گویا کفّار ما را از انبیا و ائمه ـ علیهم السّلام ـ و علما ترسانده  اند که مبادا آنها دنیاى ما را از بین ببرند، غافل از این که آنها استاد کار و خبیر و دانا هستند و این کفّارند که مانع دنیا و آخرت ما شده اند. از پیشِ خود گفتیم: این واجب نیست و این حرام نیست و ترک و فعل کردیم و حال در چنگال گرگ ها گرفتار شدیم، بلکه فقط به واجب و حرام هم اکتفا ننمودیم؛ لذا در نامه  ها و صفحات اعمال خود نزد اولیاى دین، روى سفید نداریم. آیا ایذاى مسلمان و هتک حرمت او از گناهان کبیره نیست؟! اذلال اهل ایمان از محرّماتى است که شاید اسمش در میان کبایر ذکر نشده ولى خدا مى  داند که چه عقوبتى دارد. در روایت قلب مؤمن به کعبه تنظیر شده است(درباره ى این که حقّ و حرمت موءمن برتر از کعبه است، ر.ک: مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۴۰، ۴۵، ۴۶ و۳۴۳؛ بحار الانوار، ج ۷، ص ۳۲۳؛ ج ۶۴، ص ۷۱؛ ج ۶۵، ص ۱۶؛ ج ۷۱، ص ۲۲۷ و ۲۳۲؛ خصال، ج ۱، ص ۲۷؛ روضه الواعظین، ج ۲، ص ۲۹۳ و ۳۸۶؛ شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۲۷۸؛ فقه الرّضا، ص ۳۳۵؛ الموءمن، ص ۴۲؛ مجموعه  ى ورّام، ج ۱، ص ۵۲؛ مشکاه الانوار، ص ۷۸، ۸۳ و ۱۹۳٫)، آیا مى  شود انسان قلب مؤمن را بشکند و متأثّر و خونى کند، و به مؤمن بى گناهى در مجلسى بى جهت اهانت کند، و آبرو و جاه و مال او و… را از بین ببرد، و این کار او گناه کبیره نباشد؟! البته گاهى جا دارد و حسابى است و آن عیب ندارد، ولى اگر این کار را بى  جهت بکند چه طور؟

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد