آیت الله صدیقی در خطبههای نماز با بیان اینکه حفظ «نزاکت اخلاقی» توسط داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری در رأس توقعات مؤمنین است، فرمودند: رئیسجمهور نباید روحیه سازشکاری داشته باشد.
- دعوت به تقوای الهی
- علّت مقدّم بودن معفول بر فعل در این آیه
- بالا رفتن افق فکر امّت اسلامی یکی از امتیازات دین اسلام
- شرایط زندگی در بهشت
- علامت عاشقان خدا
- جهاد دری از درهای بهشت
- اهمّیّت شناخت دین
- ارزش طلبگی
- تقوا از افتخارات اهل تقوا
- اثرات اعتکاف بر جامهی اسلامی
- مسئلهی انتخابات از اهمّ مسائل کشور
- توصیه به ملّت در مورد انتخابات
- حفظ نزاکت اخلاقی توقّع ملّت از نامزدهای انتخاباتی
- رعایت مرّ قانون توسّط نامزدها
- ضرورت داشتن روحیهی استقلالی و اتّکا به خدا در رئیس جمهور
- دوری از اشرافیّت و پایبندی به اصول اخلاقی در نامزدهای انتخاباتی
- مسئلهی مدیریّت جهادی
- محکوم کردن حملهی آمریکا به سوریه
- ایمان بالاترین اقتدار در کشور
- محکوم کردن حملهی مجدّد آل سعود به یمن
- اتّحاد و مقاومت تنها راه نجات
- رو به زوال رفتن داعش در عراق
- باز بودن درهای استجابت دعا در شبهای ماه رجب
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی سَیِّدِ المُرسَلینَ طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّه بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحْبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
دعوت به تقوای الهی
شما بندگان خوب خدا و خود را به تقوای الهی دعوت میکنم. فرمود: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ»[۲] اهل تقوا باید در مسیر صداقت باشند. تقوا انسان را ملازم با خوبان جامعه میکند. صادقین در قدم اوّل ائمّهی ما (سلام الله علیهم اجمعین) هستند که روایت در ذیل همین آیه اقتضای همین معنا را دارد. آدم که با تقوا شد، میتواند همراه امام زمان (علیه السّلام) باشد؛ میتواند بگوید من با علی هستم، با ائمّه هستم. «کُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ»؛
علّت مقدّم بودن معفول بر فعل در این آیه
عرایض من در این خطبهی اوّل در دو بخش است. یک بخش ادامهی تفسیر سورهی مبارکهی حمد است «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ»[۳] بخش دوم راجع به فرضیه بودن تحصیل علم و اجابت دعوت خدا که فراخوان کرده است، از امّت اسلامی خواسته است تا به پایگاههای علم و دانش رو بیاورند و جهاد فقاهتی را تعطیل نکنند. در آیهی کریمهی «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ» یک بحث این است با اینکه «إِیَّاکَ» از نظر ادبی مفعول است و ضمیر متکلّم مع الغیر که خود این هم بحثی دارد و به فضل خدا اگر عمری داشتیم و توفیق دوام خدمت در این جایگاه، در آن مورد هم پیامهای آیه را به عرض خواهیم رساند. «نَعْبُدُ» یعنی ما عبادت میکنیم. معمولاً انسان میگوید: من فلان کار را میکنم. در عربی فعل مقدّم است، فاعل مقدّم است و مفعول مؤخّر. میگویند: زُرتُ الإمام (علیه السّلام)» میگویند: «جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ» میگویند: «أَنْفَقْتُ فِی الله مَالِی وَ َ أُسْرَتِی» در همه جا مفعول مؤخّر است امّا در این آیهی کریمه میگوییم: تو را، فقط تو را عبادت میکنم و فقط از تو کمک میخواهم، تو را مقدّم بر عبادت میکنیم، است. چرا مقدّم است؟
بالا رفتن افق فکر امّت اسلامی یکی از امتیازات دین اسلام
