در بسیارى از آیات قرآن و بیشتر دعاهاى ماه مبارک رمضان از نعمت هاى بهشت و حورالعین و… گفته شده، اگر به گفته امام على علیه السلامعبادت براى تحصیل بهشت، کار تاجران است، آیا خود قرآن و دعاها تاجرپرور نیستند؟
هدف اصلى قرآن، دعوت مردم به بندگى حق تعالى است؛ لکن انگیزه این دعوت داراى مراتبى است که بالاترین آن، دیدار حق تعالى و بازگشت به مبدأ هستى است که از آن به «عبادت احرار» یاد مى شود. اما بسیارى از مردم یا از ترس جهنم و یا به شوق بهشت عبادت مى کنند و اگر بهشت و دوزخى در کار نبود، تن به عبادت نمى دادند. بنابراین بهشت و جهنم دو نعمت برزگ الهى است که انسان را کم کم به سمت محبوب دو سرا مى کشاند. قرآن نیز با توجه به اینکه مخاطبانش تمامى انسان ها هستند، بر هر سه جنبه بندگى آزادگان، بردگان و تاجران تأکید کرده است. آرى عبادت از روى ترس یا شوق، اگر چه مرتبه پایین ترى دارد؛ لکن بسیار بهتر از بندگى شیطان و نفس اماره است که انسان را به کلى از کمال مطلوبش باز مى دارد. از این جهت در آیات و روایات، نخست به پاداش هاى محسوس مى پردازد تا انگیزه انسان را، به دورى از بندگى شیطان دو چندان کند. سپس با وعده بهشت و رضوان الهى، آدمى را به بندگى خداوند مشتاق مى گرداند و انگیزه او را براى عبادت و بندگى عمیق تر مى سازد. در این مختصر به بعضى از آیات و روایات اشاره مى شود:
«وَعَدَ اللّهُ الْمُؤمِنِینَ وَ الْمُؤممِناتِ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ مَساکِنَ طَیِّبَهً فِی جَنّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»[۱] «خداوند اهل ایمان را ـ از مرد و زن ـ وعده فرموده که در بهشت خلد ابدى که زیر درخت هایش نهرها جارى است، درآورد و در عمارات نیکوى بهشت برین منزل دهد و بزرگ تر از هر نعمت، مقام رضا و خشنودى خدا را به آنان کرامت فرماید و آن به حقیقت فیروزى بزرگ است.»
این آیه شریفه، به زن و مرد مؤمن وعده بهشت برین مى دهد و آن گاه مى فرماید: «و رضوان الهى برتر و والاتر است» و آن را رستگارى عظیم مى داند؛ یعنى، مردم را پله پله بالا مى برد. ابتدا از آنچه براى آنها درکش آسان تر و براى طبعشان خوشایندتر است، شروع مى کند. آن گاه دست آنان را مى گیرد و به بالا؛ یعنى، رضوان الهى مى برد و یادآور مى شود که رستگارى بزرگ، همان رضوان الهى است.
در آیه اى دیگر مى فرماید: «وَ فِی الاْخِرَهِ عَذابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَهٌ مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانٌ»[۲] «در عالم آخرت [دنیاطلبان را] عذاب سخت جهنم و [مؤمنان را ]آمرزش و خشنودى حق نصیب است.»
آیه مذکور به هر سه مورد دوزخ، بهشت (مغفره من اللّه) و جنّت رضوان (هدف والاى احرار)، اشاره دارد؛ یعنى، برخى جویاى بهشت و گروهى گریزان از دوزخ هستند. در این میان تنها آزادگان درصدد رضا و خشنودى بوده و جز خدا را نمى طلبند.
امام على علیه السلام مى فرماید: «ما عبدتک خوفا من نارک و لاطمعا فى جنتک بل وجدتک اهلاً للعباده فعبدتک»[۳] «خداوندا! من تو را نه به جهت ترس از دوزخ و نه به طمع بهشت برین که من تو را سزاوار عبادت دیده و به پرستش تو مى پردازم.»
امام سجاد علیه السلام نیز فرموده است: «یا نعیمى و جنتى و یا دنیاى و آخرتى یا ارحم الراحمین»[۴] «اى خدایى که نعیم و بهشت من تویى و دنیا و آخرت من تنها تو هستى، اى رحم کننده ترین رحم کنندگان.»
توجه به این نکته بایسته است که افراد در مراتب ایمان و ابعاد شخصیتى، گوناگون هستند. امام صادق علیه السلام مى فرماید: «الایمان حالات و درجات و طبقات و منازل»[۵] «ایمان در افراد، حالات گوناگون و درجات و نیز مراحل و مراتب مختلفى دارد.» بنابراین نمى توان از همگان انتظار عالى ترین هدف را داشت؛ چنان که دانش آموز ابتدایى را با تشویق و تهدید، باید به درس و مدرسه کشاند. باید دستشان را گرفت و پا به پا برد تا شیوه درست عبادت را بیاموزند. البته پس از آنکه آموختند، مى یابند که تنها خداوند شایسته پرستش است: «إِیّاکَ نَعْبُدُ.»[۶]
تشویق و تهدید، نقش عمده اى در تربیت و انگیزش افراد دارد و قرآن بهشت و دوزخ را چونان دو عامل مهم تشویق و تنبیه، مطرح کرده است. امام على علیه السلام مى فرماید: «پیامبران آمدند تا بشر را از قیامت و مواقف آن و آنچه براى اهل طاعت و معصیت فراهم شده ـ از بهشت و دوزخ و کرامت و خفّت ـ آگاه گردانند».[۷]
حضرت فاطمه علیهاالسلام فرموده است: «ثم جعل الثواب على طاعته و وضع العقاب على معصیته زیاده لعباده عن نقمته و حیاشه لهم الى جنته»[۸] «خداى سبحان ثواب و عقاب را مقرر ساخت براى سوق دادن بندگان به بهشت برین و بر حذر داشتن آنها از نقمت و بلاى خود (دوزخ)».
پس هدف اصلى، «رسیدن به مقام رضوان خداوند سبحان» است؛ اما مردم داراى مراتب و حالات مختلفى اند و بسیارى از آنها را باید با ترس و شوق، به بارگاه الهى کشاند. آن گاه که آمدند، به مقامات بالاتر راهنمایى کرد.
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
نویسنده:گروه مؤلفان
[۱] – توبه ۹، آیه ۷۲٫
[۲] – حدید ۵۷، آیه ۲۰٫
[۳] – بحار، ج ۶۷، ص ۱۸۶٫
[۴] – صحیفه سجادیه، ص ۴۱۳٫
[۵] – اصول کافى ج ۲، ص ۳۸٫
[۶] – فاتحه ۱، آیه ۴٫
[۷] – نهج البلاغه، خطبه ۱۸۳٫
[۸] – اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۳۱۶؛ این جمله از حضرت على علیهالسلام نیز نقل شده است. ر.ک: بحارالانوار، ج ۶، ص ۱۱۴ به نقل از: نهج البلاغه.
پاسخ دهید