در میان «موعظه» و «نصیحت» چه فرقی دارد؟

پاسخ اجمالی

۱ -«موعظه» و «نصیحت» تا حدودی با هم مترادفند، در روایت آمده است: «الْمَوْعِظَهُ نَصِیحَهٌ شَافِیَه»؛[۱]موعظه، نصیحتی شفا دهنده است. موعظه در این روایت؛ یعنى: بیان کردن چیزهایى که دل شنونده را نرم کند؛ مانند: بیان ثواب و عقاب. این موعظه و اندرز دادن، نصیحتى است که شفا دهنده امراض نفسانى و بیماری هاى روحانى می باشد.

نصیحت که از «نصح» به معناى خالص بودن است؛ یعنی این که واعظ در موعظه کردن اخلاص داشته باشد و هدفی غیر از هدایت و راهنمایى و اصلاح حال جمعى که آنان را موعظه می کند، نداشته باشد.

۲ – البته با نگاهی دقیق تر می توان تفاوتهایی نیز میان این دو واژه مشاهده نمود:
الف. «موعظه»؛ یعنى استفاده کردن از عواطف انسان ها؛ چرا که موعظه، و اندرز بیشتر جنبه عاطفى دارد که با تحریک آن می توان توده هاى عظیم مردم را به طرف حق متوجه ساخت.
[۲]
یکى از روش هاى  تربیت، موعظه است. موعظه با تعلیم، سخنرانى  و اقامه برهان تفاوت دارد و از تأثیر ویژه اى  برخوردار است. به هنگام وعظ، سخن به گونه اى  به شنونده القا می شود که در قلب او نفوذ کرده و حالت رقّت و صفا و نورانیتى  در آن به وجود می آورد. اگرچه موعظه غالباً به صورت خطابى  القا می شود و از براهین عقلیه استفاده نمی شود، لیکن اثر آن بیشتر از استدلال هاى  عقلى  است.
موعظه، فطرت انسان را بیدار می کند و در دل می نشیند و از دلیل و برهان و امر و نهى  بیشتر تأثیر دارد. پند و انذار پذیرى  استعدادى  است که در جان انسان نهاده شده و براى  قبول تربیت آماده اش ساخته است. ممکن است کسى  از تعلیم دیگران بی نیاز باشد امّا هیچ کس نیست که از موعظه بی نیاز باشد. حتى  دانشمندان و افراد صالح نیز گاه گاه به موعظه نیازمند می شوند.
اسلام نیز موعظه را یک امر مفید و مؤثر می داند و در مورد ارزش و اهمیت آن آیات و روایات فراوانى  داریم، برای نمونه؛ در قرآن می خوانیم: «اى مردم! براى شما از جانب پروردگارتان موعظه اى آمد و شفایى براى آن بیمارى که در دل دارید و راهنمایى و رحمتى براى مؤمنان».
[۳]
امام علی(ع) فرمود: «موعظه، نفوس انسان ها را صاف و نورانى  می کند».
[۴]
۳ – نصیحت چنان که گفته شد؛ به معناى خالص شدن و خالص کردن است. پند دادن را از آن جهت نصح و نصیحت گویند که از روى خلوص نیّت و خیر خواهى محض است.
[۵]
ناگفته نماند که؛ نصیحت کردن در میان جمع سزاوار نبوده و گاه حالت سرزنش به خود می گیرد: «نُصْحُکَ بَیْنَ الْمَلَإِ تَقْرِیعٌ».
[۶] بنابراین، نصیحت باید در خلوت انجام گیرد و نصیحت نمودن در میان جمع، سرزنش و ایذا و آزار مؤمن است.[۷]

 

 

 

 منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص ۴۹۷، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.‏

[۲]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۱۱، ص ۴۵۵ – ۴۵۶، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۳]. یونس، ۵۷٫

[۴]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۷۲، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.

[۵]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ‏۷، ص ۷۱، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.

[۶]. عیون الحکم و المواعظ، ص ۴۹۷٫

[۷]. آقا جمال خوانساری، محمد، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏۶، ص ۱۷۳، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۶ش.