نکاتی در این مسئله است که یکی از آنها این است که در مکتب دل، در مکتب عرفان، در مکتب عشق، در مکتب محبّت که از امتیازات دین قویم اسلام، این است که افق فکر امّت اسلامی را بالا برده است، انگیزهی عبادت میتواند ترس از عذاب الهی باشد. ترس از نکبتهای دنیوی باشد. چون ترک بندگی، ارتکاب گناه، زندگی انسان را هم تلخ میکند. «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ» بعضی گناهان حجاب آبرو را کنار میبرد انسان را در همین دنیا رسوا میکند. امیر المؤمنین (علیه السّلام) فرمودند: «مَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّهِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ»[۴] کسی مشتاق بهشت باشد، در بند شهوت نمیماند، زنجیرهای شهوت را میگسلد و خود را از اسارت شهوات آزاد میکند. چون شهوات مانع رسیدن به بهشت است. برای اینکه در زندگی که پایان ندارد هیچ عددی نمیتواند بگوید ما بعد از مرگ خود تا چه زمانی زنده هستیم؟
شرایط زندگی در بهشت
تا چه زمانی. ما میرویم و همیشه در یک عالم دیگری باید زندگی بکنیم و اگر باور کسی این باشد که در زندگی که پایان ندارد، انجام ندارد، در آنجا میخواهد در بهشت زندگی بکند، با بهشتیها باشد ناچار خود را کنترل میکند، به نمازها اقبال میکند، به روزهها روی خوش نشان میدهد. به جبهههای جنگ با اشتیاق میرود. در دادن حقوق مالی ممکن نیست مال خود را در سال پاک نکند، حقوق الهی را نپردازد، حقّ النّاس را نادیده بگیرد. این دو انگیزه است که خوفاً من النّار و شوقاً إلی الجنه. امّا کلاس دیگری هم وجود دارد و آن حبّاً لله است که این عبادت، عبادت احرار است، عبادت آزادگان است.
علامت عاشقان خدا
در مکتب اهل دل، اهل محبّت، سالکان راه عشق، جز معشوق دیده نمیشود. علی چون عاشق بود هم شبها خواب نداشت و هم شعار آن وجود عزیز این بود «مَا رَأیتُ شَیئاً إلَّا وَ رَأیتُ اللَّه قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعهُ» من جز خدا کسی و چیزی نمیبینم.
به هر کجا بنگرم کوه و در و دشت همانجا قامت رعنا ته بینم.
زمین و زمان، ملک و ملکوت، عرش و فرش همه مرایا هستند، آیینه هستند، مجلا هستند امّا آن چیزی که جلوه میکند، یار است؛ من در همهی اینها خدا را میبینم. انسان عاشقی که نماز میخواند، اینطور نیست که سه چیز برای او مطرح باشد. ۱- عابد، عبادت کننده. ۲- عبادت. ۳- معبود. در مکتب عشق یک چیز بیشتر نیست همهی آن خودش است. «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ»[۵] این کسانی که عاشق هستند، در زندگی یک چیز بیشتر ندارند و آن هم عشق آنها و معشوق آنها است. نه خود را میبینند و نه غیر معشوق چیز دیگری. نمازی که اسلام از ما میخواهد، نماز عاشقانه است، نماز عارفانه است. «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»[۶]؛
جهاد دری از درهای بهشت
جهاد در اسلام از ارکان است. جهاد سنگر عزّت است، خیمهی سرافرازی امّت است. بیمهگر است. «إِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّهِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّهِ أَوْلِیَائِهِ»[۷] جهاد دری از درهای بهشت است. بهشت هشت در دارد، یکی از دربهای بهشت باب المجاهدین است. باب جهاد، باب اختصاصی است. بهشتیها از هر دری بخواهند وارد بشوند، مواقف هولناک دارند امّا باب المجاهدین که باب ایثار است، باب عشق است، باب از خود گذشتن است، پا بر روی هوای نفس گذاشتن و از همه چیز عبور کردن است. «فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّهِ أَوْلِیَائِهِ» خدا این در را برای خاصّهی اولیاء خود باز کرده است. امروز که امیر بزرگوار عزیز ما، فرماندهی نیروی زمینی صحبت میکرد، قبلاً هم در جمع این بزرگواران همیشه به سپاهیان، ارتشیان من نظری از عمق جان مریدانه دارم، اینها اولیاء خدا هستند، چون خود را آماده کردند، در اوّلین فرصتی که میتوانند جان خود را فدا بکنند، اینها پیشمرگان امّت اسلامی و مکتب هستند. پیشمرگان ولایت هستند، پیشمرگان قرآن هستند، همیشه جان به کف هستند وآمادهی جان نثاری.
