خطیب نماز جمعه تهران گفت: دشمن ما بی رحم است و می خواهد تمام سنگرهای عزت، مقاومت و زندگی ملت ایران را ویران کند.
- پناه بردن به سنگر نماز و مقاومت
- تفسیر «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین»
- توصیه به رعایت تقوا
- راهِ برون رفت از مشکلات در بیان قرآنِ کریم
- اهمیّتِ دشمن شناسی
- جنگِ نفوذ
- نفوذِ ادراکی
- نفوذِ معرفتی
- حضورِ ایران در منطقه و دفاع از مظلومان
- اهمیّتِ فرهنگسازی
- مسئلهی اغتشاشاتِ اخیر
- مسئلهی تراکمِ نقدینگی
- مسئولین فوتبالیستها را الگویِ خود قرار دهند
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِم مُحَمَّدٍ و آلِهِ الأطْهَرینَ سِیَّمَا مَولَانَا بَقیَّهَ اللهِ فِی العَالَمینَ أَرْوَاحُنَا فِدَاهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ رِضَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ»[۲].
پناه بردن به سنگر نماز و مقاومت
برادران و خواهران سرافراز و صاحبدل، دعوت شدههایِ ذاتِ ربوبی، به ارتباطِ جمعیِ روزِ جمعه همگان را به تحکیمِ ارتباطِ با خدای متعال، اعتمادِ به خدای متعال، توکّلِ به خدای متعال، دعا و نیایش به پروردگارِ عزیز، استعانت از سنگرهایی که خداوند منّان بعنوانِ پناهگاهِ ما در سختیها و مشکلات و خطرات به آن سنگرها دلالت فرموده است.
فرموده: «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ»[۳] توصیهی پناه بردن به سنگرِ نماز و روزه و مقاومت و توصیهی به ترکِ همهی گناهان و آنچه مکروهِ پروردگارِ عزیز است، آنچه که مورد تأکیدِ همهی انبیاء است، تقواست.
همه آمدند به ما بباورانند که ما برای مقصدی به اینجا آمدهایم، نباید مقصد را از یاد ببریم، ما مسافر هستیم، مرگ در پیش داریم، عمر زیاد نیست، نباید این سرمایه را اینجا جا گذاشت، نباید اینجا هزینه کرد، بلکه باید تمامِ آن به آن و لحظاتِ عمرمان را ذخیره بکنیم.
تفسیر «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین»
مباحثی که در محضرِ شما نمازگزارانِ عزیز تقدیم میکردیم، تفسیرِ سوره مبارکهی حمد بود. به «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین»[۴] رسیدیم، دو سه نکته را ضروری دیدم با اینکه گفته بودیم، عبور کنیم، اما جزوِ مسائلِ روز و مؤثر است، دیدیم که اگر ان شاء الله خدای متعال راضی باشد به دردِ جوانهایِ مملکتِ ما و آحادِ ما میخورد.
آیهی شریفهی «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین» به یک مسئلهی کلامی و اعتقادیِ اساسی هم اشاره دارد، در فِرَقِ مسلمانها گروهی جبری و گروهی تفویضی هستند.
جبریّون، چه آنها که به جبرِ تاریخ اعتقاد دارند، مارکسیستها خیلی روی جبرِ تاریخ مانور میدادند، اما قبل از مارکسیستها بعضی از فرقههای مسلمین، عدهی کثیری اعتقاد به جبر دارند، حتّی بزرگانی هستند که مشهورند و تفسیر دارند و آثارِ علمی دارند، اما جبری فکر میکنند.
گروهی هم تفویضی هستند، خدای متعال را کنار گذاشتهاند، گفتند که خدای متعال امور را به خودِ ما واگذار کرده است.
اما مکتبِ اسلامِ ناب، اسلامِ اهل بیت علیهم السلام، اسلامِ عصمت، اسلامی که این اسلام مظهرِ حقائقِ قرآن است، «أَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا»[۵] «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»[۶] مکمّلِ یکدیگر هستند، دو رویِ یک سکّه هستند، در مکتب ما «لا جَبرَ وَ لا تَفویض بَل أمرٌ بَینَ الأمرِین»[۷] هم جبر باطل است و هم تفویض باطل است.
