یک روز در سپاه خبردار شدم که در جاهای مختلف تهران و با مجوزهای مختلف، نیروهای مسلح متفاوت، دارند حرکتهای موازی با اسمهای تقریباً یکسان انجام میدهند. شهید منتظری با حکمی از طرف شهید بهشتی توی گارد دانشگاه تشکیلاتی درست کرده بود به نام «پاسدار». تشکیلات ابوشریف در جمشیدیه با مجوز آیت الله اردبیلی به اسم «سپاه» مأموریت داشت. تشکیلات نظامی محمد و دوستهاش با اسم «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» راه افتاده بود. ما هم، به فرمان امام، سپاه را در محل سابق ادارهی چهارم ساواک تشکیل داده بودیم.
از محمد منتظری و ابوشریف و محمد (همراه با محسن رضایی) دعوت کردم بیایند به محل سپاه تا به یک اتفاق نظر برسیم. آنجا قرار گذاشتیم همهمان یک سازمان واحد بشویم به نام «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی». همین را به عرض امام رساندیم. بعد به عرض شورای انقلاب. شورای انقلاب قبول کرد. قرار شد از هر چهار تشکیلات دوازده نفر انتخاب بشوند، اساسنامه بنویسند، به تصویب شورای انقلاب برسانند، و سپاه تشکیل بشود.
منبع: کتاب «همان لبخند همیشگی»؛ شهید میرزا محمد بروجردی- انتشارات روایت فتح
به نقل از: محسن رفیقدوست
پاسخ دهید