اهمّیّت شناخت دین
امّا جهاد انواعی دارد، در رأس آن جهاد فرهنگی است. «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ»[۸] این ندای حق است، نوای حق است که در عالم طنین دارد؛ تا ابد خدای متعال از بندگان خود میخواهد که دینشناس بشوند. از این جهت خدای متعال در این آیه هم دینشناسی را، دین فهمی را، ژرفنگری در دین را و هم ابلاغ دین را، تبلیغ دین را از امّت خواسته است «وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ» وجود مقدّس امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: اگر من حکومت داشتم، تک تک شیعیان خود را، دوستان خود را به زور تازیانه هم بود وادار میکرد، دین را بشناسند. معرفت دینی، یعنی معرفت به انسانیّت. دین انسانشناسی است. دین خداشناسی است. دین راه شناسی است. دین معاد شناسی است و این دین که در عالم یک دینی است که همچنان معجزهوار، دست نخورده؛ قرآن آن معجزه است، پیشگوییهای آن معجزه است، برنامههای آن برترین برنامه است. مهمین است، قویم است. «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی هِیَ أَقْوَمُ»[۹]
ارزش طلبگی
امام زین العابدین (علیه السّلام) فرمودند: «لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَوْ بِسَفْکِ الْمُهَجِ وَ خَوْضِ اللُّجَجِ»[۱۰] اگر میدانستید طلبگی چقدر ارزش دارد، میرفتید طلبه میشدید ولو به قیمت ریخته شدن خون شما بود، ولو در دریاها غرق میشدید. امروز خلأ اخلاقی در جامعه، در جوامع بشری موج میزند. جامعهی انسانی به جنگل تبدیل شده است. آدمها به همدیگر چنگ و دندان نشان میدهند و تنها علاج آن حاکمیّت دین است و حاکمیّت دین در گروی شناخت دین است. لذا من هم در جمع مؤتکفین عزیز که از فرهیختگان، از دانشجویان ما، مفاخر، زبدهها، کبوتران تیزپرواز معنویّت و عرش الهی، بلند پروازان حریم حق تعالی که انس با خدا را مایهی بیمه شدن این جامعه قرار دادند آنجا هم گفتم: بیاید به خدا لبیک بگویید. خدا از شما میخواهد که از هر گروهی، یک فرقهای یک عدّهای بروند و طلبه بشوند.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ * الَّذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ».
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِ نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی أَئِمَّهِ الْمُسْلِمِینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بنِ عَلِی وَ الْخَلَفِ الصَّالِحِ القَائِمِ الْمَهْدِیِّ عَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَهُ بِهِم نَتوَلَّی وَ مِنْ أَعْدَائِهِمْ نَتَبَرَّءُ إِلَی الله تَبارَکَ تَعَالی».
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ».
تقوا از افتخارات اهل تقوا
«إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ»[۱۱] تقوا حفاظ است، تقوا سنگر است. تقوا زره است. تقوا سلاح است. کسی که اهل تقوا است، شیطان چه وسوسههای غربی باشد، شیطان بزرگ باشد، چه شیاطین جنسی باشد، چه شیاطین مالی باشد، رشوهای باشد، چه شیاطین عطش در قدرت و ریاست و مسابقهی در به دست آوردن موقعیتهای سیاسی باشد، کسی که اهل تقوا است یک پوششی دارد که از هیچ جبههای نه در جبههی شهوت، نه در جبههی قدرت، نه در جبههی ثروت، تیر شیطان به اهل تقوا اصابت نمیکند. نه ایمان خود را به امور سیاسی میفروشد و نه به شهوات بیارزش و پست و نه به حطام دنیا و زرق و برق پوچ مادیّت. قرآن کریم تقوا را جزء افتخارات اهل تقوا میشمارد که هر کسی تقوا دارد «إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا» وقتی مشتریهای فاسد به سراغ او میآیند که با او معاملهی فساد بکنند، اینها متذکّر میشوند، میبینند قیمت آنها خیلی بالا است، اینجا جای آن نیست که خود را ضایع بکنند.