نشانهی آن هم همین آیهی کریمهی دلنشین است ایّاکَ نَعْبُدُ اگر جبر بود به خودمان نسبت نمیدادیم، میگوییم: خدایا! ما در مقامِ پرستشِ تو بر آمدهایم، ما تو را میپرستیم، ما در برابرِ تو کُرنِش میکنیم، اینکه به خودمان نسبت میدهیم و خدای متعال این را بر زبانِ ما گذاشته است که بگوییم، معلوم میشود که فاعلِ عبادت خودِ ما هستیم، مجبور نیستیم، خودمان در نمازِ جمعه آمدیم، با پایِ عشق آمدیم، خدای متعال محبّتِ خود را در دلِ ما قرار داده است، آمدهایم اظهارِ محبّت کنیم، خدای متعال ما را دعوت کرده است، «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاهِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ»[۸] این ندا را در کانونهایِ نماز جمعه لبّیک گفتید و آمدید، سعی به سویِ یادِ خدای متعال کردید و آمدید دلهایتان را در این کانونها زنده کنید.
دنبالِ آیه وَ ایّاکَ نَسْتَعین اگر تفویض است و خودِ من همهکاره هستم، چه احتیاجی به استعانت دارم؟ در مسئلهی استعانت مطالبِ بسیار قیمتی در تفسیرِ «عُروَهُ الوُثقی» شیخ الاسلام بهاء ملّت و الدین شیخ بهایی اعلی الله مقامه الشریف وجود دارد و مرحوم آیت الحق، مفسّرِ عارف و اهلِ باطن مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی مطالبِ جالبِ دیگری دارد.
در مسئلهی استعانت، چند شرط استعانتِ انسان را حقیقی میکند، کسی کمک میخواهد که کم آورده است، اگر انسان خودش و امکاناتِ خودش را کافی بداند از کسی کمک نمیخواهد، کمک خواستن برای زمانی است که من احساس میکنم نمیتوانم خودم کارِ خودم را انجام دهم، آنجاست که کمک میخواهم، پس اولین شرط در صدقِ استعانت که انسان دروغ نگوید: «خدایا من از تو کمک میخواهم و فقط هم از تو کمک میخواهم»… انسان خودش را محتاج ببیند و ببیند منهایِ عنایتِ خدای متعال، منهایِ هدایتِ خدای متعال، منهایِ کمکِ خدای متعال، از من کاری ساخته نیست، من فقیر هستم، من محتاج هستم، من عاجز هستم، من احتیاج به کمک دارم، این نکتهی اول.
نکته دوم اینکه «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه»[۹] واقعاً همینطور است، تا انسان خودش را در فقر نبیند، خدای متعال را در غنا نمییابد، ابتدا فقرِ خودمان را ببینیم، نیازِ عمیقِ خودمان را در پیشگاهِ خدای متعال لمس کنیم و بدانیم که محتاج هستیم، دوم اینکه خدای متعال را عالِم بدانیم، که او از دردِ من آگاه است، او از بیماریِ من خبر دارد، او از شرارت و خطرِ دشمنِ من مطّلع است، و او ندایِ مرا، فریادِ مرا، دادِ مرا، تظلُّمِ مرا، آهِ مرا، سوزِ مرا، استماع میکند و میشنود.
اگر اعتقاد نداشته باشم که وقتی من خدای متعال را صدا میزنم، او صدایِ مرا میشنود، وقتی آه میکشم دردِ مرا میداند، دیگر من زمینهای برای صدا زدن نخواهم داشت، پس باور دارم که او هم اطلاع دارد و هم صدایِ مرا میشنود.
و نکتهی آخر اینکه او جواد است، او کریم است، او منزّه است از اینکه یک بیچارهای به او پناه ببرد و مشکلِ خود را با او مطرح کند و او به بندهی خود پاسخ ندهد. این است که از صفاتِ جمیلِ پروردگارِ متعال که در قرآن کریم مکرّر آمده است «اِنَّهُ سَمیعٌ مُجیب» خدای متعال هم میشنود و هم پاسخ میدهد. این از آموزههایِ سازندهی عرفانیِ اخلاقیِ اجتماعیِ سیاسیِ این آیاتِ کریم است، قدر بدانیم.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ * وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ نَستَغفِرُ وَ نَعوذُ بِه مِن سَیِّئاتِ أعمالِنا وَ فِتَنِ زَمانِنا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ سَیِّدِ الأنبیَاءِ أبِی القَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صلِّ عَلَی سَیِّدِ الأوصیَاءِ أمیر المُؤمنینَ عَلیُّ بنُ أبی طالبٍ و صَلِّ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَین سَیِّدَی شَبابِ أهلِ الجَنَّه وَ صَلِّ عَلَی فَاطِمَهُ سَیِّدهُ نِساءَ العَالَمینَ وَ صَلِّ عَلَی أئِمَّهِ الْمُسْلِمینَ عَلیِّ بْنِ الحُسَین وَ مُحمَّدِ بْنِ عَلیٍّ وَ جَعفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسَی وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلیٍّ وَ عَلیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلیٍّ وَ الْخَلَفِ الصَّالِحِ الْحُجَّهِ القَائِمِ حُجَجِکَ عَلَی عِبَادِکَ وَ أُمَنائِکَ فِی بِلَادِکَ بِهِم نَتَوَلَّی و مِنْ أعْدائِهِمْ نَتَبَرَّأ إلی اللهِ تَعَالَی وَ اللَّعنُ عَلَی أعْدائِهِمْ أجْمَعینَ».
