- بیان دو نکته از سورهی مبارکهی حمد
- مالکیّت انحصاری خدا
- مختص نبودن بهشت و جهنّم و جزای اعمال به قیامت
- از بین رفتن حجاب چشم ظاهر در هنگام مرگ
- غفلت و ندیدن باطن اعمال انسان در دنیا
- داشتن علم یقین و دیدن جحیم
- عقوبت خوردن مال یتیم
- اهمّیّت امانتدار بودن در بیت المال
- به معراج رفتن پیامبر و دیدن صحنههای بهشت و جهنّم
- حدیث پیامبر در ارتباط با روشن شدن دل با ایمان
- توصیه به رعایت تقوای الهی
- توصیهی الهی به مسارعت به سوی مغفرت الهی
- شرط استفاده از سفرهی آمادهی بهشتی
- هفتهی دولت
- سادهزیستی و پرهیز از اشرافیّت مرحوم رجایی
- ولایتمداری شهید رجایی
- نبودن انفعال در شخصیت شهید رجایی
- بزرگ نکردن مسئلهی برجام
- باقی ماندن کار برای خدا
- صادق بودن خداوند در وعدههای خود
- شکست عربستان در جنگ یمن
- تشکّر از مدالآوران
- پناهگاه بودن مساجد
- نماز عمود دین
- فضیلت روزهی دحو الارض
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الأَنْبِیَاءِ طَبِیبِنا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهَ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمینَ وَ عَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنا اللهُ صُحبَتَهُ وَ نُصرَتهُ وَ رِضَاهُ وَ رَأفَتَهُ وَ الَّلعْنُ الدَّائِمُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعینَ».
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ».
بیان دو نکته از سورهی مبارکهی حمد
در خطبهی اوّل توفیق بهرهگیری از دریای بیکران صبع مثانی، عدل قرآن کریم، سورهی مبارکهی حمد قرار گرفتهایم. کلمهی شریف «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» از زوایای مختلف قابل بحث و دقّت نظر است. نکاتی تاکنون به محضر شریف شما تقدیم شد، امروز هم دو نکته به پیشگاه همهی اعزّه و همهی مشتاقان معارف دین هدیه میکنیم.
مالکیّت انحصاری خدا
نکتهی اوّل این است که مالکیّت خدا انحصاری است. نه کسی مستقلاً در ملک خدا فهمی دارد، نه شریک است و نه ظهیر. آیهی مبارکهی ۲۲، سورهی سبأ «قُلِ ادْعُوا الَّذینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا یَمْلِکُونَ مِثْقالَ ذَرَّهٍ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ وَ ما لَهُمْ فیهِما مِنْ شِرْکٍ وَ ما لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهیرٍ * وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَهُ عِنْدَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ» خدای متعال چهار فرض را مطرح فرموده است، یکی مالکیّت بالاستقلال که محال است کسی مثقال ذرّهای مالکیّت به معنی واقعی کلمه در حیطهی ملک الهی داشته باشد. دوم به عنوان شریک؛ گاهی دو تاجر در یک کالا شرکت دارند، به هیچ وجه در مُلک خدا و مِلک خدا شریک زمینه ندارد. سوم نه مالک باشد و نه شریک باشد، بلکه ظهیر و پشتیبان باشد. آن را هم خدا نفی فرموده است. چهارم مسئلهی شفاعت است. شفاعت امکان دارد، نه امکان دارد بلکه حقیقت دارد. امّا شفاعت هم به اذن خدا است، بدون اذن خدا شفاعتی واقع نمیشود. نکتهی دیگر این است که مالکیّت پروردگار متعال که مالکیّت علی الطلاق است و به هیچ وجه قابل تجزیه نیست، خدای متعال تملیک فرموده است به بندگان خود تشریعاً ولی تکویناً عنان امور به دست خدا است. ملکوت آسمان و زمین به دست حق تعالی است. در ظاهر کسی شاه است، کسی رئیس جمهور است، کسی ملک التّجار است امّا همهی اینها یک قرارداد است و به یک بهانهای از بین میرود، در دست خود خدا است و خدا برای امتحان این اختیار را داده است و این تملیک اعتباری را کرده است، لکن مالکیّت خود او در طول این مالکیّت است و خدای متعال در همهی انات، در همهی عالم امکان سلطنت واقعی دارد، مشیّت مشیّت او است. اراده ارادهی قاهر پروردگار متعال است و هیچ موجودی به هیچ وجه در برابر ارادهی خدا توان مقابله را ندارد. بیایید این خدا را بشناسیم و خود را به این خدا بسپاریم و فکر نکنیم ما کسی هستیم و میتوانیم کاری بکنیم. هر آنچه او خواست او میشود. هر چه خدا خواست همان میشود. جز آن هم نمیشود.
