متاسفانه آنان هیچ توجیه منطقی و عقلائی و شرعی نسبت به توهینها و جسارتهای خود ندارند و متاسفانه با کمال قباحت دست به نوشتن این روایات دروغین و جعلی در کتابشان می کنند. البته شاید بتوان گفت عمده دلیل آنان دو چیز است:

۱ – چون اکثر آنان قائل به عصمت پیامبران نیستند لذا می گویند اگر خطایی از آنان سر بزند ایرادی ندارد چون در هر حالتی معصوم نیستند. این در حالی است که به نص قرآن کریم و روایات صحیحه همه پیامبران الهی در همه حال معصوم هستند.

۲ – چون آنان می خواهند اعمال خلاف صحابه و در راس آنان خلفا را توجیه کنند دست به جعل اینگونه روایات می زنند تا بلکه بتوانند وجهه آنان را سرو سامان دهند. در حقیقت آنان با تحقیر و کوچک کردن انبیا و اولیای الهی می خواهند برخی از صحابه و خلفایشان را بالا بکشند تا بتوانند اعمال خلاف آنان را توجیه نمایند.

به طور نمونه به یک مورد اشاره می کنیم اما قبل از آن از خداوند تبارک و تعالی و وجود مقدس پیامبراکرم(ص) بابت ذکر این موضوع اظهار شرم ساری و معذرت خواهیم می نماییم:
آنان ذکر می کنند: یکی از اعمالی که برخی از صحابه انجام می داده اند، ایستاده ادرار کردن بوده است؛ در شرح صحیح مسلم آمده است: «ایستاده ادرار کردن عمر بن خطاب و زید بن ثابت و عبدالله بن عمر و سهل بن سعد، به اثبات رسیده است، و همچنین از أنس و أبوهریره، و … نیز نقل شده است و این فعل را ابن سیرین و عروه بن زبیر هم انجام می دادند ولی ابن مسعود و شعبی و إبراهیم بن سعد، از آن کراهت داشتند.»( شرح صحیح مسلم، نووی: ج۳، ص۱۶۶٫)
متاسفانه آنان در کتب مهمشان دلیل این کار را تاسی از پیامبر اکرم(ص) دانسته اند و ذکر می کنند چون پیامبر این کار را انجام داده پس اشکالی ندارد. آنان برای توجیه این عمل برخی از صحابه دست به جعل این روایت زده اند:

بخاری و مسلم از حذیفه نقل می کنند که رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلم به مزبله ای که در پشت دیوار قرار داشت آمد و ایستاده بول نمود، سپس آب خواست و وضو گرفت. «حذیفه نقل می کند که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم به محلّ زباله قومى رفت و ایستاده بول کرد. سپس آبى خواست و من (حذیفه) آبى براى او بردم و او وضو گرفت » (صحیح البخاری، بخاری: ج۱، ص۶۲٫) حذیفه می گوید: به همراه پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله بودم که به مزبله ای رسید آن گاه ایستاده بول کرد، در این هنگام من خودم را از ایشان دور کردم، رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: نزدیک بیا، من نزدیک او رفتم و پشت سرش ایستادم، پس ایشان وضو ساخت.( مسند احمد، احمد بن حنبل: ج۵، ص۴۰۲؛ سنن ابی داود، سلیمان بن اشعث سجستانی: ج۱، ص۱۴ و صحیح مسلم، مسلم: ج۱، ص۱۵۷٫)
متاسفانه هر چند دروغ بودن این روایات مثل روز روشن است اما اهل سنت در کمال تعجب برای تطهیر برخی از صحابه این روایت را جعل و توجیهاتی را برایش ذکر کرده اند.
فهرستی از توجیهاتی که در سه کتاب فتح الباری و عمده القاری شروح صحیح بخاری، و شرح نووی بر صحیح مسلم آمده به این شرح است:( فتح الباری، ابن حجر: ج۱، ص۲۸۵؛ عمده القاری، عینی: ج۳، ص۱۳۶ و شرح صحیح مسلم، نووی: ج۳، ص۱۶۶٫):

-در روایت ضعیفی که بیهقی نقل نموده آمده که پیامبر در زانوی پای خود مریضی داشته و توان نشستن نداشتند.
-پیامبر مکانی برای نشستن نیافتند، و مجبور شدند در مزبله که در گودالی بوده و دور آن مرتفع بود، رفتند.
-عادت مستمر پیامبر نشسته بول نمودن بود، ولی برای بیان جواز ایستاده بول کردن این کار را انجام دادند.
-روایت نهی از ایستاده بول نمودن ثابت شده نیست، و روایت عایشه در عدم ایستاده بول نمودن پیامبر که ثابت شده است، در حد علم عایشه است، و عدم انجام این عمل را در خانه پیامبر اثبات می کند، نه در مزبله ای در خارج شهر.

-اینکه آن قومی که پیامبر در مزبله آنان ایستاده بول نموده، از این کار کراهتی نداشته بلکه خوشحال هم می شدند.
-اینکه آن مزبله مختص قوم نبوده.
-آن قوم به کسی که قصد قضای حاجت داشته، اذن این عمل را داده اند، یا به صراحت و یا به گونه ای که به این معناست.
-اینکه آن مکان سست بوده و احتمال پاشیدن آن وجود نداشته است.
-بعد از آن زمان ایستاده بول نمودن منسوخ شده است. (قول أبوعوانه در صحیحش و قول ابن شاهین.)
-پیامبر ایستاده بول نمود، چون در این حالت اطمینان از عدم خروج ریح با صدا وجود داشته، و آنجا نزدیک شهر بود.
-پیامبر ایستاده بول نمود، چون در این حالت انسان از عدم خروج حدث از راه دیگر مطمئن است، به خلاف حالت نشسته (قول إمام مازری قاضی عیاض)؛ و به همین دلیل از عمر نقل شده است: «ایستاده ادرار نمودن دبر را حفظ می نماید.»( سنن الکبری، بیهقی: ج۱، ص۱۰۲٫)
مشخص است که اصرار بر ایستاده بول نمودن پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، توجیه عمل صحابه است. آیا هر عمل زشتی، به صرف اینکه حرام نیست، برای آن که معلوم شود که حرام نیست، خود رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم باید انجام دهد؟ مگر راه دیگری نیست؟ مگر پیامبر طور دیگری نمی توانست این موضوع را به مردم بفهماند، حتماً باید این عمل را در حضور یکی از اصحاب انجام می داد وآیا عقل وشعور مردم آنقدر کم بود، که پیامبر این موضوع را نمی توانست به صورت زبانی به آنها بگوید وحتماً می بایست خود، آن عمل را (هر چند زشت وقبیح) انجام می داد؛ در اینصورت پیامبر باید بسیاری از کارهای حرام دیگر را هم که در مواقع اضطراری، حلال می باشند، را انجام می داد؟؟.
به هر حال جای بسی تاسف است که چگونه اینان وجهه پیامبر خاتم را اینگونه بازیچه خود کرده و آنرا خراب کرده اند حال از غیر مسلمانان چه انتظاری می توان داشت؟؟

منبع:پرسمان