قرآن مجید مى فرماید: «مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً»[۱] «کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل مى کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.»

علامه طباطبایى مى نویسد: هر کس گناهى مرتکب شده، اگر سه کار انجام دهد ـ افزون بر آنکه از عذاب سخت و جاودان روز قیامت نجات مى یابد ـ گناهانش به حسنات تبدیل مى گردد: ۱ – توبه یا بازگشت از گناه، ۲ – عمل صالح، ۳ – ایمان.

«توبه» پشیمانى و رجوع خاص به طرف پروردگار است و «عمل صالح» استقراربخش آن به شمار مى آید. از این رو، علامه مى فرماید: این توبه با عمل صالح به توبه نصوح تبدیل مى گردد. امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً»[۲] فرمود: «بنده توبه کند، سپس به گناه باز نگردد.»[۳] این توبه (توبه نصوح)، حالتى خاص است که قابل شکستن نیست و در قاموس آن، بازگشت به گناه وجود ندارد. از چنین توبه اى، عمل صالح هم بى هیچ زحمتى تحقّق مى یابد.

توبه اى که در این آیه ذکر شده و به ضمیمه عمل صالح، گناهان را به حسنات تبدیل مى کند، توبه اى است که هرگز شکسته نشود. بنابراین براى آنکه خداوند گناهان گذشته را ببخشد و آنها را به حسنه تبدیل کند، باید از گناهان گذشته پیشمان بود و با اعمال صالح، اثرات توبه را در وجود خود مستقر ساخت.

نقش توبه در گشودن راه سعادت و دریچه امید و قرار گرفتن در مسیر حق و اصلاح عملکردهاى غلط گذشته، خیلى اساسى است. بسیار مى شود که از انسان در طول زندگى ـ به ویژه در آغاز تربیت و اصلاح نفس ـ لغزش هایى سر مى زند! اگر درهاى بازگشت به روى او بسته شود، مأیوس مى گردد و براى همیشه از راه مى ماند و لذا در مکتب تربیتى اسلام، توبه به عنوان یک اصل تربیتى با اهمیت زیاد، مطرح است و این دین از تمام گنه کاران دعوت مى کند، براى اصلاح خویش و جبران گذشته، از این در وارد شوند.

امام سجاد علیه السلام در مناجات «تائبین» به پیشگاه خداوند، چنین عرضه مى دارد: «خدایا! تو کسى هستى که درى به سوى عفوت، بر روى بندگان خود گشوده اى و نامش را توبه گذاشته اى و فرموده اى: بازگردید به سوى خدا و توبه خالص کنید. اکنون عذر کسانى که از ورود به این در، بعد از گشایش آن غافل شوند، چیست؟».

در روایات به قدرى بر مسئله توبه تأکید شده که در حدیثى از امام باقر علیه السلامآمده است: «ان الله تعالى اشدّ فرحا بتوبه عبده من رجل اضلّ راحلته و زاده فى لیله ظلماء فوجدها»[۴] «خداوند از توبه بنده اش بیش از کسى که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را مى یابد، شاد مى گردد» و نیز: «التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم على الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزء»[۵] «کسى که از گناه توبه کند، همچون کسى است که اصلا گناه نکرده است و کسى که به گناه خود ادامه دهد ـ در حالى که استغفار مى کند ـ مانند کسى است که مسخره مى کند.»

حقیقت توبه، همان پشیمانى و ندامت از گناه است که لازمه آن، تصمیم بر ترک گناه در آینده است و اگر گناه گذشته، کارى بوده که قابل جبران است، باید در صدد جبران برآید و به این ترتیب ارکان توبه را مى توان در چهار چیز خلاصه کرد: ۱ – ندامت، ۲ – تصمیم بر ترک گناه در آینده، ۳ – جبران گذشته، ۴ – استغفار و طلب آمرزش از خداوند.

پس «توبه» تنها استغفار یا پشیمانى از گذشته و حتى تصمیم به ترک گناه در آینده نیست؛ بلکه علاوه بر همه اینها، باید گنه کار در مقام جبران برآید و فسادى را که مرتکب شده، برطرف سازد. این صحیح نیست که مثلاً در جلوى دیگران، فردى را به دروغ و حیله متهم کند و بعد در خانه خلوت، استغفار نماید!! پس باید حقوقى از خداوند (مثل نماز و روزه و عبادات) و تکالیفى که ضایع و ترک کرده و نیز حقوقى از مردم را که تباه ساخته، جبران و آنها را تدارک کند و حقوق مردم را به آنها برگرداند و در صورت امکان و دسترسى، از آنها رضایت و حلالیت بطلبد.

از چند طریق انسان مى تواند تا حدودى دریابد که توبه او، مورد پذیرش واقع شده است یا نه:

۱ – احساس نشاط و آرامش خاصى که پس از دعا و توبه، به انسان دست مى دهد و به تعبیر دیگر احساس رهایى از گناهان و آلودگى ها.

۲ – هر قدر انسان از گناهان خود، به جد پشیمان شده و با تضرّع و التجاى بیشترى خدا را بخواند، توبه او پذیرفته تر است. بنابراین میزان انقلاب روحى انسان در حال استغفار نیز مى تواند به عنوان یک نشانه به کار آید.

۳ – میزان اعتماد به وعده هاى نیکوى الهى، قابلیت و عنایات الهى را افزون مى سازد. بنابراین هر اندازه خدا باورى و توکل و اعتماد به وعده هاى او را در خود افزون یافتیم، مى توانیم بیشتر امیدوار شویم که ما را پذیرفته است.

۴ – هر قدر آثار واقعى توبه در اعمال و کنش هاى ما بیشتر آشکار گردد (یعنى رغبت کمترى به گناه داشته باشیم و اراده و عزم راسخ ترى در اطاعت پروردگار بیابیم؛ این نشان مى دهد که توبه ما، واقعى ترى بوده و به همین نسبت، مقبول تر بوده گردیده است.

امام خمینى رحمه الله مى فرمود: «اگر بعد از ماه مبارک رمضان، تغییرى در حالات خود یافتید، به همان نسبت وارد ضیافت الهى شده اید؛ ولى اگر دگرگونى در شما پدید نیامد، از آن بى بهره ماندید.»[۶]

 

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

نویسنده:گروه مؤلفان


[۱] – فرقان۲۵، آیه ۷۰٫

[۲] – تحریم۶۶، آیه ۸٫

[۳] – محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج ۱، ص ۵۵۲٫

[۴] – تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۲۹۵٫

[۵] – همان، ص ۲۹۶٫

[۶] – براى مطالعه بیشتر ر.ک: ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقى؛ ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر؛ نقطه‏هاى آغاز در اخلاق، مهدوى کنى.