مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام روز سه شنبه مورخ ۲۰ شهریور ۱۳۹۷ در مسجد امام بازار تهران با سخنرانی حضرت «آیت الله صدیقی» برگزار می گردد که مشروح آن تقدیم می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّه مَوْلَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحْبَتَهُ وَ نُصْرَتَهُ وَ رّضاهُ وَ رَأفَتَه وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ»
مقدّمه
«اَللّـهُمَّ اَنْتَ اللهُ الْقَدیمُ وَهذِهِ سَنَهُ جَدیدَهُ فَاَسْئَلُکَ فیهَا الْعِصْمَهَ مِنَ الشَّیْطانِ وَالْقُوَّهَ عَلى هذِهِ النَّفْسِ الاْمّارَهِ بِالسّوءِ وَالاْشْتِغالَ بِما یُقَرِّبُنى اِلَیْکَ»[۲]
ماتم سالار شهیدان را به وجود اقدسِ اربابمان امام زمان ارواحنا فداه و به شما میهمانان امام حسین علیه السلام تسلیت عرض میکنم.
روز اول ماه دعایی دارد که ان شاء الله فراموش نکنید، اگر نماز اول ماه را نخواندهاید بخوانید، یک ماه در برابر خطرات بیمه میشوید و اگر در روز اول ماه برای آقا امام زمان ارواحنا فداه و نائبشان، برای سنگرنشینانی که وجودِ آنها امنیّتِ ما هم هست، مانندِ سیّد بزرگوار لبنان، سیّد بزرگوار عراق، سردار عزیزمان و در رأس اینها عمود خیمهی امنیّت و عزّتمان مقام معظم رهبری و برای خودتان و عزیزانتان صدقه ندادهاید فراموش نکنید و حتما صدقه بدهید، و دیگری هم دعا است.
این چند جملهای که برای شما قرائت کردم در مفاتیح الجنان است، دعای امروزِ اول محرم است، عرضه میداریم پروردگارا! تو قدیم هستی، خدا ، هستیِ محض است، خدا همیشه بوده است و ازلی است، خدا ابدی است، خدا لایتناهی است، «اَللّـهُمَّ اَنْتَ الِلهُ الْقَدیمُ» ماها نبودیم و بود شدیم و حادث هستیم ولی تو قدیم هستی و امسال سالِ جدید است، ماه محرّم از نظر ماه قمری اولِ سال است، باید دلها را نو کنیم، باید ایمانها را بازسازی کنیم، باید با توبه جانمان را زنده کنیم، مناجاتهای حضرات معصومین علیهم السلام معارف است، آموزههاست، زندگی است، پالایش و پناهگاه است.
راه کسب عصمتِ عملی
امام زین العابدین علیه السلام مناجات «خمس عشر» دارند که یکی از این مناجاتها «مناجاهُ التائبین» است، مناجات کسانی که میخواهند توبه کنند، میخواهند دلشان را پاک کنند، میخواهند پرونده گناه خود را ببندند و به عفو الهی بسپارند.
حضرت امام زین العابدین علیه السلام در این مناجات میفرمایند: «إِلَهِی أَلْبَسَتْنِی الْخَطَایَا ثَوْبَ مَذَلَّتِی» خدایا! گناهان من را ذلیل و خار کرده است… بعضیها یک لباسی میپوشند که خجالت میکشند با آن لباس بیرون بیایند، این لباس لباسِ خاری و ذلّت است، مثلاً لباس زندانی که قتل کرده است و لباس زندان به تن او کردهاند، این لباسِ گناه لباسِ زندان و سرافکندگی است…
خدایا! گناهانِ من به تنِ من لباس خاری کرده است، «أَلْبَسَتْنِی الْخَطَایَا ثَوْبَ مَذَلَّتِی وَ جَلَّلَنِی التَّبَاعُدُ مِنْکَ لِبَاسَ مَسْکَنَتِی» خدایا! هر کسی به تو نزدیک میشود حیات و عزت پیدا میکند، هرچه هست نزدِ توست، اما دوری از تو لباس خواری بر من پوشانده است ، ترک واجبات و عمل به محرّمات موجب جدایی و دوری از خدای متعال میشود.
