آیت الله صدیقی در خطبههای امروز نماز جمعه تهران اظهار کرد: نظام سلطه همان ابن زیاد و یزید زمان است هر کسی از دینش کم بگذارد، بداند دنیا و آخرتی ندارد.
خطیب موقت نماز جمعه تهران تصریح کرد: در آغاز بازگشایی مدارس، دانشگاهها و حوزههای علمیه هستیم، من در این زمان از تمام مسئولان می خواهم بچه ها را با امام حسین و دفاع مقدس آشنا کنند چرا که دفاع مقدس و عاشورا دری از بهشت است و روحیه انقلابی و جهادی در آن موج می زند.
وی افزود: در ایران با به اهتزاز درآمدن پرچم ولایت فقیه، امثال شهید حججی ها، ارادتمندان به امام خامنه ای در شهرستان ها و سراسر کشور افزایش یافته است و این روحیه انقلابی رو به گسترش است.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِ نُفوسِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّه مَوْلَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ جَعَلَنَا اللهُ فِدَاهُ وَ رَزَقنَا اللهُ رِضَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
اثرات تقوا در زندگی فردی و اجتماعی
«إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذی نَزَّلَ الْکِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحینَ».[۲]
حلول ماه عزای حسینی است، سیّد الشّهداء علیه السّلام مظهر همهی کمالات است و امامان ما همه امام المتّقین هستند. لذا بهترین فرصت برای توصیهی به تقوا، خویشتنداری در برابر گناه، دل کندن از زخارف دنیا است. شناسایی مسئولیّتهای الهی در زندگی فردی و در زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، لازمهی تقوای الهی است. کسی که تقوا ندارد در دنیا و آخرت پناه ندارد، «إِنَّ لِلْمُتَّقینَ مَفازاً».[۳] مفاز، جایی که انسان به آن پناه میبرد، فوز او در آنجا است، خلاص میشود. این برای متّقین است، کسی که تقوا ندارد عاقبت ندارد، کار او آتیه ندارد.
از این جهت یک چلّهای را از روز اوّل محرّم شروع کنیم. مرحوم میرزا علی آقای قاضی اعلی الله مقامه الشّریف از روز عاشورا چلّهی زیارت عاشورا تا اربعین را توصیه میفرمودند. ولی آغاز محرّم آغاز سال قمری است، ما باید دل خود را تجدید نور کنیم، غبارها را از دل بریزیم. امام حسین علیه السّلام اکسیر است، کاروان عشق در راه است، جا نمانیم. در خانهی خود تقوا داشته باشیم، اعضای خانواده به هم ظلم نکنند، حریمها را نگه دارند. در ارتباط با همسایهها، همسایه آزاری نداشته باشیم، «الله الله فِی الجیران». در بوق زدن، در پارک کردن، در ایجاد سر و صدا کردن، به همسایه آزار رساندن، رفتارهای نامناسب داشتن، اینها خلاف تقوا است. باید تقوا را از درون خود شروع کنیم، از خانوادهی خود شروع کنیم.
«قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ».[۴] کسی تقوا نداشته باشد آتش میگیرد، گناه آتش است، رذائل اخلاقی آتش است. تقوا آتش نشان است، عایق است، نمیگذارد انسان گناه کند. توصیهی قرآن کریم این است که هم خود شما آتش نگیرید هم نگذارید خانوادههای شما بسوزند. مراقب فرزندان خود باشیم، مراقب جوانهای خود باشیم، امروز جوانها مراقب ما باشند، همه تواصی به حق داشته باشیم. هفتهی امر به معروف و نهی از منکر است، تواصی به حق، تواصی به صبر. «اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ».[۵] تقوا پیشه گیرید تا خدا به روی شما روزنههای معرفت را باز کند.
