از آنجایى که بخشى از دعاى افتتاح درباره دعا براى حضرت ولىعصر(عج) و تعجیل ظهور و بیان کمالات و اوصاف ایشان است؛ ممکن است این پرسش به ذهن خطور مىکند که بیان ویژگىهاى ممتاز و فضایل و کمالات اولیاى خدا، به وسیله خود ایشان، نوعى خودستایى و تعریف و تمجید از خود به شمار نمىآید؟ و اصولاً این کار چه ضرورتى دارد؟
در پاسخ به این پرسش گفتنى است:
یکم. پیشوایان دین و اولیاى خداوند، بر اساس ادله فراوان نقلى و عقلى، داراى مقام عصمت بوده و از هر نوع صفت ناپسند اخلاقى و رذایل نفسانى مبرّا و پیراستهاند. اعتقاد به این امر، موجب مىگردد این گونه تعبیرات، در سخنان و دعاهاى آنان، حمل بر خودبینى و خودستایى نشود؛ چون وجود و اراده ایشان، فانى در خدا و اراده حق است و در برابر عظمت حق و صفات و اسماى کمالات او، براى خود وجود و استقلال و کمالى نمىبینند تا در مورد آنان چنین گمانى رود.[۱]
دوم. چه کسانى ـ جز خود آنان ـ مىتوانند، بیانگر کمالات، عظمت و جایگاه والاى ایشان باشند؟ معرفى امامان معصوم علیهمالسلام و اوج بزرگى و مقام رفیع و بىبدیل آنان، تنها از کسانى بر مىآید که با کمالات ایشان، داراى سنخیت و مشابهت بوده و بر مقام و رتبه آنان احاطه و اشراف داشته باشند. این ویژگى، تنها در خود اهل بیت علیهمالسلام یافت مىشود و دیگران از احاطه به این معرفت و عظمت، فاصلهاى دور دارند: «موالى لا احصى ثنائکم و لا ابلغ من المدح کنهکم و من الوصف قدرکم و انتم نورالاخیار و هدایه الابرار و حجج الجبار»[۲] ؛ «سروران من! مدح و ستایش شما از توان من بیرون و نیل به نهایت مدح و تمجید شما از دسترس من خارج است. چون شما نور برگزیدگان و خوبان و راهنماى نیکان و حجتهاى خداوند عزیز و قدرتمند هستید».
اگر نبود دعاها و احادیثى که مقام امامان معصوم علیهمالسلام و کمالات و فضایل آنان را براى ما بیان کردهاند؛ ما هرگز از شناخت در خور توجّه و شایسته آن انوار پاک بهرهمند نبودیم و بر ساحل دریاى عظمت و بزرگى کمالات آنها، تا ابد تشنه و منتظر، باقى مىماندیم و از سر سفره معارف و آموزههاى عمیق و علوم ملکوتى و آسمانى ایشان، بىبهره برمىخاستیم.
سوم. تعابیرى که بیانگر عظمت و کمال و قرب و ویژگى منحصر به فرد ائمه علیهمالسلام است، در واقع بیانگر مقامات معنوى و روحانى و شخصیت آنان است؛ نه شخص آنها. تبلور این کمالات در اولیاى الهى، بهترین دلیل بر کمالات خداوند و نشانه کبریایى و بزرگى او است. آنان خود را بندگان خدا و آینه داران صفات جلال و جمال حق مىدانند و بهتر از هر کس دیگر، علوّ و بزرگى حق را نشان مىدهند و به همین دلیل امیرمؤمنان علیهالسلام مىفرماید: «مالله آیه اکبر منى»[۳]؛ «براى خداوند، نشانهاى بالاتر از من نیست».
