هدیه به ارواح تابناک شهیدان خصوصاً سیدالشهداعلیه السلام، قصهی نجات ما، امید دنیا و آخرت ما حضرت اباعبدالله الحسینعلیه السلام صلوات ختم بفرمایید! اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. تقدیم بارگاه با عظمت سید و سالار ما، ولی نعمت ما، صاحب اختیار ما، حضرت بقیه الله امام زمان ارواحنا فداه صلوات ختم بفرمایید! اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. برای اطاعات و استجابت دعا و دفع بلایات و عنایت اللهی و حسنا صلواتی ختم بفرمایید! اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
اعوذُ بِالله مِن الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
رَبِّ اشْرَحْ لىِ صَدْرِى وَ یَسِّرْ لىِ أَمْرِى وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِّن لِّسَانىِ یَفْقَهُواْ قَوْلىِ
الحمد لله و صلاۀ علی خاتم الانبیاء، طبیب نفوسنا، ابی القاسم محمد و آله المعصومین، سیَما مولانا کهف الحصین، و غیاث المضطرِ المستکین. و ملجأ الحاربین و بقیۀ الله فی العالمین ارواحنا فداه و عجل الله فرجه، و رزقنا الله رویته و خدمته و صحبته و نصرته، و رضاه و رغبۀ؛ و اللعن علی اعداهم اجمعین اِلی یوم الدین
ذکر الهی، ریسمان اتصال عبد به بالاست. خدا حقیقتی مطلق است. هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ. حدید؛ ۳٫ انسان، آسمانها، زمین، دریاها، عمق دریاها، جسم ما، جان ما، همه در قبضهی قدرت خداست و خداوند به همه اینها محیط است. خدا احاطه ی وجودی دارد؛ گذشته، آینده، هر چه هست و نیست، همه آیات خداست، همه اینها کار خداست. همه اینها قائم به خداست، آسمان و زمین به خدا قائم هستند. خود ما نیز لحظه به لحظه، دم به دم از محضرش وجود میگیریم، بنابراین با او در ارتباط قائم هستیم. موجودات غیر مکلف مثل ملائکه، مثل آسمان، مثل خورشید، مثل آب باران، مثل چشمههای جوشان، مثل رویش گیاهان، همه اینها، هیچ احساس حجاب با خدا نمیکنند. قرآن کریم میگوید که اینها دائماً در حال سجود هستند و دائماً در حال تسبیح هستند.
أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْض. حج؛ ۱۸٫ هم در سوره مبارک حج دارد، و هم یسبحُ زیاد تکرار شده است. هم در مسبحات خمس آمده است، هم در سوره مبارک اسراء آمده است و هم در سورههای دیگر آمده است. این حجم زیاد نشان میدهد که اینها با این که موجودات مادی هستند و در عالم کثرت هستند، ولی دائم الذکر هستند و دائمُ العبودیت هستند
و بر اساس آیه کریمه فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعینَ. فصلت؛ ۱۱٫ خدای متعال به کل عالم خلقت -که آسمان و زمین باشد،- فرمود: میخواهید با خواست (طَوْعاً) باشید وگرنه با اکراه (کَرْهاً) خواهید بود. و جملگی کائنات پاسخ دادند: أَتَیْنا طائِعینَ، چرا ما باید در اینکه جلوهی تو باشیم، اکراه نشان دهیم؛ ما مطیع هستیم. تمامی موجودات با خدا صفا دارند. انس دائم دارند، ذکر دائم دارند. حالا این ذکر را بعضیها بر حسب نقل یافتهاند.
از تو به یک اشارت، از ما به سر دویدن
هم در مورد مرحوم آیت الله بهاء الدینی گفته اند که در مسجد جامع قم نماز میخوانند و در حال رکوع و سجود، گویا در و دیوار با ایشان تسبیح میگفتند. و نص صریح قرآن هم هست. که حضرت داوود علیه السلام وقتی تسبیح میگفت یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ. نور؛ ۳۶٫ کوه ها با او تسبیح می گفتند.
در مورد مرحوم حاج محمد کاشی که از عرفا و فقها بوده است. مرحوم حاج آقا بروجردی نفس ایشان را درک کرده است. ایشان در سجده میگفتند: سبوح القدوس رب الملائکه و الروح. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۸۲، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۳ق. مرحوم حاج آقا رحیم ارباب گفته بود که من برای نماز شب بلند شده بودم، از حجره که میخواستم بیایم بیرون، دیدم که در و دیوار حجره میگویند: سبوح القدوس رب الملائکه و الروح. از حجره بیرون آمدم دیدم که کف و صحن مدرسه میگوید: سبوح القدوس رب الملائکه و الروح. آمدم سر حوض دیدم که آب حوض، خود حوض، همه، آسمان و زمین، همخوانی دارند. غلغله است. همه می گویند: سبوح القدوس رب الملائکه و الروح.
