نقش سختىها و مشکلات در خودسازى انسان و تکامل او را تشریح کنید.
علت و عوامل گوناگونى مىتواند سبب سختى شود؛ نظیر گناهان یا توجه نکردن به مهارتهاى زندگى یا سوء مدیریت شغلى و اقتصادى که در این صورت انسان باید پاسخگو باشد اما در هر حال در صورتى که در هنگام سختىها صبر کند و برخورد صحیحى در حل مشکلات داشته باشد از پاداش آخرتى و رشد معنوى بهرهمند خواهد شد. براى بررسى نقش مشکلات، در تکامل و خودسازى به موارد ذیل مىتوان توجه نمود:
۱ – عامل رشد و حرکت
انسان خودساخته و مؤمن، دنیا و رنجرهایش را بد نمىداند، بلکه به عکس رنجرها را عاملى براى تحّرک بشمار مىآورد؛ چرا که این ویژگى دنیاست که با سختىهایش و تغییر احوال و اوضاع، تجربه آدمى را زیاد مىکند و به انسان آگاهى مىدهد.
سختىها و شدایدى که خداوند تبارک و تعالى در دنیا براى انسان پیش مىآورد و حتّى نعمتهایى هم که در دنیا براى انسان به دست مىآید؛ براى این است که استعدادهاى باطنىبروز کند و از قوه به فعلیت برسد. همان گونه جسم انسان از کودکى تا جوانى با افت و خیز رشد مىکند و ورزشکاران با تمرینات سخت و سنگین نیرومند مىشوند روح انسان نیز در کوران حوادث و ناملایمات و مبارزه با وسوسه شیطان نیرومند مىشود و با جهاد نفس رشد مىکند. خداوند مىفرماید:
«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»؛[۱] «و قطعا شما را به چیزى از [قبیلِ] ترس و گرسنگى، و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماییم؛ و مژده ده شکیبایان را».
باید این سختىها پیش بیاید و در زمینه این سختىهاست که آن صبرها، مقاومتها، پختگىها، کمالها براى انسان پیدا مىشود، آن وقت این نوید و بشارت الهى شامل حال او مىشود.
۲ – پالایش گناهان
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در این خصوص فرمودهاند: «لاَ یَزَالُ الْبَلَاءُ فِى الْمُؤمِنِ وَ الْمُؤمِنَهِ فِى جَسَدِهِ وَ مَالِهِ وَ وُلْدِهِ حَتَّى یَلْقَى اللَّهَ وَ مَا عَلَیْهِ مِنْ خَطِیئَه»؛[۲] «مصیبت و گرفتارى همواره گریبان مرد و زن مؤمن را مىگیرد و آنها در مال و یا بدن خود نقصان مشاهده مىکنند و یا فرزندان خود را از دست مىدهند و اینها براى این است که هر گاه در محضر پروردگار حاضر شدند گناهى نداشته باشند».
۳ – دورى از غفلت
انسان وقتى همواره خود را سلامتى ببیند ممکن است به مرور زمان از ولى نعمت و خالق خود غافل شود اما یک تلنگور در زندگى همچون بیمارى وى را مجددا به یاد الهى مىاندازد در روایتى نقل شده که حضرت موسى در گفتارى که با خداوند داشت عرض کرد: خدایا دوست ندارم که بیمار و ضعیف گردم و در عبادت من سستى پیدا گردد و هم دوست ندارم همیشه سالم باشم که تو را فراموش کنم، بلکه دوست دارم گاهى بیمار شوم که تو را یاد کنم و گاهى سالم شوم، و تو را شکرگذارم.[۳]
۴ – شکر نعمت الهى
پیامبر صلىاللهعلیهوآله فرمودهاند: «نِعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِیَه»؛[۴] «دو نعمت پوشیده و ناشناخته است، امنیت و عافیت». لذا وقتى انسان به واسطه مشکلى نعمتى همچون سلامتى را از دست داد قدر سلامتى را دانسته و شکرگزار نعمتهاى الهى خواهد شد.
۵ – استجابت دعا
امیرالمؤمنین علیهالسلام از پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله نقل مىکند که به سلمان فارسى فرمود: اى سلمان! براى تو در بیماریت سه خصلت است: تو در یاد خدا هستى و دعاى تو در آن حالت مستجاب است و بیمارى براى تو هیچ گناهى را باقى نمىگذارد مگر اینکه آن را از بین مىبرد».[۵]
۶ – امتحان و آزمایش
حضرت على علیهالسلام فرمودند: «إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَهٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَه»؛[۶] «بلا و گرفتارى براى ستمگر ادب است، و براى مؤمن امتحان، و براىپیامبران درجه و براى اولیا کرامت مىباشد».
مشکلات وگرفتارىبندگان، از ابزارهایىاست که خداوندمتعال براى مشخص شدن بندگان صالح و غیرصالح به کار مىگیرد در قرآن کریم فرموده است:
«وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَهً»؛[۷] «ما شما را به وسیله بدىها و خوبىها امتحان مىکنیم».