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ»[۱۰].
توصیه به رعایت تقوا
بندگانِ خوبِ خدای متعال شما را و نَفسِ ضعیفِ خودم را به تقوای الهی توصیه میکنم.
راهِ برون رفت از مشکلات در بیان قرآنِ کریم
آیهی کریمهی سوره مبارکه آل عمران «لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذًى کَثِیراً وَ إِن تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»[۱۱] خیلی سخنِ روز است و دلداری است و راهِ کار است و خطّ پیروزی.
فرمود است: خدای متعال شما را در مالتان امتحان میکند، گاهی اشخاصی یا گروههایی برای شما مشکلاتِ اقتصادی ایجاد میکنند، گرانی بر شما تحمیل میکنند، وضعِ بازارِ شما را بهم میریزند، وَأَنفُسِکُمْ عزیزانِ شما را در نقطههایِ مرزی، این مرزبانانِ شما را به شهادت میرسانند، نیروهایِ حامیِ مظلوم را در سوریه به شهادت میرسانند، مشکلاتِ بدنی پیدا میکنید، مریض میشوید، در تصادفها و غیر از تصادفها مصدوم میشوید، این یک بخش از امتحاناتِ الهی است.
خدای متعال در وضعیّتِ اقتصاد کلاسی برای شما قرار داده است و در حالِ امتحانِ شماست، حواسمان جمع باشد، در مسائلِ بدنی هم ما دائماً در حالِ امتحان هستیم، ولی امتحانِ سوم مسائلِ سیاسی است، وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذًى کَثِیراً دنیا شما را موردِ هجمهی همه جانبه قرار میدهد، هم یهود و نصارا، صهیونیستها، مسیحی صهیونیستها، اینها مرتّب بمبارانِ تبلیغاتی میکنند، بمبارانِ نظامی میکنند، و شما از اینها اذیّت میشنوید، مرتّب شما را نیش میزنند، مرتّب شما را دردمند میکنند، وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا از بیدینها، مشرکین، لائیکها، بیخداها، اینها دائماً موجهایِ سهمگین ایجاد میکنند که شما را نابود کنند، شما را ناامید کنند، شما را متزلزل کنند، اما چاره و نسخهای که درمانِ دردهایِ شماست وَ إِن تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا اگر اهلِ صبر باشید، یعنی انفعال پیدا نکنید، دستپاچه نشوید، به خریدن رو نیاورید، احتکار نکنید، خودتان را بدبخت نکنید، با دستِ خودتان دشمن را بر خودتان مسلّط نکنید، دشمن همین را میخواهد، کمی صبر داشته باشید، الان که دشمن میخواهد شما را حریص کند، شما هرچه دارید و در شرایطِ عادی هم بنا نبود به بازار عرضه کنید، برای خدا عرضه کنید، شهدایِ شما خونِ خودشان را دادند، شما هم مالتان را بدهید، چرا در این شرایط درحالِ کمک به دشمن هستید؟ چرا شهدایتان را ناراضی میکنید؟ مملکتِ شما مملکتِ شهیدان است، ایثارِ مال و جان است، مقاومت کنید، هیجانی نشوید، مرعوب نشوید، اینقدر به دنیا نچسبید، اینقدر خدای متعال را فراموش نکنید، روزیدهنده خدای متعال است، گرهها به دستِ خدای متعال باز میشود، چرا اینطور نسبت به یکدیگر بیرحمی میکنید؟
چرا اجناسمان را عرضه نمیکنید؟ چرا بیهوده ولع پیدا کردید؟ مطمئن هستید که این راه شما را به سامان میرساند؟ حتماً نمیرساند.
