هدف این تحقیق، تبیین جایگاه توحید در زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام: است. در این زیارتنامهها معارف توحیدی بسیاری وجود دارد که اهمیت فوق العاده و جایگاه بالای توحید و خدا محوری در آنها را نشان میدهد. این معارف بیانگر آن هستند که اساس و بنیان این متون بر توحید استوار است و هماهنگی و همراهی آنها با توحید در بالاترین سطح است. معارف توحیدی گنجانده شده در زیارتنامههای اولیای الهی، آن را یکی از بهترین راههای تقرب به خداوند ساخته و اثبات میکند که اهلبیت: به این موضوع توجه داشتهاند که در مراحل مختلف زیارتنامه، هیچگونه فعل و گفتار شرکآلود و غلوّ آمیزی صورت نگیرد. از سوی دیگر، با تبیین معارف توحیدیِ زیارات اهلبیت علیهم السلام: و شناخت منزلت واقعی توحید در آنها، بی پایگی اعتقادات وهابیون به شرک آور بودن زیارت نیز روشن میگردد.
- طرح مسئله
- معارف توحیدی در زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام:
- ۱ – نماز
- ۲ – سجده برای خداوند
- ۳ – حمد، تسبیح و ثناگویی برای خداوند
- ۴ – اذکار خاص، با تعداد معین
- ۵ – دعا
- ۶ – اهلبیت علیهم السلام:، بندگان مخلص خداوند
- ۷ – بهره گیری از قرآن
- ۸ – شهادت به وحدانیت خداوند
- ۹ – تولّی و تبرّی
- برخی از اعتقادات وهابیون
- نقد عقاید وهابیون درباره زیارت
- جمعبندی
- منابع
- پی نوشت ها
طرح مسئله
زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام: از مهمترین و غنیترین متون دینی هستند که در منابع روایی وجود دارند. شناخت خداوند و صفات او، معرفت به اهلبیت علیهم السلام: و اوصاف آنان، تا حدودی آشنایی با تاریخ اسلام و تاریخ اهلبیت علیهم السلام: تحلیل بسیاری از جریانات تاریخی این دوران و ایجاد ارتباط عمیق با خداوند و اهلبیت علیهم السلام:، از مهمترین و محوریترین موارد در این زیارتنامهها است. بیان مطالب در آنها فقط با بیانی ساده و معمولی صورت نمیگیرد، بلکه چون انسان در مقام زیارت قرار دارد، عشق، محبت و عاطفه، به گونه عمیقی با ولایت مداری و اطاعت آمیخته شده و بیانی جذاب را به نمایش گذاشته است. پس در واقع باید گفت که یکی از بهترین شیوههای انتقال معارف و اعتقادات صحیح اسلامی از طریق زیارات اهلبیت علیهم السلام: است و این زیارات در انتقال معارف گسترده اسلامی، هم از جهت متن و هم از جهت روش، از غنای بالایی برخوردارند: «زیارت، کلاس درس و مدرسه تعلیم و تربیت، و زیارتنامهها متون آموزشی این کلاسها و مدرسههاست».[۱]
توحید، مهمترین و فراگیرترین اصل دینی است که همه اصول و معارف دیگر بر آن بنا شده و بدون آن، همه آموزههای دینی معنا و مفهوم واقعی خود را از دست خواهند داد و زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام: نیز که بخش زیادی از متون دینی را شامل میشوند، از این قاعده مستثنا نیستند و اجمالاً میدانیم که به توحید توجه دارند، اما از سؤالات مهمی که در اینجا مطرح میشود، آن است که این زیارتنامهها تا چه اندازه خدامحورند و جایگاه توحید در آنها مورد توجه قرار گرفته است و اهلبیت علیهم السلام: که از اهداف اصلی آنان است، در کجا قرار دارد؟ به تعبیر دیگر، در زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام: توجه بسیاری به موضوعاتی مانند نبوت، رسالت و امامت شده است. با توجه به جایگاه والا و محوری توحید، میزان توجه و اهتمام زیارات اهلبیت علیهم السلام: به این اصل مهم دینی و موضوعاتی که به نحوی با آن مرتبط اند (مانند صفات خداوند متعال و ارتباط با او) چه مقدار است؟ آیا توجه به اهلبیت علیهم السلام: در زیارات، در توجه به خداوند و ارتباط با او، تأثیر منفی دارد؛ بهنحوی که توجه به خداوند به حاشیه رانده شده و کمرنگ گردد؟! نقش زیارات در ایجاد، تثبیت، تصحیح و بسط اعتقاد توحیدی چگونه است؟ به نظر میرسد با تبیین جایگاه واقعی توحید در آنها بتوان به پاسخ روشنی درباره این گونه سؤالات دست یافت و بهترین راه برای دستیابی به این هدف، مراجعه مستقیم به زیارات اهلبیت علیهم السلام: و کاوش در آنهاست تا دلایل و شواهدی که در تبیین این موضوع مؤثر هستند، از درون آنها استخراج شوند.
از سوی دیگر، تبیین صحیح این موضوع در نقد برخی از افکار وهابیون درباره زیارت، که با توسل به آنها حکم به مشرک بودن دیگران میکنند[۲] نیز اهمیت دارد و پایههای اصلی این گونه افکار را هدف قرار خواهد داد. البته بهعلت نبود تحقیق مستقل و جامع درباره جایگاه توحید در زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام:،[۳] ضرورت این پژوهش مضاعف میگردد.
معارف توحیدی در زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام:
با نگاهی به زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام:، بهعنوان نمونه نه مورد از مهمترین و محوریترین معارف توحیدیِ زیارات را در ذیل تبیین خواهیم کرد. البته بررسی تمام معارف توحیدیِ زیارات، هدف این نوشتار نیست، بلکه سعی خواهد شد با استخراج و تبیین مواردی که نقش کلیدی در شناخت این موضوع دارند، به درک جایگاه توحید در زیارات اهلبیت علیهم السلام: نایل شویم.
