آیت الله صدیقی روز دوشنبه بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء در مسجد جامع ازگل به درس اخلاق پرداختند که مشروح آن تقدیم می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ»[۲].
خداوند عزیز منّت گذاشته است و ما را در مسیرِ بیداری قرار داده است تا در ادّعای ایمانمان بازنگری کنیم و اگر ایمانِ ما ایمان نیست و ادّعاست ،دامانِ رحمتِ خدای متعال را بگیریم و از خداوند منّان ایمان طلب کنیم.
مؤمنین فقط کسانی هستند که دل به خدای متعال دادهاند، دل به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم دادهاند، باورِ واقعی دارند و بعد گرفتارِ تردید هم نمیشوند و با مال و جان جهاد میکنند، کسی که هم از مال و هم از جان خود برای خدای متعال میگذرد چه دلیل و شاهدی بالاتر از این که او در ایمانِ خود صداقت دارد؟ باید گفتارِ انسان با رفتارِ انسان تأیید شود.
لزومِ یکی بودنِ حرف و عمل
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ * کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ * إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ»[۳]، مؤمنین! چرا حرف میزنید و عمل نمیکنید؟ چرا ادّعایی میکنید که حقیقت ندارد؟ اینکه انسان سخنی بگوید ولی باطنِ او با ظاهرِ او تطبیق نکند، عملِ او با قولِ او تطبیق نکند، این منشأ غضبِ پروردگارِ متعال میشود،«کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ» ،این غضب ،غضبِ عادی نیست، غضبِ ویژه است. یعنی این کار نوعی نفاق است، امام حسین علیه السلام را دعوت کردند که بیایید، همه چیز دایر است و ما فقط امام نداریم، آقا سیّدالشّهداء علیه السلام نماینده فرستادند و با نمایندهی ایشان بیعت کردند، نمایندهی امام حسین علیه السلام به حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام نامه نوشتند که آقا جان تشریف بیاورید، مردم بیعت کردهاند، ولی وقتی حضرت تشریف آوردند با تهدید و رشوههایی که به سرانِ قبایل دادند مسیرِ حرکت بکلّی تغییر کرد.
حتّی اگر اینها بنا داشتند که امام حسین علیه السلام را بکشند بالاتر از این نمیشد. با یک عنادی… چه میتوانستند انجام بدهند و نکردند؟ سرها را بریدند، بدنها را قطعه قطعه کردند، همانهایی که فکر میکردند مؤمن هستند و پشتِ سرِ حضرت مسلم علیه السلام نماز خواندند و اهلِ نماز بودند و به امام حسین علیه السلام عقیده داشتند… اینها ما را نگران میکند، نکند که اگر برای ما هم امتحان پیش بیاید مثلِ همین مردمِ دنیاپرست باشیم که حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام فرمودند: «اِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ یَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ»[۴]، فرمودند: مردم دنیاپرست هستند، وقتی با بلا امتحان میشوند میبینید که اهلِ دین کم میشوند، در امتحانات ریزش طبیعی است، خیلیها سربلند از امتحان بیرون نمیآیند، «وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ»[۵].
با این هشداری که پروردگار متعال در سورهی مبارکه صف به مدّعیانِ بیحقیقت، به طلبکارانِ بی عُرضه و بی خاصیّت که همیشه طلبکارند، اگر به آنها ذرّهای کم اعتناء کنید قهر میکنند، به اینها هشدار میدهد، بعد واقعیّتِ قضیّه را هم میگویند، اگر میخواهید حبیبِ خدای متعال باشید، اگر میخواهید محبوب خدای متعال باشید باید از جان گذشته باشید، باید اهلِ جبهه باشید، باید از مالتان صرف نظر کنید، باید از جانتان صرف نظر کنید.
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا»[۶]، گویا که اینها نفوذ ناپذیر هستند، هیچ خللی در ایمانِ اینها بوجود نمیآید.
