ترم اول هستم و تازه با محیط دانشگاه آشنا شده ام. لطفا درباره رابطه دختر و پسر در دانشگاه و شرایط آن برایم توضیح دهید.
همان گونه که خود مى دانید، تاکنون در محیط تحصیلى، کمتر با جنس مخالف برخورد داشته اید. در مقاطع تحصیلى قبلى، با فضاى آموزشى مختلط مواجه نبودید. زندگى آموزشى شما، فارغ از حضور جنس مخالف بود. شاید محیط دانشگاه، نخستین تجربه برخورد مستقیم شما با جنس مخالف است. بر این اساس، بایسته است با شکل این نوع ارتباط و پیامدهاى مثبت و منفى و راه هاى کنار آمدن با این پدیده، آشنایى بیشترى پیدا کنید. ناآشنایى مى تواند موجب خسران و ضرر آموزشى گردد و به جاى بهره مندى علمى و آموزشى، زیان اجتماعى، اخلاقى و حیثیتى به شما تحمیل کند. همچنین بدون قصد و برنامه قبلى، شما را از هدف دور کرده، به سمت انحراف هاى پیش بینى نشده ببرد. بر این اساس، آگاهى از مواجهه صحیح با این پدیده و داشتن ارتباط سالم و صحیح با جنس مخالف و شناخت کافى از شرایط، آداب و مقررات این نوع ارتباط، براى شما لازم و بایسته است. از این رو، به منظور روشن گرى، نکاتى بیان مى شود. اما پیش از پرداختن به جزئیات، توجّه به یک نکته اساسى و کلیدى در ارتباط با دیگران بایسته است.
انسان، هرگز بدون ارتباط و تعامل با دیگران زندگى نکرده است و اگر چه سطح و نوع ارتباط ها متنوّع بوده ؛ ولى هیچ گاه قطع نشده است ؛ زیرا ارتباط با همنوع براى آدمى ضرورت دارد. نوع و کیفیت ارتباط، بر اساس اهداف و اغراض اشخاص تعیین مى شود. بدین جهت این ارتباط گاهى آموزشى، اقتصادى، فرهنگى و یا اجتماعى است. هر نوع ارتباطى، شرایط خاص خود را دارد که باید رعایت گردد تا ارتباط به هدف خود برسد. یک مجموعه، داراى اصول و قواعدى است که باید در تمام ارتباط ها، رعایت گردد. به عنوان نمونه هرگز ارتباط ها، نباید با همدیگر همپوشى و تداخل کند ؛ یعنى، در ضمن یک ارتباط، نباید هدف گم شود. پیام مبادله شده، باید محدود و منحصر به نوع ارتباط باشد ؛ مثلاً در ضمن یک ارتباط اقتصادى، نباید پیام خانوادگى مبادله شود. این تداخل، موجب ضرر به هر دو نوع ارتباط شده و طرفین را از اهداف خود دور مى سازد. همان طور که در ضمن ارتباط آموزشى، اگر حواس متوجه مطالب دیگر شود، موجب افت کیفیت آموزش مى شود. به هر حال باید به اصول ارتباط هاى انسانى پایبند بود تا بتوان به اهداف ارتباط ها دست یافت.
توجه دارید که علت اصلى حضور شما در دانشگاه – همان گونه که از نام این محیط پیدا است – تحصیل دانش و علم است ؛ از این رو، ارتباط اساسى و اصلى شما با تمام افراد در این محیط، «آموزشى» است و اگر ارتباط دوستى یا اقتصادى و … برقرار شود، در مسیر تکمیل آموزش و یا مقدمه اى جهت رسیدن به اهداف آموزشى است. اما هر رفتار و یا ارتباطى که شما را از این هدف دور کند، آفت زندگى دانشجویى و انحراف از مسیر آموزش تلقى مى شود.
هر ارتباط دیگرى – غیر از ارتباط آموزشى – فقط یک عامل مزاحم است و باید آنها را از مسیر زندگى دانشجویى خود حذف کنید تا بتوانید به اهداف علمى و معرفتى نایل آیید. از دیدگاه تعلیم و تربیت، ارتباط با جنس مخالف، یک عامل مزاحم است و در اولین گام، سطح تمرکز شما را کاهش مى دهد. کافى است یک پیام غیر آموزشى از جنس مخالف، نظر شما را به خود جلب کند ؛ تا ساعت ها فکر و ذهن شما را به خود مشغول سازد!! پس هر عمل و ارتباطى که آموزش و فعالیت تحصیلى شما را تحت تأثیر خود قرار دهد و کمیت و کیفیت دانش اندوزى شما را کاهش دهد، باید از زندگى دانشجویى تان حذف شود.
