چگونه در سوره توبه، به خداوند و پیامبر(ص) دیدن در آینده نسبت داده شد؟
چرا در این آیه شریفه: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»، خداوند رؤیت اعمال ما را با فعل «سیری» می آورد؟ مگر آگاهی خداوند حضوری نیست؟ و مگر آگاهی پیامبر(ص) و ائمه(ع) به طوری نیست که؛ آنها جلوتر از ما می بینند: «عین الله الناظره و اُذُنه الواعیه».
پاسخ اجمالی
در این مورد چند پاسخ که از سوی مفسران ارائه شده یا می توان از سخنان آنان استفاده کرد بیان می کنیم:
۱ – هر چند علم خداوند به همه چیز حضوری است، بلکه قبل از تحقق اشیا خداوند به همه چیز علم دارد، اما در این جا بحث روی علم خداوند نیست و خداوند نفرموده سیعلم الله، بلکه فرموده فسیری. کلمه «یری» به معنای دیدن و علم به مبصر است و دیدن پس از تحقق اشیا محقق می شود.
۲ – منظور از اعمال در این جا خود اعمال نیست، بلکه آثار و نتایج اعمال است و این معلوم است که آثار و نتایج بعداً محقق می شوند و در حال عمل وجود ندارند.
۳ – این آیه در صدد بیان مقام سلطنت و حکومت خداوند است. توضیح این مطالب در پاسخ تفصیلی بیان می شود.
پاسخ تفصیلی
خداوند متعال در این به پیامبر اسلام(ص) دستور مى دهد که به همه مردم این موضوع را ابلاغ کن و بگو اعمال و وظائف خود را انجام دهید، و بدانید هم خدا و هم رسولش و هم مؤمنان اعمال شما را خواهند دید: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ».[۱] در این آیه شریفه نکات جالب و مهمی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
۱ – کسى تصور نکند اگر در خلوتگاه یا در میان جمع عملى را انجام مى دهد از دیدگاه علم خدا مخفى و پنهان مى ماند، بلکه علاوه بر خداوند، پیامبر(ص) و مؤمنان نیز از آن آگاه اند. توجه و ایمان به این حقیقت اثر عمیق و فوق العاده اى در پاکسازى اعمال و نیات دارد. معمولاً اگر انسان حس کند حتى یک نفر مراقب او است وضع خود را چنان مى کند که مورد ایراد نباشد تا چه رسد به این که احساس نماید که خدا و پیامبر و مؤمنان از اعمال او آگاه مى شوند. این آگاهى مقدمه پاداش و یا کیفرى است که در جهان دیگر در انتظار او است.[۲]
۲ – جمله «ستُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ دلالت می کند بر این که جمله «فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ» ناظر به قبل از قیامت و مربوط به دنیا است؛ زیرا می فرماید: «سپس برمی گردید به عالم غیب و شهادت»، پس معلوم می شود این دیدن قبل از برگشتن به عالم قیامت و مربوط به دنیا است.[۳]
۳ – این آیه شریفه ناظر به بحث عرضه اعمال به معصومین(ع) است که در مکتب اهل بیت(ع) روایات زیادی در این زمینه وارد شده است.[۴]
اما این پرسش که چرا خداوند رؤیت اعمال ما را با فعل “سَیَری” (خداوند بعدا یا بزودی می بیند) می آورد؟ و مگر آگاهی خداوند حضوری نیست؟ و آگاهی پیامبر(ص) و ائمه نیز آیا حضوری نیست که آنها جلوتر از ما می بینند؛ زیرا آنان چشم و گوش خداوند (عین الله الناظره و اذنه الواعیه) هستند؟
در این جا چند پاسخ که از سوی مفسران ارائه شده، یا می توان از سخنان آنان استفاده کرد بیان می کنیم:
۱ – برخی از مفسران با عنایت و توجه به کلمه «یری» خواستند این اشکال را این گونه پاسخ دهند که کلمه «یری»، به معنای دیدن و علم به مبصر است و دیدن پس از تحقق اشیا محقق می شود. این پاسخ هر چند به صورت تصریح یا اشاره مورد تأیید برخی از مفسران قرار گرفته است،[۵] ولی قبول این گونه تمایز بین اقسام علم خداوند مشکل است؛ یعنی نمی توان بین «یری» (علم به دیدنی ها) و مطلق علم خداوند تفاوت قائل شد؛ زیرا تمام اقسام علم خداوند حضوری است.
