حریم آل علی را ز اشک، آب گرفت
مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛شاعر: غلامرضا سازگار
حریم آل علی را ز اشک، آب گرفت
عطش ز تشنهلبان، لحظهلحظه تاب گرفت
پدر ز علقمه قامت خمیده برمیگشت
سکینه آمد و با گریه، راه باب گرفت
بگفت «یا اَبْتا! اَیْنَ عَمّیَ العبّاس»
چه شد که چشم ز ما، نجل بوتراب گرفت؟
سرشک دیدهی بابا، جواب او را داد
که ماهِ عارضِ سقّا ز خون، خضاب گرفت
نشست در یم خون تا مه بنیهاشم
کنار علقمه دیدند، آفتاب گرفت
حرم از این خبر، آمادهی اسیری شد
بنات فاطمه را سخت، اضطراب گرفت
به گاهواره علی، نالهای کشید ز دل
که صبر و طاقت و آرام از رباب گرفت
سلام بحر به لبهای خشک سقّایی!
که تشنه در یم خون، جا کنار آب گرفت
مدال نوکریاش را گرفت از زهرا
زبان به منقبت و مدح آن جناب گرفت
خوشا کسی! که سر قبر او به این سه سلام
سلام گفته و از فاطمه جواب گرفت
سلام خالق منّان، سلام «خیرالنّاس»
سلام حضرت زهرا، به حضرت عبّاس!
شاعر: غلامرضا سازگار
پاسخ دهید