ایشان میگویند من خیلی بهت زده شدم، از خود بیخود شدم، خدایا قیامت به پا شده است، چه شده که در و دیوار، آسمان و زمین، همه نوا، ناله و سوز و گداز دارند؛ و سبوح القدوس سر می دهند. با خود گفتم بروم از استادمان، آخوند محمد کاشی بپرسم این چه عالمی است؟! رفتم در حجره ایشان را باز کردم، دیدم شیخ سر به سجده گذاشته و میگوید: سبوح القدوس رب الملائکه و الروح. این ذرات زمین و کرات آسمان، همه با ایشان هم نوا و میگویند: سبوح القدوس رب الملائکه و الروح.
خدا ترحم کند به ما اخلاص بدهد، باید خدا به ما رحم کند. اخلاص یک امر مشکلی است. هنر هیچ کسی نیست. اگر خدا به ما بیچارهها رحم نکند، و اخلاص ندهد، همه حرفها و عبادتها، همه هوا هستند و هیچی گیرمان نمیآید. خدا را به حقیقت حضرت زهرا سلام الله علیها و ائمه علیهم السلام خدا قسمش میدهیم؛ به ما رحم کند و به ما در بقیه عمرمان اخلاص عنایت بفرماید!
خدا ایشان را فقیه قرار داده بود. وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُون. اسراء؛ ۴۴٫ یعنی شما فقیه نیستید. اگر شما فهم میداشتید، فقه وجودیابی میداشتید، شما هم میشنیدید. خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَهٌ. بقره؛ ۷٫ ما محجوبیم؛ اما موجودات عالم محجوب نیستند! هیچ گرگی، هیچ اژدهایی، هیچ درندهای، نه لحظهای مخالفت خدا را میکند، نه لحظهای مخالفت امام زمان عجاللهتعالیفرجهالشریف را میکند، و نه خارج از مسیری که خدا برایش از طریق غرایزش قرار داده است، حرکت نمیکند. اینها کنترل شده و در اختیار خدا هستند؛ لذا میبینید این بی بند و باری که بشر دارد، فراتر از حیوانیت است! أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ. اعراف؛ ۱۷۹٫
شما در هیچ حیوانی هم جنس گرایی را سراغ ندارید، هیچ حیوانی، هیچ حیوان نجس الخلقی، هیچ خوکی، هیچ خرسی، اینطور نیست. اما وقتی بشر از جاده منحرف شد، از حیوان بدتر میشود! میبینید در دنیای امروز در نهایت بی حیایی، دارند کارهای قوم لوط را ترویج میکنند، سازمان تشکیل میدهند و حکومتهای غربی هم از آنها حمایت میکنند.
گاهی برخی از کشورهای شرقی میخواهند، جزو دنیای اروپا بشوند، تلاششان در این است که اروپائیان قبول کنند آنها جزو آنها بشوند، اروپائیان هم گفتند ما این کار را نمیکنیم، مگر مجلس شما قانون وضع بکند و همجنس گرایی را آزاد اعلام نماید. مبنایشان بر لگدمال کردن شرف انسانی است. مبنایشان بر این است که انسان را از انسانیت ساقط بکنند، یا حیواناتی که در یک طویله زندگی میکنند. گلهای را که چوپان به گوسفند میبرد. در غیر فصلی که باید جفتگیری کنند و بچه دار بشوند. این ها اصلاً کاری به هم دارند، هیچ کاری به هم دارند.
عبودیت موجودات عالم نشان میدهد که اینها حساب کتابی دارند. اینها در عالم خلقت قانون خدا را قبول کردند و بر اساس قانونی که خدا برای آنها قرار داده است، از آن قانون سر سوزنی تخطی نمیکنند. مثال قرآن کریم این است که این گوسفند در حالی که به شما شیر میدهد، پشمش را، پوستش را، گوشتش را و به تمام معنا از او خدمت میگیرید و استخدامش کردهاید؛ گوشت او، پوستش، خودش تسبیح خدا میکند، در عین حالی که خوراک شما میشود. خروس را میبینید، شبها نمیخوابد، سرخیز است، نماز شب میخواند، بانگش سبوح القدوس است.
در روایت دارد که در اصل هر خروسی بانگی میدهد و در سه فرصت، در شب، به ما ندا میدهند که ای غافلین برخیزند! در آخر هم از ما، ناامید میشوند! خروس در دل شب تسبیح خدا میگوید و ما میشنویم، اما دیگر موجودات دائماً تسبیح دارند و ما نمیشنویم.
حدیثی از حضرت سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام هست که تمامی موجودات ذکر خاص دارند؛ خروس ذکر خاص دارد، امام حسین علیه السلام آنجا فرمودهاند سگ ذکر خاص دارد، چه وفایی دارد، اگر بیاید در زندگی ما و خیس باشد، چه وفایی دارد، ما نجسش میدانیم. ذکر خاص خدای منان را که خدا در اختیار او قرار داده است، اما ما محجوبیم. حجاب ما، خودمان هستیم.
چیستی عبادت!