حلول ایّام عزای امام حسین علیه السّلام را تسلیت عرض میکنم. مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی در کتاب نورانی المراقبات میگویند: با آمدن محرّم باید دلدادگان به امام حسین، شیعیان، یک تغییری در وجود خود احساس کنند. بعد میگویند: یکی از فرزندان من بدون اینکه به او چیزی گفته شود ماه محرّم که میآید گویی کسی را از دست داده، عزادار است، لذا هر غذایی را نمیخورد، مثل عزادارها پیدا است که رغبتی ندارد. انسان عزادار نسبت به خورد و خوراک دلسرد است، دل او را غم گرفته است، میگوید فرزند من بدون تعلیم و تلقین اینطور بود. «شِیعَتُنَا… خُلِقوا مِن فَاضِلِ طِینَتِنَا وَ عُجِنوا بِمَاءِ وِلَایَتِنَا».[۶]
حال ماه حرام است با خدا جنگ نکنیم، گناهان را، معصیتها را، پروندهسازی برای همدیگر را، ملکوک کردن شخصیّت را، ایجاد بدبینی را، ایجاد نفاق و نمّامی را کنار بگذاریم. امام حسین آمده، میخواهیم برویم در کشتی او بنشینیم از این طوفانها خود را نجات بدهیم.
پاکسازی روحی و معنوی در ماه محرّم
آیهای که تلاوت کردیم امام حسین علیه السّلام روز عاشورا این آیه را تلاوت فرمودند. مجموعهی همهی اموری است که در نهضت عاشورا انسان باید به آنها دست پیدا کند. این عالم عالم ظلمات است و تعلّقات ما به این عالم حجابهای ما است، جلوی بصیرت ما را میگیرد. عوض اینکه برای خود بهشت تأمین کنیم مقام «عند رَبّی» پیدا کنیم، رنگ خدا بگیریم، خلیفهی خدا شویم، در منجلاب دنیا غوطه میخوریم و میلولیم و میگندیم. مردن ما هم پوسیده شدن، در گودالهایی که کندهایم، افتادن در این گودالها میشود. امّا اگر از آغاز با آگاهی، تحت ولایت زندگی کردیم، خدا را ولیّ خود دیدیم و اولیایی که خدا برای ما معیّن فرموده، انبیا علیهم السّلام، ائمّهی معصومین سلام الله علیهم اجمعین که اینها حکّام روی زمین هستند…
«مَا الْإِمَامُ إِلَّا الْعَالِمُ بِالْکِتَاب»، امام و رهبر نیست مگر کسی که عالم به کتاب الله باشد و قائم به قسط باشد، نفس او به ذات الله باشد، خود را وقف خدا بداند. رهبری امّت اسلامی، رهبری خوبان، رهبری خوبیها در قدم اوّل معرفت، در قدم دوم عدالت خواهی و در قدم سوم دل را از دیگران بریدن و با خدا وصل کردن است. رهبر الهی خودی ندارد، در وجود او خدا است، در سخن او خدا است، در زندگی او خدا است. همهی زندگی او فلش به سمت پروردگار عالمیان است، میل شخصی ندارد، همهی امیال او الهی است.
