اگر معناى ثبات را از سکون جدا کنیم و روشن شود که آن جا دارالقرار است نه دارالسکون، این مشکل حل مىشود. سکون با نابودى همراه است؛ مانند درخت یا ساختمانى که در یک مکان قرار دارد؛ بالاخره روزى مىپوسد و از بین مىرود. ثبات مانند معادلات ریاضى است که زمان و مکان ندارد. آنچه زمان و مکان ندارد، ثابت است نه ساکن.

آیا قانون علّیت روزى فرو مىریزد؟ آیا ۴=۲×۲ تبدیل مىشود؟ خیر؛ چون ثابتند. در این دنیا، خستگى مربوط به تن است و روح چون متعلق به تن است، احساس خستگى مىکند؛ در آخرت، برعکس دنیا بدن همراه روح است، دیگر زوال و خستگى و مرگ در آن راه ندارد، انسان به دارالقرار مىرسد.

از این موجودات ثابت بسیار داریم؛ مانند فرشتگان، حتى فرشتگانى که بدن دارند. به هر حال، در قیامت انسان جسم دارد، حس دارد، لذتهاى جسمانى دارد؛ ولى نظام آن جا با نظام دنیا متفاوت است. در آن نظام، فرسودگى و خستگى و سکون راه ندارد. بنابراین خستگى نیز وجود ندارد.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:آیت اللّه عبداللّه جواد آملی/پرسش وپاسخ دانشجویی