۲ – از سخنان برخی از مفسران می توان جواب دیگری را استنباط کرد و آن این که منظور از اعمال در این جا خود اعمال نیست، بلکه مقصود آثار و نتایج اعمال است؛ یعنى آن آثار و خواصى که به عنوان مثال در کارهای خوب وجود دارد، که عبارت است از شیوع تقوا و اصلاح شئون اجتماع اسلامى، و امداد فقراء در زندگى، و خیر و برکت در اموال خود؛ اینها را هم خدا مى بیند و هم رسول و هم خود مؤمنان در میان خود؛ لذا در آیه مورد بحث فرمود بزودى خدا و رسول و مؤمنان عمل شما را مى بینند. این احتمال نیز نمی تواند مقبول باشد؛ زیرا دیدن این گونه آثار اختصاص به خداوند، پیامبر(ص) و مؤمنان ندارد، بلکه کافران و منافقان نیز می توانند این آثار را در جامعه ببینند.[۶]
۳ – هر چند علم خداوند به همه چیز حضوری است، بلکه قبل از تحقق اشیا خداوند به همه چیز علم دارد؛ اما این آیه در صدد بیان مقام سلطنت و حکومت خداوند است. توضیح این که؛ علم الهى عین ذات او و غیر متناهی است و هر آنچه واقع شده یا واقع می شود نزد خداوند معلوم است؛ چیزى بر علم او افزوده نمی شود و از علم او محو نمی گردد و هیچ احتیاج به نامه عمل یا اقامه شهود ندارد، ولی دستگاه سلطنتى او براى تنبّه و آگاهی بندگان، نویسندگان نامه عمل و اقامه شهود از ملائکه، اعضا و جوارح، پیامبران و ائمه اطهار(ع) قرار داده است. و گرنه همان علم الهى کافی است.[۷]
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱]. توبه، ۱۰۵٫
[۲]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۸، ص ۱۲۵، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
[۳]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۳۷۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
[۴]. ر .ک: «عرضه اعمال بر امام»، سؤال ۱۰۸۸۷.
[۵]. علامه طبرسی می گوید: «إنما أدخل سین الاستقبال لأن ما لم یحدث لا یتعلق به الرؤیه». طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۱۰۴، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. در تفسیر نمونه چنین آمده است: شکی نیست که خداوند قبل از انجام اعمال از آنها با خبر و آگاه است و این که در آیه با جمله فسیرى اللَّه مى گوید” به زودى خدا اعمال شما را مىبیند” اشاره به وضع اعمال بعد از وجود و تحقق آنها است. تفسیر نمونه، ج ۸، ص ۱۲۹٫
[۶]. ر. ک: تفسیر المیزان، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ۹، ص ۵۱۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
[۷] یکی از مفسران در توضیح این نظریه می گوید: « علم الهى ذاتیست عین ذات است؛ و غیر متناهیست و ازلا و ابدا آنچه واقع شده یا واقع می شود معلوم عند اللَّه است؛ چیزى بر علم او افزوده نمیشود و از علم او محو نمی گردد و هیچگونه احتیاج بنامه عمل یا اقامه شهود ندارد؛ لکن دستگاه سلطنتى او براى تنبه بندگان کتبه[نویسندگان] اعمال و نامه عمل و اقامه شهود از ملائکه و اعضاء و جوارح و انبیاء و ائمه و ازمنه و امکنه و قرآن مقرر فرموده، و اما حضرت رسالت صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و ائمه اطهار و صدیقه طاهره صلوات اللَّه علیهم اجمعین این چهارده نور پاک در همان عالم نورانیت که انوار مقدسه آنها را خلق فرمود افاضه جمیع کمالات و علم ما کان و ما یکون قبل از خلقت عالم و آدم بآنها فرمود. و شواهد این دعوى از آیات شریفه و اخبار متواتره بتواتر اجمالى داریم …و این آیه شریفه بر طبق جریان قانون سلطنت که ملائکه کتبه[نویسندگان] کلیه اعمال بندهگان را از حسنات و سیئات مینویسند و میبرند در پیشگاه احدیت و روزهاى دوشنبه و پنجشنبه عرضه میدارند بر پیغمبر و ائمه اطهار حیّا و میّتا و فرداى قیامت بدست صاحبش میدهند و شهود شهادت میدهند و میزان میکنند و حساب مینمایند تماما روى جریان قانون سلطنتست و الّا همان علم الهى کافیست و احدى را نمیرسد که بگوید العیاذ خدا نمیداند یا اشتباه کرده یا ظلم میکند پس از این بیان مفاد آیه واضح میشود و احتیاج بتمحلات مفسرین نداریم». طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۳۰۸ ، ۳۰۹، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
پاسخ دهید