پیشوایان معصوم علیهمالسلام ، پرچمداران دین، ترجمان قرآن، رکن توحید، جانشینان خداوند، درهاى ایمان، امینان پروردگار، وارثان پیامبر، جایگاه شناخت خدا، کانون برکت و حکمت، حافظان اسرار الهى[۴] و در یک کلام آینه تمام نماى حق مىباشند و معرفى مقامات و جایگاه والاى آنان، در حقیقت معرفى و شناساندن دین حق و شریعت الهى است. شخصى از امام حسن عسکرى علیهالسلام درخواست مىکند که چگونگى صلوات و درود بر معصومین علیهمالسلام را به او بیاموزد. آن حضرت علیهالسلام چگونگى آن را به او مىآموزد و هنگامى که به نام پاک خود مىرسد، سکوت مىکند. راوى نحوه صلوات بر خود آن حضرت و امام بعد از ایشان را نیز درخواست مىکند؛ حضرت عسگرى علیهالسلاممىفرماید: اگر نه این بود که این کار (صلوات بر خودم و بیان فضایل و کمالاتم)، از معالم و معارف دین است و خداوند به ما امر فرموده تا آن را به اهلش برسانیم؛ دوست داشتم ساکت باشم و چیزى در این مورد نگویم.[۵]
دعاى افتتاح، در شبهاى ماه مبارک رمضان خوانده مىشود و دربردارنده چندین بخش است:
بخش نخست
درباره حمد و ثناى الهى و بیان کمالات و صفاتِ جمال و جلال حق و لطف و احسان او به بندگانش است. به چند قسمت از این بخش اشاره مىشود:
۱ـ۱ – «اللهم إنّى افتتح الثناء بحمدک و انت مسدّد للصواب بمنّک و ایقنت انّک ارحم الراحمین فى موضع العفو و الرحمه و اشدّ المعاقبین فى موضع النکال و النقمه و اعظم المتجبّرین فى موضع الکبریاء و العظمه»؛[۶] «خدایا! من مدح و ثناى ذات پاکت را با حمد و ستایش تو آغاز مىکنم و تو با لطف و کرمت، کار درست و نیک را استوار ساخته و استحکام مىبخشى، و من یقین دارم که تو در جایگاه گذشت و رحمت از همه مهربانتر و در هنگام کیفر و انتقام از همه سختگیرتر و در بزرگى و عظمت از همه سرآمدى».
۱ـ۲ – «الحمد لله الفاشى فى الخلق امره و حمده، الظاهر بالکرم مجده، الباسط بالجود یده الذى لاتنقص خزائنه ولا تزیده کثره العطاء الاّ جوداً و کرماً انّه هو العزیز الوهاب»؛ «ستایش از آنِ خداوندى است که فرمان و ستایشش، در میان آفریدگان گسترده و عظمت و بزرگىاش با لطف و کرمش هویدا گشته است. خدایى که گنجینههایش بىپایان است و فزونى بخشش و عطاى او، بر سخاوت و لطفش مىافزاید. بىتردید او قدرتمند و بسیار بخشنده است».
۱ـ۳ – «فکم یا الهى! من کربه قد فرّجتها و هموم قد کشفتها و عثره قد اقلتها و رحمه قد نشرتها و حلقه بلاء قد فککتها»؛ «خداى من! چه بسیار ابرهاى غم و اندوه که از آسمان دلم پراکندى و ناراحتىهایى که از من زدودى و لغزشهایى که بر من بخشیدى و رحمتى که بر من گستردى و زنجیر بلایى که آن را گسستى».
۱ـ۴ – «یا ربّ انک تدعونى فاُوَلّى عنک و تتحبّب إلىّ فاتبغض الیک و تتوددّ إلىّ فلا اقبل منک کانّ لى التطول علیک فلم یمنعک ذلک من الرحمه لى و الاحسان إلىّ و التفضّل علىّ»؛ «پروردگار من! تو مرا به خود مىخوانى، ولى من از تو رو مىگردانم! تو با من محبت مىکنى و من با تو دشمنى مىورزم! تو با من مهربانى و دوستى مىکنى؛ ولى من از تو نمىپذیرم! گویى من بر تو منت دارم؛ ولى این گستاخىها و نادانىها، لطف و رحمت تو را از من باز نداشت و مرا از فضل و عطایت بىبهره نساخت».