خدا که این عبادتها را برای ما قرار داده است. این عبادت ها یک کاسه ذکرالله هستند. عبادت چیزی است که ما را با خدا مرتبط میکند. ما را از غفلت، نسیان، فراموشی خدا و از به حال خود رها بودن تنبه میدهد، توجه میدهد که ما هم مخلوقیم، ما هم مملوکیم، ما هم رب داریم، ما هم خدا داریم، ما صانع داریم ما خالق داریم، ما رازق داریم، ما حافظ داریم، ما خودمان، خودمان را حفاظت کنیم؟ نه بچه بودیم میتوانستیم حفاظت کنیم [و نه الان که بزرگ شده ایم]. خدا مادر ما را مأمور کرده بود که عاشقانه ما را تر و خشک کند. مگسی میآمد، مگس را دفع میکرد، در حالی که ما قدرت دفع مگس را هم نداشتیم. خدا آن روز، شیر مادر را، دامن مادر را، قلب مادر را در حفاظت ما قرار داد. الان هم بزرگ شدیم ما خیال می کنیم. خودمان خودمان را حفاظت میکنیم. اینطور نیست. (۱۶:۴۸)
أَ فَأَمِنَ آیا در امانید؟ که شبانه بَأْس ما به سوی شما بیاید. آیا در امانید که در روز عذاب و بلای ما به سوی شما بیاید. أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرى أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ. اعراف؛ ۹۷٫ در روز وقتی که مشغول بازی زندگی هستید، یک زلزله بیاید همه اتان را نابود کند، آیا ایمن هستنید؟ آیا چنین چیزی از خدا ساخته نیست، به زمین دستور بدهد که دیگر شما را تحمل نکند و شما را در خودش فرو ببرد، مثل قارون که به فرمان الهی این زمینی که، روی این زمین قارون این همه تمرّد کرده بود، آخر کار خدای متعال به زمین دستور داد، مثل اژدها دهان باز کرد، قارون را به درون خودش کشید، أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرى أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ. اعراف؛ ۹۷٫ در حالی که شما در حال بیتوته شبانه هستید، آیا غافل هستید از اینکه ما دستور بدهیم، دیگر از خواب بیدار نشوید و آوارها روی شما بیاید و دیگر برنخیزید.
ما که خودمان، خودمان را حفاظت نمیکنیم. وقتی نفس میرود، اگر خدا دستور ندهد دیگر بالا نمیآید! این خونی که در رگهای ماست، یک لحظه یک رگ میگیرد و ما ایست قلبی پیدا میکنیم. چه کسی ما را حفاظت میکند؟ ما توجه نمیکنیم، فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمین. یوسف؛ ۶۴٫ ممکن است محافظ داشته باشیم. شخصیتهایی هستند که محافظهایی دارند. خدا میداند محافظ قدرتی ندارد. گاهی محافظ برای آن سوژهای که دارد حافظت میکند، خودش خطر میشود. بعلاوه اینها سبب هستند و مسبب خود خداست. این نوع نگهبانیها همه با خواست خداست!
خود حضرت امیر علیه السلام هم گاهی برای پیغمبر خدا صلی الله و علیه و آله نگهبانی داده یا خوابیده که پیغمبر صلی الله و علیه و آله جان سالم به در ببرد، نه اینکه اگر حضرت علی علیه السلام نمیخوابید خدا قدرت نداشت، جان پیغمبرش را حفظ بکند، اینطور نبود؛ بلکه خدا خواست این ایثار مولی الموحدین امیر المومنین علیه السلام را به عالمیان اعلام بکند که علی علیه السلام چه شخصیتی است و چه فداکاری دارد؟ چه از خود گذشتگی دارد؟ برای محفوظ ماندن پیغمبر صلی الله و علیه و آله و دین خدا، چگونه مرگ برایش شیرین است؟ بدون هیچ تعللی حاضر میشود در بستر پیغمبر صلی الله و علیه و آله بخوابد و شمشیرهای تیز را به جان بخرد، تا پیغمبر صلی الله و علیه و آله جان سالم به در ببرد!!؟
اینها برنامههایی است که خدای متعال خواسته الگوی ما، جان ما، عشق ما، علی علیه السلام را به ما معرفی بکند. والله خود خدا می توانست پیغمبر صلی الله و علیه و آله را حفظ کند، إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ. حجر؛ ۹٫ ما این ذکر را که قرآن است، خودمان نازل کردیم، حافظش هم خودمان هستیم! و چون خداوند قلب پیغمبر صلی الله و علیه و آله را، ظرف پیغمبر صلی الله و علیه و آله را، قرآن قرار داده بود، لذا باید این ظرف را حفظ میکرد تا این قرآن به ما میرسید. او مجرای تشعشع قرآن بود. قرآن از دل پیغمبر صلی الله و علیه و آله بر عالمیان تابش کرده است و خود خدا حافظ پیغمبر صلی الله و علیه و آله است.