تأثیر مزاحمتى ارتباط با جنس مخالف، نه قابل کتمان است و نه با مزاحمت هاى دیگر (همانند سر و صدا) قابل مقایسه است ؛ یعنى، کسى نیست که بگوید ارتباط با جنس مخالف، همانند خرید لوازم التحریر، مقدمه اى براى تحصیل موفق است ؛ زیرا بروز عامل مزاحم، برابر است با افت تحصیلى! افزون بر این، پژوهش هاى صورت گرفته و تجربیات افراد مبتلا به ارتباط با جنس مخالف، گویاى افت شدید تحصیلى این گونه افراد است.
موضوع ارتباط با جنس مخالف، تنها نظر اندیش ورزان و صاحب نظران تعلیم و تربیت را به خود جلب نکرده است ؛ بلکه این مسئله از دیدگاه فقهى، جامعه شناختى، روان شناختى و … نیز مورد بررسى قرار مى گیرد. اینک از دیدگاه روان شناختى این مسئله را مورد بررسى کوتاه قرار مى دهیم. در هر ارتباطى پنج مؤلفه نقش آفرین است: ۱ – پیام دهنده، ۲ – پیام گیرنده، ۳ – محتواى پیام، ۴ – کانال، ۵ – رسانه.
از بین این امور، بیشترین تأثیر و نقش تعیین کننده از آن مؤلفه سوم (محتواى پیام) است. آنچه یک ارتباط را از دیگر ارتباط ها متمایز مى سازد، محتوا و پیام است. حال سخن این است که در ارتباط دوستى با جنس مخالف، چه نوع پیامى مبادله مى گردد که آن را «دوستى با جنس مخالف» مى گویند؟ چرا ارتباط با استاد در کلاس درس یا ارتباط با دفتردار دانشگاه را «ارتباط دوستى» نمى گویند؟ آیا چیزى جز محتوا و پیام مبادله شده، مى تواند نقش مؤثر و تعیین کننده اى داشته باشد؟ باید مشخص شود در ارتباط دوستى با جنس مخالف، محتوا و پیام مبادله شده چیست که آن را از دیگر ارتباط ها – همانند ارتباطات اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و … – متمایز مى سازد؟
آنچه در ارتباط با جنس مخالف مبادله مى شود، محبت و عشق ویژه اى است ؛ محبتى که یک همجنس از ارائه آن ناتوان است. از این رو به سراغ جنس مخالف مى رود! پس محبت از نوع جنسیتى است و اگر پیام آرامش، سکون و … نیز مبادله مى گردد، رنگ جنسیتى – نه جنسى – مى پذیرد. در این نوع ارتباط، چون قواعد، شرایط و تعهّدات طرفین تعریف نشده، با پیامد منفى فراوانى همراه است. براى مثال چون سطح دوستى تعریف نشده، دوستان در برابر همدیگر احساس تعهد نمى کنند که معمولاً با خیانت، بى وفایى، شکست و … همراه است.
گاهى اوقات به واسطه اینکه سطح دوستى و ارتباط تعریف نشده است، اندک اندک از ارتباط دوستى فراتر رفته، همسان با ارتباط خانوادگى و کارکردهایى از آن دست مى شود و چون شرایط آن با توافق طرفین قرین نشده، به هتک حیثیت اجتماعى و چه بسا خسارت هاى جبران ناپذیر – به ویژه از طرف دختر – همراه مى شود! هرگز کسى در ابتدا پیش بینى نمى کند که این دوستى، به این نقطه ختم شود ؛ ولى کم کم به جایى مى رسد که نتیجه اى جز پشیمانى به بار نمى آورد!
بنابراین چون در فرهنگ دینى و عرف ایران اسلامى، این نوع ارتباط تعریف نشده است، نباید به سراغ آن برویم ؛ چون هر ارتباطى که از شرایط، آداب و تعهد لازم فارغ باشد، نه تنها به هدف خود نمى رسد، بلکه جز خسارت نتیجه اى ندارد. اگر ارتباط اقتصادى با آداب، شرایط و تعهدهاى بیگانه باشد، نه تنها سود نمى دهد ؛ بلکه خسارت اقتصادى تنها نتیجه آن خواهد بود. در این نوع ارتباط هم، وضعیت به همین منوال است.