مختص نبودن بهشت و جهنّم و جزای اعمال به قیامت
مطلب بعدی این است که «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» این مسئلهی بهشت، مسئلهی جهنّم، مسئلهی جزای اعمال اختصاص به قیامت ندارد. بلکه هم اکنون بهشت وجود دارد، جهنّم وجود دارد و هم اکنون هر کسی جزای عمل خود را همراه خود دارد.لکن در باطن او است و در حقیقت بروز و ظهور پیدا میکند. در این رابطه دلایلی است که چند دلیل را ما از قرآن کریم و یکی دو دلیل از روایت به محضر شما تقدیم میداریم امیدوار هستیم که دلها نورانی شود و برای همهی ما سازنده باشد.
از بین رفتن حجاب چشم ظاهر در هنگام مرگ
در سورهی مبارکهی ق خیلی مطالب لطیف اثرگذار کاربردی در ارتباط با نظارت حق تعالی و همراهی مأمورین خدا در همه جا با ما سخن به میان آمده است. یکی از آیات این است «لَقَدْ کُنْتَ فی غَفْلَهٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ»[۲] وقتی انسان از این عالم عبور میکند و به سرای ابد قدم میگذارد چه در قیامت صغری «إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ قَامَت قِیَامَتُه» همین که مرگ گلوی انسان را میفشارد و این چشم از کار میافتد، یک چشم تیزبینی که این چشم حجاب بود، نمیگذاشت آن ببیند، چشم ظاهربین، چشم باطن را از کار انداخته بود حال این چشم بسته میشود، آن چشم باز میشود، جناب عزرائیل و اعوان و قشون او را میبیند، حضور حضرات معصومین را بر بالین خود میبیند، اعمال خود را از اوّل زندگی تا آن وقت همه را مقابل چشم خود حاضر میبیند. قرآن کریم میفرماید: «لَقَدْ کُنْتَ فی غَفْلَهٍ مِنْ هذا» تو در غفلت بودی، این تازگی ندارد. باز بودید ولی شما نمیدیدی. «فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ» حالا که رابطهی خود را با عالم دنیا قطع کردیم الان چشم تیزبین تو دارد واقعیات خود شما را میبیند.
غفلت و ندیدن باطن اعمال انسان در دنیا
در سورهی مبارکهی روم، آیهی ۷ «یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاهِ الدُّنْیا» این مردم، این جمعیت، این فرهیختگان، این طبقات مختلف ظاهری از حیات دنیا را میدانند. یعنی در حیات دنیا هم زوایای مخفی و اسرار نامرئی فوق آن چیزهایی است که دانشگاهها، بنگاههای علمی، چشمهای مسلّح و غیر مسلّح توانستند به یک چیزهایی دست پیدا بکنند، همهی اینها ظاهری از زندگی دنیا است. «وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَهِ هُمْ غافِلُونَ» نشان میدهد که آخرت همین الآن وجود دارد؛ غفلت در جایی گفته میشود که یک حقیقتی در کنار انسان وجود دارد، انسان به آن توجّه ندارد. اینجا میگوید: من غافل بودم، انگار ندیدم. خدای متعال هم در آنجا فرمود: «لَقَدْ کُنْتَ فی غَفْلَهٍ» تو در غفلت بودی، پردهی غفلت نگذاشت باطن دروغ را، باطن غیبت را، باطن بداخلاقی را، باطن نیش زبان را، باطن خیانت را، باطن تجاوز به بیت المال را، باطن خوردن مال یتیم را ببینی. آتش میخوردی متوجّه نبودی. مار و عقرب برای خود خلق کردی، ولی متوجّه نبودی که چه مارهایی، چه عقربهای خطرناکی همراه خود داری به عالم دیگر میبری. دارد میفرماید تو از آخرت غافل هستی. آخرت همین الآن موجود است.
