اجازه بدهید که این کارها را انجام بدهم.
آقا سیّد الشّهداء علیه السّلام هیچ نهیبی به او نزد، هیچ تشری به او نزد، هیچ اخمی به او نکرد. گفت: جوان، من برای تو پنج شرط میگذارم، اینها را رعایت کن، عرصه برای تو باز است، اگر این شرطها را رعایت کردی از طرف من مجاز هستی هر گناهی در عالم خواستی انجام بدهی و هیچ مشکلی نداری. فرمود: ۱- هر وقت خواستی گناهی انجام دهی جایی را پیدا کن که خدا تو را نبیند: «اطْلُبْ مَوْضِعاً لَا یَرَاکَ اللَّهُ»،[۳] جایی را پیدا کن خدا تو را نبیند. اگر جایی پیدا کردی که خدا تو را ندید، آنجا هر کاری میخواهی انجام بده، مشکلی ندارد. ۲- روزی خدا را نخور، هر کاری میخواهی انجام بده. ۳- وقتی ملک الموت سراغ تو میآید، مقابله کن، بگو: من جانم را نمیدهم. اگر میتوانی با عزرائیل مقابله کنی و جان خود را ندهی، حساب کردی و دیدی این قدرت را داری آزاد هستی، هر کاری میخواهی انجام دهی انجام بده. ۴- از مُلک خدا، از خاک خدا، از مملکت خدا بیرون برو و هر کاری میخواهی انجام بده. ۵- اگر گناه کردی، پرونده برای تو درست شد، روز قیامت ملائکه آمدند و به اعتبار پروندهی مجرمانهی تو، تو را به طرف جهنّم کشیدند یقهی خود را به دست آنها نده و به طرف جهنّم نرو. اگر این پنج شرط را رعایت کردی من به تو اجازهی هر گناهی را میدهم. جوان به گریه افتاد و گفت: یا ابا عبدالله به داد من برس. ولی تا آخر گناه نکرد.
یکی از تأثیرات ولایت تکوینی امام بر افراد
نه اینکه این نسخه گفتن… ما هم بالای منبر میگوییم. بعضی افراد هم پای منبرهای ما درست میشوند. الحمدلله سراغ داریم افرادی که توبه کردند و من از آنها خجالت میکشم، میترسم آنها را در روز قیامت ببینم که از آنها جا ماندهام. امّا مسئله فقط گفتن و شنیدن نیست. ما دیروز از آیهی مباهله این نکته را گفتیم که امامان ما ولایت تکوینی دارند. امام در وجود شخص تصرّف میکند.
اگر شخصی صادقانه برای ترک گناه خود به امام رضا علیه السّلام مراجعه کند، همانطور که برای بیمار سرطانی خود پشت پنجرهی فولاد میرود، برای بینمازی فرزند خود هم به آنجا برود، برای حرامخواری فامیل خود هم به آنجا برود، التجاء کند. اگر امام رضا علیه السّلام نگاه کند، انسان عوض میشود، تغییر میکند. امام حسین علیه السّلام به این جوان نگاه کرد. دید او صادقانه آمده است تا مشکل خود را به امام خود بگوید. مشکل دارد، گرفتاری دارد، مشکل غریزی دارد و هیچ دری هم به روی او باز نیست. باید دامن امام حسین علیه السّلام را بگیرد، باید به چه کسی بگوید؟ لذا آمد و مشکل خود را صادقانه به امام حسین علیه السّلام گفت.
امام حسین علیه السّلام هم درسی برای همهی ما داد که وقتی گناه میکنید در حضور خدا است، در ملک خدا است، شما جیرهخوار خدا هستید و مخالفت خدا را میکنید. حضرت عزرائیل جلوی پای تو است و داری این گناه را انجام میدهی، باطن گناه جهنّم است و تو داری این کارها را انجام میدهی، این کارها را انجام نده. ما میتوانیم ترک گناه کنیم. اگر ترک گناه کردیم آن وقت نمیتوانی نماز شب نخوانی، ترک گناه عبادت را برای انسان لذیذ میکند. آن چیزی که باعث شده است ما از عبادتهای خود لذّت نبریم و خواب برای ما شیرینتر از سحرخیزی است گناهان ما است که مانع سحرخیزی میشود.
