در حجه الوداع پیامبر(ص) با مردم چه گفت؟
پیامبر خدا در حجه الوداع مطالبی فرمودند که خلاصه ای از آن خدمت شما ارائه می شود:
۱ – تهذیب نفس و تزکیه روح در ابعاد توحید و پیوند با امام و اتحاد و انفاق و حفظ هماهنگی عامه مؤمنان:
یکی از خطابه های رسول اکرم صلی الله علیه و آله در حجهالوداع، در سرزمین منا و در مسجد خیف ایراد شده است. آن حضرت در آغاز این خطبه، در تشویق حاضران برای آن که گفتارش را به یاد بسپارند، فرمود: خدا یاری کند بنده ای را که سخنم را شنید وبه یاد سپرد وبه کسی که نشنیده بود، رسانید. چه بسا حامل فقهی که خود فقیه نباشد و چه بسا حامل فقهی که آن را به سوی کسی می برد که از او فقیه تر است: «نصرالله عبد اسمع مقالتی فوعاها و حفظها و بلغها من لم یسمعها. فرب حامل فقه غیر فقیه ورب حامل فقه إلی من هو أفقه منه».
آنگاه فرمود: سه چیز است که دل های مسلمانان بدان ها خیانت روا نمی دارد:
الف: همه کارها را خالصانه برای خدا انجام دادن. توحید را در همه کارها حاکم کردن.
ب: با زمامداران حق، ناصحانه برخورد کردن و پیوند با امام راستین را محفوظ داشتن و مسائل را با مقام رهبری در میان گذاشتن و جریان را درست گزارش دادن و رهنمود کامل گرفتن و خالصانه به کار بستن.
ج: اتحاد همه جانبه با مؤمنان را حفظ کردن و از اجتماع آنان جدا نشدن و صفوف به هم فشرده آن ها را ترک نکردن و ملازم صحنه همیاری و هماهنگی آنان بودن و تار و پود جامعه اسلامی را با حضور در متن اجتماع مستحکم کردن:
«ثلاث لا یغل علیهن قلب امریء مسلم: إخلاص العمل لله والنصیحه لأئمه المسلمین و اللزوم لجماعتهم»(کافی ۱/۴۰۳-۴۰۴)
بنابراین، حج گزار خدا را به اخلاص کامل و بی شائبه در دین او می پرستد و سران و پیشوایان خویش را نصیحت و درباره آن خیر خواهی می کند و همراه با جامعه اسلامی است؛ چنان که امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمود:
بدان که در متحد و یکپارچه ساختن امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و هماهنگی و سازگاری آنان با یکدیگر، کسی از من حریص تر نیست. من بدین کار، پاداش نیکو و سرانجام شایسته از خدا می طلبم:
«ولیس رجل ـ فاعلم ـ أحرص علی جماعه أمه محمد صلی الله علیه و آله وألفتها منی أبتغی بذلک حسن الثواب وکرم الماب» (نهج البلاغه، نامه ۷۸، بند ۲ ـ ۳)
۲ – برقراری امنیت همه جانبه مردم و حفظ مال و خون آنان از تهاجم:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله خطبه ای دیگر در مراسم حجه الوداع ایراد فرمودند(تاریخ یعقوبی ۲/۱۰۹ ـ ۱۱۲) که در این جا بخش هایی از آن نقل می شود: خداوند خون ها و اموالتان رابر شما حرام فرمود… و در زمین به تبهکاری مکوشید. پس هر کس که امانتی نزد اوست آن را ادا کند: «فإن الله حرم علیکم دمائکم و أموالکم… واتقواالله و لاتبخسوا الناس أشیاءهم و لاتعثوا فی الأرض مفسدین. فمن کانت عنده أمانه فلیؤدها».
بنابراین، حج گزار، امین اعراض و اسرار مردم است؛ زیرا دل های آزادگان گنجینه های اسرار است.
۳ – حفظ اصل مساوات و برابری فردی و نژادی:
مردم در اسلام یکسانند. عرب را بر عجم و عجم را بر عرب هیچ برتری نیست مگر به تقوای خدا: «الناس فی الإسلام سواء… لافضل عربی علی عجمی و لاعجمی علی عربی إلا بتقوی الله»: همه افراد در برابر قانون اسلامی مساوی و برابرند و هم چنین همه اقوام و قبایل نیز در قبال اسلام یکسانند. بنابراین، حج گزار در پی مساوات با مردم است و خود را بر دیگری برتر نمی بیند و قومش را بر قوم دیگر مقدم نمی شمارد و افراد و ملّت ها را یکسان و برابر می بیند.
۴ – پالایش جامعه اسلامی از سنت های جاهلی در مورد اموال و خون ها و بغض و کینه ها:
بدین صورت که خون خواهی ها و خونریزی هایی که در جاهلیت بر محور انتقام جابرانه و کینه توزی های خصمانه رایج بود، خاتمه داده شود و رباخواری های گذشته که خون آشامی اقتصادی بود، پایان یافته تلقی گردد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای اهمیت تحریم ربا و تخطئه خون آشامی جاهلی آن، ضمن آن که همه اسناد و مدارک بستان کاران ربوی را لغو و بی اثر دانست فرمود:
اولین ربایی که سند آن را زیر پا می گذارم و باطل بودن آن را اعلام می کنم سند ربوی عمویم عباس بن عبدالمطلب است:
«کل دم کان فی الجاهلیه موضوع تحت قدمی… و کل ربا کان فی الجاهلیه موضوع تحت قدمی و أول ربا اَضعه ربا العباس بن عبدالمطلب»: بنابراین، سابقه بد رفتاری قومی، حج گزار را وا نمی دارد که در حق آن ها دست به بدی بیالاید. سوره مائده/۸: و دنیادوستی او را بدان جا نمی کشد که به خدا اعلان جنگ داده و بگوید: بیع نیز هم چون رباست؛ سوره بقره/۲۷۵ زیرا خود می داند که خدای سبحان ربا را نابود می کند و صدقات را فزونی می بخشد. سوره بقره/۲۷۶.
