یهود معتقد است که حضرت ابراهیم(ع) یهودی بوده و حضرت یعقوب(ع) نیز فرزندانش را به حفظ این دین فراخوانده است، اما روایتی وجود دارد که وصیت حضرت یعقوب(ع) را با موضوع مهدویت مرتبط میداند. در این مورد توضیحاتی ارائه کنید؟
یهودیان تمام پرچمداران بزرگ دینی چون حضرت ابراهیم(ع) را یهودی پنداشته و در همین راستا بر این باور بودند که حضرت یعقوب(ع)، به فرزندانش وصیت کرده که بر دین یهود باقی بمانند!
بر این اعتقاد، اشکال مهمی وارد است و آن اینکه دین یهود بعد از این بزرگان به وجود آمده، پس چگونه آنان میتوانند یهودی بوده و یا دین یهود را ترویج نمایند؟! قرآن نیز به همین اشکال اشاره میکند: «اى اهل کتاب، چرا درباره [یهودی و یا مسیحی بودن] ابراهیم به نزاع برمیخیزید با آنکه [میدانید] تورات و انجیل بعد از او نازل شده است؟! آیا درست نمیاندیشید؟!».[۱]
علاوه بر این، خداوند پیرامون ادعای یهودیان در مورد وصیت یعقوب(ع) نیز چنین پرسشی را طرح میکند:[۲] «أَمْ کُنتُمْ شهَدَاءَ…»؛[۳] آیا هنگامى که مرگ یعقوب فرا رسید، شما شاهد و ناظر آن بودید؟! آنگاه که او به فرزندانش گفت: بعد از من چه چیزی را پرستش میکنید؟ گفتند: خداى تو را و خداى نیاکان تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را پرستش میکنیم. خدا یکى است و ما مطیع و تسلیم محض اوامر او هستیم.
این آیه نشانگر آن است که یعقوب(ع) هنگام مرگ نسبت به آینده فرزندانش احساس نگرانی میکرد، سرانجام این نگرانى را به زبان آورده و پرسید: فرزندانم؛ بعد از من چه چیزی را میپرستید؟ به خصوص که گفت «چه چیزی را»؟ و نگفت «چه کسی را»؟ زیرا در محیط آن زمان، گروهى بتپرست بودند که در برابر اشیایى سجده میکردند، یعقوب میخواست بداند آیا هیچگونه تمایلى به این آیین در اعماق جان آنها هست؟ اما پس از پاسخ فرزندان، آرامش خاطری برای یعقوب(ع) حاصل شد.[۴]
ذیل این آیه؛ حدیثی از امام باقر(ع) نقل شده است که اشاره به معنای باطنی آیه دارد؛ جابر میگوید: از امام باقر(ع) در مورد تفسیر آیه «إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی …» سؤال کردم. ایشان در جواب فرمودند: «این آیه در مورد قائم(ع) نیز مصداق دارد».[۵]
در این زمینه باید گفت که این روایت دارای ابهاماتی بوده و تناسب چندانی میان دو طرف قضیه وجود ندارد؛ لذا برخی مفسران شیعه، توجیهاتی برای آن ارائه کردهاند که در ذیل به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱ – مراد از جاری بودن این آیه در مورد قائم این است که یعقوب(ع) از فرزندان خود اقرار گرفت که اعتقاد به امام زمان(عج) داشته باشند و این اقرار به امام زمان جزء وصیت ایشان به فرزندانش بوده است. [۶] این محتوا در روایات دیگری نیز وجود دارد. برای نمونه؛ امام باقر(ع) در تفسیر آیه: «ابراهیم و یعقوب فرزندانشان را به این آئین وصیت کردند [و گفتند:] اى فرزندان من! در حقیقت خدا این آئین پاک را براى شما انتخاب کرد. از این جهان نروید، مگر اینکه مسلمان باشید»[۷] میفرمایند که در این اقرار، به ولایت امام علی(ع) نیز اعتراف کردهاند.[۸]
۲ – منظور از این روایت چنین است که پیامبران و امامان هر عصر و زمانی، چنین چیزی را در زمان احتضار، از فرزندانشان میپرسند و فرزندان نیز چنین جوابی میدهند و همین سیره در مورد امام زمان(عج) نیز جاری است.[۹]
۳ – منظور از قائم در این روایت، قائمِ نوعی است که شامل هر پیامبر و امامی میشود که عدالت را برقرار میکند. بنابراین، هر امام واجب الإطاعتی را شامل میشود و آنها به فرزندانشان چنین وصیتی کردهاند و این یک سیره در میان آنها بوده است و این سیره تا امام زمان(عج) ادامه خواهد داشت و مراد از این روایت نیز جریان این سیره تا زمان حضرتشان است.[۱۰]
منبع: اسلام کوئست
[۱]. آل عمران، ۶۵٫
[۲]. واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، تحقیق، زغلول، کمال بسیونی، ص ۴۴، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج ۱، ص ۴۰۰، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
[۳]. بقره، ۱۳۳٫
[۴]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۴۶۴، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
[۵]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج ۱، ص ۶۱، تهران، المطبعه العلمیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
[۶]. قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تحقیق، درگاهی، حسین، ج ۲، ص ۱۶۵، تهران، انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
[۷]. بقره، ۱۳۲٫
[۸]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج ۲، ص ۲۵۳، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
[۹]. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج ۱، ص ۱۹۲، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۰۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
[۱۰]. موسوی سبزواری، سید عبد الاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۶۲، بیروت، مؤسسه اهل بیت(ع)، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
پاسخ دهید