داشتن علم یقین و دیدن جحیم
بخش دوم آیاتی است که برای اهل مکاشفه عملی است، اهل یقین میتوانند آن را ببینند. فرمود: «کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقینِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحیمَ * ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَیْنَ الْیَقینِ * ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ»[۳] اگر علم یقین میداشتید، جحیم را میدیدید نه میدانستید. یعنی شرارههای آتش جهنّم الآن زبانه میکشد. آتش جهنّم با همهی رعب و وحشتی که باید از آن داشته باشیم، همین الآن موجود است. امّا ما اهل یقین نیستیم. پردهی ضخیمی از تعلّقات دنیا جلوی چشم دنیا را گرفته است و آتش جهنّمی که همین الآن وجود دارد -به نصّ صریح قرآن کریم- ما نمیبینیم. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقینِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحیمَ»؛
عقوبت خوردن مال یتیم
آیهی دیگر در سورهی مبارکهی نساء، آیهی ۱۰ «إِنَّ الَّذینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعیراً» کسانی که مال یتیم را میخورند، حالا سرپرست خانوادهای از دنیا رفته است، فرزندان بزرگی دارد، دامادی دارد، ورثهی رشیدی دارد، در کنار آن بچّههای کوچک بیپدر در کنار اینها قرار گرفتند. اگر تعرّضی به مال یتیم بشود، آتش بازی است، آن هم با آتش جهنّم بازی میکند. کسانی که از مال یتامی استفاده میکنند، اگر کسی باطن اینها را میدید، میدید که اینها آتش تناول میکنند. اینها شکم خود را با آتش دارند پر میکنند.
اهمّیّت امانتدار بودن در بیت المال
امّا آن چیزی که واضحتر و خطرناکتر از این حرفها است، همین مسئولیّتهایی است که بیت المال در اختیار گروهی است که اینها برای ۷۰ میلیون جمعیت امانتدار هستند و این جمعیت ایتام آل پیغمبر هستند از یک طرف و از طرفی فرزندان پدر از دست داده چه در دوران دفاع مقدّس و چه الآن این بچّههایی که پدران خود را از دست میدهند. این بیت المال برای این ایتام است. برای این ضعفا است، این تبعیضها، این حقوقهای نجومی، این بیتفاوتیها، این مبلهای گران، این دفترهای پر زرق و برق همهی اینها بازی با آتش است. خیلی خسارت است. کسی خیال نکند این تجمّل است، یک شانس است، یک فرصت است. عجب زندگی خوبی است که به دست ما نیامده است، نخیر. این سرازیری جهنّم است و خداوند منّان در صریح قرآن خود به ما هشدار میدهد کسانی که اموال یتامی را مورد تصرّفات ظالمانه قرار میدهند «إِنَّ الَّذینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فی بُطُونِهِمْ ناراً» آنها آتش میخورند، آن هم آتش عادی نیست. آتش جهنّم دارند تمایل میکنند و خود آنها خبر ندارند.
به معراج رفتن پیامبر و دیدن صحنههای بهشت و جهنّم
در حدیث معراج هم وجود نازنین پیغمبر خدا از آنجا خبرهای عجیبی آورده است. پیامبر خدا صحنههای دل انگیزی از بهشت را برای ما حکایت کرده است و صحنههای دلخراش و تکاندهندهای از صحنهی عذاب گرفتاران جهنّم، رباخواران را بیان کرده است. آنجا پیامبر عذاب آنها را دیده است. عذاب متکبّرین را دیده است. زنهایی که رعایت نامحرم نمیکنند، زنهایی که آلودگی دامن دارند، پیغمبر عذاب اینها را به چشم آنجا دیده است و برای اینجا حکایت فرموده است.
حدیث پیامبر در ارتباط با روشن شدن دل با ایمان
آخرین نکته در این بخش این است که وجود نازنین پیامبر خدا محمّد مصطفی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) این برای ما هم حسرت است، هم غبطه است، هم هشدار است. حضرت نماز صبح را خواندند بعد از نماز حضرت با نمازگزاران احوالپرسی میکردند، تفقّد میکردند، چه کسی در نماز است و چه کسی نیست. چشم ایشان به یک جوانی افتاد که برافروخته بود. فرمودند: «کَیْفَ أَصْبَحْتَ»[۴] این حدیث را کافی شریف مرحوم کلینی در دو جا آورده است. آن جوان دل شدهی بیقرار شیدا به پیغمبر عرضه داشت «أَصْبَحْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مُوقِناً» من در حال یقین صبح کردم. حضرت فرمودند: هر ادّعایی دلیل میخواهد تا آدم قبول بکند دلیل ادّعای شما چیست؟ عرض کرد همینقدر به شما عرض بکنم که دیگر شبها خواب ندارم.