۱ – نماز
برایند بسیاری از آیات[۴] و روایاتی[۵] که به موضوع نماز پرداختهاند، آن است که نقش نماز در برقراری ارتباط با خداوند از هر عمل دیگری بالاتر است و کاملترین و جامعترین عبادت در میان عبادات به شمار میرود. به قول برخی از عرفا:بُراق سیر و رَفرَف عروج اهل معرفت و اصحاب قلوب، نماز است.[۶]
از سوی دیگر، همه اعمال و اذکار نماز طوری طراحی و چینش شدهاند که به بهترین وجه ممکن نمایانگر توحید هستند. اجزای نماز همچون سجده و رکوع، نمایانگر خضوع، خشوع و اظهار بندگی در پیشگاه خداوند متعال میباشند و تمام اذکار نماز نیز مشتمل بر حمد، تسبیح، تکبیر و تعظیم خداوند متعال هستند که ارتباط انسان با خداوند را بهخوبی برقرار میسازند. بههمین جهت، نماز واقعی، تجلیگاه توحید ناب است. همچنین نماز عملی است که امکان انجام آن برای غیر خداوند وجود ندارد؛ چون شکل و محتوای نماز بهگونهای است که صرفاً سبب اتصال میان نمازگزار و خداوند است.
مطالعه زیارتنامههای أهلبیت:نشان میدهد که اقامه نماز یکی از بزرگترین شاخصها و نمادهای توحید در زیارتنامهها است؛ چنانکه در دعای مخصوصی که بعد از نمازِ زیارت خوانده میشود، به این مطلب تصریح شده است:
اللّهمَّ إنّی صلّیت و رکعت و سجدت لک وحدک لا شریک لک؛ لأنّ الصلاه و الرکوع و السجود لایکون إلاّ لک؛ لأنّک أنت الله الذی لا إله إلا أنت.[۷]
یکی از آداب زیارت آن است که بعد از فراغت از زیارت، دو رکعت نماز خوانده شود.[۸] اگر دستور خاصی درباره کیفیت آن وارد شده باشد، زائر باید طبق آن عمل کند و در این صورت، در رکعت اول بعد از حمد سوره یس، و در رکعت دوم بعد از حمد سوره الرحمن خوانده میشود.[۹] البته خواندن نماز، منحصر به این دو رکعت نیست و بلکه میتوان آن را چهار، شش، و هشت رکعت [۱۰] و حتی بیشتر[۱۱] به صورت دو رکعتی انجام داد.
۲ – سجده برای خداوند
سجده، اوج تضرّع عبد در برابر خداوند است و نهایت خضوع و خشوع و بندگی را بههمراه دارد و سجده از این لحاظ، از هر عملی بالاتر است. بههمین جهت، یکی دیگر از مهمترین دلایلِ جایگاه متعالی توحید در زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام:، سجده برای خداوند به هنگام زیارت است که در بعضی از زیارات مشاهده میشود.[۱۲] ضمناً اذکاری هم که در سجده گفته میشود، هماهنگ با توحید بوده و بسیار درخور توجه است. در اینجا یک نمونه را میآوریم تا هماهنگی سجده و ذکر آن، در تضرع به درگاه الهی روشن شود و تجلی توحید در این فعل نیز تبیین گردد. در سجده زیارتنامه امام امیرالمؤمنین(ع)چنین دعایی آمده است:
اللّهمّ إنّی إلیک توجّهت، و بک اعتصمت، و علیک توکّلت، اللّهمّ أنت ثقتی و رجائی، فاکفنی ما أهمّنی و ما لا یهمّنی و ما أنت أعلم به منّی، عزّ جارک و جلّ ثناؤک و لا إله غیرک، صلّ على محمّد وآل محمّد وقرّب فرجهم.[۱۳]
دقت اندکی در این موارد و اذکار آنها نشان از آن دارد که سجده اگرچه در حین زیارت انجام میشود، اما روی سخن فقط با خداوند است و در آن به حمد و ثنای خداوند، دعا، اظهار عجز، استغفار و … پرداخته میشود که همه حاکی از ارتباط عمیق با خداوند و توحید واقعی است.
۳ – حمد، تسبیح و ثناگویی برای خداوند
از دیگر شاخصهای مهم درباره جایگاه و منزلت بالای توحید در زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام:، تسبیحگویی، ثناگویی و حمدگویی برای خداوند متعال[۱۴] است که به صورت گسترده در زیارتنامهها به کار رفته است. برای هر کدام، یک نمونه را ذکر و سپس ارتباط آنها با توحید را تبیین میکنیم.
حمد الهی:«الحمد لله الواحد المتوحّد فی الأمور کلّها، خلق الخلق فلم یغب شیء من أُمورهم عن علمه، فعلمه بقدرته»(زیارتنامه امام حسین۷).[۱۵]
تسبیح خداوند:«سبحان من لا تبید معالمه، سبحان من لا تنقص خزائنه، سبحان من لا انقطاع لمدّته، سبحان من لا ینفد ما عنده، سبحان من لا اضمحلال لفخره، سبحان من لا یشاور أحداً فی أمره، سبحان من لا إله غیره.» (زیارتنامه امام حسین۷).[۱۶]
ثنای خداوند:«اللّهمّ أنت السلام، ومنک السلام، وإلیک یعود السلام، وأنت معدن السلام، حیینا ربّنا منک بالسلام، الحمد لله الذی لم یتّخذ صاحبه ولا ولداً، الحمد لله الذی خلق کلّ شیء فقّدره تقدیراً» (زیارتنامه امام امیرالمؤمنین(ع)).[۱۷]
حمد، تسبیح و ثناگویی خداوند در زیارات، ثمرات توحیدی بسیار متعددی در پی دارد؛ مانند:
۱ – یادآوری نعمتهای خداوند و بهویژه نعمتهای خاص و مهمی مانند توحید، نبوت، امامت و معاد، یکی از کارکردهای حمد در زیارات است. از سوی دیگر، ذکر هر گونه نعمتی، موجب توجه افزونتر انسان به نعمتبخش واقعی یعنی خداوند میشود و روحیه شکرگزاری را در او تقویت میکند.
۲ – آموزش معارف و اعتقادات صحیح مانند توحید واقعی، که با تسبیح و ثناگویی خداوند محقق میگردد.
