منظور از کوههای در آسمان که باران و تگرگ از آنها فرو میریزند و در سوره نور بدان اشاره شده، چیست؟
در آیه ۴۳ سوره نور می فرماید؛ از کوه های در آسمان تگرگی فرو می ریزد. این جمله چه مفهومی می تواند داشته باشد؟
پاسخ اجمالی
آیه ۴۳ سوره نور یکى از آثار عظمت نظام آفرینش جهان را توضیح می دهد و دلیل محکمی بر توحید و نفوذ اراده حق تعالى در اداره جهان است. در این آیه می فرماید؛ از جمله آثار عظمت کبریایى آن است که از ابرهاى باردار و سنگین -چنانچه مشیت خداوند تعلق گیرد- قطرات باران سودبخش به دورترین نقاط زمین و سرزمین ها می ریزد و سبب حیات و رشد زمین می شود. همین طور چنانچه مشیت او تعلق یابد، در اثر تماس ابرهاى سنگین با آتمسفر سرد و نزول و فرو ریختن قطعات یخ، سبب از بین رفتن مزارع، کشتزارها، احشام، چهارپایان و نباتات می گردد.
مفسران در باره این موضوع که منظور از کوه های در آسمان چیست که تگرگ ها از آن فرو می ریزند، نظریات مختلفى دارند:
بعضى گفته اند کوه ها در این جا جنبه کنایى دارد، و منظور آیه این است که در واقع کوهى و توده عظیمى از تگرگ به وسیله ابرها در دل آسمان به وجود می آید.
عده ای دیگر معتقدند منظور از کوهها، توده هاى عظیم ابر است که در عظمت و بزرگى مانند کوه است.
برخی نیز برآنند که توده هاى ابر در وسط آسمان براستى شبیه کوه ها هستند، اگر چه از طرف پایین به آنها می نگریم صاف اند. ولی در حقیقت سطح بالاى ابرها هرگز صاف نیست، و مانند سطح زمین داراى ناهمواری هاى فراوان است، و از این نظر اطلاق نام جبال بر آنها مناسب است.
پاسخ تفصیلی
قرآن کریم در ارتباط با یکی از آثار عظمت نظام آفرینش می فرماید: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجی سَحاباً ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکاماً فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فیها مِنْ بَرَدٍ فَیُصیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یَشاءُ یَکادُ سَنا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ»؛[۱] آیا ندیدى که خداوند ابرهایى را به آرامى می راند، سپس میان آنها پیوند می دهد، و بعد آن را متراکم می سازد؟! در این حال، دانه هاى باران را می بینى که از درون آن خارج می شود و از آسمان – از کوه هایى که در آن است [ابرهایى که همچون کوه ها انباشته شده اند]- دانه هاى تگرگ نازل می کند، و هر کس را بخواهد به وسیله آن زیان می رساند، و از هر کس بخواهد این زیان را برطرف می کند نزدیک است درخشندگى برق آن (ابرها) چشم ها را ببرد!
این آیه یکى از آثار عظمت نظام آفرینش جهان را توضیح می دهد، و دلیل محکمی بر توحید و نفوذ اراده حق تعالى در اداره جهان است.[۲]
خداوند در این آیه خطاب به رسول(ص) خود یکى از قدرت هاى الهى را بیان می کند. البته پیامبر به عنوان یک شنونده و در حقیقت خطاب به هر شنونده اى است.
معنای آیه این است که آیا تو و هر بیننده دیگر نمی بینید که خدا با بادها، ابرهاى متفرق و جدا از هم را می راند، و آنها را با هم جمع می کند، و سپس روى هم انباشته می سازد، پس می بینى که باران از خلال و شکاف آنها بیرون می آید و به زمین می ریزد؟!
کلمه «سماء» در آیه به معناى بالا و علو است. و «جبال» جمع جبل (کوه) است. کلمه «برد» قطعات یخى (تگرگ) است که از آسمان می آید، و اگر آن را جبال در آسمان خوانده کنایه است از بسیارى و تراکم آن.
معناى آن این است که آیا نمی بینى که خدا از آسمان تگرگ متراکم و انبوه نازل می کند، به هر سرزمینى که بخواهد می فرستد، و زراعت ها و باغ ها را از بین می برد، و چه بسا نفوس و حیوانات را هم هلاک می نماید.[۳] و از هر کس بخواهد بر می گرداند، و در نتیجه از شر آن ایمن می شود.
