«رافضه» در لغت از ماده «رفض» به معنای ترک کردن و رها کردن است. به سپاهیانی که امیر و سرلشکر خود را ترک و رها کنند، «روافض» گفته می شود.[۱] همچنین به عملکرد فردی که گوسفندان و شتر خود را رها و طرد می کند تا هر‌جا خواست بچرد، «رفض» گویند.[۲]

ابن خلدون در تعریف اصطلاحی «رافضه» می گوید: «رافضه آن گروهی از امامیه هستند که معتقدند پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره جانشینی و امامت علی(علیه السلام) وصیت کرده است، ازاین‌رو علی(علیه السلام) را «وصّی» گویند و از شیخین (ابوبکر و عمر) به خاطر آن که حق ولایت و امامت علی(علیه السلام) را نداده اند، بیزاری می جویند.[۳]

بنابراین «رافضی» به کسی گفته می شود که علی(علیه السلام) را برتر از همه صحابه دانسته و ایشان را خلیفه و جانشین بدون واسطه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می داند و از سوی دیگر خلفای سه گانه را «رفض» و ردّ می نماید.[۴]

 

در مورد علت نام گذاری شیعه به «رافضه» از سوی مخالفین امامیه؛ چندین دیدگاه وجود دارد؛ ابوالحسن اشعری می گوید: «دومین گروه از شیعه، رافضه یا امامیه اند که به خاطر انکار خلافت ابوبکر و عمر، از سوی اهل‌سنت بدین نام شهرت یافته اند. همگی بر این باور استوارند که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بر خلافت علی بن ابی طالب(علیه السلام) به نصّ روشن اقرار فرموده و نیت خویش را آشکار ساخته اند. پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بیشتر صحابه، از اطاعت فرمان او، سرباز زدند و به گمراهی افتادند و علی(علیه السلام) در کلیه امور و مطالب، مصیب و درستکار است و خطایی مرتکب نشده است.[۵]

 

کلمه «رافضی» لفظ عامی است که گاهی بر گروه و فرقه خاصی از شیعه و گاهی بر همه فرقه های شیعه و گاهی بر کسانی که محبت اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را ابراز می کردند، به کار می رفته است. به عنوان مثال امام شافعی، پیشوای مذهب شافعی در مدح و ستایش اهل بیت(علیهم السلام) و فضایل امام علی(علیه السلام) و فرزندان پاک ایشان اشعاری را سروده است؛ ازاین‌رو برخی وی را از این کار نهی کرده و به او اتهام می زدند که سخن رافضیان را می گویی. شعر امام شافعی بدین قرار است:

إن کان رفضاً حبّ آل محمد              فلیشهد الثّقلان أنّی رافضی[۶]

«اگر محبت و دوستی آل محمد نشانه رافضی بودن است؛ پس جن و انس شهادت بدهند که من رافضی هستم».

 

نکته مهم شایان ذکر آن که لفظ «رافضه» را حکومت های ستمگر و مستبد برای شیعه به کار بردند تا آنها را از صفوف اهل‌سنت و سایر مسلمانان جدا و متمایز ساخته و آنها را منزوی و مطرود سازند؛ و از سوی دیگر دست ستمگران را برای آزار و شکنجه و انتقام از شیعه باز گزارند.[۷]

عنوان «رافضی» در عصر بنی امیه و سایر حاکمان ستمگر، گناهی نابخشودنی و به معنای خروج از اسلام بوده که صاحب آن سزاوار قتل و شکنجه می باشد.

 

شایان ذکر است که لفظ «رافضی» در زمان امامان معصوم(علیهم السلام) از یک بار معنوی و مثبتی برخوردار بوده است؛ به عنوان نمونه: از ابوبصیر نقل شده که گوید به امام صادق(علیه السلام) گفتم: ما را به نامی می خوانند که به سبب آن مال و جانمان را مباح و حلال می دانند و ما را شکنجه می دهند. حضرت فرمودند: به شما می گویند «رافضه»؟ گفتم: آری.

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «به خدا سوگند! آنان شما را «رافضه» ننامیدند، بلکه خداوند شما را به این لقب نامیده است. همانا هفتاد نفر از مردان بنی اسرائیل پیرو راه و روش فرعون بودند، لکن هنگامی که ضلالت و گمراهی فرعون و هدایت و حقانیت موسی(علیه السلام) را دیدند، فرعون را رها و ترک کرده (رفضوا فرعون) و به موسی(علیه السلام) ملحق شدند و در لشکر حضرت موسی(علیه السلام) در عبادت و تلاش کوشاترین مردم بودند. خداوند به حضرت موسی(علیه السلام) وحی نمود که این نام و لقب را برای آنها در تورات ثبت کن، زیرا این نامی است که من به شما و آن افراد بخشیده ام».[۸]

 

بنابراین مفهوم «رافضه» در بردارنده دو عنصر تولّی و تبرّی است؛ به بیان دیگر این مفهوم یک رکن ایجابی دارد و آن اعتقاد به خلافت بلاواسطه امیرمؤ منان علی(علیه السلام) پس از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ و یک رکن سلبی دارد و آن نفی و ردّ خلافت کسانی است که به ناحق بر مسند جانشینی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تکیه زدند و دین خدا را به انحراف کشاندند.

 

 

پی نوشت ها


[۱] – ترتیب مقاییس اللّغه، ابن فارس، ص ۳۸۷٫

[۲] – لسان العرب، ابن منظور، ج ۵، ص ۲۶۷٫

[۳] – تاریخ ابن خلدون، ج ۴، ص ۶٫

[۴] – تشیید المراجعات، سیدعلی میلانی، ج ۳، ص ۱۵۴٫

[۵] – مقالات الأسلامیین، ج۱، ص ۱۶؛ دایره المعارف تشیع، ج ۸، ص ۱۰۱٫

[۶] – أعیان الشیعه، سید محسن امین، ج ۱، ص ۲۳٫

[۷] – الغدیر، امینی، ج ۱۰، ص ۳۰۰؛ اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۲۳٫

[۸] – بحارالانوار، مجلسی، ج ۴۷، ص ۳۹۰ و ۳۹۱٫