آیا اجداد پیامبر اکرم(ص) یا دیگر پیامبران از نسل مشرکان بودند؟
آیا اجداد پیامبر اکرم(ص) یا دیگر پیامبران از نسل مشرکان بودند؟ آیا چنین چیزی امکان دارد؟
پاسخ اجمالی
همه شیعیان و گروهی از اهل سنت – با استناد به دلایل نقلی – بر آنند که پدر و مادر و اجداد هیچ یک از پیامبران مشرک و بت پرست نبوده، بلکه همه آنان موحد و خداپرست بودند.
همچنین می توان گفت: بنابر اعتقادات مسلّم شیعه پیامبران معصوم اند و به جهت آن که آنها در جایگاه هدایت گری مردم قرار دارند، اگر از نسب درستی برخوردار نباشند، امکان دارد که باعث انزجار مردم و پیروی نکردن از آنها شود.
پاسخ تفصیلی
مسئله موحد بودن و ایمان آباء و اجداد پیامبران بیشتر در بحث از پدران و اجداد پیامبر گرامی اسلام(ص) مطرح می شود و با ثابت شدن ایمان و خداپرست بودن اجداد پیامبر(ص)؛ این عقیده قابلیت این اثبات را دارد که همه پیامبران الهی از نسل موحدان و خداپرستان بودند، نه از نسل مشرکان؛ از این رو در این نوشته نیز همین روش دنبال می شود و درباره ایمان پدر و اجداد پیامبر اسلام(ص) بحث می کنیم.
عقیده شیعه درباره موحد بودن اجداد پیامبر(ص)
پاکدامنى پدران و مادران پیامبر از اصول اساسى و مسلّم عقاید شیعه امامیه است؛ پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) با استفاده از نظریات آن پیشوایان الهى، معتقدند که تمامى اجداد رسول گرامى اسلام(ص) مؤمن و خداپرست بوده اند. گروهى از آنان توانسته اند ایمان خویش را اظهار کنند و همه مردم آنان را بدین پایه و مایه می شناسند و گروهى دیگر که در دوران تقیه و فترت می زیستند، ایمان خویش را پنهان کرده و در درون، بر سر ایمان خویش ثابت و استوار بودند. در این جا کلام برخی از دانشمندان بزرگ شیعه را می آوریم:
۱ -محدّث بزرگوار، شیخ صدوق(متوفای ۳۸۶ق): «اعتقاد ما درباره پدر و اجداد پیامبر(ص) آن است که همه آنها از حضرت آدم(ع) تا پدرش مسلمان بوده اند».[۱]
۲ – شیخ مفید(متوفای ۴۱۳ق): «پدر و اجداد پیامبر(ص) تا حضرت آدم(ع) موحّد بوده و بر حسب آنچه ابوجعفر شیخ صدوق فرمود به خداوند ایمان آورده بودند، و شیعه که فرقه بر حقّ است بر این امر اجماع دارد».[۲] وی در جاى دیگر می گوید: «علماى امامیّه اتفاق دارند که پدر و اجداد رسول خدا(ص) از حضرت آدم(ع) تا عبداللَّه بن عبدالمطلب به خداوند عزّوجلّ ایمان آورده و به توحید اعتراف نموده اند».[۳]
۳ – شیخ الطائفه، ابوجعفر طوسى(۴۶۰ق): «نزد اصحاب ما به اثبات رسیده و در میان آنان(اجداد پیامبر) کافر وجود نداشته است. و دلیل آنان در این مسئله اجماع فرقه بر حقّ است. و در جاى خود به اثبات رسید که اجماع آنان به جهت دخول معصوم در بین آنها حجّت است. و در این مسئله اختلافى بین امامیه نیست».[۴]
۴ – علامه حلی(متوفای ۷۲۶ق): «شیعه امامیه بر آنند که پیامبر باید از پستى پدران و آلودگى مادران و از صفت هاى زشت و کارهایى چون تمسخر که مقام آدمى را فرو می آورد پیراسته باشد؛ زیرا این امور منزلت و قدر او را در قلب انسان ها حقیر می کند و مردم از پیروى او پرهیز می نمایند».[۵]