وَ إِن تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا کنارِ صبر تقواست، تقوا تقوا تقوا.
ملاحظهی خدا متعال، محور قرار دادن رضای خدای متعال، ببینید چه انجام دهید خدای متعال راضی میشود؟ اینقدر با خدای متعال نامهربانی نکنیم، خدای متعال با ما مهربانی میکند، تاکنون با فضل و کَرَمِ خود با ما رفتار کرده است، ما با این خدا جفا نکنیم، خدای متعال کسی نیست که ما برای او بدل داشته باشیم.
اهمیّتِ دشمن شناسی
اما مسائلی که جا دارد در این خطبه عرض کنم، یکی اینکه مسئلهی هفتم تیر که حادثهی عظیمی در تاریخِ انقلابِ ما بود، ابعادِ عظیمی دارد، ذخیره است، دانشگاه است، درسهایِ همیشگی دارد و متناسب با هر فضایی، ملّتِ ما میتوانند مانندِ حادثهی کربلا از آن درس بگیرند.
از یک طرف ما دشمن داریم، و بدانید که دشمنِ ما قدّار و بیرحم است، او بنا دارد تمامِ سنگرهای عزت و مقاومت و زندگیِ شما را ویران کند، و این عزیزانی که اینها ترور کردند جرمی جز خدمتگزاری، جز ایثار، جز بذلِ جان و مال و وقت، نداشتند و اینها را به جرمِ خدمتشان کشتند، بنابراین شما دشمنی دارید که خدمتگزارانِ شما را تحمّل نمیکند، اگر ببینند اشخاصی با لیاقت و با صداقت در خدمتِ مردم هستند، در مقامِ نابودیِ آنها برمیآیند. این دشمنشناسی جزوِ اولویتهایِ اول ما در جامعه است.
جنگِ نفوذ
نکتهی دوم مسئلهی نفوذ است. نفوذ همیشه خطر بوده است، آیت الله بهشتی، این شخصیّتِ جهانی، این شخصیّتِ علمی، این شخصیّتِ فلسفی، این شخصیّتِ اجتماعی، این شخصیّتِ معنوی، این شخصیّتِ ممتازِ سیاسی و مدیریّتی، به دستِ چه کسانی کشته شد؟ آیا اسرائیل یک سربازِ اسرائیلی را به اینجا فرستاد؟ یا به دستِ نفوذیها در این مملکت این صدمهها و این خسارتها را به مردمِ ما وارد کردند؟
آن روز نفوذی نفوذیِ مزدوری بود، دشمن بود، تظاهر به دوستی کرده بود تا زمینه پیدا کند همچنین ضربهی سنگینی را بزند، که از دیدگاهِ دشمن باید دستگاهِ مدیریتیِ کشور را به کلّی فلج میکرد، و انقلاب و مردمِ انقلابی باقی نمیماندند.
آیا امروز هم ما نفوذی داریم؟ بله! ملاحظه فرمودید که حضرت آقا فرمودند دشمن سه راهبرد برای ما پیشبینی کرده است، که اولِ آنها فشار است؛ این تحریم فشارِ ظالمانه است، دوم جنگِ روانی است، جنگ روانی در سه جبهه مطرح است، یکی تهمت است، شایعه پراکنی است، ایجادِ بیاعتمادی در میانِ مردم است.
در این جنگ یک بخشِ آن شبکههایِ مجازی هستند، ماهوارههایِ سهمگینِ دشمنانِ بین المللیِ ما هستند، کارهایِ هنری و تبلیغاتی، و یک عده هم در کشورِ ما نفوذی هستند، اینها میخواهند مرتّب اشخاصِ قابل اعتمادِ شما را از چشمِ شما بیندازند. دروغ میگویند، تهمت میزنند، سندهایِ دروغی ارائه میکنند، میخواهند بگویند همه فاسد هستند، همه خراب هستند… این کارِ نفوذ است، این جنگِ روانی است.
نفوذِ ادراکی
دومین بخش جنگِ ادراکی است، یعنی شرایطی بوجود میآورند که شما دیگر از تریبونهایِ خودتان مطلب را دیر باور میکنید، اما وقتی دشمن و شبکهی بیگانه یک نکتهای را گفت، کاملاً در جانِ شما مینشیند، این خطرناک است که انسان اخبار را از کانالها و مجاریِ خود جدّی نگیرد، ولی مطلبِ دشمن را از کانالها و مجاریِ او قبول کند، ولو هزار مرتبه راست گفته باشد، اما او دشمن است، راستِ او هم دروغ است، این هزار راست را گفته است تا در جایی یک دروغ بگوید و همهی شما را با این دروغ نابود کند، با این دروغ همهی شما را از غیرت و عزّت و حمیّت و جهاد و از همه چیز منزوی کند، لذا این از آن خطرهایِ مهمِّ نفوذ است که نامِ او نفوذِ ادراکی است.