حرکت امام حسین علیه السّلام هم یک خیزش بود، یک بعثت بود، یک زلزله بود و یک انقلاب بود و یک ثوره بود، هم یک سیر و سلوک بود، عرفان بود، عشق بود، سیر با جذبههای آسمانی بود، هم مقابلهی با فساد بود، هم براندازی نظام ننگین مادی بنی امیّه بود. مقابلهی با طاغوت زمان بود، مقابلهی با استکبار زمان بود. هم ارائهی یک امّت صالحی که با امامت حرکت میکند، در جبههی امامت و امّت وحدت، انسجام، یکپارچگی، هماهنگی، توازن، همانند بیوت شعر است. هنرنمایی است، هیچ جای آن ناموزون نیست، مثل یک منظومه است. «لاَ الشَّمْسُ یَنْبَغی لَها أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّیْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ کُلٌّ فی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ».[۷]
عظمت یاران امام حسین علیه السّلام
جمعیّت زیاد نبود، ولی هر کدام یک دنیا بودند، «إِنَّ إِبْراهیمَ کانَ أُمَّهً قانِتاً لِلَّهِ».[۸] حبیب بن مظاهر، شما همهی عالم را از نظر شناسنامهای جمع کنید و اعمال آنها را و ارزشهای وجودی آنها را در یک کفه بگذارید، حبیب را در یک کفهی دیگر بگذارید. در میان پیرمردها امام حسین چه تجلّی در حبیب کرده است؟ در نوجوانها، نوجوانی که قسم میخورد «الْمَوْتُ أَحْلَى مِنَ الْعَسَل». مرگ برای او کابوس نیست، مرگ پیوستن به یار است، مرگ پوست انداختن است، مرگ خلاصی از زندان است، مرگ لقای احبّا و دوستان است، مرگ رسیدن به خدا است.
«أَحْلَى مِنَ الْعَسَل»، مرگ برای او شیرین است. شما این جوان را با جوانهایی که در این وادی نیستند مقایسه کنید، در وادی هوی و هوس هستند، سرگرمیهای ضایع کنندهی عمر دارند. شما کجا مثل قاسم بن الحسن را در تاریخ پیدا میکنید؟ آیا این جوان با عالمی قابل مقایسه است؟ نوجوانها را ببینید، عبد الله یک نوجوان است امّا میگوید بدون امام نمیتوانم نفس بکشم. «وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّی».[۹] قسم میخورد. این ولایت مداری، این پروانهی امام زمان بودن، این طاقت دوری و فراق امام را نداشتن، کجای عالم شما مثلی برای آن پیدا میکنید؟
خسارت دنیا و آخرت برای گمراهان
از بیدار شدگان، عاقبت به خیرها، کسانی که بصیرت نداشتند ولی نفس امام، نظر امام، آنها را متحوّل کرد. مثل زهیر بن قین. بعضی افراد در انقلاب ما از کردههای خود پشیمان هستند، مثل عمر سعد هستند. عمر سعد در لشگر حضرت امیر بود، در جنگ صفّین با دشمنان علی مصاف داد و تیر خورد. اگر آن روز تیر کاری بود کنار جنازهی طاهر و مطهّر عمّار یاسر قرار میگرفت، جزء انوار درخشان آسمان ولایت برای همیشه معرّفی میشد. امّا حبّ دنیا او را از علی جدا کرد، نه تنها جدا کرد این جدا شدگان، این پشیمان شدگان انقلاب، عاقبت کار آنها به بد جایی میکشد. دست او به خون ابا عبد الله الحسین آلوده شد، به پاکترین خونها دست خود را آغشته کرد، ولی به دنیا هم نرسید.
همهی کسانی که با دین خود، با امام خود بیعتشکنی کنند، بیوفایی کنند، عاقبت عمر سعد را خواهند داشت. امام حسین در مورد او نفرین کرد: «ذَبَحَکَ اللَّهُ عَلَى فِرَاشِکَ»،[۱۰] فرمود: امیدوار هستم در بستر خود ذبح شوی. همینطور هم شد. او خون امام حسین را ریخت که به ریاست برسد، امّا… «الْأَخِلاَّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ».[۱۱] همین که اینها با حق مصاف دادند بعد به جان هم میافتند، دعوای حکومت دارند. ابن زیاد از عمر سعد دستور العملی که برای قتل حسین علیه السّلام داده بود مطالبه کرد، عمر سعد گفت: این سندی در دست من است، میخواهم به عجوزهها نشان بدهم. ابن زیاد هم از آن افراد نبود، از او گرفت، عمر سعد با پشیمانی از دار الأماره بیرون آمد. گفت: هیچ کسی را خسارت دیدهتر از خود نمیدانم، هم به قتل حسین اقدام کردم، هم از دنیا خیری ندیدم.