این تباعد از خدا من را زمینگیر و ساکن کرده است و دیگر نمیتوانم پرواز کنم، پر و بالِ من سوخته است، قدرت عروج از من گرفته شده است. حالا باید چکار کنم؟ از من گذشت؟ من خوار شدم؛ من سرافکنده شدم؛ حالا پر و بالِ من ریخته است، حالا آمدهام تو برای من کاری کنی، «فَأَحْیِهِ بِتَوْبَهٍ مِنْکَ» خدایا! به من یک توبهای بده که دلِ من را زنده کند، «فَأَحْیِهِ بِتَوْبَهٍ مِنْکَ» خدایا! دل من را با آب ِحیات توبه زنده کن…
در قرآن شریف همهی ما دعوت به بندگی و تقوا شدهایم، مواظب باشیم آلوده نشویم، این که انسان همیشه حریم خدای متعال را حفظ کند و توفیق الهی شامل بشود که هیچ وقت گناه نکند، بعد از مدّتی عصمت عملی پیدا میکند و نسبت به گناه حالت بازدارندگی پیدا میکند، اساساً یک دافعهای برای او پیش میآید.
مرحوم حاج شیخ مؤسس حوزه علمیه قم به یک باغی دعوت شده بودند و با طلبه ها به آنجا رفته بودند، مرحوم حاج شیخ انگور دوست داشته است و گفته بود برایم انگور بیاورید، وقتی صاحب باغ انگور آورده بود، حاج شیخ فرموده بود اشتها ندارم، با اینکه میل و رغبت داشته است گفته بود که اشتها ندارم!
بعد آمده بودند و از صاحب باغ پرسیده بودند گفته بودند حاج شیخ اینطور نبود که انگور نخورد، موضوع چه بوده است؟ گفت: من دیدم انگور باغ ما شیرین نشده بود و رفتم از باغ همسایه انگور چیدم که بعداً اجازه بگیرم.
خدای متعال در اثر تمرین ترک گناه به او این حالت باطنی را داده که نتوانست مال مردم را بخورد.
شما کاسب هستید، حبیب الله هستید، خدا را! خدا را! مواظب باشید! زحمات خود را با درآمد حرام خراب نکنید.
عاقبت کمفروشی
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط رضوان خدا بر او باد یک رفیق مؤمن داشته است که انسان مؤمن و معتبری بود که به ایشان عطّار سیار میگفتند. او با خود زعفران میبرده است و با یک ترازوی کوچک که قدیم زیاد بود و ما یادمان میآید که در طلافروشیها و زعفران فروشیها استفاده میشد و خیلی دقیق بود… این شخص دور میگشته است و با این زعفران وزن میکرده است، وضع بازار مثل الآن خراب میشود، سابقاً ترازوی خود را چرب میکرد که کمی بیشتر زعفران به مشتری بدهد ولی وقتی قیمت زعفران بالا میرود و گرانی برای او پیش میآید احتیاط نمیکرده است و گاهی خشک میگذاشته است؛ از دنیا میرود و مرحوم رجبعلی میبیند که او را در آنجا به زنجیر کشیدهاند، تعجب میکند و میگوید: تو مؤمن بودی، تو امام حسینی بودی، خیلی اهل گریه بوده است، تا یک «یا حسین» میگفتند داد او بلند میشده و گریه میکرده است…
شیخ رجبعلی خیّاط به او گفته بوده است که چون تو حسینی بودی، عطّار سیّار گفته بود که مسامحه کردم و در جنس دادن به مردم گاهی کم گذاشتهام…«وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ»[۳] حالا گاهی وقتی جنس گران شد چون طور دیگر نمیتواند جبران کند جنس را کم میگذارد، نوشابه را کم میگذارد، شیر را کم میگذارد…
اموری از این قبیل باعث میشود که آدم به زنجیر کشیده شود! شیخ از او پرسیده بود که پس چرا امام حسین علیه السلام به دادِ تو نرسید؟ گفته بود: حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را صدا زدم ولی امام حسین علیه السلام فرمود که مگر من رئیس دزدها هستم؟
کمی حواسمان جمع باشد و گناه نکنیم و اگر گناه کردیم توبه کنیم. گاهی این عصمت، عصمت از ابتدا است و گاهی قابل تدارک است، انسان در اثر کسب ملکه عدالت، ملکه تقوا از گناه متنفر میشود و نسبت به عبادتها علاقه پیدا میکند که دیگر نمیتواند گناه کبیره انجام دهد یا اصرار بر صغیره داشته باشد و هیچ وقت نسبت به واجبات بیتفاوت نیست.