نفوذِ معرفتی
نکتهی بعدی مسئلهی نفوذِ معرفتی است، نفوذِ شناختی است، این جنگِ شناختی و جنگِ معرفتی خطرناکترین تاکتیکِ دشمن برای بهم ریختنِ ماست.
یعنی چه؟ یعنی کاری میکنند که شما منکر را معروف و معروف را منکر تلقّی کنید.
مثلاً مؤلفههای قدرتی که خدای متعال عنایت کرده است، به قیمتِ خونهایِ زیادی ما را به استقلال و عزّت رسانده است، و اینها سنگرِ حفاظتِ ماست، ما اینها را برای خودمان چالش تَلَقّی میکنیم، مسئلهی موشک امروز وسیلهی دفاعیِ ماست، یک روزی بود که تهرانِ ما در تیررسِ موشکهایِ بعثیها و اجانبِ غربی و شرقی بود، به شوشِ ما، دانیالِ ما، دزفولِ ما، هزاران موشک میزدند و کسی امنیّت نداشت، امروز که ما هزاران موشک در زیرزمینهایمان تعبیه کردهایم، میبینید که بواسطهی این موشکها اسرائیل پیام میدهد شما نزنید، ما هم نمیزنیم، و میبینید که حضرت آقا با قاطعیّت فرمودند: اگر آنها یکی بزنند، ما ده تا میزنیم.
اقتدارِ علمیِ ما، اقتدارِ هستهایِ ما، این جزوِ مؤلفههایِ قدرتِ ماست، دنیا ما را به حساب نمیآورد، حاضر به مذاکرهی با ما نبود، ولی تا دیدند جوانانِ ما این غنیسازیِ بیست درصدی را تأمین کردند، رآکتورِ تهران را با استقلال، با شرف، بدونِ نیاز به بیگانگان تأمین کردند، اینجا بود که اینها به تکاپو افتادند و این توافقِ غیرمتوازنِ عاقبت به شر را به ما تحمیل کردند، اگر ما این قدرت را نداشتیم اینها ما را اینطور به حساب نمیآوردند، ولی حالا ما را به حساب آوردند.
آنچه که موجبِ استقلالِ ماست، استغناء ماست، تا ما احتیاج داریم نمیتوانیم مستقل باشیم، نمیتوانیم هویّتِ دینیِ خودمان را حفظ کنیم، و تا زمانی که ما در علم پیشرفت نکنیم نمیتوانیم مستغنی باشیم، ما باید قلّههایِ علم را فتح کنیم و جوانانِ ما این آمادگی را دارند، یک همچنین موقعیّتی که بر سرِ سفرهی دانش و زیرِ پرچمِ پیشرفتهایِ علمیِ جهشیِ جوانانِ ما پیش آمده است، یک عدهای همین را تهدید تلقّی کردند و گفتند: ما این را میخواهیم چکار کنیم؟ این موجبِ چالشِ ماست. میخواهند خلع سلاح بکنند تا کارِ ما را یکسره و تمام کنند.
حضورِ ایران در منطقه و دفاع از مظلومان
مسئلهی بعدی حضورِ ما در منطقه است، دفاعِ ما از مظلومانِ عالم اولاً لازمهی وجدانِ بشری است و لازمهی متدیّن بودن است، تبعیّتِ از قرآن کریم است، «وَ ما لَکُم لا تُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الوِلدانِ الَّذینَ یَقولونَ رَبَّنا أَخرِجنا مِن هذِهِ القَریَهِ الظّالِمِ أَهلُها وَاجعَل لَنا مِن لَدُنکَ وَلِیًّا وَاجعَل لَنا مِن لَدُنکَ نَصیرًا»[۱۲] هم سبیل الله را مطرح کرده و هم دفاع از مستضعفین را.