این نظام سلطه، این نظام استکبار، همان ابن زیاد و بنی امیّهی زمان هستند، هر کس به خاطر اینها از دین خود کم بگذارد و از بیعت با امام زمان خود کوتاهی کند بدانید که نه دنیا دارد نه آخرت دارد.
اشتیاق به شهادت
امّا از دلدادگان به ولایت زهیر است، زهیر که سابقهی حضور در جبههی مخالف امیر المؤمنین علیه السّلام را پیدا کرده بود، در صف مخالف بود. امّا چه داشت که خدا خریدار او بود؟ وقتی نفس امام حسین علیه السّلام به او خورد او میگفت: حیف است در این بازار عشق که وارد معاملهی با حسین شدهام متاع من کم است، یک جان که در این بازار ارزشی ندارد. با واقعیّت وجود خود بیانی را در محضر امام خود مطرح کرد که تقریر امام تصدیق او است. میگفت: اگر من هزار مرتبه کشته شوم و باز هم زنده شوم، هزار مرتبه من را بکشند بدن من را بسوزانند، نه من را بکشند به بهشت بروم، من دنبال بهشت نیستم، آرمان من حسین است، عشق من حسین است، آیینهی خدای من حسین است. اگر هزار مرتبه کشته شوم بعد از کشته شدن دوباره من را زنده کنند بسوزانند، باز هم کم است، هزار جان هم کم است.
امروز سرداران ما، سپاهیان ما، بسیجیان ما، در این هفتهی دفاع مقدّس اگر سختیها تحمّل کردند، اگر ایثارگر شدند، اگر جانباز شدند، اگر خانوادهی شهید شدند، اگر آواره شدند، اگر با همهی ایثارها و مجاهدتهایی که کردند امروز سهمی در حکومت و پستها و رفاه این عالم ندارند نه تنها پشیمان نیستند، میگویند ما کم داشتیم و کم آوردیم. «یا أَیُّهَا الْعَزیزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَهٍ مُزْجاهٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنا».[۱۲]
دوران دفاع مقدّس یک رشحهای بود، یک نَمی بود، یک جلوهای از حقیقت عاشورایی امام حسین علیه الصّلاه و السّلام بود. «ما کانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنینَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّى یَمیزَ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ».[۱۳] در آغاز بازگشایی مدارس و دانشگاهها و حوزههای علمیه هستیم، من از مسئولین کشوری خصوصاً از مسئولین آموزش و پرورش و وزارت علوم، دست اندرکاران جوانهای دانشگاهی و حوزههای علمیه، با همهی وجود تقاضا میکنم بچّهها را با امام حسین آشنا کنید، با هشت سال دفاع مقدّس آشنا کنید. دفاع مقدّس یک چشمهی جوشان است، یک ذخیرهی الهی است، یک دری از درهای بهشت است که باز شد و این در بسته نشده است. روحیهی انقلابی، شهادت طلبی، کار کردن بیتوقّع، سنگرساز بودن بیسنگر، ولایتمداری که در عاشورا همه حسین بودند، یک حسین نبود. یک آفتاب بود و ۷۲ آیینه که به هر کدام شما نگاه کنید «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ».[۱۴]
شهدای ما همه نماد حسین بودند، نمود حسین بودند، نور حسین بودند، حقیقت حسین بودند. این را ما در ایران با به اهتزاز درآمدن پرچم ولایت فقیه… هم دل مردم با امام چنین بود، هم امروز مردم عزیز و جوانان عزیز ما، امثال شهید حججیها و نامهنویسهایی که به مقام معظّم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای نامه مینویسند، عطش خود را برای حضور در جبههها و اجرای فرمانهای آسمانی ولایت اعلان میکنند. کم هم نیستند. ما هم که با شهرستانها و استانها کم و بیش ارتباط داریم، در جمع جوانها حضور داریم، بحمدالله این روحیه نه تنها متوقّف نشده است رو به گسترش است. در فضای معنوی عاشورای امام حسین علیه السّلام که خلوت با خدا بود، تلاوت قرآن کریم بود، دعا و نیایش بود، نماز بود که عشق امام حسین علیه السّلام بود. در این جهت جوانهای ما، جوانهای فرهیختهی ما در اعتکافها و احیاها و در این عزاداریهای امام حسین علیه السّلام، اشک آنها، دل عارفانهی آنها، نشان دهندهی ادامهی راه امام حسین علیه السّلام است.