در ارتباط دوستى با جنس مخالف، آنچه در معرض خسارت و ضرر (و یا بهتر بگوییم تهدید) قرار مى گیرد، مال، سرمایه و تحصیل دانش نیست ؛ بلکه آبرو و پاکى است که اگر از کف رود، هرگز جبران نمى شود. آیا انسان عاقل حاضر است در یک ارتباط دوستى فاقد تعهّد لازم، حیثیت خود را در معرض آسیب و خطر قرار دهد! اگر این ضرر رخ داد، چه کسى آن را جبران مى کند و آیا آبروى بر باد رفته، قابل برگشت است! چه بسیار افرادى که هرگز گمان نمى کردند به بى آبرویى و از دست دادن آبرو و … مبتلا شوند ؛ ولى مبتلا شدند! بنابراین، از دیدگاه روان شناختى، چون ارتباط دوستى با جنس مخالف فاقد شرایط یک ارتباط سالم است و ویژگى هاى لازم در مؤلفه هاى آن رعایت نشده، یک ارتباط شکست خورده و مقرون به آسیب است و تا زمانى که به یک تعهد طرفینى همراه با رعایت آداب و شرایط منتهى نشود، باید از آن سخت پرهیز کرد.
حال که پیامدهاى ارتباط با جنس مخالف در فضاى آموزشى و غیرآموزشى قابل پیش بینى نمى باشد و سخت مورد تردید است؛ پس شکل رفتار ما با جنس مخالف چگونه باید باشد؟
به طور کلى در جامعه ما چند شیوه برخورد وجود دارد که یک شیوه آن درست و شیوه هاى دیگر غلط است. برخورد مبتنى بر شناخت و احترام متقابل، مواجهه صحیح با جنس مخالف است. در این شیوه، دختران و پسران به محض دیدن یکدیگر، خود را نمى بازند و هیجان زده نمى شوند. اینان یک نگاه و یک کلام از جنس مخالف را به عشق تعبیر نمى کنند، آن را در ذهن خود و در رؤیاهاى خویش نمى پرورانند ؛ بلکه در برخوردها در مجامع فامیلى، تحصیلى و … بسیار با وقار و سنگین برخورد مى کنند و در عین پرس و جو از احوال یکدیگر و پاسخ گویى به پرسش هاى آنان، دچار افراط در خنده و شوخى نمى شوند. آنان جنس مخالف را افرادى چون پدر، مادر، برادر و خواهر خود نمى دانند و آدابى را که از لحاظ شرعى و اجتماعى در برخورد با دیگران لازم است، رعایت مى کنند. آنان بر اثر تربیت خانوادگى، برقرارى رابطه پنهان با جنس مخالف را بى معنا مى دانند و درباره روحیات جنس مخالف، به حد کافى آگاهند و براى برقرارى روابط نزدیک و صمیمى با جنس مخالف، برنامه دارند و آن را از طریق ازدواج و فراهم آوردن شرایط مقبول اجتماعى، به تحقّق مى رسانند.
شیوه هاى نادرست ارتباط :
۱ – برخورد احساسى و هیجان زده ؛ این رفتار بر اثر عدم شناخت صحیح از جنس مخالف است. آنان یک ابراز محبت ساده را نشانه عشقى عمیق مى دانند و هیجان زده مى شوند که معمولاً در دختران چنین واکنشى بیش از پسران به چشم مى خورد!
۲ – برخورد خشک و محدود ؛ عده اى از جوانان، بر اساس تربیت هاى غلط، گاهى در میان خویشان و آشنایان از افراد هم جنس نیز اجتناب مى کنند و رفتارى سرد و یا خشن دارند. البته خشک نبودن، هرگز به معناى رعایت نکردن حدود شرعى نیست ؛ ولى رعایت موازین شرعى هم لزوما به معناى بد اخلاقى و سرد بودن نیست.
۳ – داشتن روابط پنهانى ؛ داشتن روابطى مثل نامه نگارى، تماس هاى تلفنى و مخفیانه و… عواقب روانى و اجتماعى بسیار خطرناکى در پى دارد که متأسفانه بیشترین آسیب، نصیب دختران مى شود.
۴ – افراط در معاشرت ؛ بعضى از خانواده ها، به بهانه اجتماعى کردن فرزندان خود، سعى در ایجاد روابط افراط گونه بین پسر و دختر مى کنند که نوعى تبعیت کورکورانه از فرهنگ غربى است!