اثرات اعتکاف بر جامهی اسلامی
مطالبی که در این خطبه به عرض شما میرسانیم، مهمترین مسئله، مسئلهی انتخاباتی است که در پیش داریم و مثل همیشه امید به پروردگار متعال و عنایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السّلام) و نتیجهی ادعیهی زاکیهی بسط نشینیان حریم خدا که در جای جای این کشور در این سه روز مردم ما، خصوصاً جوانان ما در عنفوان جوانی در اوج قوای جوانی رفتند با خدا خلوت کردند و من این نالههایی که از نزدیک در کانونهای مختلف از این پاکدلان مشاهده کردم، حالات خوش مدینهی فاضلهای که انسان در این مسجد میدید، جوان، نوجوان، پیر، میان سال، مرد، زن، استاد دانشگاه، مسئولین، انسانهایی که اهل تجارت هستند، هیچ امتیازی در آنجا نبود. همه به یک چیز فکر میکردند و آن رضای خدا بود. همه با هم میجوشیدند، هیچ تهدیدی در آنجا نبود، من همانجا گاهی در دانشگاه تهران و بعضی از کانونهای دیگر عرض کردم این یک الگو است. میشود بیرون را هم همینطور ساخت. اگر ما این حالت را، این صفا را، این بیتعلّقی را، این خلوت با خدا را، این خداجویی را یاد بگیریم، وقتی بیرون میرویم، وزیر میشویم، وکیل میشویم، رئیس جمهور میشویم، مائی وجود ندارد با همه میجوشیم، همه با هم هستیم. هیچ تهدیدی از نظر اختلاف و تنازع در قدرت و مال برای ما خطر نخواهد بود. همهی ما در سایهی لطف خدا یک واحد خواهیم بود و چه قدرتی و عظمتی و چه نوری. إنشاءالله امید داریم دعای متعکفین ما زمینهی حضور حماسی ملّت ما را در سطحی که دشمن مرعوب بشود، امام زمان (علیه السّلام) شاد بشود، شهدای ما، ما را دعا بکنند که ما راه آنها را همچنان ادامه میدهیم و هرگز از انقلاب و نظام خود خسته نشدیم، با حضور بر سر صندوقهای رأی اعلان بیعت مجدّد با نظام و اعلان حاکمیّت ارادههای خود ما در مسیر اسلام داریم.
مسئلهی انتخابات از اهمّ مسائل کشور
لذا مسئلهی انتخابات از اهمّ مسائل است، سرنوشت کشور است، آبروی کشور است. اقتدار نظام است. سالم سازی آیندهی جامعه است. به دشمن نه گفتن است. به شهدا آری گفتن است. هم از نظر حضور توقّع این است که این هم حق است و هم تکلیف است. حق است از این جهت که این کشور برای ما است، ما برای کسی پای صندوق نمیرویم، اگر نرویم حقّی که داشتیم در سرنوشت خود دخیل باشیم، خود را به انزوا میکشیم و از حقّ خود استفاده نمیکنیم. امّا تکلیف است لذا منهای حضور، کشور در خطر است. نظام در خطر است. انقلابی که این همه خون به پای آن ریخته شده است و شهدای ما برای خدا رفتند، برای دین رفتند، برای اسلام رفتند. امروز هم کسانی که به سوریه میروند، شما یک آدم بوالهوس در آنها نمیبینید. شما یک گروهکی در میان آنها نمیبینید. همهی اینها بندگان صالح خدا هستند و به خاطر اسلام و دین میروند از حرم اهل بیت (علیهم السّلام) و از حریم ملّت اسلامی و از جریان مقاومتی که امام از اسلام پیام را ابلاغ کرد و این جبهه را به روی آزاد مردان عالم گشود، ادامهی راه امام و شهیدان است ما مجاهد میمانیم، ما مقاومت را همچنان استمرار میبخشیم ما تا آخر ایستادهایم و حضور سر صندوقها همان حمایتی است که از جبههها میکنیم و برای خود عزّت و اقتدار میآفرینیم.
