این مسئله مطلوب همه است. ما موظفیم هر اندازه از اسرار پشت پرده به ما خبر دادهاند، بپذیریم و کوشش کنیم از آن اسرار خبردار شویم. البته این کار بسیار دشوار است؛ زیرا براى روشن شدن بخشى از اسرار پشت پرده غیب دو راه داریم:

یک راه آن است که انسان با رنج و تلاش، خود را به پرده نزدیک کند و گوشه پرده را کنار بزند؛ و راه دوم مرتب بیدار و هوشیار باشد تا نسیمى بوزد وپرده کنار برود و انسان براى یک لحظه از پشت پرده خبر دار شود.

مطلب اصلى این است که اگر کسى از اسرار غیب مطلع شد، خیلى کم مىشود بتواند تحمل کند.

همه ما از جمال یوسف حرف هایى شنیدهایم؛ براى مثال شنیدهایم وقتى زنهاى مصر او را دیدند، بى اختیار شدند و دست خود را بریدند. تازه وجود مبارک یوسف مانند این است که انسان عکس ماه را روى کاغذ کاهى بکشد. این عکس چه مقدار از حقیقت ماه را مىتواند نشان دهد؟ مگر پشت پرده را دیدن قابل تحمل است؟ مگر براى انسان زندگى مىماند؟

بسیارى از دوستان و پدران ما که از دنیا رحلت کردهاند، نه به خواب ما مىآیند و نه به عالم ما توجه دارند؛ با آن که ما این قدر برایشان فاتحه مىخوانیم، صدقات مىفرستیم و… چون آنها به جایى رفتهاند که اصلاً مزبله دنیا را فراموش مىکنند. آن جا چنین عالمى است.

بنابراین، بسیار دشوار است کسى اسرار پشت پرده را ببیند؛ و اگر دید، دیگر قدرت ماندن در این دنیا ندارد. خیلى سخت است. در نهج البلاغه مىخوانیم: عدهاى هستند که دیگران، وقتى آنهارا مىبینند، مىگویند: خردشان را از دست دادهاند و خُل شدهاند؛ در حالى که حواسشان این جا نیست،[۱] مشغول آن طرفند. این بزرگواران هم مىگویند:

 کس ندانست که منزلگه و مقصود کجاست

 آن قدر هست که بانگ جرسى مىآید

اگر ما هوشیار باشیم و بانگ جرسى هم بشنویم، خوب است؛ یعنى بدانیم رفتگان دیار رحمت حق نابوده نشدهاند و ما هم به زودى به آنها خواهیم پیوست. این که انسان به فکر رفتن و تهیه توشه براى سفر آخرت باشد، در حد خود خوب است.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:آیت اللّه عبداللّه جواد آملی/پرسش وپاسخ دانشجویی


[۱] – «یَنْظُرُ إِلَیْهِمُ النَّاظِرُ فَیَحْسَبُهُمْ مَرْضَى وَ مَا بِالْقَوْمِ مِنْ مَرَضٍ وَ یَقُولُ لَقَدْ خُولِطُوا وَ لَقَدْ خَالَطَهُمْ أَمْرٌ عَظِیمٌ» نهج البلاغه، خطبه المتقین.