در این عالم وجود هر کسی هر کمالی دارد، اگر شما علم دارید، اگر شما قدرت دارید، اینها جلوهای از اسماء خدا است. «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى»[۱]، «لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى»[۲] ببینید اینها آیات قرآن است. خدا میفرماید: منحصراً؛ این «لَهُ» که مقدّر شده است یعنی اسماء حسنی منحصراً برای خدا است. دیگران اگر یک کمالی دارند…، بالاخره ما هم کمالاتی داریم.
یکی علم دارد، یکی قدرت دارد، یکی یکی مهربانی دارد، در او رحمت است. یکی سخاوت دارد. این کمالاتی که ما داریم تماماً یک جلوهای از کمال الهی است و الّا تمام اسماء برای او است و اسماء خدا همه جا را پر کرده است. در دعای کمیل میخوانید «باسمائک الّتى ملأت»[۳] مملو کرده است. ملأت یعنی پر کرده است. «باسمائک الّتى ملأت ارکان کلّ شئ» خدایا اسماء تو، «ارکان» ارکان یعنی آن اصل هر چیزی، ظاهر آن را نبینید، اصل آن اسم خدا است. ما کمالات داریم، اینها ظاهر است. امّا از این ظاهر رد شوید، آن رکن، آن ستون، آن اصل اسم خدا است. آن کمال برای خدا است، برای شما نیست. ما فقیر محض هستیم! همان که قرآن در سورهی فاطر دارد. من از شما تقاضا دارم این کلماتی که من میگویم و إنشاءالله اوّل از همه خود گوینده که اینها را تکرار میکند برای این است که وارد قلب خود او شود، اینها باید وارد قلب شود. اینها باید تبدیل به باورهای ما شود. اینها فقط نباید روی زبان بیاید و به گوش برسد، اینها باید وارد قلب شود. اینکه قرآن میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراء»[۴] شما فقیر هستید، چیزی ندارید! امیر المؤمنین (علیه السّلام) در مناجات مسجد کوفه آن تعبیرات را دارد که به خدا عرض میکند که «مَوْلَایَ یَا مَوْلَای أَنْتَ الْحَیُّ وَ أَنَا الْمَیِّتُ»[۵]، «أَنْتَ الْعَالِمُ وَ أَنَا الْجَاهِل»، «أَنْتَ الرَّحْمَنُ وَ أَنَا الْمَرْحُومُ»، «أَنْتَ الْقَوِیُّ وَ أَنَا الضَّعِیف» البتّه دنباله دارد. «أَنْتَ الْقَوِیُّ وَ أَنَا الضَّعِیفُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الضَّعِیفَ إِلَّا الْقَوِی» خدایا شما عالم هستید، من جاهل هستم، چیزی ندارم. حتّی آن وقتی که شما به من علم میدهید باز هم نه اینکه «انت العالم و انا العالم»! شما هم یکی من هم یکی! حتّی آن وقتی که این کمال را به من میدهید «أَنْتَ الْعَالِمُ وَ أَنَا الْجَاهِل». یعنی تا آخر، تا ابد «أَنْتَ الْعَالِمُ وَ أَنَا الْجَاهِل». حتّی با اینکه شما به من علم دادید برای من نیست، باز هم «أَنْتَ الْعَالِمُ وَ أَنَا الْجَاهِل». حتّی آن وقتی که شما به من حیات میدهید چون برای من نیست «أَنْتَ الْحَیُّ وَ أَنَا الْمَیِّتُ». آن وقتی که شما به من قدرت میدهید، با اینکه الآن قدرت دارم، ولی چون برای خود من نیست باز «أَنْتَ الْقَوِیُّ وَ أَنَا الضَّعِیف». اینطور نیست که «أنت القوی و أنا القوی»، نه تا آخر «أَنْتَ الْقَوِیُّ وَ أَنَا الضَّعِیف» هیچ جا به جا نمیشود و عوض نمیشود. همه از او است و اگر نیک بنگری همه اوست. آن «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ» که میگوییم و از اذکار است، که هیچ قوّت و قدرتی در این عالم نیست مگر با خدا. «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ» در واقع بگویید «لا علم الّا بالله، لا حیات الّا بالله» هیچ کمالی نیست «الّا بالله».
پی نوشت ها
[۱]– سورهی اعراف، آیه ۱۸۰٫
[۲]– سورهی طه، آیه ۸؛ سورهی حشر، آیه ۲۴٫
[۳]– عقائد الإمامیه الإثنی عشریه، ج ۲، ص ۵۴٫
[۴]– سورهی فاطر، آیه ۱۵٫
[۵]– بحار الأنوار، ج ۹۱، ص ۱۱۰٫
پاسخ دهید