عقیده اهل سنت
به طور کلی اهل سنت دو دیدگاه درباره خداپرست بودن یا مشرک بودن اجداد پیامبر خدا(ص) دارند:
الف. گروهى از علماى اهل سنّت با شیعیان در مورد ایمان پدر و اجداد پیامبر اسلام(ص) هم رأى شده اند:
۱ – جلال الدین سیوطى(متوفای ۹۱۱ق)، بر ایمان پدر و اجداد پیامبر(ص) تأکید و پاى فشارى کرده و کتاب هایى را در این موضوع تألیف نموده است.[۶]
۲٫ از قاضى ابوبکر بن عربى پرسیدند: چه می گویى در مورد کسى که بگوید: پدر رسول خدا(ص) در آتش است؟!گفت: چنین کسى ملعون است؛ زیرا خداوند فرمود: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ»،[۷] و اذیتى بالاتر از این نیست که کسى درباره پدر پیامبر خدا بگوید او در آتش جهنّم است.[۸]
۳ – مفسّر و محدّث مشهور عجلونی(متوفای ۱۱۶۲ق): «بسیارى از علما درباره اسلام پدر و مادر پیامبر اسلام(ص) کتاب تألیف کرده اند – خداوند بر سعى آنها جزاى خیر دهد- از جمله آنان حافظ سخاوى است؛ زیرا او در “المقاصد” گفته است که در این موضوع یک جلد کتاب نوشته است».[۹] وى این عقیده را به تعدادى دیگر نیز نسبت می دهد و می گوید: «به این مسلک طائفه بسیارى از حفاظ محدّثین و غیر محدّثین میل پیدا کرده اند، از آن جمله ابن شاهین و حافظ ابوبکر بغدادى و سهیلى و قرطبى و محبّ طبرى را می توان نام برد».[۱۰]
۴ – آلوسى بغدادى(متوفای ۱۲۷۰ق) در ذیل آیه شریفه «وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ»،[۱۱] می نویسد: «به آیه شریفه بر ایمان پدر و مادر رسول خدا(ص) استدلال شده است، همان گونه که بسیارى از بزرگان اهل سنّت این استدلال را پذیرفته اند…».[۱۲]
وی در جاى دیگر می نویسد: «آنچه گروه زیادى از اهل سنّت بر آن اعتماد نموده اند آن است که آزر پدر حضرت ابراهیم(ع) نبوده است. آنان چنین ادعا نموده اند که در بین پدران پیامبر(ص) هیچ شخص کافرى وجود نداشته است. و اگر کسى همانند فخر رازى ادعا کند که این قول تنها مدعاى شیعه است، ناشى از کمى تتبع و جستجوگرى اوست».[۱۳]
۵ – کتانى(متوفای ۱۳۴۵ق) در کتاب «نظم المتناثر»: «احادیثى که دلالت دارد بر این که همه پدران و مادران پیامبر(ص) بر توحید بوده، و هرگز به کفر، عیب و پلیدى و هر چیزى که اهل جاهلیت بر آن بوده اند، مبتلا نگشته اند، به حدّ تواتر است».[۱۴]
ب. برخی دیگر[۱۵] از اهل سنّت بر این باورند که پدر و مادر پیامبر اسلام(ص) و اجداد او کافر بوده اند.
ادله ایمان پدر و اجداد پیامبر اسلام(ص)
شیعه امامیه بر مدعاى خود – که همانا ایمان جمیع آباء پیامبر خدا(ص) است – دلایلى ذکر کرده اند که به برخى از آنها اشاره می کنیم:
۱ – اجماع شیعه امامیه بر ایمان جمیع آباء پیامبر(ص).[۱۶]
۲ – استدلال به این سخن خداوند متعال: «الَّذی یَراکَ حینَ تَقُومُ، وَ تَقَلُّبَکَ فِی السّاجِدینَ»؛[۱۷] هم او که تو را هنگامى که [براى عبادت] می ایستى می بیند، و گردش و حرکت تو را در میان سجده کنندگان [مشاهده می کند].