جملهای که حضرت امام فرمودند: در یک دست سلاح، در یک دست قرآن. امروز نهضت عاشورای ما آمده است مرزها را درنوردیده است، ما در ایران انقلاب کردیم ولی امروز در سوریه دفاع میکنیم. امروز آوازهی ما آفریقا را درنوردیده است، در نیجریه قربانگاهی تشکیل شده است و در جای جای دنیا دلها به عشق انقلاب اسلامی که نشأت گرفته از عاشورای امام حسین است میتپد.
ایّام عزا است، برای امام حسین علیه السّلام اشک بریزیم، برای مظلومیّت و غربت ابی عبد الله علیه السّلام دل بسوزانیم. امروز روز همایش شیرخوارگان بود، دیدید در سراسر مملکت مادرها بچّههای خود را در آغوش گرفته بودند و در اجتماعات عظیمی صحنهی دلانگیزی نشان میدهند. فضای ایران فضای عاشورا است، گویا مادرها بچّههای خود را به قربانگاه آوردهاند، میگویند حیف حسین جان نبودیم فرزند خود را فدای فرزند تو میکردیم، ولی آمدیم با تو بیعت کنیم. من عرض میکنم ای پدران و ای مادرانی که امروز فرزندان شیرخوار خود را به صحنه آوردهاید و تجدید بیعت با امام حسین علیه السّلام کردهاید، خود حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام در مکاشفهای که برای دختر ایشان سکینه خاتون پیش آمد چنین میگویند: «لَیتَکُم فِی یَومِ عاشوراً جَمِیعاً تَنظُرونی کَیفَ أَستَستَقِی لِطِفلی فَأَبوا أَن یَرحَمونی».
کاش همهی شما بودید، خیلی منظرهی عجیبی بود، تماشایی بود. ای کاش میدیدید «کَیفَ أَستَستَقِی لِطِفلی»، یک بچّهی شیرخوار. شیر برای یک بچّه هم غذا است هم آب است، وقتی مادر شیر ندارد بچّه هم گرسنه است هم تشنه است. ابی عبد الله علیه السّلام او را مقابل لشگر آورد، فرمود: «أَمَا تَرَونَهُ کَیفَ یَتَلَظّی»، مردم نمیبینید فرزند من دارد تَلَظّی میکند، دارد بال بال میزند، دارد دست و پا میزند، جان میدهد؟ «فَأَبوا أَن یَرحَمونی». عجب عاطفهای نشان دادند!
لعنت به داعشیهایی که ادامه دهندهی راه آنها هستند، لعنت به این حکومت عربستان که ادامه دهندهی راه حرمله هستند. بچّههای مریض را در یمن میکشند، دارو به بچّههای وبایی نمیرسد، انواع بیرحمیها را یاد گرفتهاند. اینجا جایگاه همایش شیرخوارگان خود را نشان میدهد. حرمله گلوی نازک را نشان گرفت، به هر چیزی تیر بزنند سوراخ میکند، امّا گلو نازک بود، «فَذَبَحوهُ مِنَ الأُذُن إِلَی الأُذُن وَ مِنَ الوَرید إِلَی الوَرید». چون امام حسین علیه السّلام قربانی آورده بود او را قربانی کردند، سر او را بریدند.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی دینِ اللَّهِ أَفْواجاً *
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً».[۱۵]
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّم عَلَى سَیِّدِ الْمُرْسَلِین أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّین أَمیر المُؤمِنینَ عَلِیِّ بْنِ أَبی طَالِبِ وَ عَلَی فَاطِمَه سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ عَلَی الْحَسَنِ وَ الْحُسَین سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّه وَ عَلَی أَئِمَّهِ الْمُسْلِمِین عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ موسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْن عَلیٍّ وَ الْخَلَفِ الصَّالِح الْحُجَّهِ القَائِمِ حُجَجِکَ عَلَی عِبَادِکَ وَ أُمَنَائِکَ فِی بِلَادِکَ».