شیطان را شاد نکنیم
مطلبی که امروز در این دعا از خدای متعال درخواست میکنیم عصمت از شیطان است، خدایا! کاری کن که شیطان از ما مأیوس شود، من در برابر شیطان آنچنان دافعه داشته باشم که شیطان نتواند به من نزدیک شود؛ این اولین درخواست امروز از بارگاه خدای متعال است! شیطان دشمن بیرونی است ولی ما او را به درون خودمان راه میدهیم و گاهی میآید درون ما لانه میکند، بچه شیطانها در دل ما بزرگ میشوند، آن وقت همه جانبه وسوسه ها به سراغ ما میآید.
باید کشیک دل کشید، باید بیگانه را به حریمِ حرم خود راه ندهیم، مراقبتِ کامل داشته باشیم، از شیطان در امان باشیم و نفس امّارهی ما در چنگ ما ضعیف شود، ایمان قوی، عقلِ قوی، روحیهی قوی باعث میشود که نفس امّاره ضعیف شود.
این را از خدا بخواهیم که خدایا! هم از دشمن بیرونی ضربه نخورم و هم از او خطرناکتر این غرایض خودِ من است، این افزونطلبی، این حرص، طمع، اینها باعث میشود که یک کاسب مؤمن در سختترین شرایطِ مردم جنسِ خود را چند برابر کند و این حقوقبگیرها مجبور شوند رشوه بگیرند تا بتوانند از شما جنسی بخرند، یا جنس را احتکار میکنند و در وقتی که باید عَرضه نمیکند و بازار سیاه درست میشود و خود بخود جنس ها گران میشود.
آنوقت چه کسی خوشحال میشود؟ در قدم اول دشمنان ما شاد میشوند! آنهایی که قاتل بچههای ما بودند! آنهایی که جوانان ما را شهید کردند! آنها خوشحالی میکنند و عید میگیرند و میگویند اقتصاد مردم بهم ریخته است، مردم در حال ناراضی شدن هستند، مردم در حال بیدین شدن هستند، مردم در حال رویگردان شدن از انقلاب هستند و آنها خوشحالی میکنند و جشن میگیرند!
دیگر چه کسی خوشحال میشود؟ دشمنِ همیشگیِ ما شیطان! شیطان شاد میشویم، آدم نباید کاری کند که دشمن شاد شود، باید امام زمان شاد شویم، پیغمبر شاد شویم، باید خدای متعال را از خودمان خشنود نگهداریم.
بنابراین باید حواس ما هم باید به دشمن بیرونی باشد و هم به دشمن درونی!
سومین چیزی که امام سجاد علیه السلام در دعای امروز از خدای متعال درخواست میکنند و خوب است که ما هم از این سفره استفاده کنیم «وَ الاشْتِغالَ بِما یُقَرِّبُنى اِلَیْکَ» خدایا! عمرِمن هدر نرود.
اگر کاسب هستم حبیب الله باشم، رضای تو را در کسبِ خود رعایت کنم، اگر مشتری زن بود، اگر نامحرم بود چشم خود را برای رضای تو بپوشانم، «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ»[۴] و «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ»[۵] خدا نکند که در ایّام عزای حسینی کاسبی که چشمِ او با گریه برای امام حسین علیه السلام پاک شده باشد، با یک نگاه خطایی این چشم را نجس کند، این چشم را آلوده کند.
این مراقبت بر اعضا و جوارح که انسان تمام زندگیِ خود را در جهت رضای خدا قرار دهد، هر کار میکنیم خدا را در نظر بگیریم، خدا هست… «وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ»[۶] هر کجا هستید خدای متعال با شما همراه است و در شرایطی که مردم گرفتارِ چه کنم چخ کنم هستند، از قدیم این دعا رایج است که میگفتند خدای متعال شما را گرفتار چه کنم چه کنم نکند، ما نباید این چه کنم را اضافه کنیم، مگر روزی به دست ماست؟ والله روزی به دست خداست!