۳ – محتوای زیارتنامهها بهگونهای است که علاوه بر زیارت معصومان:، سبب ارتباط با خداوند نیز هستند. این ارتباط میتواند با شیوههای گوناگون انجام شود که حمد، تسبیح و ثناگویی خداوند، از بهترینِ آنهاست. همچنین وجود اینگونه موارد در زیارتنامهها، بهسبب تقویت ارتباط انسان با خداوند، در رشد عملیِ او نیز مفید و از لحاظ تربیتی بسیار مؤثر است.
۴ – اذکار خاص، با تعداد معین
دستور به گفتن تکبیر، حمد، تسبیح و تهلیل (لااله الاّ الله) که معمولاً قبل و یا هنگام زیارت به تعداد خاصی گفته میشود، در بسیاری از زیارتنامهها مشاهده میشود. هر یک از این اذکار به صراحت بر توحید دلالت دارند که در ابتدا برخی موارد را مرور میکنیم:
ـ سی تکبیر، قبل از زیارت امام امیرالمؤمنین(ع)؛[۱۸]
صد تکبیر، قبل از زیارت امام امیرالمؤمنین(ع) در شب ۲۷ رجب؛[۱۹]
هفت تکبیر در چهار مرحله، در زیارت امام حسین(ع)؛[۲۰]
در روایت دیگر: سه مرحله تکبیر هر کدام سی بار، در هنگام زیارت امام حسین(ع).[۲۱]
سی یا چهل تکبیر، قبل از خواندن زیارتنامه جامعه کبیره.[۲۲]
به نظر میرسد مهمترین فلسفه گفتن این اذکار و به ویژه تکبیرها که بیشتر از هر ذکر دیگری باید گفته شوند، آن است که از هر فکر و اعتقاد غلوّ آمیز درباره اهلبیت علیهم السلام: جلوگیری شود و از اعتقاد توحیدی انسان صیانت گردد؛[۲۳] چون این اذکار مانع میشود که توجه به اهلبیت علیهم السلام: و صفات والای ایشان، انسان را از خداوند یگانه و صفات نامتناهی او غافل سازد و انحرافی در اعتقادش به وجود آورد بهگونهای که اهلبیت علیهم السلام: را بالاتر از آنچه هستند، بداند.
برخی علما همچون مرحوم شبّر[۲۴] و مجلسی اول[۲۵] یکی از مهمترین علل گفتن تکبیرهای صدگانه زیارت جامعه کبیره را برای فهماندن این مطلب دانستهاند که عظمت و کبریایی فقط برای خداست (و نباید آن را برای دیگران قائل شد). مرحوم محدث قمی، صاحب مفاتیح الجنان، نیز در مقدمه زیارت جامعه کبیره، تکبیرهای صدگانه آن را از همین دیدگاه ارزیابی کرده است. از نگاه ایشان، چون اکثر طبایع تمایل به غلواند و ممکن است از عبارات امثال زیارت جامعه کبیره به غلوّ افتند و یا از بزرگی خداوند غافل شوند، این تکبیرها باید گفته شود.[۲۶]
البته دستور به گفتن تعداد معینی از تکبیر، حمد، تهلیل و تسبیح در زیارات ـ علاوه بر بازدارندگی از غلوّ، که ظاهراً مهمترین دلیل است ـ میتواند به دلیل توجه بیشتر به خداوند نیز باشد. اگر توجه کنیم میبینیم که دین اسلام از هیچ قسمتی از زندگی انسان غفلت نکرده است، برنامهای تدارک دیده است که انسان همیشه به یاد او باشد و با نگاه الهی زندگی کنند. لزوم گفتن این اذکار در زیارات نشان از الهی بودن این عمل است.
۵ – دعا
دعا، توجه به خداوند و درخواست از اوست، دعا ارتباط تنگاتنگ انسان با خداوند است، دعا یکی از بهترین عبادات و افضلترین آنهاست برخی روایات، دعا را مغز و عصاره عبادت است.[۲۷] مغز و عصاره عبادت بودن دعا از آن جهت است که دعا مشتمل بر اعتراف به توحید و بزرگی خداوند و همچنین مالکِ مطلق بودن اوست.[۲۸] با این اوصاف، یکی دیگر از دلایلِ توحیدمحور بودنِ زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام:، دعاهایی است که به صورت بسیار گسترده در اکثر آنها وجود دارد به عنوان نمونه فرازهایی از زیارتنامه امام امیرالمؤمنین(ع) را مرور میکنیم:
اللّهمّ فاجعل نفسی مطمئنّه بقدرک، راضیه بقضائک، مولعه بذکرک ودعائک، محبّه لصفوه أولیائک، محبوبه فی أرضک وسمائک، صابره على نزول بلائک، شاکره لفواضل نعمائک، ذاکره لسوابغ آلائک، مشتاقه إلى فرحه لقائک، متزوده التقوی لیوم جزائک، مستنه بسنن أولیائک، مفارقه لأخلاق أعدائک، مشغوله عن الدنیا بحمدک وثنائک.[۲۹]
یکی از مسائل بسیار مهم در هنگام ارتباط با خداوند، آن است که انسان بداند چه میخواهد و چگونه بخواهد. دعاهای موجود در زیارات اهلبیت علیهم السلام:، علاوه بر ایجاد ارتباط عمیق زائر با خداوند، به این سئوالات به خوبی پاسخ دادهاند؛ مثلاً در مثال فوق مشاهده میشود که رضایت به قضای الهی، صبر بر بلای الهی، دوستی با اولیای خداوند و درخواست توفیق بر تقوای الهی، جزء مواردی است که با بیان بسیار زیبا و مناسبی، از خداوند خواسته میشود.
