تفسیر آیات ۱۶ تا ۱۸ سوره حجر چیست؟
تفسیر و معنای آیات ۱۶ تا ۱۸ سوره الحجر چیست؟
پاسخ اجمالی
آیات ۱۶ تا ۱۸[۱] اشاره به گوشه اى از نظام آفرینش به عنوان دلیلى بر توحید و شناخت خدا است، و بحث هایى را که در زمینه قرآن و نبوت در آیات گذشته بیان شد تکمیل مى کند.
جهان آفرینش با نظام خاصّى که دارد نمونهاى از قدرت بىپایان الهى است و انسان باید چشم خود را باز کند و با تفکّر در پدیدههاى خلقت در زمین و آسمان بر معرفت خود نسبت به آفریدگار و آفریده بیفزاید. یکى از این پدیدهها که بشر در شناخت آن هنوز در آغاز راه است نظام موجود در آسمانهاست. در این آیه به پدیدههایى در آسمان اشاره مىکند که هنوز بشر حقیقت برخى از آنها را با وسایل مادى درک نکرده است، اگر چه برخى دیگر از آنها براى بشر قابل درک است.
پس از بیان ایراد منکران که چرا ملائکه بر ما فرود نمی آیند و جواب آنها به این که کفار چنان در انکارشان مصرّند که اگر فرضاً راه آسمان را بر آنها می گشودیم و ملکوت اعلا را می دیدند باز ایمان نمی آوردند و آن را حمل به سحر می نمودند، در این آیات اشاره به نظام عالم و آثار قدرت و عظمت عالم سماوى نموده که چشم باز کنید و این موجودات مجلّل عالى و اوضاع جهانى را بنگرید و به دلیل (انّى) -که از اثر پى بمؤثّر بردن است- عظمت آفریننده آن را مشاهده نمایید و ببینید که چگونه در آسمان، برج ها و قصرهاى با شکوه قرار دادیم و آن را آراسته گردانیدیم (به ستارهگان) براى نظر کننده گان که با هر نگاهی که به طرف آسمان می نگرند لذت می برند و هر گاه کسى به چشم دل نظر کند به نظام آراسته اوضاع جهانى، با هر نگاهی بر علم و معرفت او افزوده خواهد شد.
به هر حال، این مطلب که در آیات ۱۶، ۱۷و ۱۸ این سوره آمده، یکى از حقایق این جهان است که واقعیت آن بر ما کاملاً روشن نیست. شهابى که شیاطین را مى راند نیز درست معلوم نیست. شاید در آینده معلوم شود. البته بعید است که بگوییم: منظور از «شهاب» سنگ هاى ریز آسمانى هستند که در برخورد با گازهاى جو، سوخته و به صورت نوار سفید (تیر شهاب) متلاشى مى شوند. علم امروز ثابت کرد که از آسمان پیام هاى رادیویى و امواج بى سیم پیوسته به زمین مى آید و معلوم مى شود که در کرات آسمانى موجودات زنده با شعور وجود دارند که شاید پیشرفته تر از انسان هاى روى زمین باشند.[۲]
برخی از مفسران می گویند؛ معنای بروج که در آیه آمده، هرچه که باشد، آیه در صدد بیان این نیست که درس نجوم بیاموزد تا حقیقت بروج برای ما روشن شود، بلکه مهم ترین هدف آن این است که ما در قدرت خداوند و حکمتش در خلقت آسمان و زمین بیندیشیم. و آن دقایق، نظم و زیبایی اش بهترین دلیل بر وجود خدا و وحدانیتش، از نزول ملائکه و هرچه که نام معجزه بر آن نهاده می شود.
مردم جاهلی معتقد بودند هر کاهن و ساحری دارای شیطانی است که به آسمان می رود و از ملائکه در مورد رخدادهای زمین استراق سمع می کند و به کاهن گزارش می دهد، کاهن نیز از این طریق آن خبرها را میان مردم منتشر می کرد. این دو آیه در مجموع در رد این اعتقاد جاهلی است که شیاطین به هیچ وجه قدرت بر دست یابی به حقایق عالم بالا را ندارند. و «شِهابٌ مُبِینٌ» نیز کنایه از عجز و حقارت شیاطین از استراق سمع از ملائکه است، که گویا گمان مردم جاهلی بود.[۳]
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱]. وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَیَّنَّاها لِلنَّاظِرینَ* وَ حَفِظْناها مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ رَجیمٍ* إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبین
[۲]. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج ۵، ص ۳۴۳، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.
[۳]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ۴، ص ۴۷۰، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
پاسخ دهید