دختر شش سالهای دارم که دچار وسواس فکری شده است و در مورد خدا و امامان حرفهایی میزند که من تعجب میکنم؛ مثلاً اگر در مورد پیامبر در خانه حرفی زده شود، او به من میگوید: “مامان الان در ذهنم یک دشنام آمد.” لطفا ما را راهنمایی بفرمایید.
قوّهی تخیّل دخترها قویتر از پسرها است. دلیل آن هم این است که دخترها عاطفیتر هستند و گسترهی ذهنی آنها بیشتر است؛ لذا وقتی کسی به دخترها اطلاعتی در مورد خدا و مسائل دینی میدهد، ممکن است آنها این اطلاعات را با تخیّلات خود آمیخته کنند و نتایج منفی بگیرند.
راههای برخورد با این مشکل:
الف. جهت دهی ذهن کودکان
اوّل این که نباید بگذاریم دخترمان در تخیّلات خود غوطه ور شود؛ بلکه باید فکر وذهن او را جهتدهی کنیم.
ب. توجّه به نقش هم بازی
نکتهی بعدی این است که والدین نقش همبازی را در زندگی دخترشان پر رنگ کنند. بچّهها در سن شش سالگی نیاز دارند که ساعت ها با همسالان خود بازی کنند؛ چراکه وقتی آنها با همسالان خود بازی میکنند، ذهنشان در عالم کودکانه قرار میگیرد و تجربه کسب میکند؛ امّا وقتی بیکار باشند، ذهنشان به سمت تخیّلات گرایش پیدا میکند
ج. توجّه به فهم و درک کودک
نکتهی آخر این است که پدر و مادر با فرزندشان در حد درک و فهم یک کودک صحبت کنند؛ به این معنی که اگر برای بچّه داستانی را تعریف میکنند یا مسئله ای را مطرح میکنند، او بتواند راحت متوجّه شود.
پاسخ دهید