۶ – اهلبیت علیهم السلام:، بندگان مخلص خداوند
یکی از موضوعاتی که بسیار مورد توجه و تأکید در زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام : می باشد آن است که اهلبیت علیهم السلام: بهعنوان بندگان خداوند معرفی شده اند. در زیارتنامه امام رضا(ع) میخوانیم:
اللّهمّ صلّ على محمّد عبدک و رسولک و نبیّک و سیّد خلقک أجمعین …… اللهم صلّ على أمیر المؤمنین علیّ بن أبی طالب، عبدک وأخی رسولک …… اللّهمّ صلّ على علیّ بن الحسین سیّد العابدین عبدک والقائم فی خلقک …… اللّهمّ صلّ على محمّد بن علی، عبدک وولیّ دینک …… اللّهمّ صلّ على جعفر بن محمّد الصادق، عبدک و ولیّ دینک …… اللّهمّ صلّ على موسى بن جعفر الکاظم، العبد الصالح …… اللّهمّ صلّ على علیّ بن موسى الرّضا المرتضى، عبدک و ولیّ دینک …… اللّهمّ صلّ على محمّد بن علی عبدک وولیّک، القائم بأمرک …… اللّهمّ صلّ على علیّ بن محمّد، عبدک و ولیّ دینک.[۳۰]
توصیف اهلبیت: به عبد خداوند بهمعنای حقیقی کلمه، نشان از ارتباط عمیق اهلبیت علیهم السلام:با ذات باری تعالی است و جایگاه خاص توحید و خدامحوری در زیارتنامهها را نیز نشان میدهد. همچنین الگوهای کامل در عبودیت خداوند را به دیگران نشان میدهد؛ در عین حال توجه به عبد بودن ایشان، مانع از ایجاد غلو درباره آنان هم میشود.
از نکات در خور توجه در نمونههای فوق و موارد مشابه،[۳۱] آن است که زیارات، غالباً عبد بودن اهلبیت: را مقدم بر هر صفت دیگری حتی نبوت و رسالت معرفی میکنند و این بدان جهت است که بندگی خداوند، بالاترین کمال قابل تصور برای انسان است که وجود آن در یک فرد، زمینه دریافت کمالات دیگر را نیز فراهم میکند و در صورت به اوج رسیدن این کمال در یک شخص، کمالات بسیار مهم مانند رسالت و امامت نیز به او اعطا میگردد.
۷ – بهره گیری از قرآن
در زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام: بسیاری از آیات قرآن وجود دارد که میتواند ناشی از چند علت مهم باشد؛ از جمله:
الف) جدایی ناپذیری قرآن و اهلبیت علیهم السلام: ـ چنانکه در حدیث معروف و متواتر ثقلین نیز بر آن تصریح شده است ـ[۳۲] اقتضا میکند که زیارات آنان نیز با قرآن پیوند مستحکمی داشته باشند.
ب) چنانکه اهلبیت علیهم السلام: بر قرآنمحوری سخنان خود تأکید ورزیده و همه سخنان خود را برگرفته از قرآن معرفی کردهاند.[۳۳]
بهره گیری از قرآن در زیارات اهلبیت علیهم السلام:، شاهد دیگری بر هماهنگی این زیارتنامهها با توحید و جایگاه رفیع آن است؛[۳۴] چون قرآن، کلام خداوند و محل تجلی او است[۳۵] و بسیاری از آیات قرآن به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم با توحید ارتباط دارند و همه موضوعات قرآنی نیز تحت الشعاع این رکن مهم قرار دارند.
بررسی متن زیارتنامهها نشان میدهد که آیات قرآن در آنها، به چهار گونه بهکار رفتهاند: عین آیه، قسمتی از متن آیه، مضمون آیه، کلمات و ترکیبات قرآنی.
الف) عین آیه:
اللّهمّ إنّک قلت: إنّی اتیت نبیّک مستغفراً تائباً من ذنوبی ، وإنّی أتوجّه إلیک بنبیّک نبّی الرحمه محمّد(ص)، یا محمّد إنّی أتوجّه بک إلى الله ربّی وربّک لیغفر لی ذنوبی. (زیارت پیامبر اکرم(ص)).[۳۶]
ب) قسمتی از آیه
السلام علیکم أئمّه الهدى …… فجعلکم فی بیوت أذن الله أن ترفع، ویذکر فیها اسمه وجعل صلواتنا علیکم رحمه لنا (زیارت ائمه بقیع:).[۳۷]
ج) مضمون آیه
عصمکم الله من الزلل، وآمنکم من الفتن، و طهّرکم من الدنس، و أذهب عنکم الرّجس و طهّرکم تطهیراً.(زیارت جامعه کبیره). [۳۸]
د) استفاده از کلمات و ترکیبات قرآنی؛ مانند: سلام،[۳۹] لعن،[۴۰] خلیفه،[۴۱] اهل الذکر،[۴۲] المقام المحمود،[۴۳] بقیه الله،[۴۴] عبد،[۴۵] اولوا الامر،[۴۶] اهلالبیت،[۴۷] سراج.[۴۸]
۸ – شهادت به وحدانیت خداوند
شهادت به وحدانیت خداوند متعال، یکیدیگر از شاخصهای روشن و صریح بر جایگاه رفیع توحید در زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام: است که در واقع میتوان از آن به توحید ناب[۴۹] تعبیر کرد. البته چون شهادت به وحدانیت خداوند در بسیاری از اینگونه موارد، همراه با شهادت به بندگی اهلبیت علیهم السلام: است، توأم بودن این دو شهادت، موجب تأکید بیشتر بر توحید خواهد بود.[۵۰]
نمونه را بنگرید:
أشهدک یا مولای إنّی أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له، و أنّ محمداً عبده ورسوله، لا حبیب إلاّ هو و أهله، و أنّ أمیر المؤمنین حجّته(زیارت امام زمان(ع)).[۵۱]
شاید بتوان گفت که مهمترین فلسفه شهادت به وحدانیت خداوند متعال در زیارتنامهها، آن است که چون اهلبیت علیهم السلام: دارای مقام عصمت هستند، کمالات و اوصاف بسیار متعالی دارند، و بهسبب آنکه مقام عصمت معصومان و بسیاری از کمالات و اوصاف آنان، از افق فکر غیر معصومان بسیار بالاتر است،[۵۲] ممکن است درک درست بسیاری از این اوصاف و فضایل، برای مردم میسّر نباشد و معصومان را بالاتر از آنچه هستند، بدانند. اینجاست که اهمیت و ضرورت شهادت به وحدانیت خداوند در زیارات، برای رهایی از خطر غلو درباره اهلبیت علیهم السلام:[۵۳] و قائل شدن شأنی خداگونه برای آنان و غفلت از مقام وحدانیت مطلقه خداوند[۵۴] آشکار میگردد.
