همهی ما این را میدانیم که خدای متعال عالم وجود را خلق کرد، برای چه کسی برای عبد مطلق خود، آن کسی که حقّ بندگی خود را در این عالم به جا میآورد، یعنی پیغمبر اکرم. «لَوْلَاکَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاک».[۱] همهی ما میدانیم که خداوند متعال عالم را برای خلیفه الله خلق کرد. همان داستان آفرینش که در قرآن ملائکه اوّل گفتند: خدایا برای چه کسانی دارید خلق میکنید؟ اینها که خونریز هستند و فساد میکنند. خدا فرمود: نه برای اینها نیست! من یک چیزی میدانم که شما نمیدانید. قرار است خلیفه الله بیاید. عالم برای خلیفهی خدا، که مظهر تمام اسماء و صفات است، به نحو اتم وکامل برای او خلق شده است و برای بندگی او است که عالم برجا است. چون او بندگی میکند، عالم برپا است. هدف خدا تأمین است. چون خدا میخواست خلیفهای که بندهی خالص او باشد را خلق کند، خوب در این عالم است. فقط پیغمبر اکرم و ۱۴ نور پاک، احدی غیر از آنها نه!
همهی آداب و شئون بندگی را رعایت کردند، در تمام عرصههای زندگی خود بنده هستند در حدّ اعلی. خوردن او بندگی است، خوابیدن او بندگی است، راه رفتن او بندگی است، حرف زدن او بندگی است، سکوت او بندگی است، همه چیز او بندگی است. هیچ شأنی از شئون آنها خروج از بندگی و تمرّد برای خدا نیست، همهی آن خضوع است، همهی آن انکسار است، همه شکستگی به در خانهی خدا است. بقیّه طفیلی هستند، اگر خدا به بقیّهی انسانها عنایت دارد به طفیل اینها است. شبیه به یک باغبانی که یک گل استثنایی در یک باغ دارد یا یک درخت میوهی خیلی خاص در یک باغ دارد که همهی هم و غمّ او همان گل است، همان درخت میوه است. اگر به این باغ آب میدهد و سبزهها و درختان دیگر هم آب میخورند به طفیل او است. «لَو لا الحُجَّهِ لَسَاخَتِ الأرضِ بِأهلِهَا»[۲] اگر حجّت در این عالم نبود زمین نابود بود. اصلاً خدا دیگر به این عالم فیضی نمیداد، عنایتی به این عالم نداشت. عنایت خدا به این عالم به او و به طفیل او است. چون او در این عالم است، به بقیّه هم عنایت دارد. حتّی باغبانی که آب میدهد، علف هرزها را هم که آب میدهد باز هم به طفیل او است. وقتی آب میدهد بالاخره علف هرزها هم یک آبی میخورند. خدا اگر روزی میدهد علف هرزهای این عالم هم دارند روزی میخورند، کفّار هم دارند میخورند، امّا همهی آن به طفیل همان ولی مطلق او است، به طفیل همان خلیفه اصلی او است، خلیفه الله است، به طفیل همان انسان کامل و عبد مطلق خدا است. حالا که وجود ما طفیل وجود معصوم است، عبادت ما هم به طفیل او است. عبادت ما هم به تبع او است. یعنی ما مستقلّ از او و بینیاز از او نمیتوانیم عبادت کنیم. بندگی که در این عالم میکنیم به تبع بندگی او است، نه مستقل.
[۱]– بحار الأنوار، ج ۱۶، ص ۴۰۶٫
[۲]– منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج ۱۶، ص ۶۹٫
پاسخ دهید