در آیاتِ آخرِ این سورهی مبارکه، بعد از آنکه نشانهی صداقت را جهادِ با مال و جهادِ با جان معرّفی کرد…
اربعین و چلّه نشینی
ایّام ایّامِ اربعینِ امام حسین علیه السلام است. ما هم یک اربعینهایی داشته باشیم برای اینکه خدای متعال به ما نورانیّتی بدهد، صداقتی بدهد، حقیقتی بدهد، وقتی به آنجا رفتیم ببینیم که ما چیزی هم ذخیره کردهایم، ما هم جهادِ مالی داشتهایم، جهادِ عمری داشتهایم، این اربعینها برای خودسازی است. اربعین ، انسان را در برابرِ نفسِ خبیثِ خود پیروز میکند، یک اربعین حسّاس باشیم که یکی از گناهانمان را مطلقا در زندگیمان نبینیم، یک چلّه دروغ نگوییم، یک چلّه غیبتِ کسی را نکنیم، یک چلّه در منزلِ خود دعوا نکنیم، یک چلّه در منزلِ خود بگومگو نکنیم… این چلّهها برای انسان ثبات میآورد، وگرنه یک روز خوب هستیم و به مسجد میآییم و دو کلام حرف میشنویم و تصمیم میگیریم، اما هنوز به منزل نرسیدهایم که فراموش میکنیم…
اربعین که برای حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام است و ریشهی قرآنی هم دارد، حضرت موسی علیه السلام در یک چلّه، خدای متعال را دید، خدای متعال بر ایشان تجلّی کرد و به آن مقاماتِ باطنی نایل شد، یک چلّه گذشت که جابر بن عبدالله انصاری آمد و حیاتِ امام حسین علیه السلام را اعلان کرد، قبرِ امام حسین علیه السلام را بدونِ نشان شناسایی کرد و از آن روز قبر مبارک اربابِ ما حضرت سالار شهیدان مطافِ عاشقان و شمعِ پروانگانِ زائر از همهی اقطارِ عالَم است ، آنچه که ما امروز میبینیم، این تأیید کنندهی معجزهی حضرت زینب سلام الله علیها است، حضرت زینب سلام الله علیها به امام زین العابدین علیه السلام دلداری دادند: پسرِ برادرم! اینجا آباد خواهد شد، از اقطارِ عالَم برای زیارت به اینجا خواهند آمد و اینجا را زیارت میکنند، خیلی صاف و صریح فرمودند، در آن وقتی که همه تصوّر میکردند که کار تمام شده است و دیگر نامی از امام حسین علیه السلام نمیماند، حضرت زینب سلام الله علیها آینده را با چشمِ حقبینِ خود دیدند و به پسرِ برادر و حجّتِ خدا و امامِ زمانِ خود هم اظهار کردند که این شمع خاموش شدنی نیست، این آفتاب غروب ندارد، هر چه میگذرد بر شکوه و جلالِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام اضافه میشود.
ما هم این صداقت را داشته باشیم، ما که در زندگیِ خودمان از احکامِ خدای متعال دَم میزنیم و میگوییم ما متدیّن هستیم حواسِ ما باشد که چلّههایی در اجرای دستورات خدای متعال در زندگیِ خودمان داشته باشیم و حواسِ ما جمع باشد.
آیا ما میتوانیم از دین طلبکار باشیم؟
این گرانیها، این بد عمل کردنِ بعضی از مسئولین، خیانتِ بعضی از مسئولینِ دیگر به دینِ ما خلل وارد نیاورد، قضاوتِ بیجا نکنیم که بگوییم انقلاب نتوانست، قضاوتِ بیجا نکنیم که بگوییم دین نتوانست زندگیِ بشر را اداره کند، بیدینها این کار را کردند، شما هیچ کجا ندیدهاید که کسی با دین عمل کرده باشد و مملکت با اجرای دستورِ دین ضرر کرده باشد، تمامِ این مشکلات برای غرب پرستها و آمرکا پرستهاست، این مشکلات برای لیبرالهای بیولایت است، آنها مملکت را به این روزگار مبتلا کردند و ان شاء الله خونِ سیّدالشّهداء علیه السلام ما را نجات خواهد داد و دستِ اینها را هم کوتاه خواهد کرد.