۹ – تولّی و تبرّی
یکی از نکات جالب و مهم در زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام:، آن است که دوست داشتن اهلبیت علیهم السلام: و دوستان ایشان(تولّی)، و اظهار برائت و دشمنی با دشمنان آنان (تبّری)، از راههای تقرّب به خداوند معرفی میشود. تصریح و تأکید به این موضوع، حاکی از آن است که تولّی و تبرّی، وسیلهای ارتباط انسان با خداوند است و هدف اصلی از توجه به اهلبیت علیهم السلام: و زیارت آنان تقرب به خداوند است. پس وجود تولّی و تبرّی، چون در جهت تقرب و ارتباط با خداوند است، تأیید دیگری بر وجود روح توحیدی و خدامحوری در زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام: است:
یا سیّدی یا أبا عبد الله إنّی أتقرّب إلى الله وإلى رسوله وإلى أمیر المؤمنین وإلى فاطمه وإلى الحسن و إلیک صلّى الله علیک وعلیهم، بموالاتک والبراءه من أعدائک وممّن قاتلک، ونصب لک الحرب، ومن جمیع أعدائکم، وبالبراءه ممّن أسسّ الجور و بنى علیه بنیانه، و أجری ظلمه و جوره علیکم وعلى أشیاعکم. (زیارت امام حسین(ع)).[۵۵]
با تأمّل در موارد دهگانه فوق در مییابیم که زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام:، هماهنگی کامل با توحید دارند و پیوند مستحکمی میان ایندو برقرار است. از همین رو، با اطمینان میتوان گفت که جایگاه توحید در زیارات اهلبیت علیهم السلام: آن چنان رفیع است که شاکله اصلی و محور این زیارات با آن شکل میگیرد؛ بهنحوی که زیارات بدون آن از محتوای واقعی تهی میشوند و ارزشی نخواهند داشت؛ درست مانند اسکلت فلزی یک ساختمان که حذف آن به نابودی کامل ساختمان میانجامد. معارف توحیدی فراوانی که در سراسر زیارات وجود دارد، جای هیچگونه تردیدی باقی نمیگذارند که زیارات دو جهت گیری اصلی دارند: توجه به خداوند و توجه به اهلبیت علیهم السلام:. در این میان، منزلت و جایگاه توحید در زیارات اهلبیت علیهم السلام: آن چنان متعالی است که اهمیت موضوعات دیگر و حتی توجه به اهلبیت علیهم السلام: را را در مراتب بعد قرار میدهد.
وجود معارف توحیدی در زیارتنامه، علاوه بر اثبات جایگاه بالای توحید، آثار و ثمرات متعددی نیز به همراه دارد: برای مثال، از یک سو موجب ایجاد ارتباط با خداوند از راههایی مانند نماز، سجده و دعا میشود. از سوی دیگر، وجود حمد، تسبیح و ثنای الهی، تکبیر، تهلیل، شهادت به وحدانیت خداوند و تصریح به عبد بودن اهلبیت علیهم السلام:، سبب القای آموزههای صحیح توحیدی به انسان میشود و در تصحیح، تثبیت و بسط معرفت توحیدی و هدایت انسان به توحید ناب که انسان با کمک دلایل عقلی به آن ایمان داشته است، نقش اساسی ایفا میکند.
برخی از اعتقادات وهابیون
از مطالبی که مطرح کردیم، میتوان بیاساس بودن بخشی از اعتقادات وهابیون درباره زیارت قبور اولیای الهی را که دیگران را به شرک و دوری از توحید متهم میکنند، آشکار ساخت. بخشی از اعتقادات آنان از این قرار است:
۱ – تعظیم اولیاء شرک است؛[۵۶]
۲ – سفر برای قبر پیامبر اکرم، بدعت و حرام است، با این توجیه که ممکن است بار سفر بستن به سوی قبور، راهی برای عبادتشان گردد؛ چون بار سفر بستن به سوی قبور و ضرایح، غلوّی است که به شرک اکبر منتهی میشود و شرک، حرام است؛ به همین علت، وسائل آن نیز حرام است؛[۵۷]
۳ – برخی حتی سلام کردن به پیامبر(ص)…را نیز بدعت و امری غیر شرعی دانستهاند که انجام دادن آن، نیازمند دلیل است و انجام دهنده آن بدعتگذار است و مرتکب امری شده است که کم کم او را به شرک نزدیک میسازد. وهابیون اینگونه کارها را زمینهساز شرک اکبر میدانند که خروج از ملت اسلام را نیز در پی دارد؛[۵۸]
۴ – قبه ها و مشاهد از بزرگترین وسایل شرک و الحاد هستند؛[۵۹]
۵ – طواف قبور، تبرک و مسح آثار قبور از موجبات شرک است و مانند عمل اهل جاهلیت برای بتهاست.[۶۰]
۶ – طلب شفاعت، طلب دعا و طلب استغفار از پیامبر بعد از مرگ او و کنار قبرش، نامشروع است؛[۶۱]
- دعا در کنار قبور، بدعت[۶۲] و شرکآور[۶۳] است؛
۸ – کسانی که در زیارت، اعتقادشان بر خلاف اعتقادات وهابیون باشد و بر خلاف عقاید آنان عمل کنند، مشرکاند و خون، مال و ذریه آنان مباح است.[۶۴]
نقد عقاید وهابیون درباره زیارت
ما در اینجا با به رهگیری از مطالبی یاد شده نقد کوتاهی از عقاید وهابیت را در ذیل بیان میکنیم:
۱ – زیارت واقعی چون سبب ارتباط همزمان انسان با خداوند و اهلبیت علیهم السلام: است، از توحید جدا نیست و هرگز موجب شرک نمیگردد. پیوند میان اهلبیت علیهم السلام: و خداوند، بهحدی عمیق و مستحکم است که هیچ گاه گسسته نمیشود. بههمین جهت، زیارت آنان نیز نمیتواند از توحید جدا باشد، بلکه به لحاظ آنکه هدایت انسان به توحید واقعی، فقط در حیطه توانایی پیامبران و اهلبیت علیهم السلام:است، فراموش کردن آنان و بیتوجهی به آنان، باعث تفسیر بهرأی و رسوخ شرک و کفر در وجود انسان است. از این رو، یکی از بهترین راههای ارتباط با خداوند و تحصیل توحید ناب، توجه به آنان است و در این موضوع، فرقی بین حال حیات و ممات، و ملاقات و زیارت آنان نیست.
