مشرکان سه دسته بودند؛ یک دسته پیمان بسته و آن را شکستند، دسته دوم پیمان داشته و نشکستند و دسته سوم پیمان نبستند. با توجه به آیات ابتدایی سوره توبه تکلیف دسته سوم چیست؟

پاسخ اجمالی

یکی از اقدامات پیامبر گرامی اسلام(ص)، پیمان بستن با گروه ها و قبائل مختلف بود. این برنامه بیشتر شامل کسانی می شد که مسلمان نبوده و جزو مشرکین به شمار می رفتند. با نازل شدن سوره توبه، پیامبر مأموریت پیدا کرد به همه اعلام کند، کسانی که با پیامبر عهد و پیمان بسته اند ولی حرمت آن را رعایت نکرده و پیمان شکنی کردند، عهدشان باطل شده و اعتباری ندارد. با این حال، مدت زمانی را به آنان مهلت داده شد تا فرصت انتخاب، داشته باشند؛ یا اسلام را انتخاب کنند یا چاره دیگری بیاندیشند. خداوند به آنان چهار ماه مهلت داد تا تصمیم نهایی خود را بگیرند. اما کسانی که به پیمان خود وفادار باقی مانده بودند، عهد و پیمانشان معتبر شمرده شد و زمان انقضای آن، همان زمانی که در متن پیمان نامه قید شده بود، تعیین شد.[۱] نقل شده که فقط دو گروه از «بنی  کنانه» و «بنی  ضمره»، پیمان خود را نقض نکرده بودند و تا پایان قراردادشان نُه ماه باقی مانده بود.[۲]
اما کسانی که در پیمانشان مدتی تعیین نشده بود یا کسانی که اصلاً پیمانی نداشتند، فقط همان چهار ماه فرصت داشتند؛ زیرا به همه مشرکین چهار ماه فرصت داده شد و فقط کسانی که پیمان مدت دار داشتند، از این حکم استثنا شدند. روایتی که از امام باقر(ع) نقل شده به همین مطلب اشاره کرده است، آن حضرت می فرماید: حضرت امام علی(ع) در مراسم حج آن سال خطبه ای خواند و فرمود: «لَا یَطُوفَنَّ بِالْبَیْتِ عُرْیَانٌ وَ لَا یَحُجَّنَّ الْبَیْتَ مُشْرِکٌ وَ مَنْ کَانَتْ لَهُ مُدَّهٌ فَهُوَ إِلَى مُدَّتِهِ وَ مَنْ لَمْ تَکُنْ لَهُ مُدَّهٌ فَمُدَّتُهُ أَرْبَعَهُ أَشْهُر…»؛[۳] هیچ کس حق ندارد با بدن عریان، کعبه را طواف کند. و هیچ مشرکی اجازه ندارد در مراسم حج شرکت کند. هر کس پیمان مدت داری دارد، تا همان زمان معیّن فرصت دارد و دیگران فقط چهار ماه مهلت دارند.
البته لازم به ذکر است که این هشدار فقط در مورد گروه‌هایی است که در دامنه نفوذ حکومت اسلامی می‌زیستند، اما در مورد همسایگانی که خارج از محدوده مسلمانان بودند، باید بر اساس آیات ۸ و ۹ سوره ممتحنه با آنان رفتار کرد.

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۱۴۷، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.

[۲]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: بلاغی‏، محمد جواد، ج ۵، ص ۱۰، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.

[۳]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج ۲، ص ۷۴، المطبعه العلمیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.