آیا خواندن این دعا در قنوت ایرادی دارد: «رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً»؟ با توجه به این که: من فرزند و همسری ندارم. آیا خواستن مقام امامت کار شایسته ای است؟

پاسخ اجمالی

۱ – قرآن کریم در ارتباط با صفات و ویژگی های مؤمنان و بندگان خوب خدا، می فرماید یکی از صفات بندگان خوب این است که می گویند: «پروردگارا! همسران و فرزندانى به ما عطا کن که چشمان ما به ایشان روشن گردد».[۱]
در این دعا انسان درخواست می کند خدایا همسر و فرزندان خوب نصیب من فرما، و این برای کسی که همسر و فرزند داشته باشد یا نداشته باشد، تفاوتی نمی کند؛ چراکه اگر ندارد از خداوند می خواهد به وی عطا کند و اگر دارد درخواست می کند به این که همسران و فرزندانش نور چشم ایشان باشند؛ یعنی موفق به طاعت خدا و اجتناب از معصیت او شوند، در نتیجه از عمل صالح آنان، چشم ایشان روشن گردد. بنابر این، این دعا اطلاق دارد، هم شامل زن و فرزند موجود و هم همسر و فرزندان آینده می شود.
۲ – در ادامه این دعا علاوه بر آن که از خداوند همسر و فرزندان با ایمان درخواست می شود، از خداوند خواسته می شود ما را براى متقین امام قرار بده: «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً»، منظور از این که ما را برای متقین امام قرار بده؛ یعنى به ما توفیق ده تا در راه انجام خیرات و به دست آوردن رحمت از یکدیگر سبقت گیریم، در نتیجه دیگران که دوست دار تقوا هستند، از ما بیاموزند و از ما پیروى کنند. آن گونه که قرآن کریم درباره آنان فرمود: «اسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ»؛
[۲]گویا مراد از دعاى مورد بحث، این است که بندگان رحمان همه در یک صف، مقدم بر صف سایر متقین باشند؛ و به همین جهت کلمه «امام» را مفرد آورد و نفرمود: «و اجعلنا للمتقین ائمه».[۳]
البته بعضى گفته ‏اند این کلام قلب شده؛ یعنی مقصود این است که متقیان را امام و پیشواى ما گردان.
[۴]
گفتنی است؛ مقام امامت دارای مراتب است، اگرچه ما نمی توانیم مقام امامت امامان معصوم(ع) را بخواهیم، اما درخواست آن  که راهنمای دینی افرادی – هر چند اندک – شویم، مشکلی ندارد.

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. فرقان، ۷۴: «وَ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً».

[۲]. بقره، ۱۴۸: «پس بشتابید به سوى خیرات».

[۳]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱۵، ص ۲۴۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. 

[۴]. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق: دکتر یاحقی، محمد جعفر، دکتر ناصح، محمد مهدی، ج ‏۱۴، ص ۲۹۱، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.