عوارض گناه
شخصی از وجود مقدّس حضرت امیر علیه السّلام سؤال کرد. گفت: یا امیر المؤمنین من چه مشکلی دارم که نمیتوانم جلوی خواب خود را بگیرم، نماز شب نمیخوانم؟ این سؤال را از حضرت علی علیه السّلام پرسید. گفت: سابقاً جوان بودم و نماز شب میخواندم ولی حالا دیگر توفیق ندارم برای نماز شب بیدار بشوم. گویا سنّ من بالا رفته است و ضعف بدنی پیدا کردهام. امام امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند: تقصیر پیری نیست «قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُکَ»،[۴] گناه، کند پای انسان میشود. آدم که گناه میکند… سنگینی برای گناه است نه برای پیری. گناه کردی، در غل شیاطین قرار گرفتی. پر و بال تو بسته است و نمیتوانی به سوی خدا پرواز کنی. دل باید آزاد باشد با بتواند پرواز کند. نماز شب پرواز دل است و دل تو با زنجیرهای شیطان بسته است و این معلول گناه تو است. اگر انسان گناه را ترک کند با این روایات تکاندهندهای که از حضرات ائمّهی معصومین علیهم السّلام است… إنشاءالله شما در این محفل نورانی همگی اهل خمس هستید، حساب سال را دارید، کاسب هستید، وضع بازار هم خوب نیست، وضع تولید هم خوب نیست ولی برای خدا، شما این وعدههای خدا را جدّی بگیرید که روزی، وفور نعمت به زرنگی و کاسبی نیست بلکه کلید آن تقوا است، «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»،[۵] صریح است، خود آفریدگار ما به ما میگوید. او میگوید: کسی که تقوا داشته باشد، خدا او را پشت درِ بسته نمیگذارد، «یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»، قطعاً کارهای انسانِ با تقوا که قفل بشود خدا آن قفل را باز میکند. دیگر چه کار میکند؟ «یَرْزُقْهُ»، خدا روزی او را میدهد. از چه راهی روزی او را میدهد؟ از جایی که شما نمیدانید. «یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ»، از جایی که شما حساب آن را نکردهاید، برنامهریزی نکردهاید، پیشبینی نکردهاید خدا روزی شما را میدهد، «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»، شما کار خود را به خدا واگذار کنید، خدا شما را کفایت میکند، خدا تو را بس است.
تصویر اولی الامر در مذهب تشیع و تسنّن
از نظر خود قرآن و روایات این اولی الامر چه کسانی میتوانند باشند؟ آقایان برادران ناتنی ما یزید را هم اولی الامر میدانند، معاویه را اولی الامر میدانند. هر کسی شمشیر به دست بگیرد و حکومت کند برای آنها اولی الامر است. امیر عبدالله به آمریکا رفت -تلویزیون هم او را نشان داد- با سران آنها نشست و شراب خورد ولی اینها اطاعت از این شخص را بر خود واجب میدانند. قبل از امیر عبدالله، فهد بود. فهد در دوران ولیعهدی خود –عکس او را قبل از انقلاب داشتند- به انگلستان رفت و دست ملکهی انگلستان را میبوسد و زنّار مسیحیت هم به گردن خود انداخته است امّا برای آنها اولی الامر است. امّا ما اینطور نیستیم، منظور ما از «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» دوازده امام معصوم هستند. آیا از نظر قرآن میتوانیم این مسئله را اثبات کنیم؟ بله. قرآن یک آیه دارد، فرمود: «أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ»[۶].
