برای بیان پاسخ این سؤال با رویکرد پرهیز از افراط و تفریط و با محوریت آیات و روایات به تبیین حق حضور زنان در فعالیت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و حق اشتغال آنان اشاره می کنیم:

حجاب و حق فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی

فلسفه اصلی طراحی حجاب از سوی خداوند متعال آن است که مسیر حضور اجتماعی زنان هموار شود و ارتباط او را با جامعه منطقی و معقول نماید.[۱] و به عبارت دیگر حجاب تصحیح‌گر مناسبات انسانی و تسهیل‌گر مشارکت اجتماعی است و نه مانع از فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی.

تصور کنید اگر زنان در اجتماع حضور نمی یافتند و هیچ نامحرمی به محل سکونت آنان راه پیدا نمی نمود، عملاً تأکیدات چندین‌گانه قرآن درباره عفاف و حجاب لزومی نداشت؟ وقتی خداوند متعال برای چگونگی حضور زن در اجتماع این فرامین را صادر می نماید معنای نخست این است که اصل حضور، اصل آمد و شد و اصل مشارکت و مراودات را برای زنان پذیرفته اما برای این‌که این حضور و آمد و شدها به انواع آفات گرفتار نشود و گره نخورد، راه ایمنی از آفات را ترسیم کرده است.

 

تاریخ اسلام و سیره اهل بیت(علیهم السلام) بهترین مؤید بر این ادعا می باشد به عنوان نمونه در مبارزات سیاسی و تبلیغ فرهنگی، حضرت زینب(سلام الله علیه)، هم‌دوش برادرش امام حسین(علیه السلام) در حماسه بزرگ و تاریخی کربلا حضور فعال و بسیار مؤثر دارد و اصلاً فلسفه این‌که اباعبدالله(علیه السلام) اهل بیتش را در آن سفر خطرناک همراه خود برده است، یک اقدام حساب شده و به جهت مأموریت و رسالتی بود که باید در آن سفر انجام دهند.

 

و یا در روایتی از حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) نقل شده:

«کَانَ أَبِی یَبْعَثُ أُمِّی وَ أُمَّ فَرْوَهَ تَقْضِیَانِ حُقُوقَ أَهْلِ الْمَدِینَه»؛[۲] «یعنی پدرم امام صادق  مادر من و مادر خودش را برای انجام حقوق اجتماعی اهل مدینه می فرستاد»

بنابراین حجاب نه تنها مانع حضور زن در جامعه نیست، بلکه تضمین کننده حضور سالم و جدی و قوی او در جامعه است. تنها در سایه رعایت حجاب و پرهیز از اختلاط های بی حد و مرز است که زن و مرد می توانند با آسایش خیال و فراغ بال و به‌طوری جدی و مؤثر به کار و فعالیت بپردازند.

 

زنِ مسلمان حق دارد آنچه را که اقتضای زمان است و آن وظیفه ای را که بر دوش خود حس می کند، انجام دهد. پزشک شود یا تدریس کند، یا در کارهای سیاسی وارد شود و یا روزنامه نگار شود، برای او میدان ها باز است. به شرط آن‌که عفاف و حجاب و دوری از آسیب‌های اختلاط با مردان رعایت شود.

شاهد بر این معنا، همه ی آثار اسلامی است که در این زمینه ها وجود دارد و همه ی تکالیف اسلامی است که زن و مرد را به‌طور یکسان، از مسئولیت اجتماعی برخوردار می کند. این‌که می فرماید: «من اصبح لایهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم»، مخصوص مردان نیست؛ زنان هم باید به امور مسلمانان و جامعه  اسلامی و امور جهان اسلام و همه ی مسائلی که در دنیا می گذرد، احساس مسئولیت کنند و اهتمام نمایند» چون وظیفه ی اسلامی است.[۳]

 

چنان که می دانیم جهاد بر زنان واجب نیست مگر وقتی که شهر و حوزه مسلمانان مورد حمله واقع شود و جنبه دفاعی به خود بگیرد.[۴] در غیر این صورت واجب نیست. با وجود این، رسول خد(ص) به برخی از زنان اجازه می داد که در جنگ ها برای کمک به سربازان و مجروحان شرکت کنند.

پیغمبر اکرم(ص) با وجود تعصب بی جای بعضی صحابه به زنان خود اجازه می داد که به خاطر حاجتی که دارند بیرون روند و کار خویش را انجام دهند و در این زمینه فرموده اند:

«انه قد اذن لکن ان تخرجن لحوائجکن»؛[۵] «یعنی اجازه داده شد به  شما که اگر حاجتی دارید بیرون روید»

همچنین پیغمبر اکرم(ص) زنان خود را با قید قرعه با خود به سفر می برد. بعضی از اصحاب نیز چنین می کردند.[۶]

تمامی این موارد گواهی بر جواز حضور زنان در اجتماع می باشد.

 

 

پی نوشت ها


[۱] – سویزی، مهری، چرایی حجاب و عفاف، تهران، مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری، ۱۳۸۷ش، اول، ص ۵۵٫

[۲] – بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۴۹٫

[۳] – بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع زنان خوزستان، ۲۰/ ۱۲/ ۱۳۷۵٫

[۴] – رجوع شود به مسئله اول کتاب جهاد.

[۵] – الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۵، ص ۲۲۱٫

[۶] – صحیح بخاری، ج ۷، ص ۴۳ (همه مورخین این مطلب را نوشته اند).