ثانیاً توجّه ندارند، این مسئلهی داعش، مسئلهی عراق و سوریه نبود، آتشی بود که برای ما روشن کرده بودند و از آنجاها شروع کرده بودند، ما با دشمن در خارج از مرزها مقابله کردیم و نه تنها برای خودمان بلکه برای دنیا موجبِ امنیّت شدیم، یک خطرِ جدّی را از پیشِ پایِ دشمن برداشتیم، حالا بگویند که سوریه را رها کن! میخواهند برای همان مسئلهی نفوذِ معرفتی و شناختی را گفتمانی ایجاد کنند که آنچه موجبِ قدرتِ ماست و بازدارندگی دارد، امنیّتِ ما را تأمین کرده، آرامشِ نوامیسِ ما را تأمین کرده، میخواهند این را به این کیفیّت از ما بگیرند.
اهمیّتِ فرهنگسازی
نکتهی بعدی همین فرهنگسازی است که امروز رها شده و میبینید وقتی یک کسی شرارتی میکند و مقابلِ دیدگانِ ناظرینِ زیادی سوارِ ماشین میشود، بدونِ هیچ واهمهای میآید و بیگناهانی را زیر میگیرد، وقتی میخواهند او را در مقامِ قصاص، قصاص کنند، یک عدّهای به او ترحم میکنند ولی به مظلومینِ کشته شده ترحُم نمیکنند.
اینها آن خطرناکترین جهتی است که اگر کسی با یک بیحجابی که خلافِ قوانینِ رسمیِ کشور است، و خلافِ قواعدِ رسمی و روشنِ قرآن کریم است، اگر یک حرف و موعظهای از روی محبّت بگوید، آنها پرخاش میکنند و عدّهای هم به آنها حق میدهند، این معروف منکر شدن و منکر معروف شدن جزوِ خطرهایِ جدّیِ آخرالزّمان است که ان شاء الله تا این نمازجمعهها برپاست، تا حضور شما غیرتمندانِ متدیّن در صفوفِ نمازهایتان، حضورِ غیرتمندانهی شما در اعتکافها، در احیاءها، در مراسمِ عاشوراست، ان شاء الله این آرزو را به گور میبرند و موفّق نخواهند شد.
مسئلهی اغتشاشاتِ اخیر
اما مسئلهی اغتشاشاتِ اخیر که جزو جریانهایِ تأسفبار است. فتنهی ۸۸ آهنگِ خاصِّ خود را داشت، مردم هم بعد از مدّتی تجربه قضیّه را بدست آوردند، متنِ مردم، آن هم ارکانِ انقلاب، تودهی مردم در صحنه، در برابرِ قانون و انقلاب و شعائرِ دینی نبودند، عدهی خاصّی بودند و اینها مستند به اشراف بودند، از خارج الهام میگرفتند، یک کارِ هدایت شده و حساب شدهای بود، اما در جریانِ آشفتگیِ بازار، بازاریان خودشان بانیانِ انقلاب هستند، از زمانهای قدیم اینها بودند که حوزههایِ علمیّه را رونق میدادند، اینها مقلّدِ مراجع هستند، اینها سهمِ امام میدهند، اینها دستِ مراجع را میبوسند، اینها رونقِ مساجدِ ما هستند، اینها تکیهها را اداره میکنند، اینکه دشمن اینطور وانمود کند خودِ اینها در برابرِ انقلاب هستند و بازار را میبندند، این جزوِ حوادثِ بسیار تأسفبار است و جایِ تأمل و جایِ مطالعه و تحلیلِ دقیق است.
در این رابطه من چند نکته عرض میکنم:
یک نکته این است که مشکلاتِ اقتصادیِ جدّی برای ما پیش آمده است که این معلولِ تحریم نیست، معلولِ بیتوجّهی و بیاعتنایی به ندایِ رهبر معظم انقلاب است که بیش از ده سال است ایشان همه سال به یک بهانهای مسئلهی اقتصاد را در اولویّتِ اولِ مسئولین مطرح میکنند و وابستگی به نفت و وابستگی به بیگانگان را بعنوانِ یک خطرِ جدّی مطرح میکنند، مسئلهی الگوی مصرف و قناعت را در یک سال برای ما شعار قرار دادند، اما مسئولینِ ما در زمانهایِ مختلف بیتوجّهی کردند، و در این زمان هم مدّتی به انتظارِ برجام نشستند و کارِ جدّی برای ایجادِ یک توانِ درونی که با تکانهایِ جهانی یا تحریمها مشکلی برای ما ایجاد نشود انجام ندادند، انگیزه نداشتند، اینها جهادی عمل نکردند، اینها وقت گذراندند، اینها اتلافِ فرصتها کردند تا اینکه کار به اینجا رسید.