خواب هرگز نکند آنکه دلش بیدار است ما شبی صبح نکردیم به بیداری دل.
خدا ما را هم بیدار بکند. ما در بیداریهای خود هم خواب هستیم، خواب او هم بیداری است. گفت: دیگر مسئلهی خواب از من رخت بربسته است. عرضه داشت یا رسول الله بهشتیها را در نعمتهای بهشتی متنعّم میبینم. جهنّمیها را در عذاب معذّب میبینم و گویا صدای شرارههای آتش جهنّم بر بیخ گوش من خوابیده میشود و دارم هم صدا میشنوم و هم آنها را میبینم. بعد به پیغمبر عرضه داشت یا رسول الله اگر شما به من اجازه بدهید من پس پرده را عرض میکنم که در خدمت شما چه کسانی در جهنّم هستند و چه کسانی در بهشت هستند. وجود نازنین پیغمبر خدا نه تنها این را نهی نفرمودند، فرمودند: -ای خدا اینها برای نماز جمعه آمدند سفرهی پذیرایی تو است ما هم در اینجا جاروکش مهمانهای شما هستیم چه میشود از این نگاهها به ما هم بکنید که ما هم از این فضای آلوده به ان فضای نورانی قدم بگذاریم- نبی مکرّم اسلام فرمودند: «هَذَا عَبْدٌ نَوَّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ بِالْإِیمَانِ» این بندهای است که خدا خانهی قلب او را با چراغ ایمان پر فروغ ساخته است.
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِی وَ لَکُمْ.»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ».[۵]
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الأَنْبِیَاءِ أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی سَیِّدِ الأَوصِیَاءِ أَمیر المُؤمِنینَ عَلِیِّ بْنِ أَبی طَالِبِ وَ عَلَی سَیِّدَهِ نِسَاءِ فَاطِمَهَ الزَّهراءِ وَ عَلَی سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّه الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ عَلَى أَئِمَّهِ الْمُسْلِمِینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ موسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزَّکی وَ الْحُجَّهِ القَائِمِ حُجَجِکَ عَلَی عِبَادِکَ وَ أُمَنَائِکَ فِی بِلَادِکَ بِهِم نَتوَلَّی وَ مِنْ أَعْدَائِهِم نَتَبَرَّءُ إِلَی الله تَعَالی سُبْحَانَهُ».
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ».
توصیه به رعایت تقوای الهی
بندگان خوب خدا، مهمانان با کرامت سفرهی جمعهی حق تعالی شما خوبان و نفس ضعیف خود را به رعایت تقوای الهی، کسب رضای خدا دعوت میکنم. خدای متعال برای متّقین بهشت را آماده کرده است.
توصیهی الهی به مسارعت به سوی مغفرت الهی
یکی از آیاتی که در بحث قبل نوشته بودند که به محضر شریف شما تلاوت بکنم آیهی ۱۳۳، سورهی آل عمران «وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ» مسارعت بکنید، کوتاه نیایید اینقدر برای امور دنیا دست پاچه شدن، از همدیگر پیشی گرفتن، جلوی همدیگر را سد کردن، چه خبر است؟ اینجا چه ارزشی دارد؟ آنجا مهم است. خدای متعال میفرماید: مسارعت بگیرید، پیشی بگیرید، به سوی مغفرت خدا، از خدا کسب آبرو بکنید، کسب وجاهت بکنید، از خدا پوشش آبرویی بگیرید و با همدیگر به سوی بهشتی مسارعت داشته باشید که عرض آن بهشت، پهنای آن بهشت «عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» یک چنین جای وسیعی را خدا به شما دارد وعدهی آن را میدهد ولی وعدهی سرخرمن نیست.