بشارت قرآن برای روزی
روزی بدست این دولتی نیست که با بیکفایتی اوضاع را اینطور کرده است، شما برگردید به سوی خدا، خدای متعال رحمت خود را نازل میکند، خدای متعال رزقِتان را فراوان میکند، خدای متعال زندگیتان را آسان میکند، این آیات قرآن را ببینید…
«وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا»[۷] دیگر چه؟ «وَ یَرْزُقْهُ»[۸] از کجا میدهد؟وضع خراب است. مواد نمیآید، کارخانهها تعطیل است از کجا میدهد؟ تو خیال میکنی که خدای متعال مانند توست که از کجا بیاورد«وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ» از جایی که کسی برنامه ریزی نکرده بود و فکر آن را نکرده بودید، خدای متعال روزیتان را از همانجا به شما میدهد.
دیگر چه؟ «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» بازاری! این سرمایه است… باید سرمایهات توکل باشد، باید سرمایهات تقوا باشد، باید سرمایهات اعتماد به وعدههای خدای متعال باشد. این برای روزی که خدای متعال میفرماید اگر درِ رزقِ تو بسته شده است و اگر بازار راکد شده است، رواجِ آن به این است که با خدای متعال وصل شوی، کلیدِ آن این است که تقوا داشته باشی، حرام خوری را کنار بگذاری، احتکار را کنار بگذاری، بیانصافی را کنار بگذاری. اینکه غیرمستقیم باعث فساد ادارات شوی، رشوه بگیرند تا بتوانند زن و بچه خود را اداره کنند، چه بسا شما هم در گناه آنها سهیم باشید.
چه کار کنیم؟ برگرد به انصاف و برای رضای خدا با همان قیمتی که خریدی و حالا چند برابر شده است، کمی بر آن سود بکش و بفروش، از خدای متعال بخواه که خودِ خدا برکت دهد، برکت چیز دیگری است، والله مال حلال و مالِ باانصاف برکت دارد، اما مالی که با حرام پیش میآید، با بیانصافی پیش میآید، و با خون مردم پیش میآید برکت ندارد! ربا برکت ندارد، بیانصافی برکت ندارد، رشوه برکت ندارد. این از یک طرف؛ اصل روزی را از خدا بخواهید که خدا رزاق است.
نکتهی دوم این است که اگر میخواهید به مشکل بر نخورید «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا»[۹] خدای متعال است که سختیها را بر شما آسان میکند، خدای متعال است که سنگ سخره را آب میکند، خدای متعال است از زیر پای اسماعیل نوزاد زمزم بیرون میآورد، این اندازه دویدن لازم نیست، این زیرِ پای خودت است که در حال دویدن به این طرف و آن طرف هستی، تو کار خودت را بکن و بر خودت سخت نگیر، تو دغدغهی رضای خدا داشته باش! این است که سوّمین خواسته ما در روز اول محرم «وَالاشْتِغالَ بِما یُقَرِّبُنى اِلَیْکَ» دغدغهی دینِ تو بیشتر از دغدغهی دنیایِ تو باشد، اشتغال به اطاعت و عبادتِ تو بیشتر از اشتغال به این طرف زدن و آن طرف زدن باشد، خدای متعال هم اصل روزی را میدهد و هم زندگی را بر شما آسان میکند.
اینها هم چون حرف ما نیست و پیامهای خدای متعال است و میهمان امام حسین علیه السلام هستید به دل شما مینشیند و ان شاء الله همهی شما همینطور هستید.
کاسبِ مسجدی، کاسبِ گریه کن، ما اصلاً احتمال نمیدهیم که این ها اهل احتکار باشند، اهل بیانصافی باشند، خدای ناخواسته با مشتریهای خود طوری برخورد کنند که شیطان خشنود شود، ما این را به شما میگوییم که به دیگران برسانید و مؤمن هر کجا هست «کُونُوا دُعَاهَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ»[۱۰].
همهی شما مبلغ دینتان هستید، امنای امام زمانتان هستید، مروّجین مکتبِ جعفر بن محمد علیه السلام هستید و ان شاء الله خدای متعال به شما برکت دهد و مشکلات شما را هم با ید قدرت خود برطرف کند.