مگر در جنگها در آن لحظهای که پیغمبر صلی الله و علیه و آله از جمعیت و قشون خودش دور افتاد و برای غذا حاجت به بیابانی رفته بود و در آنجا آرمید و نفسی کشید، خوابش برد و دشمن با شمشیر بالای سرش آمد و گفت عجب شکاری است و خواست که شمشیر بزند، پیغمبر صلی الله و علیه و آله چشمش را باز کرد و نگاه به او نمود و او متزلزل شد و پاهایش را عقبجلو میکرد که شمشیر را محکم بزند، پایش لیز خورد و زمین خورد. چه کسی این کارها را انجام می دهد؟! خدای متعال! (۲۱:۱۲)
وقتی پیغمبر خدا صلی الله و علیه و آله در جنگ بدر مشتی ریگ برداشت و به طرف دشمن پاشید و گفت شاهت الوجوه و آنها با این ریگ ها مرعوب شدند و پا به فرار گذاشتند؛ قرآن کریم میگوید: وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى. انفال؛ ۱۷٫ کار تو؛ کار تو نبود، ما داریم برای تو کار میکنیم! نه حرف تو، حرف توست. مَا یَنطِقُ عَنِ الهَْوَى(۳) إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحَى(۴). سوره مبارکه نجم ما در دهان تو میگذاریم. تو طوطی ما هستی. تو حرفهای ما را برای اینها نقل میکنی، بنابراین تمام کارهای پیغمبر صلی الله و علیه و آله را خود خدا انجام میدهد. حفاظت او هم، بر عهده خود خداست!
حالا محافظانی که دستگاهها بر حسب وظیفه برای اشخاص صادر میکنند، اسباب حفاظت هستند. این محافظان خسته میشوند. گاهی از مورد بدشان میآید. کارهای بد میبینند، میگویند من را ببین گیر چه کسی افتاده ام؟! آویزهی چه کسی هستم! ناراحت میشود، ولی خدا بدترین بندهی خودش را نیز حفاظت میکند. از روی مهربانی هم حفاظت می کند. می گوید فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً. در حفاظتش خدا منتی بر شما نیست! از شما بدش نمی آید، خدا أَرْحَمُ الرَّاحِمین است. منشأ حفاظتش هم مهربانی پروردگار متعال است.
چنین پروردگاری که ما را حفاظت میکند و روزی به ما میدهد، نفس به ما میدهد و هر وقت هم بخواهد نفس ما قطع میشود. هر لحظه ما از خدا وجود میگیریم، همه موجودات این خدا را به خدایی، در حضور خدا تسبیح میگویند، کارشان مانع تسبیح نیست، ولی کارهایمان ما را سرگرم میکند، خدا را از یاد میبریم. برای اینکه خدا را از یاد نبریم، خدا این عبادات را برای ما تشریع کرده است.
زکات یک امر اقتصادی است. برای تأمین خلاءهای اقتصادی جامعه اسلامی، خدا خمس و زکات را واجب کرده است، تا مستمندان، جاماندهها، بی دست و پاها، ضرر نکنند، از بین نروند، تلف نشوند! سهم آنها را در مال دیگران قرار داده است. ظاهر قضیه تنظیم اقتصاد است. کم کردن فاصله طبقاتی است. از بین بردن عقدههای افراد زیر پا مانده و جامانده است؛ اما باطن قضیه، این است که آن مقداری که زکات دهنده از کار خودش بهره میبرد، زکات گیرنده اینقدر از او بهره نمیبرد!! زکات گیرنده، -مستحق زکات، فقیر، مسکین، ابنالسبیل، یتیم،- با گرفتن زکات تأمین معاش ظاهریشان میشود. با زکات مشکلات مادی آنها بر طرف می شود، پول دارو و درمانشان تأمین می گردد؛ اما میدانید چه چیز نصیب زکات دهنده می شود؟
رموز ارتقاء دهندگی زکات
خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها. توبه؛ ۱۰۳٫ شخص زکات دهنده با دادن زکات یاد خدا میکند. چون زکاتی که قربت الی الله نباشد زکات نیست، قبول نمیشود و ارزش ندارد. زکات را باید قربت الی الله بدهد. یعنی زکات را یاد خدا میکند، به خاطر خدا چیزی را از خودش دور میکند. یک وابستگی و زنجیر اسارتی که بین من و مال من بود، با پرداخت زکات، آنرا از او خودم منقطع میکنم. و فرمود لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ. آل عمران؛ ۹۲٫ گاهی آدم چیزهایی را که در زندگی زیادی است به آدم فقیر میدهد. این به آن مقام عالی نمیرسد. اگر کسی بخواهد به جایی برسد. باید از آن مالی که خیلی دوست دارد، محبوب هست بدهد.
چرا حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها پیراهن کهنهاشان را ندادند. برای او بس بود. کفایت میکرد. او آمده بود از بیبی سلام الله علیها درخواست میکرد، برهنهام، آبروم در خطر است، آبرویم را حفظ کن من را بپوشان، حضرت زهرا سلام الله علیها میتوانست لباس کهنهاش را در شب عروسی بدهد، و لباس نو خودش را به تن بکند؛ اما وقتی پیغمبر خدا صلی الله و علیه و آله پرسید دخترم، اگر لباس کهنهات را داده بودی او ارضا شده بود و لباس نو برای شوهرت خوب بود. چرا آن را دادی؟ عرضه داشت من از شما آموختم و این آیه را خوانند: لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ. آل عمران؛ ۹۲٫ در واقع زکات خودش ذکر الله است.