توصیه به ملّت در مورد انتخابات
چند توصیه به نامزدهای انتخابات جا دارد که از روی تواضع به آنها عرض بکنیم، تقاضا بکنیم و چند نکته با مردم عزیز، با ملّت شکوهمند آنچه که توقّع شرعی است، توقّع ملّی است، توقّع قانونی است، رعایت نزاکت است. اینجا کشور امیر المؤمنین (علیه السّلام) است. اینجا کشور پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است. اینجا کشور حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. اینجا کشور امامان معصوم (علیهم السّلام) است. اینجا مهد انتظار امام زمان (علیه السّلام) است. تنها کشوری که هر روز که میگذرد، عشق آنها به ظهور امام زمان (علیه السّلام) بیشتر میشود و همهی صبوریها را به عشق آمدن امام زمان (علیه السّلام) بر خود وظیفه میدانند و میگویند: آقا این همه شهید دادیم، الآن هم جان ما در اختیار شما و نائب شما است، آیا ما حکومت جهانی شما را خواهیم دید؟
حفظ نزاکت اخلاقی توقّع ملّت از نامزدهای انتخاباتی
ما این حکومت اسلامی را، نظام اسلامی را به عنوان مقدّمهای برای آمدن امام زمان (ارواحناه فداه) میدانیم و حکومت امام زمان (علیه السّلام) حکومت اخلاق است، حکومت توحید است، حاکمیّت خدا است، کسی توجّه به دستورات خدا نکند، میخواهد رئیس جمهور بشود امّا هر حرفی به زبان او بیاید، میگوید. هر جسارتی را میکند. هر تحقیری را میکند، هر حملهای را میکند. این در تراز این نظام نیست، در تراز این کشور نیست. حفظ نزاکت اخلاقی در رأس توقّعات مؤمنین و متدیّنین و ملّت متخلّق ما از نامزدها است. لذا هر نوع تهمت، هر نوع جوسازی، هم نوع تخریب، خلاف منش و شخصیت نظام اسلامی است.
رعایت مرّ قانون توسّط نامزدها
نکتهی دومی که به عنوان یک مطالبهی عمومی باید از این عزیزان مطرح بشود این است که در رعایت قانون مرّ قانون… چون رئیس جمهور بعد از رهبری حافظ و نگهبان قانون است. اگر کسی میخواهد رئیس جمهور بشود، بیاید پایگاههای قانونی را مورد حمله و هجوم قرار بدهد بگوید: شورای نگهبان چیست، برای آنها تعیین تکلیف بکند. خود را مهمتر از قانون بداند. این خیلی برای ملّت تلخ است که ببینند کسی که میخواهد در سنگری استقرار پیدا بکند، مرزهای قانون را حفظ بکند، آن وقت اوّل خود او میآید سنگرهای قانون را تخریب میکند، ویران میکند این معلوم است که تفکّر او، تفکّر قانونی نیست، تفکّر دینی نیست، تفکّر نظام اسلامی نیست و مرزهای امنیت کشور را قبول ندارد که مرزهای امنیت، همان قانون است. نکتهی سوم بین خود و خدا، بر خود آگاه است «بَلِ الْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصیرَهٌ»[۱۲] اینجا جای انسان اسیر نیست، انسان آزاده میخواهیم که اسیر شهوات شخصی نباشد، اسیر و دربند تعصّبات فامیلی نباشد و اسیر و دربند گرایشهای سیاسی نباشد. رئیس جمهور یک گروه نباشد. رئیس جمهور یک حزب نباشد، رئیس جمهور ۸۰ میلیون مردمی فداکار، باوفا، حامی نظام، پشتیبان مسئولین از همه چیز گذشتهی برای حفظ انقلاب یکی هم این نکته است.
ضرورت داشتن روحیهی استقلالی و اتّکا به خدا در رئیس جمهور
نکتهی دیگر این است که این کشور زاییدهی انقلاب است، هویت فعلی ملّت ما هویت انقلابی است؛ هویتی است که میتواند و شعار این انقلاب ما میتوانیم است. هم میتواند با قدرتهای بزرگ دست و پنجه نرم بکند، از هیچ قدرتی نمیترسد، آن روحیهای که امام داشت میگفت: نه شرقی، نه غربی. میفرمودند که: آمریکا امّ الفساد قرن است. شیطان بزرگ است. ما آمریکا را زیر پا له میکنیم، آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. رئیس جمهوری میخواهیم که با این روحیه بیاید، روحیهی سازشکاری نه، روحیهی تزلزل نه، انفعالی نه، روحیهی تهاجمی، استقلالی، اتّکا به خدا در رئیس جمهور شرط اساسی است.