مردم بحق در فشار هستند، بازار، بازارِ متدیّن است، بازار، بازارِ شهید داده است، بازار، بازارِ حسینی است، بازار، بازارِ فاطمی است، من این را شعار نمیدهم، خودم بزرگ شدهی بازار هستم، من منبریِ بازار هستم، من امروز هم موردِ مراجعهی بازاریها هستم.
مدّتی قبل آمده بودند و به من میگفتند: حاج آقا اگر شماها دردِ ما را نگویید… که من خدا را شکر میکنم رسالتِ خودم را پشتِ این تریبون همیشه مطرح کردهام و گفتهام مشکل را حل کنید، مردم در یک شرایطی قرار گرفتند که نمیدانند چه کنند، استخوان در گلوست، نه میتوانند آن را بالا بیاورند و نه میتوانند آن را قورت بدهند، مسئولین این فشار را بدانند، لمس کنند، لبخند نزنند، با مردم همدردی کنند، دردِ مردم را بفهمند، در رفعِ مشکلات با مردم هماهنگ باشند.
این قضیّهی اول که مسئلهی فشار اقتصادی یک واقعیّت است، مردمِ بابصیرتِ ما هم میدانند فشار از کجاست و سوء مدیریّت کجاهاست، از این جهت مسئلهی تولید مسئلهی مهمّی است.
هفتهی پیش بندهی خدایی در اصفهان حالت بغض داشت و دستِ مرا گرفت و گفت: حاج آقا دویست نفر سرِ سفرهی کارگاهِ من حقوق میگرفتند، امروز تعطیل کردم و دویست خانواده بیچاره و معطّل شدند، از تبریز آمده و میگوید سالیانِ سال…. (شعارِ مردم: مفسدِ اقتصادی، اعدام باید گردد)
این یک واقعیّت است و قابلِ انکار نیست، قابلِ اغماض نیست، باید این مشکل حل بشود و راهِحل هم دارد، ولی باید مسئولینِ ما، اگر مسئولینی دقیق عمل نمیکنند و کارایی ندارند، اگر نیاز به ترمیم است وقت میگذرد، کابینهی خود را زود ترمیم کنید، به گونهای که هم دردشناس باشند و هم بتوانند نسخهی نجاتبخشِ اقتصادِ مقاومتی را اجراء بکنند.
مسئلهی تراکمِ نقدینگی
نکتهی دوم این است که در کنارِ این نارضایتی، این دردمندی، این بهم ریختگی، از یک طرفی کارگاههایِ تولیدی در حالِ تعطیل شدن هستند، بازار در حالِ بهم ریختن است، از یک طرفی هم انباشتِ نقدینگی بیسابقه است، در هیچ دولتی این اندازه نقدینگی متراکم نبوده است، و این جزوِ خطراتی است که خودِ این آقایان، چشم روی هم گذاشتند و کاری برای این جهت نکردند، و نکتهی دیگر اینکه مسئلهی خودرو، چه کسی باید به بازار عرضه کند؟ مسئلهی ارزی که در حالِ حراج کردنِ خزانهی این مملکت هستند و به یک اشخاصی حدودِ پنجاه میلیارد تومان طلا میفروشند، آیا اینها واقعاً مردم هستند؟ یا ریشه در مسئولینِ مملکتی دارد؟
مسئلهی ارز به دستِ چه کسانی بالا و پایین میشود؟ اینها مسائلی است که مردم متوجّه میشوند و میدانند و باید به این دردها برسند، اگر نرسند فردا دیر است.
نکتهی دیگر این است که در هر نارضایتی که انسان از خانوادهی خود پیدا میکند، شیاطینی در کنار نشستهاند، اولاً منافقین دست بکار هستند، ثانیاً عدهای پول میگیرند و این نارضایتیها و اعتراضاتِ بحقِّ مردم را به چالش و هنجارشکنی تبدیل میکنند، و عوضِ حمله به دشمن به دوست حمله میکنند و آدرسِ غلط به مردم میدهند، اینها همیشه لازمهی بهم ریختگی است، لذا بنده اولاً عرض میکنم: حسابِ بازاریانِ متدیّنِ جنگ اداره کردهی شهید دادهی هیئتیِ معتکفِ متدیّنِ اهلِ نمازجمعهی اهلِ نمازجماعت با افرادی که نفوذی هستند و یا پول میگیرند جداست، اینها اعتراضِ بحقّی دارند، والله تنها دلسوزی به خودشان نیست، بلکه دلسوزی به کشور است، دلسوزی به نظام است، «جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا»[۱۳] قرآن کریم اقتصاد را قوامِ مردم معرّفی کرده است.