بنابراین همانگونه که در حال حیات و دوران زندگی رسول الله(ص) و اهلبیت علیهم السلام آن حضرت:، اگر مردم به دیدار آنان بروند، هرگز آنان افراد را به خود نمیخوانند، بلکه به خدا و معارف و کمالات الهی هدایت میکنند و هرگز این مراجعه و زیارت رنگ و بوی شرک و کفر ندارد، بلکه کاملاً صبغه ربانی و جلوه الهی دارد، بعد از مرگ آنان نیز اگر زائر به قصد زیارت بشتابد و آهنگ دیدار آنان کند، آنها نیز زائر را به خدا دعوت میکنند و علائم هدایت و نشانههای سعادت را مینمایانند و این همان توحید ناب است.[۶۵]
۲ – اگر وهابیون به آنچه در کنار قبر اهلبیت علیهم السلام: خوانده میشود، آگاهی کامل داشتند، تردید نمیکردند که زیارت قبور، عین تنزیه از شرک و ایمان واقعی به خداوند است.[۶۶] چگونه ممکن است زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام: که آکنده از معارف توحیدی (مانند حمد، تسبیح، تکبیر، شهادت به وحدانیت خداوند) است و بنیان آن بر توحید است، شرکآلود و شرکآور باشد؟ در حالیکه این معارف توحیدی، ریشه هر فکر مشرکانه را میخشکاند و اعتقاد توحیدی انسان را به نحوی تثبیت و تعمیق میکند که هرگز نمیتواند افکار مشرکانه را در وجود خود راه دهد.
۳ – اینگونه افکار، از یک سو سبب قطع ارتباط انسان با اهلبیت علیهم السلام: که انسانهای کامل و الگوهای بینقص هستند، خواهد شد و از سوی دیگر، یکی از بهترین شیوههای انتقال آموزههای دینی را از اعتبار و استفاده خارج میسازد. به راستی، چگونه میتوان برای زیارات که با بهترین شیوه به تربیت و تعلیم معارف گسترده دینی به انسان میپردازند،[۶۷] جایگزین مناسبی یافت؟
جمعبندی
۱ – در این پژوهش با کاوش و مطالعه در متون زیارتنامههای اهلبیت علیهم السلام: دریافتیم که معارف توحیدی بسیاری (همچون نماز، سجده، دعا، شهادت به وحدانیت خداوند، حمد، تسبیح و ثناگویی خداوند) در آنها وجود دارد که از شاخصهای مهمِ جایگاه رفیع توحید و خدامحوریِ این متون هستند.
۲ – اسلام با دستور به زیارت اهلبیت علیهم السلام:، علاوه بر زنده نگهداشتن یاد و آموزههای آنان، به انتقال معارف بسیار گسترده اقدام کرده است و برای آنکه رخنه احتمالی و مخفیانه شرک و غلوّ در وجود انسان را خنثی کند، ابزارهای متعددی مانند دستور به گفتن تکبیر، تهلیل، شهادت به وحدانیت خداوند و تصریح به عبد بودن اهلبیت علیهم السلام: را در متن زیارات گنجانده است. از همین رو باید گفت که زیارات اهلبیت علیهم السلام:، از بهترین و مطمئنترین راههای توجه به اهلبیت علیهم السلام: هستند.
۳ – از دیگر نتایج این نوشتار، آن است که متهم کردن زیارت و زیارتکننده به شرک از سوی وهابیون صحیح نیست. پیوند مستحکم میان حجت الهی با توحید، هماهنگی زیارات اهلبیت علیهم السلام: با توحید و نقش کمنظیر زیارات در انتقال و آموزش معارف اسلامی، سه دلیل مهم است که توهّم تولید شرک از زیارت را نابود میکند و بر ضرورت زیارت تأکید میورزد.
منابع
* قرآن کریم.
۱ – ادب فنای مقربان: عبدالله جوادی آملی، قم: مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۱ش.۲ – إغاثه اللهفان من مصائد الشیطان: محمد بنایوب الزرعی دمشقی ابنقیم جوزیه، بیروت: دارالمعرفه، ۱۹۷۵م.۳ – الأمالی: محمد بنعلی بنبابویه صدوق، قم: مؤسسه البعثه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.۴ – الأمالی: محمد بنمحمد بننعمان مفید، بیروت: دار المفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق. ۵ – الأنوار اللامعه فی شرح زیاره الجامعه: سید عبدالله شبر، قم: دارالانصار، ۱۴۲۷ق.۶ – بحارالأنوار: محمد باقر مجلسی، تحقیق: سید هدایه الله مسترحمی، بیروت: مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.۷ – تطهیر الإعتقاد عن ادران الإلحاد: محمد بناسماعیل صنعانی، بیجا، بی تا.۸ – التوحید: محمد بنعلی بنبابویه صدوق، تحقیق: سید هاشم حسینی تهرانی، قم: انتشارات جامعه مدرسین، ۱۳۵۷ش.۹ – جلوههای لاهوتی: محمد باقر تحریری، قم: دارالمعارف، ۱۳۸۴ش.۱۰ – روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه: محمد تقی مجلسی، بنیاد فرهنگ اسلامی، بیجا، بی تا.۱۱ – سرّ الصلوه، معراج السالکین و صلوه العارفین: روح الله موسوی خمینی، قم: مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی ۱، ۱۳۷۲ش.۱۲ – سنن الترمذی: محمد بنعیسی ترمذی، تحقیق: عبدالرحمنمحمد عثمان، بیروت: دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.۱۳ – شرح اُصول الکافی: محمد صالح مازندرانی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.۱۴ – عیون اخبار الرضا (ع): محمد بنعلی بنبابویه صدوق، تحقیق: شیخ حسین أعلمی، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۴ق.۱۵ – فلسفه زیارت و آیین آن: مرتضی جوادی، قم: مرکز نشر إسراء، چاپ پنجم، ۱۳۸۳ش.