ذکر، رافع حجب
آدم خدا را در نظر میگیرد، بهترین مالش را، بهترین غذایش را، بهترین کارش را در اختیار بندگان خدا قرار میدهد؛ تا خدا را از خودش راضی کند. این عبادتها، چه عبادت مالی باشد، چه عبادت بدنی باشد، مثل قیام و قعود نماز ما، طواف ما، وقوف ما در عرفات، بیتوته ما در سرزمین منا، و چه عبادت زبانی باشد، الله اکبر میگوییم، سبحان الله میگوییم، کلمه طیبه لا اله الا الله جاری میکنیم، از کاری دیگرمان میگوییم یا با زبانمان کسی را هدایت میکنیم، به بچهامان میآموزیم که آیه الکرسی را از بر بکند، به زبان بچهامان میگوییم بگو یا صاحب الزمان ادرکنی، یا صاحب الزمان اغثنی، این زبان ما زبانهای دیگر را هم به عبادت در می آورد، به مسیر خدا در میآورد. همه اینها در قالب ذکر قرار میگیرد.
چرا؟ برای اینکه ذکر رفع حجاب است! ما محجوبیم بین خدا و خلق خدا، غیر خدا محجوب نیست. حجاب نیست. ما باید این حجاب را در عبادتهایمان برطرف بکنیم. بنابراین صدقه بدهید، صدقه شما را حفاظت میکند؛ اما وقتی صدقه میدهید فقط به حفاظت خودتان توجه نکنید، قربت الی الله صدقه بدهید. از شرایط صدقه قصد قربت است. کسی که هنگام پول دادن به فقیر، خدا یادش نیست، قصد قربت نمیکند، در مقام راضی کردن خدا نیست؛ این صدقهاش، صدقه نیست! در صدقات واجب و در صدقات مستحب، شرط است که شما قصد قربه بکنید. قصد قربه بکنید یعنی چه؟ یعنی دلتان به یاد خدا بیافتد، از جهت راضی کردن خداوند منان چیزی از مال خودتان را به مال دیگران بیفزایید!
در تمامی اینها ذکر یعنی یاد خدا. یعنی آن انگیزهی الهی که روح همه عبادتهاست. یعنی در عبادتها، خدمت به بندگان خدا، خیلی پیش خدا ارزش دارد! در روایات از امام حسن عسکری علیه السلام هست که فرمودند: خَصْلَتَانِ لَیْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الْبِرِّ شَیْءٌ الْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ النَّفْعُ لِعِبَادِ اللَّه. تحف العقول، النص، ص ۳۵٫ دو امتیاز در زندگی شما هست که بالا دست ندارد! اولی آن الْإِیمَانُ بِاللَّهِ است. ایمان به خدا به آدم امان میدهد، امنیت میدهد. حالتی است که آدم خدا را قبول دارد، به خدا باور پیدا کرده است. قدرت مطلقی را در حفاظت خودش، در حمایت خودش، در نصرت خودش میبیند، که به آدم آرامش میدهد؛ لذا آنرا ایمان نامیدهاند، یعنی امنیت و امانی که انسان در درونش احساس میکند.
بعد از ایمان بالاترین عبادت، عبارت است از احسان و خدمت به اخوان، النَّفْعُ لِعِبَادِ اللَّه. انسان برای بندگان خدا، برای فامیلهایش، برای شاگردانش، برای اساتیدش، برای گذشتگانش نافع باشد، مفید باشد. خیری از او به دیگران برسد. این جزء بالاترین عبادتها است! لذا در حضرات معصومین سلام الله اجمعین که الگوی ذکر بودند، مشاهده می کنیم که بیشترین منفعت را برای دیگران داشتند.
نماز علی علیه السلام
وَ أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری. طه؛ ۱۴٫ نماز امیرالمؤمنین علیه السلام سراسر ذکر الله بود. در نماز علی علیه السلام، خدا بود، نور خدا بود! نماز علی علیه السلام آیینهای بود که در این آیینه، امیرالمؤمنین علیه السلام جمال الهی را میدید و از خود بیخود میشد، دستپاچه میشد، بدنش میلرزید، استخوانهایش به هم میخورد، صدای استخوانهای امیرالمؤمنین علیه السلام شنیده میشد. آن وقت در چنین نمازی که سراسر ذکرالله است و آدم وقتی تکیبرالاحرام میگوید همه چیز را پشت سر انداخته و رو به خدا آورده است. وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض. انعام؛ ۷۹٫ انسان سیر صعودی را در نزدیک شدن به خدا را میپیماید تا به مقام رکوع میرسد.
در مقام رکوع دیگر آدم نرم شده است. دیگر قد خم کرده است، عظمت را دیده است و دارد به زانو در میآید. آرام، آرام سیر انحنایی پیدا میکند که به پایش بیفتد. حالت رکوع حالتی است بین قیام و سجده قرار دارد و انسان یک مرحله متوسطی در خضوع و انقیاد بین خدا پیدا کرده است! در این حالتی که مقدمه فناء مطلق است و بعد از آن آدم حالت سجده پیدا میکند، برای حضرت اتفاقی افتاد! امیرالمؤمنین علیه السلام در این حالت بودند که محتاجی وارد مسجد شد و از مسجدی ها درخواست کمک کرد.