۵ ـ رعایت حقوق زنان و با آنان به نیکی رفتار کردن و زحمات آنان را با خدمات متقابل و متعادل جبران کردن:
شما را در مورد زنان به خیر و نیکی سفارش می کنم… شما را بر آن ها حقی است و ایشان را بر شما حقی است و پوشاک و خوراک آن ها باید در حد متعارف باشد: «أوصیکم بالنساء خیراً… و لکم علیهن حق ولهن علیکم حق کسوتهن و رزقهن بالمعروف». بنابراین، حج گزار نظاره گر و شاهد و رعایت کننده این آیات شریف است که: «جعل بینکم موده و رحمه» سوره روم/۲۱ و «هن لباس لکم و انتم لباس کهن» سوره بقره/۱۸۸ ولَهن مثل الذی علیهن بالمعروف» بقره
۶ ـ محترم شمردن حقوق خدمتگزاران و کارگران و زیردستان و برطرف کردن نیازمندی های آنان در خوراک و پوشاک، همانند خود:
شما را به زیر دستانتان سفارش می کنم. از آن چه خود می خورید به آن ها بخورانید و از آن چه خود در بر می کنید به آن ها نیز بپوشانید: «فأوصیکم بمن ملکت أَیمانکم فأطعِموهم مما تأکلون وألبسوهم مما تلبسون»: بنابراین، حج گزار به زیر دستانش محبت می ورزد و خود را بر آن ها برتر نمی شمارد، بلکه با آنان بر سر یک سفره می نشیند و آنچه را خود می پوشد بدانان می پوشاند و هیچ گاه از راه تفاخر به آن ها نمی گوید: من از تو داراتر و خوشترم. سوره مریم/۷۴.
۷ ـ اصول برادری و فضایل اخلاقی را نسبت به برادران اسلامی رعایت کردن و حیثیت و آبروی آنان را محترم شمردن و به مال و خون آنان تعدی نکردن:
مسلمان برادر مسلمان است، او را فریب نمی دهد و بدو خیانت نمی کند و غیبت او را روا نمی دارد و ریختن خون و تعرض جانی به او را روا نمی داند و تصرف و برداشت چیزی از ثروتش را جایز نمی شمرد مگر با رضایتش: «إن المسلم أخو المسلم لایغشه و لایخونه و لایغتابه و لا یحل له دمه شیء من ماله ألا بِطیبهنفسه»: بنابراین، حج گزار با هر مسلمان دیگری برادر دینی است. پدر او نور و مادرش رحمت است. (بحار ۶۴/۶۴ و ۷۴ـ۷۵)
او پاک است و جز پاک را قصد نمی کند.
۸ ـ قرآن کریم و اهل بیت نبوت و امامت علیها السلام را گرامی داشتن و از این دو وزنه وزین، الهام گرفتن و از آن ها جدا نشدن:
من در میان شما چیزی بر جا نهادم که تا زمانی که بدان تمسّک می جویید، هرگز گمراه نمی شوید: کتاب خدا و عترتم، یعنی خاندانم را: «إنی قد خلفت فیکم ما إن تمسکتم بِه لن تضلوا کتاب الله و عترتی أهل بیتی»
بنابراین، حج گزار به ریسمان خداوند چنگ می زند و هر کس به ریسمان خدا چنگ انداخت به راه راست هدایت شده است. سوره آل عمران /۱۰۱.
۹ ـ همگان را در برابر قانون الهی مسئول دانستن و از احکام اسلام پاسداری کردن و به عنوان ره توشه حج و زیارت کعبه آن چه را در آن صحنه گذشت به غایبان رساندن:
شما مسئول هستید پس باید افراد شاهد شما به افراد غایب اطلاع دهد: «إنکم مسئولون فلیبلغ الشاهد منکم الغائب»: بنابراین، حج گزار فقیهی است برای مسلمان دیگری که توفیق حضور در مواقف را نداشته و حرمین و اجتماعاتی را که در آن ها برپا شده ادراک نکرده، حامل بار فقه است.
۱۰ ـ ولایت و امامت امیرالمومنین، علی بن ابیطالب علیه السلام را مطرح کردن و امت را با امام آشنا کردن و امام را به امت شناساندن و اطاعت او را چون اطاعت پیامبر دانستن و در نتیجه حیات جامعه را زندگی معقول و اسلامی کردن و از زندگی جاهلی نجات دادن.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله هنگام بازگشت به مدینه، در محلی نزدیک «جحفه» به نام «غدیرخم» فرمود: هرکس که من مولای اویم، علی هم مولای اوست. خداوندا! دوستدار علی را دوست بدار و با کسی که با او دشمنی می کند، دشمنی فرما: «من کنت مولاه فعلی مولاه. اللهم وال من والاه وعادمن عاداه».(تاریخ یعقوبی ۱۱۲/۲ وکافی ۲۹۵/۱): با گماردن امام علی علیه السلام بدین مقام، دین کامل و نعمت تمام شد. سوره مائده/۳.
منبع:پرسمان
پاسخ دهید