شرط استفاده از سفرهی آمادهی بهشتی
خدا در پایان آیه میفرماید. «أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ» همین الآن خدا بهشت را برای شما آراسته است، سفره را پهن کرده است، منتظر شما است، بروید از این بهشتی که خدا آماده کرده است استفاده بکنید امّا شرط آن متّقی بودن است. آدم صفت تقوا داشته باشد، از گناه به طور فطری گریزان باشد، دارای حالتی شده باشد که گناهستیز باشد، ظلمستیز باشد، تکبّر ستیز باشد، حسد ستیز باشد. حرام خور نباشد. با وجود او سازگاری نداشته باشد.
هفتهی دولت
مناسبتهای این هفته ابتدائاً هفتهی دولت است و چرا هفتهی دولت است؟ برای اینکه دو الگوی مناسب جاوید ماندگار همیشه زنده، قابل ارائه، با خون خود حقانیّت خود را امضا کردند و خدا این دو را برای دین خود به قربانی قبول کرد و بازخوانی زندگی این دو شهید موجب میشود که بازتولیدی برای مسئولین فعلی داشته باشد. شهادت شهید بزرگوار رئیس جمهور شهید، جناب آقای محمّد علی رجایی و عالم ربّانی شهید عزیز، عنصر فرهنگی مرحوم شهید حجه الاسلام و المسلمین باهنر این دو بزرگوار در عرصهی انقلاب آمدند و یک چهرهی پر جاذبهای از مسئولیتها در نظام جمهوری اسلامی ارائه کردند تابلو کردند و برای همیشه تابلو ماندند.
لذا همه ساله بعد از آن جریان یک هفته به عنوان هفتهی دولت معرّفی شده است که در این یک هفته دولتمردان اوّل خود به حساب خود برسند. قبل از آن که مانور تبلیغاتی داشته باشند و کارهای کم و زیاد را به مردم عرضه بکنند، بین خود و خدا ببینند سر سفرهی چه شهدایی نشستند و آیا تناسبی با آنها دارند یا ندارند. من در ارتباط با شهید رجایی دو جلد کتاب به نام رمز جاودانگی نکاتی را دیدم گاهی از خود هم خجالت کشیدم.
سادهزیستی و پرهیز از اشرافیّت مرحوم رجایی
یکی دو نمونه از آن را عرض میکنم. آن روزهایی که مرحوم شهید رجایی نخست وزیر بودند، یکی از نزدیکان ایشان نقل میکند که موکت دفتر نخست وزیری بنا به صلاحدید مسئولین دفتری بنا بوده است عوض بشود، پوسیده بود و ۲۵۰۰ تومان هزینهی آن بود. مرحوم رجایی آمد گفت: به هیچ وجه نمیشود، من موکتی نو داشته باشم، روی موکت با کفش بروم در حالی که در اطراف و اکناف این مملکت کسانی پیدا میشوند که موکت برای نشستن هم ندارند، من چرا ۲۵۰۰ تومان صرف بکنم که دفتر نخست وزیری موکت نو داشته باشد. یک نگاهی به خود بکنیم. الآن دفترها چه خبر است؟ واقعاً این جنوب شهری بیایند به این دفترها یک نگاهی بکنند، برداشت آنها چه خواهد شد؟ حکومت علومی کدام است؟ اینها روز قیامت حجّت هستند. شهید رجایی روز قیامت برای همهی رؤسای جمهورها و برای همهی نخست وزیرها حجّت است.