بخش دوم
درود و صلوات بر پیامبر صلىاللهعلیهوآله و خاندان پاکش و بیان جایگاه والا و فضایل و کمالات آنان است. در قسمتى از این بخش دعا آمده است: «اللهم صلّ على محمد عبدک و رسولک و امینک و صفیّک و حبیبک و خیرتک من خلقک و حافظ سرّک و مبلغ رسالاتک افضل و احسن و اَجْمَلَ و اکمل و ازکى و انمى و اطیب و اطهر و اسنى و اکثر ما صلّیت و بارکت و ترحّمت و تحنّنت و سلّمت على احد من عبادک و انبیائک و رسلک و صفوتک و اهل الکرامه علیک من خلقک»؛ «خدایا! هم سنگِ برترین، نیکوترین، زیباترین، کاملترین، پاکیزهترین، بالندهترین، بهترین، پاکترین و والاترین درود و برکت و رحمت و عطوفتى که نسبت به بندهاى و پیامبرى و فرستادهاى و انسان برگزیده و شایسته لطف و کرامتى داشتهاى، بر محمد صلىاللهعلیهوآله ـ که بنده و فرستاده و امانتدار و برگزیده و محبوب تو و اختیار شده تو از میان آفریدگانت و نگهبان راز و رساننده پیامهاى تو است ـ درود و رحمت فرست».
بخش سوم
درباره حضرت ولى عصر(عج) و شکوه از غیبت و دعا براى تعجیل در ظهور و آرزوى استقرار دولت حق و حکومت عدل آن بزرگوار و خدمتگزارى در دولت کریمه است. چند نمونه از این بخش را بیان مىکنیم:
۳ـ۱ – «اللهم اَعِزَّه و اَعْزِزْ به و انصُرُه و انتصر به و انصره نصرا عزیزاً و افتح له فتحاً یسیراً و اجعل له من لدنک سلطاناً نصیراً»؛ «خدایا! او را (امام عصر علیهالسلام) عزیز گردان و به واسطه او مؤمنان را. او را یارى فرما و با او دیگران را. او را با اقتدار و سربلندى پیروز گردان و گشایشى آسان بهرهاش ساز و از جانب خود سلطنتى چیره، برایش قرار ده».
۳ـ۲ – «اللهم إنا نرغب الیک فى دوله کریمه تُعِزّ بها الاسلام و اهله و تذلّ بها النفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدعاه إلى طاعتک و القاده إلى سبیلک و ترزقنا بها کرامه الدنیا و الآخره»؛ «خداوندا! از تو حکومت شایسته و بزرگوارانهاى درخواست مىکنیم که در سایه آن، اسلام و مسلمانان را عزیز و سربلند گردانى و نفاق و اهلش را خوار و زبون کنى و ما را در آن حکومت، از دعوت کنندگان به پیروىات و پیشوایان راهت قرار دهى».
۳ـ۳ – «اللهم المم به شعثنا و اشعب به صدعنا و ارتق به فتقنا و کثّر به قلّتنا و اعزز به ذلّتنا و اغن به عائلنا و اقض به عن مغرمنا و اجبر به فقرنا و سُدَّ به خلّتنا و یسّر به عسرنا و بیّض به وجوهنا و فکّ به اسرنا و انجح به طلبتنا و انجز به مواعیدنا و استجب به دعوتنا و اعطنا به سؤلنا و بلّغنا به من الدنیا و الاخره آمالنا و اعطنا به فوق رغبتنا»؛ «خدایا! به وسیله آن امام، ما را از پراکندگى به جمعیت برسان. رخنه میان ما را پر کن و جدایى ما را به وصل بدل ساز. تعداد کم ما را افزون گردان. ما را از خوارى به سربلندى نایل ساز. نیاز ما را به بىنیازى تغییر ده. بدهىمان را ادا و ندارىمان را جبران کن. راه تهىدستىمان را ببند و سختىمان را آسان گردان. به ما آبرو ببخش و از اسارت آزادمان کن. خواستههایمان را برآورده کن. وعدههایمان را عملى و دعایمان را برآورده ساز. درخواستمان را عطا فرما. به آرزوهاى دنیا و آخرتمان برسان و به واسطه او افزون بر میل و خواهشمان به ما ببخش».
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
نویسنده:گروه مؤلفان
[۱] – محمدى رى شهرى، ماه خدا، ترجمه جواد محدثى، ص ۳۷۷٫
[۲] – شیخ عباس قمى، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
[۳] – مناقب آل ابى طالب، ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۲۹۴٫
[۴] – ر.ک: زیارت جامعه کبیره و اصول کافى، باب الجنه.
[۵] – مفاتیح الجنان، صلوات بر حجج طاهره علیهمالسلام.
[۶] – دعاى افتتاح.
پاسخ دهید