توصیهی به تقوا
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّه».[۱۶]
بار دیگر خود و همهی عزیزان را به یاد خدا دعوت میکنم. خدا دوست بیبدیلی است، هیچکس جای خدا را نمیگیرد. انسان لحظهای به یاد خدا نباشد خسارت است، یاد خدا انسان را مجذوب بارگاه او میکند، انسان را پاک نگه میدارد. مهمترین مسائلی که این روزها مطرح است در ارتباط با هفتهی دفاع مقدّس سعی کردیم در خطبهی اوّل به مسئلهی عاشورا وصل شود عرض ادبی کرده باشیم.
امّا آنچه که در این روزها گذشت برگ ننگین جدیدی برای رژیم فاسد ایالات متحدهی آمریکا و سخنان سخیف یک آدم سبک مغز جنگطلب تندخوی دروغگوی فریبکار است. مطالبی که او در مورد ایران به زبان آورد هم فریبکارانه بود هم دروغ بود. یکی از جراید آمریکا نوشته بود در ۱۰۰ روز اوّل دولت اوباما ۴۴۸ دروغ از او ثبت شده است. این اظهارات تند و فریبکارانه و حاوی دروغهای آشکار نشانهی مطالبی است که مقام معظّم رهبری مشعل فروزان قرن ما و عصر ما، فرمودند: نشانهی عصبانیّت بود هم درماندگی و سبکمغزی او را نشان میداد. امّا چرا آمریکا عصبانی است؟ چرا کار رئیس جمهور سبک مغز آمریکا به این رسیده است که اینطور پرخاشگر، اینطور تند، عصبی صحبت کند؟
امور زیادی دلیل بر شکست و درماندگی آنها است. بیسابقه است در یک سال اوّل ریاست جمهوری محبوبیّت او کمتر از ۴۰ درصد است، ۳۶ درصد یا ۳۷ درصد است. اوباما با همهی مشکلاتی که داشت سال اوّل ریاست جمهوری تا این حد منفور نبود. حتّی بوش پسر در حدّ ایشان منفور نبود. این از درون شکست خورده است، منفور ملّت خود است. کسی که از درون پشتوانه ندارد پیدا است عقده دارد، عصبی میشود.
شکست همیشگی باطل در مقابل حق
نکتهی دوم که مهمترین عامل عصبانیت رژیمهای پیدرپی آمریکا است شکست ایدئولوژیک است. اینها لیبرال دموکراسی را به عنوان بهشت موعود برای مردم ترسیم کرده بودند، بعد از فروپاشی شوروی خود را قدرت عنان گسیختهی عالم میدانستند. در مقام تشکیل دهکدهی جهانی بودند. امّا از آنجایی که فکر نمیکردند خدای متعال «أَنْجَزَ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدَهُ وَ أَعَزَّ جُنْدَهُ».[۱۷] خدا جند خود را اعزاز کرد، امام آمد، خورشید دین تابش کرد. آنچه را که هرگز فکر نمیکردند واقع شد. آنها فکر میکردند دین قدرت رقابت ندارد، دین زندگیساز نیست، دین در متن مردم، در متن زندگی مردم نقش ندارد، دین نمیتواند ظلمستیزی داشته باشد. امّا دیدند نوری آمد، مرد روشنگری آمد، دین را به صحنهی زندگی آورد. هم قدرت آمریکا را از این کشور که تو خالی بود… تو خالی بودن آمریکا را اعلان کرد، افسانهی لیبرال دموکراسی را باطل کرد.
