به پوچ گرایى و بدبینى گرفتار شده ام، مرا راهنمایى کنید. ضمنا نگرانى و ناامیدى نیز به من روى آورده، چه کنم؟ کمکم کنید.
پوچگرایى، بدبینى و حالات پیش آمده براى شما، علل و عوامل مختلفى دارد که اهم آنها عبارت است از:
۱ – نداشتن فلسفه درست و اساسى در زندگى؛
۲ – فقدان ایدهآل و آرمان عالى و معنوى،
۳ – مسائل و مشکلات تربیتى و خانوادگى؛
۴ – تجربه متعدد ناکامى و شکست در زندگى؛
۵ – تعارضات فکرى و ناتوانى در حل آنها؛
۶ – بحران هویت.
مشکلاتى که طرح کرده اید، کم و بیش در بسیارى از جوانان هم سن و سال شما وجود دارد. جوانانى که مانند شما در پى اهداف و آرمانهاى بلند و ارزشمندى هستند، با مشکل مضاعفى رو به رو مىشوند؛ زیرا – علاوه بر مشکلات روحى ناشى از دوران جوانى و محرومیتها و فشارهاى دوران تحصیل – از اینکه بین وضع موجود و آرمان مطلوبشان، فاصله زیادى احساس مىکنند، رنج جانکاهى آنان را مىآزارد. در عین حال باید دانست زندگى، مجموعهاى از شادى و رنج، کامروایى و ناکامى، تلخى و شیرینى و خلاصه میدان جنگى است که هرکس در آن، سهمى از پیروزى و شکست دارد. همه اینها به شکلهاى گوناگون، در زندگى هر فرد وجود دارد و در ایام جوانى و تحصیلى، این فشارها شدیدتر است.
اما چه باید کرد؟
نکته مهم و اساسى، نحوه برخورد انسان با این مسائل است. در این رابطه دو گونه برخورد مىتوان داشت:
۱ – واکنش انفعالى
در برخورد انفعالى، انسان همواره مشکلات را بزرگ مىبیند و در بیشتر صحنهها خود را شکست خورده مىپندارد. به رغم اینکه از خود انتظاراتى بیش از حد توانش دارد، در گشودن راه و گام نهادن به سوى هدف، خود را ناتوان مىبیند. امکانات، توانمندىها و موفقیتهاى خویش را فراموش مىکند و کمکم احساس یأس، ضعف و سستى نموده و خود را بیمار مىپندارد. اگر این روند ادامه یابد، گرفتار بیمارىهایى مىشود که با هیچ دارویى درمان نمىشود؛ جز با تغییر در روحیه و تغییر در سبک زندگى.
۲ – واکنش فعال
انسان در برخورد فعال به مقایسه معقول و منطقى، بین خواستهها و توانمندىها و شکستها و پیروزىها مىپردازد. توقع از خویش را با واقعیات و توانایىهاى فردى و شرایط محیطى و اجتماعى، تنظیم مىکند و با جدّیت، نشاط و روحیه بالا، به فعالیت و تلاش مىپردازد. توصیه ما به شما این است که:
۱ – همواره به آرمانهاى دست نیافتنى نیندیشید؛ بلکه خواستها و تمایلات خود را متناسب با میزان و سطح توانایىها خود تنظیم کنید.
۲ – موفقیت و کامیابىهایى را که در زندگى تجربه کردهاید در نظر بگیرید و آنها را در یک دفترچه یادداشت و هر روز آن را مرور کنید.
۳ – نشاط خود را همواره حفظ کنید و هرگز خود را مریض و ضعیف به حساب نیاورید. براى حفظ نشاط همه روزه ورزش کنید.
۴ – بروز مشکلات را در زندگى، امرى عادى بدانید و به همان اندازه، آنها را بپذیرید که کامیابىها را پذیرا هستید.
۵ – براى رشد معنویت، باید براى خود برنامهریزى کنید. البته برنامه سنگین نریزید؛ ولى در اجراى آن مداومت و جدیت داشته باشید.
۶ – براى شرکت در فعالیتهاى فرهنگى، هر قدر مىتوانید تلاش کنید و اگر اصلاً نمىتوانید، در فرصتهاى دیگر این کار را انجام دهید.
۷ – همواره از خداوند در همه امور مدد جویید و نسبت به آنچه او مقدر مىفرماید، راضى باشید.
اما در مورد نگرانى شما و ناامیدى از آینده بهتر است پاسخ را با این روایت آغاز کنیم: «ما فات مضى و ما سیأتیک فاین قم فاغتنم الفرصه بین العدمین»؛[۱] «گذشته گذشت و از آینده هم هنوز خبرى نیست پس فرصت را بین دو امرى که موجود نیستند، مغتنم شمار». شما از آینده خبر ندارید تا درباره آن نگران و مأیوس باشید؛ آینده نیز ریشه در زمان حال دارد. پس اگر در صدد اصلاح امور آینده خود هستید، باید آنچه امروز وظیفه شما است، با دقت و به خوبى انجام دهید. این تنها راهى است که آینده شما را تأمین خواهد کرد. وقت خود را صرف امرى کنید که در دسترس شما است و آن زمان حال است. هر روز فرصتى است که باید از آن استفاده کرد. خوشىها و آسایشى که امروز در اختیار داریم، نباید به خاطر آیندهاى که خبرى از آن نداریم، مکدر سازیم؟
حضرت على علیه السلام مى فرماید: «نگرانىهاى سال را بر نگرانى امروزت اضافه مکن ؛ براى امروز مشکلات خودش کافى است»،[۲] اگر به زندگى گذشته خود توجه کنید، همه جا و در همه مراحل لطف و رحمت خداوند را آشکارا مىبینید و توجّه به نعمتهاى بىپایان او انسان را شکرگزار مىکند.