روضهی حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
روز اول ماه محرّم معمولاً هیئات مذهبی دامان اول قربانیِ نهضت عاشورا حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام را میگیرند.
حضرت مسلم علیه السلام خیلی مظلوم است، با همهی شهدا تفاوت دارد، جمع شهدای کربلا جمع بود، یکی شهید میشد و امام حسین علیه السلام بالای سرِ او میرفت، حضرت اباالفضل علیه السلام میآمد، در جریان حضرت علی اکبر علیه السلام امام حسین علیه السلام تعدادی جوان داشتند و صدا زدند: جوانها بیایید… بیایید و پیکر برادرتان را ببرید… اما حضرت مسلم علیه السلام غریب بودند…
اول مغرب مسجد پر بود و همه آمدند به نایب امام حسین علیه السلام اقتداء کردند، ولی وقتی نماز را تمام کرد دید حتّی یک نفر دنبال ایشان نیست، آمد بیرون مسجد، «مُتَلَدِّداً فِی أَزِقَّهِ الْکُوفَهِ»[۱۱]… در این شهر دری به روی حضرت مسلم علیه السلام باز نبود، سرگردان و حیران به یک بنبستی نشست و آنجا سر بروی دیوار گذاشت، بانویی که فرزندش بیرون خانه بود و نگران بود، شهر امنیّتی بود، عبور و مرور ممنوع بود، حکومت نظامی بود، او هم نگرانِ جوان خود بود و سری به بیرون کشید و دید یک مردی سر به دیوار خانهاش گذاشته است… گفت: ای بندهی خدا! مگر نمیدانی شهر شلوغ است؟ چرا جلوی خانهی ما ایستادهای؟ برو…
رفت داخل و دوباره آمد و دید این مرد همچنان در اینجا مانده است، گفت: مگر شما در این شهر خانه ندارید؟ مگر زن و زندگی ندارید؟ چرا اینجا ایستادهاید؟ گفت: نه! من در این شهر غریب هستم، پرسید: مگر شما چه کسی هستید؟ فرمود: من مسلم بن عقیل هستم، من نمایندهی امام حسین علیه السلام هستم…
خانم گفت: آقا بفرمایید.. خانه خانهی شماست، من هم کنیز شما هستم… چه شبی بر حضرت مسلم علیه السلام گذشت… اما این پسر ناخلف و نانجیب حضرت مسلم علیه السلام را لو داد و جمعیّت هجوم آوردند و خانه محاصره شد، یک تنه بیرون آمد و جنگ نمایانی کرد، برای ایشان کمین زدند، گودالی بود که روی آن پوششی گذاشتند که حضرت مسلم علیه السلام موقع عبور در آن افتادند، نامردها آمدند و دستِ شیر را بستند، دیگر قدرت دفاعی را از ایشان گرفتند، بدن زخمی بود، لبِ ایشان هم بریده بود…
وقتی حضرت مسلم علیه السلام را به دارالعماره آوردند آب خواستند، آب آوردند ولی خون از لبِ ایشان در ظرف میریخت، قسمتِ ایشان نشد که آب بخورند، ایشان را به بالای بام بردند که سرِ ایشان را از تن جدا کنند…
دیدند گربه میکند، گفتند اگر جرأت نداشتی چرا آمدی اینجا و قیام کردی؟ فرمود: گریهام برای خودم نیست، من بر حسین گریه میکنم… من نامه نوشتم که حسین بیا… میدانم که امام حسین علیه السلام دست زن و بچهی خود را گرفته است تا به کوفه بیاید…
اینجا حضرت مسلم یاد امام حسین علیه السلام کردند… اما سیّدالشّهداء علیه السلام هم در دورهی غربتشان، وقتی استنصار کردند و کسی کمک نکرد، رو کردند به شهدا… اولین شهیدی که نامِ او را برد… یا مسلم بن عقیل… یا هانی بن عروه…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم.