ولایتمداری شهید رجایی
ولایتمداری شهید رجایی رضوان خدا بر آن بزرگ مرد باد؛ وقتی در محضر امام رفته بودند در دوران ایجاد چالش بنی صدر که ناسازگاریهای ذاتی داشت، با نظام اسلامی و با ولایت به هیچ وجه امکان سازش وجودی نداشت، در آن دوره امام (رضوان الله تعالی علیه) مسئولین کشور را که رئیس جمهور و نخست وزیر و رئیس قوّهی قضائیهی آن روز آیت الله شهید مظلوم بهشتی (رضوان الله تعالی علیه) و مسئولین دیگر را خواستند و هشدار دادند که اگر دست از بگو و مگو برندارید و این اختلافات را پیش ببرید، من آن کسی را که سازگاری ندارد به مردم معرّفی میکنم و زمینهی برکناری او را فراهم میکنم. شهید رجایی وقتی به دفتر برگشته بود، خیلی ناراحت به نظر میرسید و چیزی نمیگفت. گفته بودند: چرا؟ گفته بود: نگران هستم نکند یک حرفی بزنم که امام ناراحت بشود و فرمان امام آنگونه که باید عملی نشود. من در این تریبون یک وقتی یک نکتهای از روی درد عرض کردم ولی إنشاءالله مؤثّر واقع شد الآن هم به مسئولین اجرایی کشور توصیهی من این است در این جهت خدا میداند شهید رجایی برنده است، شهید بهشتی برنده است. خدا دنیا و آخرت اینها را سرافراز کرد. دنیا خیلی زود تمام میشود. ریاست جمهوری خیلی زود تمام میشود. مثل یک رؤیا است، به همین زودی تمام میشود. باید ببینیم ما برای مردم، برای آیندگان الگو هستیم، ما راه شهید رجایی را میرویم، ما مواظب هستیم حرفی نگوییم که خلاف نظام باشد، خلاف صحبتهای نائب امام زمان و محور قداست این نظام و این کشور باشد یا خدایی ناخواسته دشمنان هر روز یک سوژهی جدیدی دارند میگویند: اینجا اختلاف نظر است، آنجا چیست و آنجا چیست. اینها است که از شهید رجایی یک شخصیت ماندگاری ساخته است که هرگز کهنه نمیشود.
نبودن انفعال در شخصیت شهید رجایی
آن زندگی فردی او است. آن اعراب او از تجّملات و اشرافیّت است آن هم در سازمان ملل وقتی رفت با چه قدرتی عزّت برای ما آورد. هیچ کجای آن انفعال نبود، شهید رجایی در برابر استکبار، در برابر زورگویان قرن آنچنان شیر بود، آنچنان شجاع بود که گویا اصلاً قدرتی در اینها نمیدید. این حالت حفظ عزّت و کرامت برای کشور در قراردادها، در صحبتها، من نمیخواهم پرده از روی بعضی چیزها بردارم حرکتهای دیپلماسی کشور باید در همه جا برای ما موجب سرافرازی و اقتدار باشد و عمل فردی و اجتماعی مسئولین نظام ما هم باید در تراز عمل شهید رجایی (اعلی الله مقامه الشّریف) باشد. من هفتهی دولت را به دولت تبریک عرض میکنم و امیدوار هستم إنشاءالله در این یک هفته کارهای خوبی را به مردم ارائه بکنند، دلهایی را شاید بکنند. امّا مغرور نشوند آنچه باید بشود در برابر آنچه که شده است اصلاً قابل ملاحظه نیست. نیازهای کشور خیلی زیاد است. این قسمت آخر این فرصت سه سال کم نبود، گذشت.
بزرگ نکردن مسئلهی برجام
مسئلهی برجام را خیلی بزرگ نکنید. این حیف است مقام معظّم رهبری مرتّب از بدعهدی دشمن سخن میگوید ولی عزیزان ما یک بار حاضر نیستند از این بدعهدیها، از این خلافهای دشمن قدّار ما یک جمله سخن بگویند و از آنچه که وعده داده شده بود و انجام نشده است اگر ما از خود نقد نکنیم، نقد دیگران کاری خواهد بود ولی خود ما بیاییم و واقعیات را برای مردم بازگو بکنیم، برای مردم دلنشین خواهیم شد. من در این فرصت باقی مانده توقّع دارم فرصت را باز به مسائل حاشیهای سپری نکنند. مردم ما گرفتاری زیاد دارند، جوانهای زیادی در انتظار تشکیل خانواده هستند، در انتظار درآمد فی الجملهای هستند که با دست خالی و شرمنده به خانوادهها برنگردند. تولید ما هنوز احیا نشده است. إنشاءالله در کنار خدماتی که در این چند روز به فضل الهی مقداری از آمارها را ارائه کردید، در این فرصت باقی مانده فرصت سیاسی کاری ندارید. فرصت تبلیغات انتخاباتی ندارید. اگر این فرصتها را از دست دادید، معلوم نیست یک چنین روزهایی، یک چنین فرصتهایی برای شما پیش بیاید که بتوانید بار دیگر خدمتی به مردم عرضه بکنید.