مسئولین فوتبالیستها را الگویِ خود قرار دهند
نکتهی آخر این است که اگر مسئولین توانِ کافی را ندارند، با صداقت عمل بکنند، دیدید تیمِ فوتبالِ ما، (ان شاء الله خداوند متعال آنها را عزیز کند که ملّت از آنها خشنود شدند) در مرتبهی اول هیچ گلی هم نزدند، پیشرفتی هم نداشتند، هم رهبرِ عزیزِ انقلابِ ما به اینها فرمودند: خوب بازی کردید، موفّق باشید! آنها را تشویق کردند، هم ملّتِ ما آنها را مانندِ قهرمان در آغوش گرفتند، و در مرتبهی دوم هم یک گل زدند، اما ملاحظه میکنید مردم تماشا میکردند، ملموس بود که اینها در حالِ کار کردن هستند، در حالِ کار کردنِ مجاهدانه هستند، از کار و تلاشِ خودشان کم نمیگذارند.
اگر مسئولینِ ما پسِ پرده را کنار بگذارند و به میدان بیایند و مردم ببینند که اینها در حالِ خدمت کردن به مردم هستند، و در جاهایی که مُسامحه کردند از مردم عذرخواهی کنند.
و این جوانانِ ما که هستهای را به سامان رساندند، این جوانانِ ما که جنگِ هشت ساله را با سرافکندگیِ دشمن، با پیروزی و سرافرازی امام را سرافراز کردند، انقلاب را مقتدر و مستحکم کردند، به این بانیانِ موشک، در چه شرایطی؟ والله هرجا به فرمانِ حضرت آقا عمل کردهاند در آن پیروزی بود، هرجا عمل نکردند اینطور گرفتاریها برایِ ما بوده است، بیایند توبه کنند و به رهبرِ عزیزمان بگویند که ما به رهنمودهایِ شما عمل میکنیم، و در صفِ مردم بیایند و کار را به جوانها بدهند.
ما هم پشتوانه داریم.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا»
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲
[۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۵۳ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ)
[۴] سوره مبارکه حمد، آیه ۴
[۵] این روایت به عبارات مختلفی همچون «أنا مدینه الحکمه و علی بابها فمن أراد الحکمه فلیأت الباب» یا «أنا خزانه العلم و علی مفتاحه فمن اراد الخزانه فلیأت المفتاح» یا «أنا مدینه العلم و علی بابها و هل تدخل المدینه إلا من بابها» و …. نقل شده است. جهت اطلاع از مصادر این روایت، ر. ک: بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، باب أنه% باب مدینه العلم و الحکمه، ج ۴۰، صص ۲۰۰ ـ ۲۰۷؛ إحقاق الحق و إزهاق الباطل و ملحقات آن، ج ۵، صص ۴۶۸ ـ ۵۰۴ و صص ۵۰۵ ـ ۵۱۵ و ج ۱۶، صص ۲۷۷ ـ ۳۰۰ و صص ۳۰۳ ـ ۳۰۹ و ج ۲۱، صص ۴۰۹ ـ ۴۲۸ و ج ۲۲، صص ۵۵۴ ـ ۵۵۶ و ج ۲۳، صص ۵۵۹ ـ ۵۶۱ و ص ۵۷۲ و ج ۳۱، صص ۱۰۳ ـ ۱۰۸ و صص ۱۵۶ ـ ۱۵۷ و صص ۱۶۷ ـ ۱۷۰؛ موسوعه الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب، ج ۷، صص ۸۷ ـ ۱۱۷٫
[۶] مستدرک الوسائل، جلد ۱۱، صفحه ۳۷۲، (قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی مُنْذِرٌ وَ عَلِیٌّ هَادٍ وَ الْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ)
[۷] بحار الانوار، باب اوّل و دوم از ابواب العدل، جلد ۵، صفحات ۲ تا ۸۴٫
[۸] سوره مبارکه جمعه، آیه ۹ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاهِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ۚ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ)
[۹] غررالحکم، صفحه ۲۳۲
[۱۰] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲٫
[۱۱] سوه مبارکه آل عمران، آیه ۱۸۶
[۱۲] سوره مبارکه نساء، آیه ۷۵
[۱۳] سوره مبارکه نساء، آیه ۵ (وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِیهَا وَاکْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا)
پاسخ دهید