عالم خلق و عالم امر
خدا دو عالم آفریده: یک عالم خلق است و یک عالم امر. عالم خلق، عالم تدریج است. اگر کسی خواست صاحب فرزند بشود باید همسر انتخاب کند، باید با او تماس داشته باشد. باید نُه ماه صبر کند که این در خلقتش نطفه علقه بشود، علقه مضغه بشود، مضغه تبدیل بشود و استخوان به وجود بیاید، «فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً»،[۷] گوشت در آن روییده بشود، در چهار ماهگی روح در او دمیده میشود، وقتی نُه ماه گذشت به دنیا میآید و آدم صاحب فرزند میشود. این برای عالم خلق است و هیچ راه دیگری هم ندارد.
کسی که میخواهد مجتهد بشود، ملّا بشود، آمپول ندارد، کسی با پف کردند نمیتواند مجتهد بشود، باید برود درس بخواند، در علوم مختلف استخوان خورد کند، باید حدود ۱۲، ۱۳ علم را پشت سر بگذارد تا مجتهد بشود و فتوا بدهد و احکام الهی را استنباط کند. اگر کسی که میخواهد پزشک بشود باید برود مدارج را طی کند، سالن تشریح را ببیند، استاد را ببیند، سر مریض برود، در بیمارستانها گاهی ناشیگری کند، خیلی از بیمارها را به گورستان بفرستد تا به تدریج دکتر بشود! این عالم، عالم خلق است. عالم خلق دفعی نیست، باید صبر کنید، بنا نیست با معجزه عالم خلق اداره بشود. عالم خلق، عالم علل و اسباب است.
اگر یک کشور بخواهد از بیگانه بینیاز بشود باید به ملّت خود تکیه کند، نباید اقتصاد را دولتی کند، باید به مردم فضا بدهد، کمک کند تا اینکه مردم خودشان اقتصاد را اداره کنند. این عالم، عالم خلق است.
مقابل عالم خلق، عالم امر است. خدا یک نمونه از عالم امر فرموده است. او فرموده است: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی»،[۸] پیامبر من، از روح سؤال میکنند، بگو: روح از عالم خلق نیست، روح مجرّد است. شما روح را نمیبینید، روح هیچ کسی در هیچ جای دنیا در هیچ آزمایشگاهی در دنیا ندیده است. او مبصَر نیست، او مسموع نیست، او محسوس نیست، او پدیدهی الهی است، او بارقهی خدا است، او امر عرشی است، او مرغ باغ ملکوت است که خدا در تن تو قرار داده است، «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی». پس آن چیزی که با چشم دیده نمیشود، با دست لمس نمیشود، آن روح است که تدریج ندارد، خدا دفعتاً در آدم دمید و او آدم شد، «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ»، یک چیز دیگر است، یک خلق دیگر است، او با این خلائق فرق دارد.
برکات سورهی یس
امّا آیهی دیگری که در این رابطه عالم امر را برای من و شما روشن میکند… من از شما خواهش میکنم سورهی یس را از امشب شروع کنید به خواندن. سورهی یس قلب قرآن است که «إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ قَلْبٌ وَ قَلْبُ الْقُرْآنِ یس»[۹]. آقا سیّد عبد الکریم کشمیری که چند سال قبل نور وجود او غروب کرد. او از عرفا بود، مجتهد بود، عارف بود، آقا میرزا علی قاضی را دیده بود، آقا سیّد مرتضی کشمیری را دیده بود، عاشق سورهی یس بود. یک نفر که با او مأنوس بود میگفت: من شمردم و دیدم، ایشان ۹۴ مرتبه سورهی یس را خواندند. ایشان به ما هم توصیه میکردند و میگفتند: شب نیمهی شعبان سه مرتبه سورهی یس را بخوانید.
