در دعاى ماه مبارک رمضان از نعمت هاى بهشتى و ازدواج با «حورالعین» گفته شده است آیا ازدواج با آنها مخصوص مردان است؟ وضیعت خانم ها در بهشت چگونه است؟
واژه «حور» از نظر لغت به معناى «خروج از حالت سابق و تبدیل به گونه جدید» است.[۱] در تبدیل به گونه جدید، دو نظر میان مفسران هست. گروهى از جمله علامه طباطبایى بر این عقیده اند که: دقت و توجه درباره اوصافى که در قرآن مجید براى «حور» بیان گردیده، چنین استفاده مى شود که این تبدیل به گونه اوصاف زنانه است؛ نه موجودى که آثار و اوصاف مردانه را در بر داشته باشد. به همین جهت به نظر مى رسد که مراد از حور طایفه مؤنث باشد، نه طایفه مذکر.[۲]
اما اینکه پاداش زنان مؤمن در بهشت چیست؟ در منابع کلامى و روایى چنین آمده که در روز قیامت، اگر همسر زن مؤمن، اهل بهشت بود، او را اختیار مى کند و اگر از اهل جهنم بود، یک مرد را از میان مردان بهشتى برمى گزیند. شاید فلسفه این کار این باشد که زن برخلاف مرد، از نظر طبیعت تعدّدپذیر نیست. به همین جهت مردى را انتخاب مى کند.
اما گروهى ـ از جمله آیه اللّه مکارم شیرازى ـ در مقابل مدعى اند که حورالعین مى تواند مذکّر هم باشد. براساس این نظر شاید علت اینکه اوصاف حورى که در قرآن به کار رفته، بر مؤنث دلالت مى کند، به این جهت باشد که گفت و گو و محاوره در آن آیات، با طایفه مردان مؤمن بوده است، نه با زنان مؤمن دنیوى. از این رو شیوه محاوره، اقتضا دارد که چنین اوصافى براى این موجودات، ذکر شود.
از مضمون برخى آیات و روایات، چنین برمى آید که مسئله لذت هاى جنسى، اختصاصى به مردان ندارد؛ بلکه زنان نیز در بهشت مى توانند براى خویش شوهرانى دلخواه برگزینند. اصطلاح «حور» نیز اختصاصى به زنان ندارد؛ بلکه حورهاى مذکر نیز در بهشت وجود دارند.
براى نمونه از امیرمؤمنان علیه السلام روایت شده است: «در بهشت بازارى است که در آن خرید و فروشى نیست؛ تنها در آنجا تصویر مردان و زنان وجود دارد. هر کس که تمایلى به آنان پیدا کند، از همان جا بر او وارد مى شود.»[۳]
در بهشت هم حوریان بهشتى وجود دارند که از نعمت هاى بهشتى اند و در دنیا نبوده اند و هم زنان دنیا ـ که اهل بهشت باشند ـ با زیبایى و شکوهى برتر از حوریان در بهشت حضور دارند و چنانچه مایل باشند، به شوهران خویش مى پیوندند.
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
نویسنده:گروه مؤلفان
[۱] – براى آگاهى بیشتر ر.ک: حسن، مصطفوى، التحقیق فى کلمات القرآن، ج ۲، ص ۳۳۵٫
[۲] – المیزان، ج ۱۸، ص ۲۴۰ و ج ۱۹، ص ۲۲۳ و ۲۴۷٫
[۳] – بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۴۸٫
پاسخ دهید