دوری از اشرافیّت و پایبندی به اصول اخلاقی در نامزدهای انتخاباتی
نکتهی دیگر در مسئلهی ریاست جمهوری چشیدن مزّهی فقر است، دوری از اشرافیّت است، پایبندی به اصول اخلاقی است اینکه امیر المؤمنین (علیه السّلام) فرمودند: «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ»[۱۳] این تبعیض، این اختلافات سنگین و زشتی که در مسائل زندگی بین جنوب شهریها، کارگرها، کارمندها و یک عدّهای که در داخل و خارج همه چیز دارند. این فاصله قابل تحمّل نیست. این صریح قول حضرت امیر (علیه السّلام) است که اگر من حکومت را قبول میکنم، این حکومت غیر از آن ولایتی است که خدا به عهدهی امیر المؤمنین (علیه السّلام) گذاشته بود و در جریان سقیفه به کنار رفت. حضرت امیر (علیه السّلام) در این مرحله میگویند: شما اعلان آمادگی کردید که من را کمک بکنید من وقتی جمع شما را جمع دیدم، به خود گفتم: میتوانی یک تعدیلی در این شکمهایی که از گرسنگی به پشت چسبیده است و این شکمهایی که از پرخوری ورم کرده است، ایجاد بکنی که او از گرسنگی تلف نشود، این از پرخوری نمیرد. یک کسی که به این مسائل نه شعار بدهد، آدم در زندگی خود، در گذشتهی خود، در حرفهای خود، در وجنات خود، باور بکند که مرد این میدان است.
مسئلهی مدیریّت جهادی
آن چیزی را که حضرت آقا مکرّر در تحقّق اقتصادی مقاومتی مطرح میفرمایند، مدیریّت جهادی است. مدیریّت جهادی یعنی مدیریّت پر تلاش جهادگری که سر از پا نمیشناسد. عاشق خدمت است، عاشق پا برهنگان است، عاشق متن مردم است، امتیازی برای خود و اطرافیان خود کسب نمیکند، یک چنین کسانی -هر کسی از درون خود خبر دارد- اگر مرد این میدان هستند، بیایند دست به دست حضرت حجّت بدهند بگویند: ما آمدیم شما را خشنود بکنیم، این مردم عائلهی شما هستند. ما نمیتوانیم تماشا بکنیم، عائلهی شما گرسنه باشند. این همه جوان بیکار، این همه جوان بیتأهّل، این همه ازدواج کردهی بیمسکن. این همه گرانی، این همه رکود، این همه مشکلات کمرشکن. یک کسی باشد -میدان، میدان فداکاری است، میدان رفاهطلبی نیست- بتواند مرد این میدان باشد.
محکوم کردن حملهی آمریکا به سوریه
حملهی ددمنشانهی خلاف عرف بین الملل و خلاف قوانین بین المللی که آمریکا به سوریه انجام داد؛ هم دروغگویی خود را در عمل به جهانیان نشان داد و هم خوی تجاوز و درندگی را. حملهی یک طرفه، به یک کشور مستقل بدون هیچ مجوّز بین المللی نشانهی این است که باید اینها را خلع سلاح کرد. اینها اهل نیستند، قانون نمیشناسند. دینی ندارند، به خدا باور ندارند، هم حملهی آنها را محکوم میکنیم و هم اعلان میکنیم مقاومت که زاییدهی انقلاب اسلامی ما است، اگر بنا بود با این تشرها عقبنشینی بکند، تاکنون از بین رفته بود. هم ایران با این حملهها اعلان میکند ایران اهل حمله و تجاوز به هیچ کشوری نبوده و نیست ولی اگر یک وحشی، یک درندهای قصد هجوم به این کشور را داشته باشد با ایمانی که…
ایمان بالاترین اقتدار در کشور
بالاترین اقتدار ما ایمان جوانهای ما و نیروهای مسلّح ما است، شهادتطلبی آنها است و با امکاناتی که ما امروز داریم؛ آن روز که ما این موشکها را نداشتیم و صدها مسائلی که هنوز پس پرده است و نمایش ندادیم، در آن روز که دست ما از همهی اینها خالی بود، آن روز شرق هم در کنار شما بود. ایران ایستاد و همهی شما را پشیمان کرد و امروز اگر کسی قصد کمترین جسارتی به این مملکت داشته باشد، آنچنان پاسخ دندان شکنی را خواهد دید که برای همیشه پشیمان بشود.