۱۶ – قاعده جلیله فی التوسل و الوسیله: احمد بن عبدالحلیم ابن تیمیه، بیتا، بیجا.۱۷ – الکافی: محمد بنیعقوب کلینی، تهران: دار الکتب الإسلامیّه، چاپ چهارم، ۱۳۶۳ش.۱۸ – کامل الزیارات: جعفر بنمحمدابنقولویه، قم: مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.۱۹ – کمال الدین و تمام النعمه: محمد بنعلی بنبابویه صدوق، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم: مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۰۵ق.۲۰ – المحاسن: احمد بنمحمد بن خالد برقی، تحقیق: السید جلال الدین الحسینی، تهران: دارالکتب الاسلامیّه، ۱۳۳۰ش.۲۱ – المراجعات: عبدالحسین شرف الدین، تحقیق: حسین رازی، بیجا،۱۴۰۲ق.۲۲ – المزار: ابوعبدالله محمد بنجعفر بنعلی مشهدی حائری، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم: نشر القیوم، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.۲۳ – المزار: شمس الدین محمد ابنمکی عاملی (شهید اول)، تحقیق: مدرسه الإمام المهدی(ع)، قم: مؤسسه امام هادی (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.۲۴ – المزار: محمد بنمحمد بننعمان مفید، بیروت: دار المفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.۲۵ – مجله سفینه «مستندات قرآنی زیارت جامعه کبیره»: عباس نوری، ش ۱۶، ۱۳۸۶ش.۲۶ – مسند ابن حنبل: احمد ابن حنبل، بیروت: دار صادر، بی تا.۲۷ – مصباح المتهجّد: محمد بنحسن طوسی، بیروت: مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.۲۸ – مفاتیح الجنان: حاج شیخ عباس قمی، قم: عصمت، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.۲۹ – من لایحضره الفقیه: محمد بنعلی بنبابویه صدوق، تصحیح: علی اکبر غفاری، قم: انتشارات جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۳۹۲ق.۳۰ – المنتخب من کتب ابنتیمیه: شیخ علوی بن عبد القادر السقاف، بیجا، بیتا.۳۱ – موسوعه زیارات المعصومین :: موسسه الإمام الهادی (ع)، قم: موسسه امام هادی (ع)، ۱۳۸۵ش.۳۲ – نهج البلاغه: مترجم: محمد دشتی، قم: پارسیان، چاپ سوم، ۱۳۸۰ش.۳۳ – هذی هی الوهابیه: محمد جواد مغنیه، مؤسسه دارالکتاب الاسلامی، بیجا، ۱۴۲۷ق.
منبع: نشریه سراج منیر
پی نوشت ها
[۱]. ادب فنای مقربان، ج۱، ص۳۸٫
[۲]. در قسمت مربوط به این موضوع، به تفصیل در اینباره سخن خواهیم گفت؛ لذا از آدرسدهی در اینجا اجتناب می کنیم.
[۳]. درباره موضوع این تحقیق یعنی جایگاه توحید در زیارات اهلبیت علیهم السلام:، به اثری که به بررسی جامعی در اینباره اقدام کرده باشد دست نیافتیم، فقط کسانی مانند شارحین زیارات، گاهی به تناسب بحث، اشاره مختصری به موضوع توحید در زیارات داشته اند که ضرورت نگاهی جامع به زیارات در موضوع توحید را منتفی نمی سازد.
[۴]. ر.ک: سوره بقره، آیه۴۵؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۰؛ سوره هود، آیه ۱۱۴؛ سوره رعد، آیه ۲۲؛ سوره نور، آیه ۵۶؛ سوره عنکبوت، آیه ۴۵٫
[۵]. برای نمونه ر.ک: المحاسن، ج۱، ص۲۸۶؛ الکافی، ج۳، ص۲۶۸؛ الامالی (مفید)، ص ۲۶۷٫
[۶]. سرّ الصلوه، ص۵٫
[۷]. مصباح المتهجّد، ص۷۲۱ و ۷۲۲٫
[۸]. المزار (ابن مکی عاملی)، ج۲، ص۲۳٫
[۹]. کامل الزیارات، ص۴۱۷٫
[۱۰]. همان، ۴۸۵٫ایشان در اینجا تصریح می کند که هشت رکعت، افضل از موارد دیگر است.
[۱۱]. المزار(مفید)، ص۱۹۹ و ۲۰۴٫
[۱۲]. البته در نماز که در قسمت قبل بحث شد، سجده نیز وجود دارد، اما در اینجا مواردی مورد توجه است که سجده بهتنهایی در زیارات گنجانده شده است. در ضمن، اهمیت سجده نیز اقتضا می کند که در عنوان مستقلی به آن بپردازیم.
[۱۳]. المزار (مفید)، ص۸۳، ر.ک: کامل الزیارات، ص۳۳۲؛ المزار (مشهدی)، ص۵۳۷ و ۵۳۸ و ۱۸۹ و ۱۹۰ و ۵۹۷ و ۵۳۹؛ المزار (مفید)، ص۲۱۱٫
[۱۴]. موارد سهگانه مذکور هر یک به تنهایی می تواند عنوان مستقلی محسوب شود ، اما به لحاظ تشابه این عناوین و همچنین همراهی و آمیختگی عمیق آنها در زیارات، در اینجا نیز؛ هم ذکر می شوند.
[۱۵]. کامل الزیارات، ص۳۶۱٫ برای برخی موارد دیگر ر.ک: کامل الزیارات، ص۹۵؛ مصباح المتهجّد، ص۷۰۹٫
[۱۶]. کامل الزیارات، ص۴۱۳ و ۴۱۴٫ برای برخی موارد دیگر ر.ک: همان، ص۳۸۸ و ۴۱۵٫
[۱۷]. المزار (مشهدی)، ص۲۲۶٫
[۱۸]. همان، ص۲۰۵٫
[۱۹]. المزار (ابن مکی العاملی)، ص۹۹ و ۱۰۰٫
[۲۰]. کامل الزیارات، ص۳۵۹ – ۳۶۱٫
[۲۱]. همان، ص۳۹۸ و ۳۹۹٫
[۲۲]. من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۶۰۹٫ برخی موارد دیگر: کامل الزیارات، ص۳۶۴ و ۳۸۷ و ۳۸۸ و ۳۹۲؛ المزار (مشهدی)، ص۱۸۳ و ۴۱۸٫
[۲۳]. ادب فنای مقربان، ج۳ ، ص۱۲۸٫
[۲۴]. الأنوار اللامعه فی شرح زیاره الجامعه، ص۱۷٫
[۲۵]. روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۵، ص۴۵۳٫
[۲۶]. مفاتیح الجنان، ص۹۰۱٫
[۲۷]. همان.