دنیای شرق و غرب دست به دست هم دادند تا با این نیروی دینی تازه متولّد شده یا تازه احیا شده دست و پنجه نرم کنند و در نطفه خفه کنند. با آشوبهای اوّل انقلاب نتوانستند، نفوذیهایی از قبیل افرادی که در حکومت ما سنگر گرفتند امّا حاکمیّت دین را قبول نداشتند، ولایت فقیه را قبول نداشتند، مثل دولت موقّت و بنیصدر. دیدند با نفوذیهای داخلی این نور خاموش نشد، این رقیب دارد جدّی میشود، دارد در دنیا اثر خود را میگذارد، پیام او به اقصی نقاط عالم میرسد، دلها را مجذوب خود کرده است. این انقلاب انقلاب ایران نیست، انقلاب مستضعفین به رهبری ایران است. در این جهت اینها همهی تلاش خود را کردند.
همان جملهای که حضرت زینب سلام الله علیها به یزید فرمود: «فَکِدْ کَیْدَکَ وَ اسْعَ سَعْیَکَ».[۱۸] هر چه تیر در ترکش داری همه را به کار ببر، امّا قسم جلاله خورد: «فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِکْرَنَا»، و الله تو نمیتوانی یاد ما را محو کنی. ما ماندگار هستیم و شما رفتنی هستید. امام رضوان الله تعالی علیه فرمودند: این قرن قرنِ غلبهی مستضعفان بر مستکبران است. در این جهت همهی قدرتهای دنیا آمدند ید واحده شدند، جنگ احزاب تشکیل دادند، مدینهی انقلاب ما را محاصره کردند و جنگی هشت ساله، تمام عیار ایجاد کردند. جنگ اقتصادی، جنگ فرهنگی، جنگ روانی، جنگ نظامی علیه این کشور و انقلاب نوپا به پا شد. امّا معجزهای اتّفاق افتاد، این جنگ هشت ساله برای ما نعمت شد و برای دشمنان ما وبال و بلا شد. دیدند دست دیگری در کار است، با محاسبات علمی نتوانستند این مسئله را حل کنند.
به فکر تشکیل خاورمیانهی بزرگ افتادند و سه کشور را نشان گرفتند. عراق با سوابق تمدّن درخشان، سوریه با اهمّیّتی که دارد و لبنان. خواستند این سپر خطری که برای مقابله با اسرائیل وجود دارد از بین ببرند، امنیّتی برای آنجا درست کنند. هم برای انقلاب ما در همسایگان خطرهای جدیدی ایجاد کنند، خود آنها کنار بنشینند و تماشا کنند دست نشاندههای آنها برای انقلاب ایران مشکل ایجاد کنند. همهی تاکتیکها و روشهای سیاسی، علمی، روانشناسی، جامعهشناسی، همهی اتاقهای فکری آنها کار کرد امّا نتیجهای نگرفتند.