محکوم کردن حملهی مجدّد آل سعود به یمن
حملهی مجدّد وحشیانهی آل سعود و هم پیمان او که دلیل ضعیف و وحشت آنها است به یک کشور فقیر، فقیرترین کشور عرب بیش از ۱۲ هزار کشتند و چقدر مجروح و آواره به جا گذاشتند؛ دارند مملکت را به سرزمین سوخته تبدیل میکنند و از این همه حملهی وحشیانه هیچ طرفی نبستند، هیچ سودی نبردند و بعد هم نخواهند برد ولی هشدار میدهیم هر قدر ظلم بیشتر بشود، عواقب آن برای شما وخیم تر خواهد بود. «وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ»[۱۴] فکر کنید قدرتی بر شما نظارت ندارد، خدا در کمین شما است.
اتّحاد و مقاومت تنها راه نجات
آه مظلومین شما را خاکستر خواهد کرد امّا اف بر این سازمانهای بین المللی، ننگ بر این سازمان ملل، ننگ بر این مدّعیان حقوق بشر که همیشه مظلومکش و حامی ظالم بودند. همهی اینها نشان میدهد که تنها راه نجات اقتدار است، اتّحاد است، مقاومت است. ایمان به خدا است. اگر ما این سلاحها را داشته باشیم، إنشاءالله وضعیت بین المللی تغییر خواهد کرد.
رو به زوال رفتن داعش در عراق
و نکتهی آخر مسئلهی عراق است. بحمدالله داعش در حال زوال است و از این ۴۰ درصد حاک عراقی که در اختیار اینها بود، تقلیل پیدا کرده است به هشت درصد رسیده است. راجع به روز ارتش الحمدلله امیر بزرگوار صحبت کردند تبریک عرض میکنم.
باز بودن درهای استجابت دعا در شبهای ماه رجب
چند جملهای هم دعا میکنیم و امیدوار هستیم که در این ماه رجب قدر بدانیم. خدای متعال همه شب اعلان میکند: «وَ مَنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ و مَنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ»[۱۵] هر کسی با من میخواهد حرف بزند من منتظر هستم، بیایید من جواب میدهم، هر کسی چیزی میخواهد، من کسی را در این ماه محروم نمیکنم. کسی نگران پروندهی خود است، الآن وقت آن است که بیاید قلم عفو به پروندهی شما کشیده بشود. ماه رجب، رجب اصب است و گوشی جز گوش رحمت در این ماه نیست. گوش غضب بسته است. ناامیدی بسته است. ماه، ماه عروج است، ماه تقرّب به خدا است لذا هم دعا، هم استغفار، هم روزه، هم لا اله الّا الله، هم گفتن قل هو الله احد و هم دعاهای عالیه المضامینی که بخشی از این دعاها از دو لب مبارک مولای ما حضرت حجّت (ارواحناه فداه) صادر شده است، حقّاً سازنده است.
[۱]– سورهی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– سورهی توبه، آیه ۱۱۹٫
[۳]– سورهی فاتحه، آیه ۵٫
[۴]– الأمالی (للطوسی)، ص ۳۷٫
[۵]– سورهی حدید، آیه ۳٫
[۶]– سورهی مؤمنون، آیات ۱ و ۲٫
[۷]– الغارات (ط – القدیمه)، ج ۲، ص ۳۲۶٫
[۸]– سورهی توبه، آیه ۱۲۲٫
[۹]– سورهی اسراء، آیه ۹٫
[۱۰]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۱، ص ۳۵٫
[۱۱]– سورهی اعراف، آیه ۲۰۱٫
[۱۲]– سورهی قیامت، آیه ۱۴٫
[۱۳]– نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص ۵۰٫
[۱۴]– سورهی ابراهیم، آیه ۴۲٫
[۱۵]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۱۴، ص ۴۲٫
پاسخ دهید