در آخرِ آیاتِ سورهی مبارکهی حجرات بارِ دیگر برای هشدار به جامعهی اسلامی میفرماید: شما فکر میکنید که اسلامتان اسلام است، «یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا»[۷]، رسولِ من! به تو منّت میگذارند که اسلام آوردهاند و اسلام را قبول کردهاند، «قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلَامَکُمْ»، ای پیغمبر! به اینها بگو اسلامتان را بر من منّت نگذارید، «بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلْإِیمَانِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ»، اگر حرفِ شما راست باشد که اسلامِ شما اسلام باشد شما منّت بر کسی ندارید.
اولاً این دین را من نیاوردهام و خدای متعال آورده است، چرا بر من منّت میگذارید؟ «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ»[۸]، در محضرِ پروردگار یک دین بیشتر وجود ندارد و آن هم اسلام است، تسلیم شدنِ در برابر وحیِ الهی است، تسلیم شدن در برابرِ احکامِ شرعی است، خداوند منّان منّت گذاشته است و ما را بصورتِ حیوان رها نکرده است، به ما برنامه داده است، به ما قانون داده است، معارفِ حقّه را ارزانی داشته است، چشمههای دانش و بینش در پرتویِ این دین جوشیده است و جامعه و دلها را پاک کرده است، دین از جانبِ خدای متعال است، من فقط پیکِ خدای متعال هستم، چرا بر من منّت میگذارید؟ این کار کارِ خدای متعال است، اگر با خدای متعال طرف هستید خدای متعال که به شما نیازی ندارد، شما به دینِ خدای متعال نیاز دارید و خدای متعال برای شما دین فرستاده است، اگر دین نداشتید، اگر فرهنگ نداشتید، اگر اخلاق نداشتید، اگر قانون نداشتید، اگر وحدت نداشتید که همهی اینها را دین تضمین میکند، هرچه خوبی هست از دین به شما رسیده است، اگر دین نبود شما هیچ چیزی نداشتید، بصورتِ یک حیوان بودید.
شما میبینید آنهایی که دین ندارند هیچ خطّ قرمزی ندارند، مار میخورند، سگ میخورند، نجس میخورند، همه چیز میخورند. از نظرِ روابط هم هیچ حساب و کتابی ندارند، محرم و نامحرمی ندارند، یعنی یک هرج و مرجِ کاملِ رفتاری بر جامعهی بیدین حاکم است، اینها هیچ ریلی ندارند، هیچ نظمی ندارند، هیچ برنامهای ندارند. دین نظم است، دین برنامه است، دین قاعدهمند کردنِ زندگیِ بشر است. دین ایجادِ انسجام و وحدتِ اجتماعی میکند، حقّ هر کسی را مشخّص میکند، هر کسی باید به حقّ خود قانع بشود و از آن تجاوز نکند.
بنابراین امنیّتِ شما در پرتوِ دین است، آرامشِ باطنِ شما در پرتوِ دین است.
دین منشأ آرامش هدایت و خیراست
«الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[۹]، این آرامش، این قانونمندی، این فرهنگِ مترقّی از دین است. ضرری از دین به شما نرسیده است، هر چه بوده است خیر بوده است، بنابراین خدای متعال بر شما منّت دارد که همچنین سرمایهای به شما داده است، شما را از نجاست پاک کرده است، شما را از پلیدی پاک کرده است، از شرک پاک کرده است، از این همه خرافاتی که شما ساختههای دستِ خودتان را میپرستیدید، خدای متعال عقلِ شما را با دین شکوفا کرد که فهمیدید مقامِ بشر بالاتر از این است که سنگ را بپرستید، بت را بپرستید، در برابرِ زور و شهوت خضوع کنید و بپرستید، دین این پستیها را برطرف میکند.
بنابراین خدای متعال بر شما منّت دارد که شما را هدایت کرده است، این منّتِ خدای متعال بر شماست.
بخصوص ما شیعیان ! ما امیرالمؤمنین علیه السلام داریم، ما حضرت فاطمه سلام الله علیها داریم، ما ائمهی معصوم علیهم السلام داریم، امامانِ ما عرشی و نوری هستند، حجّتِ مطلقِ خدای متعال هستند، ولایتِ مطلقه دارند، در عالَم صاحبِ اختیار هستند، صاحبِ نفس هستند، صاحبِ نظر هستند، میتوانند با یک نگاهشان عالَم را کن فیکون کنند، خدای متعال این نعمت را نصیبِ ما شیعیان کرده است.