بنابراین به نظر مى رسد شیوه صحیح در رابطه با جنس مخالف، تابع اصولى است که به بعضى از آنها اشاره مى شود:
۱ – برخورد با جنس مخالف، بر اصل «تکبّر ورزى» استوار شده است. رفتار صمیمانه و چهره گشاده و لب خندان داشتن، براى مواجهه با هم جنس و محارم است ؛ نه براى نامحرم و جنس مخالف. راه حفظ حریم و مصونیت و حرمت نهادن براى خود، «تکبرورزى» است تا ناشناسان و نامحرمان، به حریم شما بار نیابند.
۲ – نباید به بعضى از تأثیرات مثبت و اندک این ارتباط دل خوش کرد. باید بدانیم انسان هاى پشیمان، اندک اندک به خط قرمز رسیده، از آن عبور کرده اند! اگر شما یک قدم جلو بگذارید، باید ده قدم از ارزش هاى خود عقب نشینى کنید! جاذبه طبیعى و زیستى دختر و پسر – به ویژه در سنین جوانى – زمینه انحراف در ارتباط هاى انسانى را فراهم مى سازد. در محیط آموزشى هم نباید از آفاتى که در جاذبه هاى زیستى ریشه دارد، غفلت کنید ؛ زیرا روابط انسانى از این ناحیه، بسیار آسیب پذیر بوده و به انحراف مى گراید. بر همین اساس شارع مقدس به ما هشدار مى دهد که هرگاه دو غیر هم جنس، در قالب هر ارتباطى و در مکانى خلوت و دور از دید دیگران قرار گیرند ؛ شیطان آنها را به سمت روابط تهدیدآمیز مى کشاند و باید از آن محیط و ارتباط بگریزند.
نکته دیگرى که به این حساسیت مى افزاید، تهدید مستمر و لحظه به لحظه این خطر است ؛ یعنى، در حالى که دیگر عوامل تهدید کننده، نیازمند زمان و مکان خاصى است تا آدمى را در معرض تهدید قرار دهد و در رفتار وى نفوذ کند ؛ این عامل همیشه نقش تهدید کننده دارد و انسان هوشیار، نباید یک لحظه خود را از این تهدید در امان ببیند.
۳ – محیط آموزشى، بدون ارتباط آموزشى نیست و طرف دوم این ارتباط، همیشه از جنس شما نیست. شاید شما در بعضى اوقات، مجبور به برقرارى ارتباط با جنس مخالف شوید ؛ در این صورت، نباید از محدوده پیام آموزشى تجاوز کنید و فقط به مبادله همین نوع پیام – در صورت مستقیم یا غیر مستقیم – اکتفا نمایید. براى اینکه یقین کنید مخاطب شما پیام دیگرى دریافت نکرده است و پیام دیگرى مبادله نکرده اید، به نکات زیر بسیار پایبند باشید.
الف. به محض احساس دریافت پیامى غیرآموزشى، به سرعت رابطه را در همان لحظه قطع کنید.
ب. در فضاى آموزشى مختلط، مواظب نگاه خود باشید و به پیام هاى شفاهى و کتبى افراد مزاحم توجه نکنید و حتى اگر به داد و فریاد متوسّل شدند، ناشنیده گرفته، از موقعیت دور شوید.
ج. در جمع دوستانى که به این نوع روابط دل خوش کرده اند، شرکت نکنید و از آنها کناره بگیرید.
د. توجه داشته باشید هیچ انسان مبتلا به انحراف رفتار، با قصد و غرض قبلى به این وادى وارد نشده ؛ بلکه دست هاى ناپیدایى او را در این گرداب مبتلا ساخته است. شما نیز از حیله این دست ها، خود را در امان نپندارید ؛ زیرا همیشه آنها با شما و در کمین شما هستند ؛ (گرچه شما از آنها غافل هستید)![۱] به همین جهت در قرآن مجید به انسان هاى پاک و وارسته سفارش شده که از دوست گیرى پنهانى خوددارى کنند و این توصیه هم به دختران شده و هم به پسران.
«… وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ »؛[۲] «[زنان] دوست گیران پنهانى نباشند».
«… وَ لا مُتَّخِذِی أَخْدانٍ »؛[۳] «[مردان] زنان را در پنهانى دوست خود نگیرند».
پی نوشت ها
[۱] – براى مطالعه بیشتر ر.ک: تحلیلى تربیتى به روابط دختر و پسر، على اصغر احمدى انتشارات سازمان انجمن اولیاء و مربیان، ۱۳۷۵٫
[۲] – نساء ۴، آیه ۲۵٫
[۳] – مائده ۵، آیه ۵٫
پاسخ دهید