[۱] سوره مبارکه طه آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] مفاتیح الجنان، اعمال ماه محرّم (عن الرّضا (علیه السلام) انّه کان النّبی (صلى الله علیه وآله وسلم) یصلّی اوّل یوم من محرّم رکعتین فاذا فرغ رفع یدیه ودعا بهذا الدّعاء ثلاث مرّات : اَللّـهُمَّ اَنْتَ الاِْلهُ الْقَدیمُ وَهذِهِ سَنَهُ جَدیدَهُ فَاَسْئَلُکَ فیهَا الْعِصْمَهَ مِنَ الشَّیْطانِ وَالْقُوَّهَ عَلى هذِهِ النَّفْسِ الاَْمّارَهِ بِالسّوءِ وَالاِْشْتِغالَ بِما یُقَرِّبُنى اِلَیْکَ یا کَریمُ یا ذَا الْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ یا ذَخیرَهَ مَنْ لا ذَخیرَهَ لَهُ یا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ یا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَ لَهُ یا حَسَنَ الْبَلاءِ یا عَظیمِ الرَّجاءِ یا عِزَّ الضُّعَفآءِ یا مُنْقِذَ الْغَرْقى یا مُنْجِىَ الْهَلْکى یا مُنْعِمُ یا مُجْمِلُ یا مُفْضِلُ یا مُحْسِنُ اَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَکَ سَوادُ اللَّیْلِ وَنُورُ النَّهارِ وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ الشَّمْسِ وَدَوِىُّ الْمآءِ وَحَفیفُ الشَّجَرِ یا اَللهُ لا شَریکَ لَکَ اَللّـهُمَّ اجْعَلْنا خَیْراً مِمّا یَظُنُّونَ وَاغْفِرْ لَنا ما لا یَعْمَلُونَ وَلا تُؤاخِذْنا بِما یَقُولُونَ حِسْبِىَ اللهُ لا اِلـهَ اِلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ آمَنّا بِهِ کلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَما یَذَّکَّرُ اِلاّ اُولُوا الاَْلْبابِ رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ .)
[۳] سوره مبارکه مطفّفین، آیه ۱
[۴] سوره مبارکه نور، آیه ۳۰ (قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَزْکَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ)
[۵] سوره مبارکه نور، آیه ۳۱ (وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)
[۶] سوره مبارکه حدید، آیه ۴ (هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا ۖ وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ)
[۷] سوره مبارکه طلاق، آیه ۲ (فَإِذا بَلَغنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمسِکوهُنَّ بِمَعروفٍ أَو فارِقوهُنَّ بِمَعروفٍ وَأَشهِدوا ذَوَی عَدلٍ مِنکُم وَأَقیمُوا الشَّهادَهَ لِلَّهِ ۚ ذٰلِکُم یوعَظُ بِهِ مَن کانَ یُؤمِنُ بِاللَّهِ وَالیَومِ الآخِرِ ۚ وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا)
[۸] سوره مبارکه طلاق، آیه ۳ (وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا)
[۹] سوره مبارکه طلاق، آیه ۴ (وَاللَّائِی یَئِسْنَ مِنَ الْمَحِیضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَهُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِی لَمْ یَحِضْنَ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا)
[۱۰] مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار، على بن حسن طبرسى، ص ۴۶؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۶۷، ص ۳۰۹. (قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع کُونُوا دُعَاهَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع)
[۱۱] روضه الواعظین و بصیره المتعظین، جلد ۱، صفحه ۱۷۵ (ثُمَّ خَرَجَ مِنَ الْبَابِ فَإِذَا لَیْسَ مَعَهُ إِنْسَانٌ فَالْتَفَتَ فَإِذَا هُوَ لَا یَحِسُّ أَحَداً یَدُلُّهُ عَلَى الطَّرِیقِ وَ لَا یَدُلُّهُ عَلَى مَنْزِلِهِ وَ لَا یُوَاسِیهِ بِنَفْسِهِ إِنْ عَرَضَ لَهُ عَدُوٌّ. فَمَضَى عَلَى وَجْهِهِ مُتَلَدِّداً فِی أَزِقَّهِ الْکُوفَهِ لَا یَدْرِی أَیْنَ یَذْهَبُ حَتَّى خَرَجَ إِلَى دُورِ بَنِی جَبَلَهَ مِنْ کِنْدَهَ فَمَشَى حَتَّى انْتَهَى إِلَى بَابِ امْرَأَهٍ یُقَالُ لَهَا طَوْعَه…)
پاسخ دهید