تفسیر آیه ۱۳۷ سوره مبارکه نساء در تفسیر تبیان شیخ طوسی چیست؟

پاسخ اجمالی

تغییر انسان ها از بدی به خوبی و از بی راهه به راه راست رفتن؛ یقیناً امری خردپسند و تحسین برانگیز است. به همان اندازه سیر از حقیقت و درستی به پلیدی، امری نکوهیده و مذموم می باشد. حال بسیاری از انسان ها با علم به حقیقت و درستی، راه باطل را بر می گزینند و این به جهت منافع و یا تعصب های بی جای آنها است. قرآن در آیه ای درباره این گونه از افراد می فرماید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِیَهْدِیَهُمْ سَبیلاً».[۱] برای بررسی این آیه، آن را در دو قسم مجزا تقسیم می کنیم:
الف. «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً»؛ بر این آیه تفاسیر متعددی وجود دارد که در ذیل بدان ها می پردازیم:
۱ –  برخی از مفسران این آیه را پیرامون اهل کتاب دانسته اند و برای آن مصادیقی ذکر کرده اند. البته در میان اینان نیز اختلاف هایی در تطبیق قسمت های آیه بر گروه های مختلف وجود دارد:
۱ – ۱ – منظور از کلیات آیه، یهودیان در طول زمان است؛ «الَّذینَ آمَنُوا» منظور یهودیانی اند که به حضرت موسی ایمان آوردند «ثُمَّ کَفَرُوا» اما بعد گوساله پرست شدند. همچنین به جانشین حضرت موسی(ع) نیز وفادار نماندند «ثُمَّ آمَنُوا» اما مجدد به شریعت موسی ایمان آوردند «ثُمَّ کَفَرُوا» به این که حضرت عیسی(ع) را انکار کردند «ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً» به این که نبوّت پیامبر اسلام را نیز انکار کردند.‏
[۲]
۱ – ۲ – برخی «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا» اول را پیرامون یهودیان دانسته اند و «ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا» دوم را در مورد مسیحیان دانسته اند و «ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً» به این است که آنها نبوت پیامبر را انکار کرده اند.
[۳] و تفاسیر دیگری نیز در این زمینه وجود دارد.[۴]
۲ – شیخ طوسی و برخی از مفسّران؛ این آیه شریفه را مربوط به کافران و منافقان و گمراهى آنها می دانند. در این آیه، اشاره به حالت جمعى از آنان کرده که هر روز شکل تازه‏اى به خود می گیرند، روزى در صف مؤمنان، و روز دیگر در صف کفار، و باز در صف مؤمنان، و سپس در صفوف کفار متعصب و خطرناک قرار می گیرند که البته این ایمان آنها در بیشتر مواقع، تظاهر به دین داری می باشد و زمانی که پیش غیر مسلمانان می رفتند، حقیقت خود را نشان می دادند.
[۵]
۳ – برخی نیز قول اول و دوم را محتمل دانسته اند.
[۶]
ب. «لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِیَهْدِیَهُمْ سَبیلاً»؛ مغفرت خداوند شامل حال آنها نمی شود؛ زیرا آنها یا اصلاً ایمانی نداشته و تنها تظاهر می کردند و یا این که استقرار بر ایمان ندارند و امر خدا را ملعبه‏اى براى بازى و سرگرمى خود قرار داده اند و کسى که حالش چنین باشد، یقیناً ثبات قدمى بر ایمان جدى و ایمانى که از آنان قبول شود ندارند. البته اگر آنها ایمان جدى بیاورند، مغفرت و هدایت خداوند شامل حالشان مى‏شود.
[۷]
در برخی از روایات، مصادیقی برای این آیه بیان شده است اما باید گفت که اعلام برخی مصادیق، آسیبی به کلیت آیه نخواهد زد بلکه این آیه شامل هر فردی خواهد بود که دائماً بین ایمان و کفر، متزلزل و متحیر است.

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. نساء، ۱۳۷٫ «کسانى که ایمان آوردند، سپس کفر ورزیدند، باز ایمان آوردند، و بار دیگر کافر شدند، آن گاه بر کفر خود افزودند، خدا بر آن نیست که آنان را بیامرزد، و به راهى هدایت کند».

[۲]. شبر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، ص ۱۲۸، بیروت، دار البلاغه للطباعه و النشر، چاپ اول، ۱۴۱۲ق؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۲۱۱، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.

[۳]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ۱، ص ۲۹۵، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش؛ مغنیه، محمد جواد، التفسیر المبین، ص ۱۲۶، قم، بنیاد بعثت، بی تا.

[۴]. ر.ک: بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق، شحاته، عبدالله محمود، ج ۱، ص ۴۱۴، بیروت، دار إحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.

[۵]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج ۳، ص ۳۵۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۴، ص ۱۶۸، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج ۲، ص ۳۸۵، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمدعلی بیضون، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.

[۶]. ر.ک: فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج ۱، ص ۵۱۰ – ۵۱۱، تهران، الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.

[۷]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۱۱۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.