مسجدی ها یا مالی نداشتند یا اینکه به سائل توجه نکردند؛ با اینکه پروردگار متعال صریحاً به ما دستور داده است: وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ. ضحی؛ ۱۰٫ نکند سائلی آمد، بگویید این بیخود میگوید، من میدونم این احتیاج ندارد. خود سؤال، تولید حق میکند. قرآن کریم وَ فی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُوم. ذاریات؛ ۱۹٫ دو تا عنوان است؛ محروم چه سائل باشد، چه سائل نباشد، شما نسبت به فقرا، وظیفه دارید. اینها عیالالله هستند. خدا عیال خودش را به شما سپرده است. مال آنها را به شما امانت داده است. شما که دارید به فردی که ندارد باید بدهید. لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُوم. این محروم اگر سؤال هم نکند، شما باید به سراغش بروید. بروید آبروداری بکنید. بروید و نگذارید احتیاج باعث شود ایشان پرسش کنند و بیایند به شما رو بزنند. از آبروی خودشان مایه بگذارند. عزتشان را حفظ بکنید.
در روایات ما، و در فتاوای فقههای ما، دارد که اگر شخصیت هایی در جامعه، عزیز بودند، حالا امکاناتی را از دست دادهاند، زندگیشان بر باد رفته، ذلیل شدهاند، اما شأنشان، دودمانشان اقتضا میکند که ماشین خوب داشته باشند، اقتضا میکند که خانه ی خوب داشته باشند. اقتضا میکند خادم داشته باشند، کلفت داشته باشند. به ایشان زکات تعلق می گیرد. زکات فقط مال به خاک نشستهها نیست. هر کسی شأنش باید حفظ بشود. خدا برای آبروی بندگان خودش، به حیثیت بندگان خودش احترام قائل است.
حضرت رسول صلی الله و علیه و آله زیر پای دختر آن آدم اسیر، عبای خودشان را فرش کردند، احترام کردند. با این که اسیر بود، کافر بود؛ اما دختر حاتم بود. در خانه پدرش باز بود. پدرش افراد زیادی را با احسان خودش نگه داشته بود. حالا که بابا آن طور است، پیغمبر صلی الله و علیه و آله به دخترش احترام میگذارد. پیغمبر صلی الله و علیه و آله ما شأن خانوادگی را حفظ میکند. اینها تربیت اسلامی است. اینها سبک زندگی اسلامی است. تنگ نظریها مال مؤمن نیست، مال مسلمان نیست؛ لذا کسی میآید از شما درخواست میکند، میدانید هم استحقاق ندارد؛ اما اشکالی ندارد به او بدهید.
وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ. ضحی؛ ۱۰٫ سائلی به مسجد آمده بود و درخواست کمک کرد و مسجدیها هیچکدامشان یا نداشتند و یا خدای نخواسته بیتوجه و غافل بودند. این سائل ناامید داشت میرفت، حضرت امیر علیه السلام هم درحال استغراغ در ذات احدیت بود، امیرالمؤمنین علیه السلام دائم الحضور بود:
خوشا آنان که الله یارشان بی که حمد و قل هو لله کارشان بی
خوشا آنان که دایم در نمازند
امیرالمؤمنین علیه السلام مصداق بارز این شعر است. علی علیه السلام دائم در نماز بود. کشاورزی علی علیه السلام نماز بود، جنگ علی علیه السلام نماز بود، یتیم نوازی علی علیه السلام نماز بود. هر جا خدا میگفت بکن، او میکرد. همه جا نگاهش به خدا بود و با رضای خدا این کارها را انجام می داد. حالا این علی علیه السلام به نماز ایستاده است. نماز علی علیه السلام قیامت بود. نماز علی علیه السلام تماشا داشت. نماز علی علیه السلام اشخاص را به گریه در می آورد.
مولی الموحدین علیه السلام در حال رکوع بودند، سائل آمد و خواست ناامیدانه رد بشود که حضرت دست مبارکش را دراز کردند و یا انگشتشان را از انگشترشان بیرون آوردند و به سائل دادند. که این آیه ولایت که صریح در ولایت به معنی حکومت هم هست؛ و در زمره آیههای سیاسی قرآن کریم می باشد در شأن امیرالمؤمنین علیه السلام نازل شد: إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ. مائده؛ ۵۵٫ بنابراین در تمام کارهای خیر، شما به یاد خدا باشید و برای خدا کار کنید تا افعالتان، دل شما را جلا دهد.
در بعضی از روایات دارد که ذکر دل را احیا میکند. حیات قلب ذکرالله است و ذکرالله این ارتباطاتی است که بنده در کارهای مختلف با خدای منان برقرار میکند. اما نماز که خیر العمل نامیده شده است، [احیاگری بیشتری نسبت به سایر اذکار دارد]– حی علی خیر العمل. در عربستان صعودی در اقامه و اذانشان خیر العمل نیست. بدعت کردهاند، حذف کردند و خیلی کار سخیف و ناپسندی هم هست ولی در وحی که جبرئیل برای پیغمبر خدا صلی الله و علیه و آله آورده است، صورت اذان و اقامه را، حی علی خیر العمل معرفی نمود.- نماز بهترین عمل است؛ لذا پیغمبر صلی الله و علیه و آله و سلم خدا عاشق نماز بود. آدم وقتی گرسنه میشود، چشمش سیاهی میرود، آسمان و زمین را دودآلود(تار) میبیند، سرش گیج میرود، اما وقتی به گرسنهای که چشمش سیاهی میرود، غذا میدهید و انرژی میگیرد، چشمش نور پیدا میکند؛ حضرت رسول صلی الله و علیه و آله می فرمودند همانطوری که شما غذا میخورید، آب میخورید، چشمتان نور میگیرد، من نماز میخوانم و چشمم نور پیدا میکند، ولی فرق من با شما این است که شما غذا میخورید سیر میشوید، ولی من هر چه نماز میخوانم سیر نمی شوم!!