۷ – کسب ثواب و پاداش الهى
شخص گرفتار با تحمل مشکلات پاداشهاى عظیم الهى را کسب مىنماید رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمودهاند: بلاى بزرگ به اجر بزرگ پاداش داده مىشود، و هرگاه خدا بندهاى را دوست بدارد، او را به بلاى بزرگ گرفتار مىسازد، پس هر که به بلا راضى شود خدا از او راضى است. و هر که به بلا راضى نشود خدا از او راضى نمىشود.[۸]
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیَتَعَاهَدُ الْمُؤمِنَ بِالْبَلاَءِ إِمَّا بِمَرَضٍ فِى جَسَدِهِ أَوْ بِمُصِیبَهٍ فِى أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ مُصِیبَهٍ مِنْ مَصَائِبِ الدُّنْیَا لِیَأْجُرَهُ عَلَیْهَا»؛[۹] «خداوند متعال مؤمن را به مصیبت و بلاء گرفتار مىکند و او را به بیمارى در بدن مبتلا مىسازد و یا در مصیبت اهل و فرزند قرار مىدهد و یا یکى از مصیبتهاى دنیا را متوجه او مىکند تا او را پاداش دهد».
۸ – مانع از طغیان
یکى از خطراتى که همواره انسانها را در مسیر خودسازى و تکامل تهدید مىنماید خطر طغیان است و این خطر زمانى متوجه انسانها مىگردد که در خود احساس بىنیازى نمایند همانگونه که خداوند متعال فرمود:
«کَلاَّ إِنَّ الاْءِنْسانَ لَیَطْغى. أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى»؛[۱۰] «چنین نیست (که شما مىپندارید) به یقین انسان طغیان مىکند. از اینکه خود را بىنیاز ببیند».
در جاى دیگر خداوند متعال فرموده:
«وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِى الْأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبیرٌ بَصیرٌ»؛[۱۱]
«هرگاه خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم مىکنند؛ از این رو به مقدارى که مىخواهد (و مصلحت مىداند) نازل مىکند، که نسبت به بندگانش آگاه و بیناست».
اما با دچار شدن انسانها به مشکلات مجددا وابستگى خود را به خداوند متعال درک نموده و همین امر مانع از طغیان آنها مىگردد.
۹ – بازگشت به مسیر حق
قرآن مىفرماید:
«وَ ما أَرْسَلْنا فى قَرْیَهٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ»؛[۱۲] «هیچ پیامبرى را به نقطهاى نفرستادیم مگر این که مردم آنجا را با سختى مواجه ساختیم تا تضرع کنند».
«وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنینَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ»؛[۱۳] «و به راستى قوم فرعون را به خشکسالى و کمى میوه دچار آورد» نمودیم تا متذکر شوند».
۱۰ – ارتقاء درجات
گاهى بلاها و حوادث تلخ زندگى براى دست یافتن به مقامات و درجات برتر و عالى است. چرا که از مقامات افراد برجسته و اولیاى خدا، صبر و پایدارى در مقابل مصائب و خشنود بودن به قضاى الهى است. این خود موجب اعتلاى درجه آنان است.
از حضرت صادق علیهالسلام سؤال شد: عزیزترین مردم در نظر خدا کیست؟ فرمود: «کسى که به هنگام عطاء سپاسگزار باشد و به هنگام بلا و گرفتارى صبر و تحمل نماید».[۱۴]
در روایت دیگرى امام صادق علیهالسلام فرمودند: «إِنَّ فِى الْجَنَّهِ لَمَنْزِلَهً لاَ یَبْلُغُهَا الْعَبْدُ إِلاَّ بِبَلاَءٍ فِى جَسَدِه»؛[۱۵] «در بهشت مقامى هست که هیچ کس به آن جایگاه نمىرسد مگر اینکه در بدن خود ناراحتى و گرفتارى داشته باشد».
۱۱ – تقویت عقل و ایمان
حضرت صادق علیهالسلام فرموده است: ابتلا و گرفتارىهاى دنیوى براى مؤمن زینت است، و کرامت و عزّت است براى کسانى که صاحبان تدبر و عقل باشند.[۱۶] زیرا در مباشرت و مصاحبت با بلا هر گاه توأم با صبر و ثبات قدم صورت بگیرد: ارتباط ایمان و اعتقاد، محکمتر و قوىتر و پاکتر و نورانىتر و آلودگىها و تیرگىهاى دل برطرف خواهد شد.
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:گروه اخلاق و عرفان/پرسش وپاسخ دانشجویی
[۱] – بقره ۲، آیه ۱۵۵٫
[۲] – بحارالأنوار، ج۶۴، ص۲۳۶٫
[۳] – ارشاد القلوب، ترجمه: سلگى، ج۱، ص ۱۲۲٫
[۴] – خصال، ج ۱، ص ۷۰ و ۱۴۴٫
[۵] – صدوق، خصال، ج۱، ص ۱۷۰٫
[۶] – بحارالأنوار، ج ۶۴، ص ۲۳۵٫
[۷] – انبیاء ۲۱، آیه ۳۵٫
[۸] – الکافى، ج۲، ص ۲۵۳٫
[۹] – بحارالأنوار، ج ۶۴، ص ۲۳۷٫
[۱۰] – علق ۹۶، آیات ۶ و۷٫
[۱۱] – شورى ۴۲، آیه ۲۷٫
[۱۲] – اعراف ۷، آیه ۹۴٫
[۱۳] – اعراف ۷، آیه ۱۳۰٫
[۱۴] – بحارالانوار، ج۲، ص ۵۸٫
[۱۵] – بحارالأنوار، ج۶۴، ص ۲۳۷٫
[۱۶] – بحارالأنوار، ج۶۴، ص ۲۳۱٫
پاسخ دهید