امّا روایتی که از امام جعفر صادق علیه الصّلاه السّلام در تفسیر شریف مجمع البیان آمده است میفرماید: کسی که سورهی یس را شب بخواند، خدا ۳۰ هزار ملک را مأمور میکند تا برای او استغفار کنند. اگر در آن شب مقدّر او بود که حضرت عزرائیل سراغ او بیاید و پایان زندگی او باشد… دیشب رزمندگان ما را به نمایشگاهی در اطراف تهران دعوت کرده بودند. بسیار جالب بود که از عاشورا شروع کرده بودند، انقلاب را ترسیم کرده بودند، یک قسمت بود که آنجا قبر بود و جنازه بود. نزدیک در که میخواستیم ورود پیدا کنیم و صحنهی مردن و دفن کردن را ببینیم آنجا نوشته بود وقت شما تمام شد. وقت ما تمام میشود، پایان دارد، به ما مهلت دادهاند، غافل نباشیم. آن دنیا عمل لازم داریم، تقوا لازم داریم. با گناه به قبرمان وارد نشویم که مار و عقرب میشود و ما را بدبخت میکند، اینجا توبه کنیم، وقت تمام شد…
اگر کسی که سورهی یس را خوانده است آن شب بمیرد ۳۰ هزار ملکی که برای او استغفار میکنند در تشییع جنازهی او هستند، در غسل او هستند، در قبر هم خدا مأمور میکند. حالا که دیگر زبان ما بند آمده است، نه رکوعی، نه سجدهای، نه احسانی، نه هدیهای، نه روضهای و تمام شد، این ملائکه برای ما تا صحنهی قیامت استغفار میکنند. حیف نیست سورهی یس را شبها نخوانید؟ اگر کسی سورهی یس را صبحها بخواند، فرمود: آن روز هم محفوظ است، خدا برای او مأمور حفاظت قرار میدهد، او را از خطرها نگه میدارد و هم مرزوق است، خدا روزی او را میرساند؛ منظور فقط این نیست که پولدار بشود. خیلی از آدمهایی که هیچ پولی ندارند هی نیازی هم ندارند و زندگی آنها اداره میشود. خیلی از ثروتمندان گرسنه و بدبخت هستند امّا مگر دلگی میگذارد انسان سیر بشود؟ تمام عالم را در کام این شخص بریزید باز هم میگوید: هنوز هم میخواهم. ربا، آتش است و وارد زندگی خود کرده است، مگر پر میشود؟ بیانصافی میکند، خلف وعده میکند، در معامله تقلّب میکند، هر بدبختی را مرتکب میشود امّا سیر نمیشود، این شخص اصلاً سیری ندارد.
خدا دعای پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را در حقّ معاویه مستجاب کرد. پیغمبر خدا فرمود: خدایا، او را سیر نکن. او میخورد، شکمش پر میشد، نفسش بند میآمد، باز هم سیر نمیشد، تا آخر سیر نشد، بدبخت بود و سیر نشد. بعضی افراد حالت معاویه را دارند، مگر سیر میشوند! این همه رانتخواری، این همه معاملات و وارداتی که از خارج میآورند و حاضر نیستند جلوی آن را بگیرند به دلیل این است که حقّ دلّالی میگیرند و با اینها حساب و کتاب دارند، سیر نمیشوند. جنس داخلی بیارزش بشود، کاسب داخلی ورشکسته بشود، این مسائل برای آنها مهم نیست، مهم این است که نسل خود را با آتش حرام تا قیامت نسل در نسل جهنّمی باشند، حرامخوار باشند برای آنها مهم نیست. امّا اگر خدا بخواهد کسی را بینیاز کند با کم هم آدم را بینیاز میکند.
سورهی یس، قلب قرآن
این سورهی مبارکهی یس، قلب قرآن است. چرا قلب قرآن است؟ مرحوم علّامهی بزرگوار آقا طباطبایی میگوید: ما از استادمان که عارف بود، صاحب باطن بود، آیت الحق، آقا میرزا علی قاضی پرسیدیم چرا سورهی یس قلب قرآن است؟ ایشان فرمودند: به خاطر آخر این آیه: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»،[۱۰] این عالم کن فیکون است، عالم امر، عالم کن فیکون است.
