1. روش تفسیر تاریخی قرآن و یا تفسیر قرآن با گرایش تاریخی چیست؟ چه منابعی در این زمینه مطلب دارند؟ و روش شناسی تفسیر تاریخی چگونه است؟ ۲٫ مجلات تخصصی قرآنی به زبان عربی و یا لاتین کدام اند؟

پاسخ اجمالی


شیوه نگارش مفسّران در تفسیر، یکسان نیست و بر اساس سلیقه و ذوق و یا با توجّه به مخاطب خاص، اسلوب هاى نگارش و سبک پردازش مطلب متفاوت است.[۱] یکی از این سبک های تفسیر قرآن کریم؛ تفسیر تاریخی است، که به دلایلی طرفداران زیادی نداشته است.
تفسیر تاریخی؛ به شیوه ای از تفسیر گفته می شود که بیانگر نقل و گزارشى کامل از جنبه تاریخى قرآن با تکیه بر اسباب نزول و زمینه هاى تاریخى‏ است.[۲] به عبارت دیگر؛ بیان معانی آیات قرآن کریم با در نظر داشتن اصول و مبانی تفسیر به همراه ارائه معارف و معلومات تاریخی مخصوص به آیات.[۳]
تفسیر قرآن کریم با گرایش تاریخی دارای امتیازاتی است. در این نوشته، به برخی از این امتیازات اشاره می شود:
یک. روش تفسیر تاریخى‏ ذهن ما را، ذهن مفسر و قرآن‏پژوه را با فضاى نزول آیات و سوره های قرآن بهتر آشنا می‏کند.[۴]
دو. لازمه‏ این روش، بهره‏گیرى از همه‏ اطلاعاتی است که در فهم قرآن دخالت دارد.[۵]
سه. این روش، راه را بر تفسیر به رأى و فهم قرآن بر اساس عقاید و پیش فرض‏هاى ذوقى و تحمیلى بسیار تنگ می سازد.[۶]
چهار. تفسیر تاریخى از قرآن، امکان فهم زنده و روز آمد و قابل انطباق قرآن بر موضوعات و مسائل جدید را فراهم می کند.[۷]
با این حال؛ برخی از دانشمندان در زمینه علوم قرآنی، اشکالاتی را بر تفسیر قرآن کریم با گرایش تاریخی وارد کرده اند، به همین جهت استقبال زیادی از این روش و سبک تفسیری نشده است. از جمله اشکالاتی که برای این تفسیر گفته اند این است که؛ این شیوه، خطر تفسیر به رأى را به دنبال دارد؛[۸] زیرا هر چند شواهد یقینى تاریخى در فهم کامل برخى از موضوعات مطرح در آیات تاریخى، قرآن مؤثر است؛ ولى این شواهد در صورتى یقینى است که به طور متواتر نقل شده باشد یا دست کم به اندازه خبرى موثّق اعتبار داشته باشد؛ بنابراین، نمی توان به هر نقلى اعتماد کرد و بر اساس آن به تفسیر پرداخت. بعضى از مفسران بى‏توجه به معیارهاى لازم، به‏طور انبوه از روایات سبب نزول و دیگر روایات تاریخى در فهم قرآن بهره برده و در این مسیر دچار خطاهاى زیادى شده اند.[۹]
آنچه گفته شد خلاصه ای از مطالبی بود که برخی از محققان و دانشمندان علوم قرآنی به آن اشاره کردند، و برای مباحث تفصیلی و اظهار نظر در این مورد لازم است که مطالعات گسترده ای انجام شود. در این جا برخی از کتاب هایی که در این مورد نوشته شده است، نام برده می شود:
۱٫
نکونام، جعفر، در آمدى بر تاریخ گذارى قرآن.
۲٫
نزال، عمران سمیح، الوحده التاریخیه للسور القرآنیه.
۳٫
درباره مجلات تخصصی به زبان های عربی و انگلیسی به پایگاه های اینترنتی مجلات و مقالات مانند سایت مجلات تخصصی نور 

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. رضایى اصفهانى، محمد على، منطق تفسیر قرآن، ج ۲، ص ۳۴، جامعه المصطفى العالمیه، قم، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.

[۲]. رضایى اصفهانى، محمد على، قرآن و مستشرقین، ج ۲، ص ۱۰۰، پژوهشهاى تفسیر و علوم قرآنى، قم، چاپ اول؛ نزال، عمران سمیح، الوحده التاریخیه للسور القرآنیه، ص ۶۸، دارالقراء، دار قتیبه، دمشق، عمان، چاپ اوّل، ۱۴۲۷ق.

[۳]. الوحده التاریخیه للسور القرآنیه، ص ۶۸.

[۴]. قرآن و مستشرقین، ج ۲، ص ۵۳.

[۵]. نکونام، جعفر، در آمدى بر تاریخ گذارى قرآن، مقدمه، ص ۱۲، نشر هستى نما، تهران، چاپ اوّل، ۱۳۸۰ش.

[۶]. همان، ص ۱۲ – ۱۳.

[۷]. همان، ص ۱۳.

[۸]. مصباح یزدى، محمد تقى، قرآن‏شناسى، ج ۲، ص ۱۵۷، مؤسسه آموزشى وپژوهشى امام خمینى، قم، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.

[۹]. همان، ص ۱۵۶.