باقی ماندن کار برای خدا
آن چیزی که میماند کار برای خدا است «ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ»[۶] آنچه برای خود گفتید، انچه در زمینههای گسترش حوزهی نفوذ خود انجام دادید، همه را از دست دادید ولی آنچه برای خدا انجام دادید، آن برای شما باقی میماند. سفارشی که حضرت آقا در هفت محور بیان فرمودند امید آن را داریم که به نحوه احسن در این مدّت کم اگر برای خدا باشید خدا برکت میدهد «مَن کَانَ لله کَانَ الله لَه»[۷].
صادق بودن خداوند در وعدههای خود
یکی دو مسئله از مسائل خارجی خدمت عزیزان عرض بکنیم. یکی مسئلهی سوریه است که به فضل پروردگار متعال خدا قول داده است و قول خدا در طول تاریخ نه یک بار، بلکه در طول تاریخ همیشه «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قیلاً»[۸] کسی از خدا صادقتر وجود ندارد. خداوند منّان فرموده است: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ»[۹] سوریه در حال اضمحلال بود، بشار اسد در حال رفتن بود و جبههی صهیونیزم جهانی در حال آمادگی برای هجمههای کاریتر بود. امّا این اعجاز مقاومت است که چند سال است با اینکه از ۸۰ و چند کشور هم نیرو دنیای استکبار به این فتنهی منطقه عربستان سعودی جنایتکار پول آن ها، دلار آنها، امکانات آنها جزم میکند، با امکانات تبلیغاتی غربی حساب شده، این همه نیرو آوردند این همه سلاحهای مدرن در اختیار آنها قرار دادند ولی به فضل الهی هر روز به ضعف هستند و مقاومت رو به اقتدار بالاتر و إنشاءالله با دعای صاحبدلان به همین زودی شاهد باشیم که خطر تکفیر در منطقه با نابودی آنها به کلّی ریشهکن شده است و سوریه و قبر شریف حضرت زینب و حضرت رقیه را این مردمی که سهم دارند در دفاع از حرمها به شکرانهی آن إنشاءالله در آنجا زیارت بکنند.
شکست عربستان در جنگ یمن
در یمن نزدیک دو سال است که عربستان مرتّب در حال آدمکشی، کودککشی، مریض کشی، بمباران مدارس، بمباران درمانگاهها، بیمارستانها، زیرساختها، مردم کوچه و بازار است امّا بعد از این مدّت شرارت و ددمنشی بیسابقه در تاریخ ملاحظه میکنید طرفی نبسته است. تشکیل شورای سیاسی در یمن با اتئلاف حزب الله و یک گروه دیگر و با حضور و پشتیبانی جمعیت میلیونی یمن شکست جدید سیاسی است و آب ناامیدی است که به دست این عنصر فتنهگر منطقه، عربستان سعودی ریخته میشود امید آن داریم که همانگونه که مقاومت در ایران میوه داده است، میوهی اقتدار داده است و در سوریه إنشاءالله به بار مینشیند در یمن هم شاهد استقلال یمن و اضمحلال ائتلاف ضدّ بشریّت کودک عربستان و حامیان او باشیم.
تشکّر از مدالآوران
نکتهای که حیف است عرض نکنم مربوط به مسائل داخلی است تبریک مقام معظّم رهبری به قهرمانان ما بود فرمودند که دل ملّت را شاد کردید، اعلان رضایت کردید. خدایا رضای تو در شادی دل ملّت است و کسانی که مردم ما را شاد میکنند خدایا آنها را شاد بکن. علاوه بر تفقّد و تبریکی که رهبر عالی مقام ما از این قهرمانان عزیز ما که مایهی عزّت بود، مدال آوردند، افتخار آفریدند، دلها را شاد کردند. روی یک جهتی عنایت فرمودند آن هم حضور یک بانو، یک دوشیزه با حجاب ایرانی و اسلامی انتقال فرهنگ است و این برای ما جای سرافرازی است الحمدلله با همین وضعیت بسیار پوشیده پوششی که هیچ مشکلی ندارد در آن صحنهها حضور پیدا بکنند و برای ما کسب آبرو بکنند «شکر اللَّه مساعیهم» هم از قهرمانان، هم از کسانی که این فضا را برای اینها میسازند و هم از ملّت عزیزی که همیشه اینها را تشویق میکنند تقدیر و تشکّر میکنم.
