گاهی اوقات جبرئیل خدمت وجود مقدّس پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) میآمد و اوصاف آن دنیا را میگفت. گاهی اوقات اوصاف جهنّم قیامت را برای پیغمبر میگفت: رنگ از چهرهی ایشان میپرید. در روایت آمده است که رنگ از چهرهی پیغمبر میپرید و شروع به گریه میکردند. یک مرتبه جبرئیل نازل شد و گفت: یا رسول الله، آن زنجیری که در قرآن وصف شده است که به گردن فسّاق و فجّار میاندازند و آنها را به سمت جهنّم میکشند و میبرند که خدا فرموده است: «خُذُوهُ فَغُلُّوه * ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ * ثُمَّ فی سِلْسِلَهٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُکُوهُ»[۱] فاسق و فاجر را در یک زنجیر ۷۰ ذراعی میکشند. زنجیر حلقه، حلقه است. جبرئیل به رسول خدا عرض کرد: یا رسول الله اگر یک حلقه از آن زنجیر ۷۰ ذراعی روی عالم دنیا بیاید، نه روی کرهی زمین «لَذَابَتِ الدُّنْیَا مِنْ حَرِّهَا»[۲] دنیا از حرارت یک حلقهی آن زنجیر ذوب میشود. که پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به شدّت گریه کردند. این در صورتی است که این پایینترین مرتبهی جهنّم است.
عرض کردیم بالاتر از عالم دنیا برزخ است و بالاتر از آن عالم قیامت است و بالاتر از عالم قیامت عالم اسماء الله است. آنجا خداوند متعال با هزار اسم خود جلوه کرده است. البتّه اینجا هم جلوه کرده است منتها ما اینجا نمیتوانیم ببینیم. آنقدر مشغول عالم دنیا هستیم نمیتوانیم ببینیم ولی به دلیل اینکه آنجا این اشتغالات مطرح نیست جلوههای خدا معلوم میشوند. عالم اسماء عالمی است که خدا با هزار اسم خود در آنجا جلوه کرده است.
یار بیپرده از در و دیوار در تجلّی است یا اولی الأبصار
که یکی هست و نیست جز او وَحدَهُ لا إلهَ إلّا هو
این عوالمی که عرض کردم، عالم دنیا، عالم برزخ، عالم قیامت، عالم اسماء الله عوالم زمانی و مکانی نیستند؛ یعنی اینطور نیست که الآن شما سوار یک موشک بشوید و یک میلیون سال نوری بروید و به برزخ برسید. فاصلهی ما با عوالم دیگر اینطور است، فاصلهی وجودی است؛ یعنی چون وجود ما ضعیف است نمیتوانیم آن عوالم را درک کنیم، فاصلهی زمانی و مکانی نیست. ما الآن در دل برزخ نشستهایم. آنقدر سر و صدای برزخی در اطراف ما وجود دارد منتها ما نمیتوانیم بشنویم. آنقدر جیغ و داد و نالههای برزخی الآن اینجا وجود دارد که ما نمیتوانیم بشنویم.
هست بر سمع و بصر مهر خدا در حجب بس صورت است و بس صدا
گرچه هستی تو کنون غافل از آن وقت مردن حق کند آن را عیان
پی نوشت ها
[۱]– سورهی حاقّه، آیات ۳۰ تا ۳۲٫
[۲]– بحار الأنوار، ج ۸، ص ۲۸۰٫
پاسخ دهید