معجزهی اربعینِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام
«قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى»[۱۰].
این محشری که امروز می بینیم به پا شده است بعد از قرنها تبلیغِ علیه دین -این دینی که با خونِ امام حسین علیه السلام احیاء شده است – یک معجزه است .امروز با اربعینِ امام حسین علیه السلام یک حرکت و موجِ جهانی ایجاد شده است، خونِ امام حسین علیه السلام بناست که امام زمان ما ارواحنا فداه را بیاورد، میلیونها زائر در هوای بارانی، در هوای سرد، دستِ زن و بچّه را گرفته و راهیِ بیابانها شده و بسوی کربلا میروند، پیرمردهای نود ساله، بچّههای کم سنّ و سال، این یک سرمایه است، یک اکسیر است، یک پناهگاه است، یک کرامت و معجزه است.
نه بخشنامهای نه اجباری نه پولی نه درآمدی در این سفر هست. چه خبر است؟ این نشان میدهد که اگر دین باشد بیست میلیون جمعیّت بدونِ دستگاهِ پلیسی و امنیّتی میتوانند در کنارِ هم یارِ هم باشند، با یک زندگیِ انسانی بدونِ هیچ دردسری شب را به روز بیاورند و روز را به شب بیاورند.
مگر بشر با تشریفات به جایی میرسد؟ راهِ رها شدنِ از قیود و بدبختیها همین راهِ اربعین است که یک الگو در دنیاست. بیست میلیون جمعیّت بدون پیشبینیِ خوراکِ خاصّی، مسکنِ خاصّی میآیند و از هیچ چیزی نمیترسند و این جمعیّتِ عظیم در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد.
بدونِ تشکیلات، بدونِ تشریفات، بدونِ امکاناتِ لازم در دنیایی که این همه اطّلاعاتِ پیچیده و تجاربِ عظیم در ادارهی یک کشور نیاز دارد در یک شهر میمانند، اما این جمعیّت بدونِ یک رئیس و یک فرماندهی راه میافتند.
این از برکاتِ دین است، آن هم دینی که در مجرایِ ولایت است که دینِ واقعی است، «اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی»[۱۱]…
روضهی اربعین
خوشا بحالِ آنهایی که الآن کربلا هستند و خوشا بحالِ آنهایی که در مسیرِ کربلای امام حسین علیه السلام هستند.
اولین زائر جابر بن عبدالله انصاری است، عاشق احتیاجی به آدرس ندارد، بوی معشوق را میشنود، «إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ ۖ لَوْلَا أَن تُفَنِّدُونِ»[۱۲]، قرآن کریم در مورد پیراهنِ حضرت یوسف علیه السلام که هنوز به حضرت یعقوب علیه السلام نرسیده بودمی فرماید: حضرت یوسف علیه السلام در مصر پیراهنِ خود را به بشیر داد گفت: ببر به پدرم بده که در فراقِ من نابینا شده است، این پیراهن را بر سرِ او بینداز که بیناییِ خود را بدست آورد، همینکه راه افتاد جناب حضرت یعقوب علیه السلام فرمود: من بوی یوسف را میشنوم…
این بوی قبر امام حسین علیه السلام برای عاشقی مثلِ جابر بن عبدالله انصاری تعیین کننده بود، ایشان قبرِ امام حسین علیه السلام را با بو پیدا کرد، بوی عشق بود، بوی محبّت بود، و در حالی که جابر بن عبدالله انصاری و دوستِ او مشغولِ نجوا با قبرِ شریف سالار شهیدان بودند دیدند زنگِ شترها به صدا درآمد، جابر گفت: ببین چه خبر است؟ گفت: جابر! چه نشستهای که کاروانِ حسینی از شام برمیگردند…
خدای متعال به دادِ دل حضرت زینب سلام الله علیها برسد، اینها نتوانسته بودند سیر گریه کنند، بچّهی کوچک وقتی نامِ پدر را میبرد سیلی میخورد، قاعدتاً وقتی حضرت رباب سلام الله علیها میخواستند برای حضرت علی اصغر علیه السلام گریه کنند به ایشان تازیانه میزدند، نه تنها عمّه را میزدند که همه را میزدند…
ولی حال آمدهاند که سیر گریه کنند، مدام به یکدیگر نشان میدهند… اینجا همانجاست که سرِ بچّه را بریدند، اینجا همانجایی است که بدنِ علی اکبر قطعه قطعه شده است، اینجا گودیِ قتلگاه است، اینجا همانجاست که بدنِ نازنینِ امام حسین علیه السلام زیرِ چکمههای شمر بود…