پناهگاه بودن مساجد
نکتهای هم در ارتباط با مساجد بود. واقعاً در دروان هجمهی حکومت بعث با پشتیبانی شرق و غرب که این آتشهای بیامانی که در بر سر ما در شهرهای مختلف میریختند، دیدید که یا رادیو یا تلویزیون آژیر خطر میکشید، میگفت: توجّه! توجّه! وضعیت قرمز است، به پناهگاهها بروید. یکی از مسائلی که جای آن در هفتهی دولت خالی است، ارائهی پیشرفتهای فرهنگی است. دولت چه گامهایی در مسائل فرهنگی اخلاقی، در دانشگاهها چه ابتکارات داریم، در مدارس چه ابتکارات داریم. من به آقای وزیر محترم آموزش و پرورش گفتم: بازده خدمت شما باید این باشد که دبیرستانها را مسجدی بکنید، اگر توانستید نوجوانها و جوانهای ما را به پناهنگاهها ببرید، امروز این هجمهی فرهنگی از موشک بارانها و بمبارانها خطر آن بیشتر به مراتب بالاتر است. هم در فضای مجازی دولت موظّف است، مکلّف است شرعاً قانوناً اخلاقاً سیاستاً در خطر هستیم، خود آنها هم در خطر هستند که هم از فرصتهای این فضای مجازی هدایت بکنند جامعه را، بهترین استفاده بشود و هم تهدیدهای این را برطرف بکنند و همهی محلّهها و مدرسهها و دانشگاهها مسجد محور باشند. خدا را شکر میکنیم در هر دانشگاهی که ما حضور داریم به فضل الهی سالها است که در خدمت دانشگاهها هستیم مساجد دانشگاهها در موقع نماز پر است امّا این چند درصد دانشجوها هستند میآیند آنجا نماز میخوانند و آیا همینها نباید تشویق بشوند، نباید فرهنگ سازی بشود که این جوانهای عزیز دانشجوی ما که افتخار ما در مساجد و در اعتکافها و در سفرهای زیارتی و در کارهای علمی که در این ۱۲ سالی که گذشت جهشهای علمی که داشتیم همه برای جوانهای متدیّن و نماز خوان و دانشمند ما بود همانطور که آنجا بحمدالله با قهرمانی حماسه میآفرینند، بیایند در امور مساجد هم سهیم بشوند، ابتکار به خرج بدهند. مسجدها برای ما سنگر است، جبههای که سنگر ندارد در معرض نابودی است. همهی مردم ما نیاز دارند به معنویّت که محور این معنویّت هم نماز است.
نماز عمود دین
خدا یک نماز قبولی هم إنشاءالله به ما بدهد که هم غفلت در آن نباشد هم ریا در آن نباشد. نماز عمود است، ستون است، باید در زندگی بتوانیم به نماز خود تکیه بکنیم، نماز یار است، «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ»[۱۰] باید سراغ یک چنین نمازهایی را گرفت و مساجد ما هم کانون مقاومت هستند، کانون صدور بسیج و فرهنگ هستند باید همه همّت بکنند، مساجد را آباد بکنند که اگر مساجد آباد باشد، میخانهها خوب به خوب از رونق میافتد. (آبادی میخانه ز ویرانی ما است)
فضیلت روزهی دحو الارض
در نهایت آخر این ماه شهادت حضرت جواد الائمّه است تسلیّت عرض میکنم به حضرت رضای ما و به شما مردم دلدادهی به خدا و اهل بیت و روز بیست و پنجم این ماه روز دحو الارض است از روزهی آن غفلت نکنید یکی از چهار روزی که در روزه ممتاز است روز دحو الارض است.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی دینِ اللَّهِ أَفْواجاً * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً».
[۱]– سورهی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– سورهی ق، آیه ۲۲٫
[۳]– سورهی تکاثر، آیات ۵ تا ۸٫
[۴]– الکافی، ج ۲، ص ۵۳٫
[۵]– سورهی عصر، آیات ۱ تا ۳٫
[۶]– سورهی نحل، آیه ۹۶٫
[۷]– بحار الأنوار، ج ۷۹، ص ۱۹۷٫
[۸]– سورهی نساء، آیه ۱۲۲٫
[۹]– سورهی محمّد، آیه ۷٫
[۱۰]– سورهی بقره، آیه ۴۵٫
پاسخ دهید