معناى آیه آن است که خداوند متعال روح پیامبر خدا(ص) را از سجده کننده اى به ساجدى دیگر منتقل می کند؛ طبق این معنا آیه دلالت دارد بر این که جمیع آباء پیامبر با ایمان و خداپرست بوده اند.[۱۸] در ذیل این آیه روایاتی در منابع اسلامی نقل شده است که در بخش روایات خواهد آمد.
۳ – از جمله ادله ایمان عبدالمطلب – جدّ پیامبر اسلام(ص) – کلام و دعاى او هنگام هجوم ابرهه حبشى به مکه براى خراب نمودن کعبه است؛ زیرا در این هنگام حضرت عبدالمطلب به بُت ها پناه نبرد، بلکه براى حمایت کعبه بر خداوند متعال توکّل نمود![۱۹]
۴ – همچنین می توان گفت: بنا بر اعتقادات مسلّم شیعه پیامبران معصوم اند و به جهت آن که آنها در جایگاه هدایت گری مردم قرار دارند، اگر از نسب درستی برخوردار نباشند، امکان دارد که باعث انزجار مردم و پیروی نکردن از آنها شود.[۲۰]
ایمان پدر و اجداد پیامبر اسلام(ص) از دیدگاه روایات
با مراجعه به روایات شیعه و اهل سنت پى خواهیم برد که روایات فراوانى وجود دارد که به طور وضوح و آشکار دلالت بر ایمان پدر و اجداد پیامبر اسلام دارد، اینک به برخى از آنها اشاره می کنیم:
الف. روایات شیعه[۲۱]
پیامبر اکرم(ص):
«خداوند چون خواست مرا خلق کند، مرا نطفه اى سفید و پاک آفرید. آن گاه آن را در صلب پدرم آدم(ع) قرار داد. و پیوسته آن نطفه را از صلب پاکى به رحم پاکى تا نوح و ابراهیم(ع) منتقل نمود، و این چنین بود تا به عبدالمطلب رسید. پس مرا بدی هاى جاهلیت اصابت نکرده است».[۲۲]
امام على(ع):
«پیامبران را در بهترین جایگاه به ودیعت گذارد و در بهترین مکان ها استقرارشان داد. از صلب کریمانه پدران به رحم پاک مادران منتقل فرمود که هرگاه یکى از آنان درگذشت دیگرى براى پیشبرد دین خدا بپاخواست تا آن که کرامت اعزام نبوت از طرف خداى سبحان به حضرت محمّد(ص) رسید. نهاد اصلى وجود او را از بهترین معدن استخراج کرد. و نهال وجود او را در اصیل ترین و عزیزترین سرزمین ها کاشت و آبیارى کرد. او را از همان درختى که دیگر پیامبران و امینان خود را از آن آفرید، به وجود آورد، که عترت او بهترین عترت ها و خاندانش بهترین خاندان ها و درخت وجودش بهترین درختان است. در حرم امن الهى رویید و در آغوش خانواده کریمى بزرگ شد. شاخه هاى بلند آن سر به آسمان کشید که دست کسى به میوه آن نمی رسد».[۲۳]
ب. روایات اهل سنّت
رسول خدا(ص): «همانا خداوند مردم را آفرید و من را در میان بهترین آنان و بهترین فرقه ها و بهترین دو دسته قرار داد. سپس قبیله ها را اختیار کرد و مرا در بهترین قبیله قرار داد. و نیز خانواده ها را اختیار نمود آن گاه مرا در بهترین خانواده قرار داد. پس من بهترین مردم از جهت نَفْس و خانواده ام».[۲۴]
ابن عباس: «پیامبر دائماً در اصلاب انبیا بود تا آن که مادرش او را به دنیا آورد».[۲۵]
و روایات دیگری که تصریح دارند بر این که پیامبر اسلام(ص) در اصلاب و ارحام بزرگوار و پاک بوده است.[۲۶]
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱]. شیخ صدوق، الاعتقادات، ص ۱۱۰، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
[۲]. شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الإمامیه، ص ۱۳۹، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
[۳]. شیخ مفید، أوائل المقالات، ص ۴۵، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
[۴]. شیخ طوسی، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، ص ۲۱۷، بیروت، دار الأضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
[۵]. علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحقّ و کشف الصدق، ص ۱۵۹ – ۱۶۰، بیروت، دار الکتاب اللبنانی، چاپ اول، ۱۹۸۲م.