جُعِلَ قُرَّهُ عَیْنِی فِی الصَّلَاه. الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۵، ص۳۲۱٫ نماز نور چشم پیغمبر صلی الله و علیه و آله است. بنابراین هر چه میتوانید نماز مستحبی بخوانید. نماز حاجت جای خودش را دارد. نماز حضرت زهرا سلام الله علیها جای خودش را دارد. نماز سلمان رضی الله عنها جای خودش را دارد. نماز جعفر طیار رضوان الله تعالی علیه جای خودش را دارد. به چه مقاماتی خودشان را رسانده اند. برای سلمان خدا نماز نازل کرده است!! سلمان برای همیشه میزبانی سفرهی احسان خدا را به عهده گرفته است. نماز سلمان؛ را در روزهای اول ماه میخوانیم: سه تا سی قل هو الله در رکعت اول، و سی تا انا انزلناه در رکعت دوم؛ این همان نماز سلمان فارسی رضی الله عنها است.
حضرت جعفر ابن ابی طالب رضوان الله تعالی علیه، نه امام بوده، نه پیغمبر بوده، شهید بوده، دو دستش را در راه خدا داده، جانباز شده، طیار شده، اما جناب جعفر مقامی پیش خدا پیدا کرده که خدا برایش نماز فرستاده، نماز جعفر طیار!!
علاوه بر اینها، الصَّلَاهُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِیٍّ. الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۳، ص ۲۶۵، باب فضل الصلاه. آدم پرهیزگار، هر وقت دلش هوای خدا کرد، احساس کرد که دلش نشاط ندارد، بلند می شود با خدای خودش به وسیله نماز انس می گیرد. نماز، هر انسان با تقوایی را به خدایش نزدیک میکند. بنابراین هر گاه شما را کسالت گرفته، غم گرفته، بلند شوید و نماز بخوانید، هم به خدا نزدیک میشوید. و هم نماز سنگر است. وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ. بقره؛ ۴۵٫
حالا که نماز نور چشم پیغمبر صلی الله و علیه و آله است، عشق ائمه الاطهار علیهم السلام است. بیبیجان ما، مادر ما، حضرت الزهرای سلام الله علیها ما، شبها همش قیام داشت. اینقدر سرپا ایستاده و نماز خوانده بود، پاهی مبارکان متورم شده بود، هر دو پای مبارکش ورم داشت! حالا که مادرجانمان اینجور بیقرار نماز بودند، نمیتوانست از نماز دل بردارد. ما هم نمازهای مستحبی زیاد بخوانیم. هر چه میتوانید نماز بخوانید و با نماز مشکلات زندگیتان را برطرف بکنید.
نماز شب
اما در میان نمازها، نماز شب، [اکسیری دیگر است.] خداوند سبحان در قرآن کریم مطالبی را در این زمینه فرموده است: یکی سوره مبارکه اسرا هست که در آنجا خدای متعال پیغمبر صلی الله و علیه و آله را مخاطب خودش قرار میدهد: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُودا. اسراء؛ ۷۹٫ پیغمبر من، معراج شب است، پرواز شب است. آمرزش در شب است. دعا در شب است. خلوت با دوست شب است. عشق بازی شب است. هر کسی به هر جا رسیده از برکات شب رسیده است. شبها نخواب! وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً لَکَ. تهجد کن! نماز شب بخوان!
آن وقت اثر این نماز شب چه چیزی است؟ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُودا نماز شب آدم را به طهارت مطلق، به مقام محمودیت مطلق میرساند! این مقامی که ستودنی است، هیچ نقصی برای انسان باقی نمیماند. مقام محمود پیدا میکند که مقامش شفاعت است. وقتی عیوب انسان برطرف شد، از خودش فارغ شد، دست دیگران را میگیرد. نماز شب آنقدر آدم را خالص میکند که آدم از خودش فارغ است. آدم قدرت تصرف در روح دیگران را پیدا میکند. اکسیری میشود که با نفس خودش آدمهای بد را متحول میکند و روز قیامت جزو شفاعت کنندگان به حساب میآید.
خدای متعال در سوره مبارکه فرقان، پس از آنکه علائم عباد رحمان را بیان فرموده است: عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً. فرقان؛ ۶۳٫ می فرماید: وَ الَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً. فرقان؛ ۶۴٫ نمیخواهید افتخار داشته باشید؟ وقتی خدا شما را به عنوان یا عبادی صدا میزند، یک جایی خدا مؤمنین را مخاطب قرار میدهد: یَأَیَّتهَُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّهُ(۲۷) ارْجِعِى إِلىَ رَبِّکِ رَاضِیَهً مَّرْضِیَّهً(۲۸) فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى(۲۹) وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ(۳۰). سوره مبارکه فجر.