[۲۸]. شرح اصول الکافی، ج۱۰، ص۲۴۵٫
[۲۹]. کامل الزیارات، ص۹۲ -۹۳٫
[۳۰]. کامل الزیارات، ص۵۱۴ – ۵۱۶٫
[۳۱]. برای نمونه های دیگر ر.ک: کامل الزیارات، ص۴۹، ۳۶۸، ۳۶۹، ۳۷۰، ۴۰۰، ۴۰۴، ۴۰۵ و ۵۲۴؛ المزار (مشهدی)،ص ۶۷، ۶۸، ۷۰، ۸۱، ۱۰۸، ۱۸۳، ۲۱۹،۲۲۷،۲۲۸، ۳۰۳، ۵۶۵ و ۵۷۱٫
[۳۲]. برای نمونه: الکافی، ج۱، ص۲۹۴؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۹۴؛ مسند ابن حنبل، ج۲، ص۵۹؛ سنن ترمذی، ج۵ ، ص۳۲۹٫ همچنین ر.ک: المراجعات، ص۷۱ ـ ۷۵٫ مرحوم شرف الدین در این کتاب درباره تواتر این روایت و مواضع مختلف صدور آن بهخوبی بحث کرده است.
[۳۳]. الکافی، ج۵، ص۳۰۰٫
[۳۴]. برای مثال، در زیارت جامعه کبیره بیش از ۸۵ آیه از قرآن به گونه های مختلف استفاده شده است. ر.ک: «مستندات قرآنی زیارت جامعه کبیره»، نوری، مجله سفینه، ش۱۶، ص۱۲۷٫
[۳۵]. نهج البلاغه، ص۲۶۸٫
[۳۶]. کامل الزیارات، ص۵۰٫ برای دیدن برخی موارد دیگر ر.ک: مصباح المتهجّد، ص۷۱۹؛ المزار (مشهدی)، ص۶۱، ۲۵۰، ۲۵۱،۵۱۰، ۵۶۸ و ۵۳۳٫
[۳۷]. المزار(مفید)، ص۱۸۷ ـ ۱۸۸٫ برای دیدن برخی موارد دیگر ر.ک: المزار(مفید)، ص۱۱۰ و ۱۱۳؛ کامل الزیارات، ص۴۳۶٫
[۳۸]. من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۱ برای برخی موارد دیگر ر.ک: مصباح المتهجّد، ص۷۱۴؛ المزار (مشهدی)، ص۵۶٫
[۳۹]. بسیار فراوان است و نیاز به ذکر نمونه نیست.
[۴۰]. بسیار فراوان است و نیاز به ذکر نمونه نیست.
[۴۱]. المزار، (مشهدی)، ص۲۳۰، ۲۴۶، ۵۶۹ و ۵۸۶٫
[۴۲]. همان، ص۵۲۶٫
[۴۳]. همان، ص۶۲، ۲۱۹، ۲۲۱ ، ۳۱۱ و ۳۱۶٫
[۴۴]. همان، ص۲۴۸، ۵۶۹ و ۵۸۶٫
[۴۵]. همان، ص۶۷، ۶۸، ۷۰، ۸۱ ، ۱۰۸، ۱۸۳، ۲۱۹، ۲۱۹، ۲۲۰، ۲۲۷، ۲۲۸، ۳۰۳، ۵۶۵، ۵۶۵ و ۵۷۱٫
[۴۶]. همان، ص۵۲۶٫
[۴۷]. همان، ص۸۲٫
[۴۸]. همان، ص۹۷٫
[۴۹]. ادب فنای مقربان، ج۱، ص۸۳٫
[۵۰]. تبیین نحوه دلالت بندگی اهلبیت بر توحید، در همین نوشته ذیل عنوان «اهلبیت علیهم السلام:، بندگان مخلص خداوند»، آمده است.
[۵۱]. المزار (مشهدی)، ص۵۷۰٫ برخی موارد دیگر ر.ک: المزار(مشهدی)، ص۵۶، ۶۰،۷۰، ۱۸۰، ۲۲۷، ۵۲۶، ۵۵۶، ۵۷۰ و ۶۴۸؛ کامل الزیارات، ص۴۹، ۵۴ و ۴۰۰٫
[۵۲]. چنانکه امام رضا(ع) در ضمن روایتی درباره امامت فرموده اند: به راستی، امامت، منزلتی بالاتر، مقامی والاتر، موقعیتی برتر، آستانی منیع تر و عمقی فراتر از آن دارد که مردم با عقل خود بدان دست یابند و یا با رأی و نظر خود آن را درک کنند و یا به انتخاب خود امامی بگمارند. الکافی، ج۱، ص۱۹۹٫
[۵۳]. ادب فنای مقربان، ج۳ ، ص۱۲۹٫
[۵۴]. جلوه های لاهوتی، ج۲، ص۲۵٫
[۵۵]. کامل الزیارات، ص۳۲۹٫ برای دیدن برخی موارد دیگر ر.ک: کامل الزیارات، ص۱۰۱، ۳۳۱، ۵۱۷ و ۵۱۹؛ المزار (مفید)، ص۷۶، ۸۱، ۱۱۲ و ۱۹۹٫
[۵۶]. تطهیر الاعتقاد، ص۵۰۳٫
[۵۷]. إغاثه اللهفان من مصائد الشیطان، ج۱، ص۲۲۱٫
[۵۸]. همان، ص۲۳۵٫
[۵۹]. تطهیر الاعتقاد، ص۵۱۱٫
[۶۰]. همان، ص۵۰۵٫
[۶۱]. قاعده جلیله فی التوسل و الوسیله، ص۱۰۵٫
[۶۲]. المنتخب من کتب ابن تیمیه، ص ۸۹ و ۳۷۱٫
[۶۳]. همان، ص۸۹٫
[۶۴]. تطهیر الإعتقاد ، ص۵۰۵٫
[۶۵]. فلسفه زیارت و آیین آن، ص۳۸٫
[۶۶]. هذی هی الوهابیّه، ص۱۵۶٫
[۶۷]. موسوعه زیارات المعصومین :، ج مقدمه، ص۵۹٫
پاسخ دهید