[۶]. مانند: «مسالک الحنفاء فی نجاه آباء المصطفى»، «الدرج المنیفه فی الآباء الشریفه»، «التعظیم والمنّه فی أنّ أبوى رسول اللَّه فى الجنّه» و «السبل الجلیه فی الآباء العلیه».
[۷]. احزاب، ۵۷٫
[۸]. هروی قاری، علی بن (سلطان) محمد، أدله معتقد أبی حنیفه فی أبوی الرسول، ص ۱۴۰، سعودی، مکتبه الغرباء الأثریه، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
[۹]. عجلونی، إسماعیل بن محمد، کشف الخفاء و مزیل الإلباس، ج ۱، ص ۷۰، المکتبه العصریه، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
[۱۰]. همان، ص ۷۱٫
[۱۱]. شعراء، ۲۱۹: «و گردش و حرکت تو را در میان سجدهکنندگان [مشاهده می کند]».
[۱۲]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج ۱۰، ص ۱۳۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
[۱۳]. همان، ج ۴، ص ۱۸۴٫ نیز ر.ک: «موحد بودن پدر حضرت ابراهیم»، سؤال ۷۷۴۵.
[۱۴]. کتانی، محمد بن أبی الفیض جعفر، نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ص ۱۹۰، مصر، دار الکتب السلفیه، چاپ دوم، بی تا.
[۱۵]. در کتاب های کلامی ادعا شده است که بسیاری از اهل سنت قائل به کفر و مشرک بودن اجداد پیامبر اسلام(ص) هستند که البته به دست اوری این اکثریت نیاز به تحقیق و جست وجو دارد.
[۱۶]. جمیل حمود، محمد، الفوائد البهیه فی شرح عقائد الإمامیه، ج ۱، ص ۴۷۹، بیروت، مؤسسه الأعلمی، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق.
[۱۷]. شعراء، ۲۱۸ – ۲۱۹٫
[۱۸]. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۶۸، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا؛ أوائل المقالات، ص ۴۵؛ ابن عطیه، جمیل حمود، أبهى المراد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، ج ۲، ص ۳۴۴، بیروت، مؤسسه الأعلمی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
[۱۹]. ر.ک: شیخ مفید، الأمالی، ص ۳۱۳، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق؛ ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص ۴۴۴، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
[۲۰]. ر.ک: «اصلاب شامخه و ارحام مطهره»، سؤال ۱۱۸۱۲؛ «ضرورت عصمت و راه های تشخیص آن در امام(ع)»، سؤال ۲۵۸.
[۲۱]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: «وارد شدن والدین پیامبر اکرم(ص) به بهشت»، سؤال ۱۹۸۰۹.
[۲۲]. شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۰۰، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
[۲۳]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، خطبه ۹۴، ص ۱۳۹، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
[۲۴]. ترمذی، محمد بن عیسى، سنن الترمذی، ج ۵، ص ۵۸۴، مصر، شرکه مکتبه و مطبعه مصطفى البابی الحلبی، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
[۲۵]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۵، ص ۹۸، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
[۲۶]. ر.ک: بغدادی، أبو بکر محمد بن حسین، الشریعه، ج ۳، ص ۱۴۱۹، ریاض، دار الوطن، چاپ دوم، ۱۴۲۰ق؛ الدر المنثور فى تفسیر المأثور، ج ۳، ص ۲۹۵٫
پاسخ دهید