عراقی را که هشت سال وادار کردند با ما جنگید امروز عراق همسایهی ما است؟ نه، خود ما است. اربعین که میآید ۲۰ میلیون زائر کربلا را ببینید، آن وقت شکست فاحش آمریکا را هم در بعد فرهنگی، در بعد روانی، در بعد سیاسی خواهید دید. اینها در عربستان با همهی نفت و امکاناتی که دارند برای ادارهی سه میلیون نفر حاجی عاجز هستند و فجایعی به بار میآورند. امّا عشق حسین است چه ها میکند. این انقلاب حسینی که در اینجا اتّفاق افتاده است امروز مرجعیّت عراق، حشد الشعبی عراق، دولت عراق، در کنار ما مقابل قدرتهای بزرگ دارند با داعش میجنگند. داعش کارهای نیست، داعش فرزند نامشروع قدرت بزرگ آمریکا است، پول عربستان است. دست همهی مخالفین انقلاب ما در تأسیس داعش و طالبان و القاعده به خون آلوده است. ولی این همه هزینه کردهاند، این همه تشکیلات درست کردهاند، این همه وعدهها دادهاند، گفتند تا چند روز دیگر آقای بشار اسد رفتنی است. چه نقشهها کشیده بودند. هم عراق در کنار ما باقی ماند، هم بحمدالله سوریه، بشار اسد ریشهدار شد، مردم در کنار ارتش قرار گرفتند. نیروهای جوان به صحنه آمدند. هم لبنان تعیین کننده است، حزب الله لبنان از معجزات انقلاب ما است، ریشهدار است، ماندگار است، قدرتمند است، ابرقدرت است و إنشاءالله فانی کنندهی اسرائیل خواهد بود.
این ولایتی که خدای متعال نصیب ما کرده است، آن روز مردم عرب خود را محروم کردند. این معجزهگر است، این سحر قدرتهای بزرگ را یکی بعد از دیگری ابطال خواهد کرد. ما در شرایطی هستیم وقتی رهبر کشور روسیه میآید خارج از رسوم دیپلماسی اوّل به محضر رهبر عزیز ما میرود، با مقدّسات ما ارتباط برقرار میکند. در جنگ با داعش در کنار ما قرار گرفته است. همهی اینها سرافکندگی و عصبانیت برای آمریکا است. در مسائل اقتصادی امروز بدهکارترین کشورها آمریکا است، به ما میگوید شما زندانی دارید. ۲۲ بهمن ما، روز قدس ما، اربعین ما، این نمازهای جمعهی ما، این حضور عزّتبخش متن مردم ما زیر پرچم ولایت در تمام مقدّسات دینی، پیروزی ما و شکست شما است. امروز کشور آمریکا و آقای ترامپ بدهکارترین رژیم در عالم هستند، زندانیان آمریکا بیشترین عدد را به خود اختصاص دادهاند، به خصوص این جنگ نژادی که در داخل کشور وجود دارد و گسلهای جدیدی که ایجاد میشود.
این رژیم مغرور تو خالی مدّعی دارد آب میشود، «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ».[۱۹] اسلام ما دارد میرود که قدرت لا یزال معنوی و اخلاقی آن دنیا را زیر پرچم ولایت دربیاورد. این پرچم اقتدار با دست همین رهبری به دست مبارک صاحب اصلی آن امام زمان ارواحنا فداه تحویل شود.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ * الَّذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ».
[۱]– سورهی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– سورهی اعراف، آیه ۱۹۶٫
[۳]– سورهی نبأ، آیه ۳۱٫
[۴]– سورهی تحریم، آیه ۶٫
[۵]– سورهی بقره، آیه ۲۸۲٫
[۶]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۵۳، ص ۳۰۳٫
[۷]– سورهی یس، آیه ۴۰٫
[۸]– سورهی نحل، آیه ۱۲۰٫
[۹]– اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، ص ۱۲۲٫
[۱۰]– تسلیه المجالس و زینه المجالس (مقتل الحسین علیه السلام)، ج ۲، ص ۲۶۵٫
[۱۱]– سورهی زخرف، آیه ۶۷٫
[۱۲]– سورهی یوسف، آیه ۸۸٫
[۱۳]– سورهی آل عمران، آیه ۱۷۹٫
[۱۴]– سورهی بقره، آیه ۱۱۵٫
[۱۵]– سورهی نصر، آیات ۱ تا آخر.
[۱۶]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۳، ص ۴۲۲٫
[۱۷]– من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۲۰٫
[۱۸]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۴۵، ص ۱۳۵٫
[۱۹]– سورهی صف، آیه ۸٫
پاسخ دهید