این آیه همچنین استدلالی است بر آیه ۳۵ همین سوره «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ». یعنى همان طور که ابرها را متراکم کرده و از آنها باران می فرستد و تگرگ نازل می کند به هر کس بخواهد می رساند و از هر کس بخواهد بر می گرداند، خواست و مشیت خاص خدا است، همچنین در هدایت به نور خود مشیت مخصوص او است.[۴]
به عبارت دیگر، همان گونه که خداوند نور خود را به مؤمنان اختصاص می داد، این مسئله نیز منوط به مشیت خداى تعالى است؛ یعنی او است که اگر بخواهد از آسمان بارانى می فرستد که در آن منافعى براى خود مردم، حیوانات، زراعت ها و باغ های آنها است. و چون بخواهد تگرگى می فرستد که زراعت ها و باغ ها را از بین می برد.[۵] چون تگرگ ها معمولاً یک نوع آفتى مخرب و نابود کننده میوه جات و زراعت و دیگر اشیاء هستند؛ لذا خداى توانا زراعت و محصولات هر کسى را که صلاح بداند به وسیله آن نابود می کند، تا براى انسان، عبرتى باشد: «فَیُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ». ولى هر کسى صلاح پروردگار در نزول چنین بلاء و عقوبتى برای او نباشد این بلاء و خسارت را از او برطرف می نماید: «وَ یَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یَشاءُ».
آرى همان ابرى که خودش از ذرات آب تشکیل می شود. همان ابرى که مولّد و حامل باران است. همان ابرى که حاوى آب حیات است، در عین حال که محموله آن ابر، آب است، در عین حال آن چنان رعد و برقى و نور و درخشندگى از آن مشاهده می شود که چشم انسان این قدرت را ندارد به آن نگاه کند. قدرت نگاه کردن که ندارد به جاى خود، بلکه ممکن است شعاع و برق آن، چشم هاى بینندگان را کور کند.[۶]
البته شاید در این آیه اشاره به حقیقتى باشد که دانشمندان می گویند که طریقه تشکیل یافتن تگرگ این است که قطره آب از ابرها فرو می چکد، سپس از طبقات بسیار سرد می گذرد و منجمد می شود، آن گاه بادهاى سخت آن را از نو به بالا می برند، و میان کوه ها و ابرها بالا و پایان می رود، هر بار ابرى بگذرد مقدارى بیشتر از آب را با خود می برند، و باز فرو می ریزد و دیگر بار ابرها آن را به بالا می برند تا آن که سنگین می شود و به زمین فرود می آید. گاه دانه هاى تگرگ به اندازه تخم مرغى فرو افتاده است.[۷]
به هر حال، از جمله آثار عظمت پروردگار آن است که از ابرهاى باردار و سنگین -چنانچه مشیت خداوند تعلق گیرد- قطرات باران سودبخش به دورترین نقاط زمین و سرزمین ها می ریزد و سبب حیات و رشد زمین می شود. همین طور چنانچه مشیت او تعلق یابد، در اثر تماس ابرهاى سنگین با آتمسفر سرد و نزول و فرو ریختن قطعات یخ، سبب از بین رفتن مزارع، کشتزارها، احشام، چهارپایان و نباتات می گردد.[۸]
مفسران در باره این موضوع که منظور از کوه های در آسمان چیست که تگرگ ها از آن فرو می ریزند، نظریات مختلفى دارند:
بعضى گفته اند جبال (کوه ها) در این جا جنبه کنایى دارد.[۹] همان گونه که می گوییم کوهى از غذا، یا کوهى از علم، بنابر این مفاد آیه فوق این است که در واقع کوهى و توده عظیمى از تگرگ به وسیله ابرها در دل آسمان به وجود می آید، و از آنها بخشى در شهر، و بخشى در بیابان فرو می ریزد، و حتى کسانى مورد اصابت آن قرار می گیرند.[۱۰]
بعضى دیگر گفته اند منظور از کوه ها، توده هاى عظیم ابر است که در عظمت و بزرگى مانند کوه است.[۱۱]
عده ای نیز برآنند که توده هاى ابر در وسط آسمان براستى شبیه کوه ها هستند، اگر چه از طرف پایین به آنها نگاه می کنیم صاف اند. اما کسانى که بر فراز ابرها حرکت کرده اند غالباً با چشم خود این منظره را دیده اند که ابرها از آن سو به کوه ها و دره ها و پستی ها و بلندی هایى می مانند که در روى زمین است. [۱۲]
به تعبیر دیگر، سطح بالاى ابرها هرگز صاف نیست، بلکه مانند سطح زمین داراى ناهمواری هاى فراوان است؛ لذا از این جهت اطلاق نام کوه ها بر آنها مناسب است.
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱]. نور، ۴۳٫
[۲]. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج ۷، ص ۲۳۱، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.
[۳]. ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۵، ص ۱۳۶- ۱۳۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
[۴]. تفسیر أحسن الحدیث، ج ۷، ص ۲۳۱٫
.[۵] المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۵، ص ۱۳۷.
[۶]. ر. ک: نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، ج ۱۴، ص ۱۱۷- ۱۱۸، تهران، اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.
[۷]. مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج ۸، ص ۳۳۰، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
[۸]. حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمد باقر، ج ۱۱، ص ۳۸۹، تهران، کتابفروشی لطفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
[۹]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۵، ص ۱۳۷.
[۱۰]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۵۰۵، تهران، دار اکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
[۱۱]. بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ۹، ص ۱۳۳، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
[۱۲]. شاذلی، سید بن قطب بن ابراهیم، فی ظلال القرآن، ج ۴، ص ۲۵۲۲، بیروت، قاهره، دارالشروق، چاپ هفدهم، ۱۴۱۲ق.
پاسخ دهید