یکى از نعمتهاى خدا امکان تحصیل در مراکز آموزش عالى است. هر سال هزاران نفر در کنکور شرکت مىکنند و عده زیادى، به هر دلیل، در این آزمون ناموفق هستند. استعداد و امکاناتى که خداوند به شما عطا کرده، دلیل موفقیت شما بوده است و لذا عقل سلیم حکم مىکند انسانى چون شما شکرگزار خدا باشد.
سعدى در دیباچه گلستان چه زیبا گفته است:
باران رحمت بىحسابش همه را رسیده و خوان نعمت بىدریغش همه جا کشیده ؛ پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه روزى بخطاى منکر نبرد.
اى کریمى که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور دارى
دوستان را کجا کنى محروم
تو که با دشمنان نظر دارى
محبت مادر به انسان بالاترین محبتها است و اگر بفهمیم که محبت خداوند به انسان، هزاران بار از محبت مادر بیشتر است، در همه امور به او پناه مىبریم و لطف او را در لحظه لحظه زندگى مىبینیم. ضمناً نباید به هیچ وجه از آینده خود، مأیوس باشید و در برابر مشکلات، سر تعظیم فرود آورید.
شما با اراده قوى و تصمیم جدى و با توکّل بر خداوند، مىتوانید ایمانتان را به خدا محکم کنید و از دامهاى شیطان رهایى یابید. قطعاً در وجود شما، نقاط مثبت و خوبىهایى وجود دارد که اگر به آنها توجه داشته باشید و به شکوفایى آنها بپردازید، از بدىها و نقاط منفىخود گریزان خواهید شد و آنها را از وجود خود، ریشهکن ساخت.
چرا نباید به آینده امیدوار باشید؟ دانشجویى نظیر شما – که مشغول تحصیلات عالى است و مىتواند با تلاش و جدیت در آینده براى خود شغل مناسبى پیدا کند و با شخص شایسته و صالحى ازدواج نموده و تشکیل خانواده دهد – به چه دلیل باید ناامید باشد؟ و چرا باید از لطف و عنایت پروردگار مأیوس گردد؟ بنابراین:
۱ – با افراد شاد، خوشبین و امیدوار مجالست داشته باشید و از روحیه آنان الهام بگیرید.
۲ – از اساتید دلسوز و متعهد کمک بگیرید.
۳ – منزوى نباشید و با افراد با تجربه و متعهد، ارتباط صمیمانه برقرار سازید.
۴ – کتابهایى را که در زمینه شادکامى، رمز موفقیت، راز موفقیت مردان بزرگ و… نوشته شده، با دقت بخوانید و به دستورات آنها عمل کنید.
۵ – ورزش کنید ؛ زیرا ورزش در شادى روح و سلامت جسم مؤثّر است.
۶ – در محیطهاى شاد و سالم، به استراحت و تفریح بپردازید.
۷ – از همنشینى با افراد منفىگرا بر حذر باشید.
۸ – از بحثهاى رنجآور با این و آن اجتناب کنید.
۹ – بدانید مشکلات و رنجها، همیشگى نیست و روزگار در حال تغییر و تحول است و چه بسا حوادث پیشبینى نشدهاى، در حل مشکلات به یارى انسان بشتابد.
۱۰ – سفرهاى شاد و سیر و سیاحتهاى علمى، براى شما لازم و مؤثّر است.
۱۱ – خاطرات تلخ را به دست فراموشى سپارید و از بازگو کردن آن براى دیگران، بپرهیزید.
۱۲ – اگر ذوق هنرى دارید، به کارهاى هنرى – از قبیل کاریکاتور، گرافیک، نقاشى، خط، نویسندگى و… – بپردازید.
۱۳ – نیایش و دعا مؤثّر و نافذ است ؛ بنابراین از دعاها و مناجاتهاى دلنشین غافل نباشید. در این راستا نیایشهایى هم چون: مناجات خمسهعشر، دعاى کمیل و نیز صحیفه سجادیه بویژه دعاى مکارم الاخلاق را همواره بخوانید و باور داشته باشید که نیایش و دعا سرنوشتساز است، با خدا انس بیشترى داشته باشید و با او درد دل کنید.
۱۴ – در اوقات فراغت، به تفصیل نعمتها و الطاف الهى را از قبیل اصل وجود، سلامتى، توفیق تحصیل و… و نیز بلایایى که خدا از شما دور کرده است، یادآور شوید و ضمن سپاسگزارى از او، قلب خویش را مالامال از محبت و عشق الهى کنید.
۱۵ – قرآن کلام خدا است. از تلاوت و تدبّر در آیههاى آن هر چند اندک، دریغ نکنید؛ زیرا تلاوت قرآن اگر توأم با تدبر و تفکر باشد، اثرات معنوى فراوان دارد و شما را با خدا مأنوستر مىسازد و باعث آرامش روح و روان شما مىگردد.
پی نوشت ها
[۱] – محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج ۱۰، باب الفرصه، ح ۱۵۷۸۶٫
[۲] – وسائلالشیعه، ج ۱۷، باب ۱۳، ح، ۲۱۹۵۲، ص ۵۰٫
پاسخ دهید