تمامِ دلها آتشین بود، تمامِ دلها مجروح بود، محشری بپا کردند…
خوش بحالِ آنهایی که در این مسیر میروند که با حضرت زینب سلام الله علیها همدردی کنند و خیر مقدم بگویند، به حضرت رباب سلام الله علیها سرسلامتی بگویند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
نَسْئَلُکَ الله وَ نَدْعُوکَ بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ الاجلِّ الاَکرَم بِمُحَمَّدٍ و آله یا الله…
یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین، یا غیاثَ المُستَغِیثِین، یا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفآءٌ…
خدایا! به عظمتِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام ما را اهلِ چلّهنشینیهای معرفتی و سیر و سلوکی قرار بده.
خدایا! هر نعمتی به ما و جامعهی ما عطاء کردهای که در رأسِ آن نعمتِ عشق به امام حسین علیه السلام و ولای آل الله و نظامِ اسلامی است از ما زوال نیاور.
خدایا! سایهی پر برکتِ این مردِ بزرگ، این سیّد نازنین را تا ظهور بر سرِ ما مستدام بدار.
خدایا! بحقّ محمّد و آل محمّد علیهم السلام خیر و برکت به زندگیِ همهی مردمِ ما نازل بفرما.
خدایا! این سختیِ معیشت را از این مملکت به برکتِ سیّدالشّهداء علیه السلام دور بگردان.
خدایا! ما را دشمن شاد مگردان.
خدایا! قرضِ مقروضین، مقروضینِ مورد نظر اداء بفرما.
خدایا! عمومِ مریضها، مریضهای مورد نظر و سفارش شده شفای عاجل و کامل مرحمت بفرما.
خدایا! به آبرو و وجاهتِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام آبروی ما را در دنیا و آخرت حفظ بفرما.
خدایا! امام و شهدا را از ما خشنود بگردان.
برای برآورده شدنِ حاجات و کفایتِ مهمّات و دفعِ بلیّات و قطع شدنِ دستِ نفوذیها و منافقین و خیانتکارها صلوات ختم بفرمایید.
اللّهُمَّ صَلّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه حجرات، آیه ۱۵
[۳] سوره مبارکه صف، آیات ۲ تا ۴
[۴] تحف العقول، صفحه ۲۴۵
[۵] سوره مبارکه سبأ، آیه ۱۳ (یَعْمَلُونَ لَهُ مَا یَشَاءُ مِنْ مَحَارِیبَ وَتَمَاثِیلَ وَجِفَانٍ کَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِیَاتٍ ۚ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا ۚ وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ)
[۶] سوره مبارکه صف، آیه ۴ (إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنْیَانٌ مَّرْصُوصٌ)
[۷] سوره مبارکه حجرات، آیه ۱۷ (یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا ۖ قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلَامَکُمْ ۖ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلْإِیمَانِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ)
[۸] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۹ (إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ ۗ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ)
[۹] سوره مبارکه رعد، آیه ۲۸
[۱۰] سوره مبارکه شوری، آیه ۲۳ (ذَٰلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۗ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَىٰ ۗ وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ)
[۱۱] سوره مبارکه مائده، آیه ۳ (اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً)
[۱۲] سوره مبارکه یوسف، آیه ۹۴ (قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ ۖ لَوْلَا أَن تُفَنِّدُونِ)
پاسخ دهید