امام حسین علیه السّلام، تجلّی آیت کن فیکون
چه کسی میتواند کن فیکون کند؟ امام حسین علیه السّلام. اگر کسی یک عمر جیرهخوار یک دستگاه طاغوتی و جهنّمی بود، اگر میخواست به طور عادی توبه کند باید چند سال ریاضت میکشید تا حرام از وجود او زدوده میشد؟ ولی امام حسین علیه السّلام نگاهی به او کرد. دیدید که چقدر منقلب شد و عوض شد، آمد و جزء شهدا شد. حضرت یک نگاه به زهیر کرد. مریضی را پیش پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم آوردند. پیغمبر فرمود: او را کنار قنداق حسینم ببرید. دست حسین را به او بزنید او خوب میشود. این عالم امر است، «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ».
تأثیر قدرت اولی الامر
پس اولی الامر چه کسی است؟ اولی الامر کسی است که علاوه بر عالم خلق ارادهی او کن فیکون میکند. یک جوان مثل همان جوانی که پیش امام حسین علیه السّلام آمده بود میخواهد دل خود را از گناه بکند، هوس ناموس مردم را نداشته باشد. یک نگاه به او میکنند و او را عوض میکنند و او دیگر هیچ وقت هوس گناه نمیکند. یک نگاه کافی است. میخواهد یک فقیر را غنی کند، میخواهد به کاسبی را برکت بدهد، میخواهد یک آدم را اهل نماز شب کند، تنها یک نگاه کافی است! این اولی الامر است. چنین کسانی در غاصبین حکومت بنی امیّه و بنی العبّاس و غاصبین خلافت علی علیه السّلام در عالم گناه هستند، سابقهی شرک دارند امّا اولی الامر کسی است که واسطهی بین او و خدا نیست، در وجود این انسان ارادهی خدا وجود دارد. بنابراین ما به اولی الامری که داریم افتخار میکنیم. الآن هم ما فقیه را اولی الامر نمیدانیم، نایب اولی الامر میدانیم. چون بهترین راه همین است که نایب یک نفر هم عالم باشد و هم امین شما باشد.
اگر شما میخواهید به کسی امانتی را واگذار کنید به کسی میدهید که امین است یا به کسی میدهید که خائن است؟ قطعاً دنبال امین میگردید. در میان افراد امین دنبال کسی میگردید که بلد است جنس شما را نگه دارد یا دنبال کسی میگردید که بلد نیست. قطعاً به بلدچی میدهید که بلد است جنس شما را نگه دارد.
عالم عادل فقیه جامع الشّرایط هم امانتدار است و هم میداند، بلد است که دین شما را چگونه پیاده کند ولی شخص معمولی بلد نیست. لذا اولی الامر از اختصاصات شیعه است. ما به ولی فقیه قانع نیستیم، ما چشم انتظار هستیم که امام زمان ما بیاید، صاحب اصلی بیاید. این صاحب اصلی نیست، این از باب ناچاری است؟ باید منتظر باشیم او بیاید، آماده بشویم، گناهان خود را ترک کنیم، إنشاءالله فرج نزدیک است.
بعد از روضه زیاد ندوید، غذایی که متعلّق به امام حسین علیه السّلام به شما میرسد. شما آقا هستید، مهمان امام حسین علیه السّلام هستید، شما مهمان امام حسین هستید، احترام دارید، لذا رعایت کنید. دعاهایی که بعد از دلشکستگی میکنیم إنشاءالله آمین شما اثر دارد. ما به امیدی به این مجالس میآییم، این مجالس باب المراد هستند، دار الشّفاء هستند، حضرت زهرا سلام الله علیها دم در است، امام زمان عجّل الله فرجه صاحب مجلس است.
(روضهخوانی)
[۱]– سورهی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– سورهی نساء، آیه ۵۹٫
[۳]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۷۵، ص ۱۲۶٫
[۴]- الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۳، ص ۴۵۰٫
[۵]– سورهی طلاق، آیات ۲ و ۳٫
[۶]– سورهی اعراف، آیه ۵۴٫
[۷]– سورهی مؤمنون، آیه ۱۴٫
[۸]– سورهی إسراء، آیه ۸۵٫
[۹]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۸۹، ص ۲۸۸٫
[۱۰]– سورهی یس، آیه ۸۲٫
پاسخ دهید