شما را به خدا! بیایید از امام زمانمان بخواهیم که آقایی بفرمایند، دست ما را بگیرند! به دامن امام حسینمان متصل کنند. این سوره فجر را امام صادق علیه السلام فرمود، سوره امام حسین علیه السلام است. چرا؟ به خاطر این آیات یَأَیَّتهَُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّهُ(۲۷) ارْجِعِى إِلىَ رَبِّکِ رَاضِیَهً مَّرْضِیَّهً(۲۸) فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى(۲۹) وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ(۳۰). سوره مبارکه فجر. ما چه کار کنیم که خدا در آن دم رفتن و مرگمان ما را جز عبادش بخواند؟ (فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى) جزو آوارگان نباشیم؟ بعضیها میمیرند خانه ندارند، پناهگاه ندارند، عمل ندارند، پذیرایی ندارند، خاک بر سرشان میریزند، آواره و بدبخت هستند، در دست ملائکه عذابند؛ اما عدهای برای خودشان خانهای ساختند. چراغ فرستاند، نور فرستادند. بساطی، فرشی دارند، اینها موقع رفتن کیف میکنند، ملائکه به پیشوازشان میآیند! میگویند: سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّار. رعد؛ ۲۴٫ ما کجای کاریم؟! توقع داریم موقع رفتن، به ما خوشامد بگویند!!؟ چه کردیم؟ برای آنجا چه کردیم؟ در شبانهروز چه مقدار وقتمون را صرف آخرت میکنیم؟
اگر بخواهیم عباد بشویم، خدای متعال در سوره فرقان عباد رحمان را معرفی فرموده است. یکی از علایم عباد رحمان را این است که الَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً. بیتوته مال شب است. کسی که شب نمیخوابد به عبادت میگذراند، این را میگویند بیتوته میکند! بیتوته ای در مسجد الاحرام، بیتوته ای در منا، انشاء الله بروید. در سرزمین منا بیتوته بکنید. بیتوتهای در منا که جزو واجبات است. برای خدا بخشی از شب را نمیخوابد، چه کار میکند؟ بیتوته میکند. چگونه بیتوته میکند؟ سُجَّداً وَ قِیاماً، گاهی در حال سجده است و گاهی هم در حال قیام است. این همان نماز شب است!
اما حدیث شریف از امام صادق علیهم السلام است. فرمود: صَلَاهُ اللَّیْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْهَ وَ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ تُطَیِّبُ الرِّیحَ وَ تُدِرُّ الرِّزْقَ وَ تَقْضِی الدَّیْنَ وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ تَجْلُو الْبَصَر. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۴۲، ثواب من صلى صلاه اللیل.
نماز شب خاصیتش این است که تُحَسِّنُ الْوَجْهَ، آدم را خوشگل میکند. نماز شب خوانها ممکن است از نظر سیما، خیلی مشخص نباشد؛ اما مردم به آنها علاقه دارند. آقای بهجت، قیافهی ظاهریاش که ترکیب جمیل آنجوری نداشت؛ ولی کدام زیبا را سراغ دارید که این همه جوان دورش را گرفته باشند و مات جمالش بشوند؟
ما در محضر آقای بهجت اعلی الله مقامه شریف منبر میرفتیم. آقای بهجت آنجا رو به آن طرف مینشستند. منبر این جا بود جمعیت رو به آقای بهجت اعلی الله مقامه شریف بود به من نگاه نمیکردند، به آقای بهجت نگاه میکردند. پیرمرد بود، قیافه فرسوده بود، ولی چرا همه عاشقش بودند، واقعاً عاشق بودند! این نماز شب آدم را دلبر میکند، طوری میکند که همه به آدم علاقهمند میشوند. تُحَسِّنُ الْوَجْهَ وَ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ! خدا انسان نماز شب خوان، توفیق خوش اخلاقی میدهد. نماز شب در آن وقت سلامتی را باز مییابد. آن وقت وقت عجیبی است. فیوضات الهی آنوقت شامل میشود. تُحَسِّنُ الْخُلُقَ، آدم خوش اخلاق میشود. سوم تُطَیِّبُ الرِّیحَ آدم را خوش بو میکند. گویا که عطر اخلاقش و بصیرتش، افراد را میگیرد. ملائکه از بوی آدم خوششان میآید، میآیند دور آدم طواف میکند و برای آدم استغفار میکنند. و تُدِرُّ الرِّزْقَ روزی را وسعت میدهد. نماز شب برای انسان وفور نعمت را به همراه دارد. وَ تَقْضِی الدَّیْنَ آدمهایی که مقروض هستند به نماز شب پناه ببرند، خدا قرضشان را ادا میکند وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ ناراحتی آدم را نماز شب برطرف میکند. آدمهام محموم و غم زده اگر نماز شب بخوانند، خدای متعال غم و اندوهشان را برطرف میکند.
امروز خراسانی است دلهای ما میخواهیم برویم دامن امام مهربانمان ولی نعمتمان، حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام را بگیریم.
پاسخ دهید