تفاوت دو کلمه «خالق» و «باری» در قرآن چیست؟
در سوره حشر معانی کلمات «الخالق» و «الباری» چه تفاوتی دارد؟
پاسخ اجمالی
در آیه ای از سوره حشر، می خوانیم: «هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ».[۱] در این آیه شریفه، اسامی و صفات نیکو و زیبایی برای خدای تعالی ذکر شده است. سه کلمه «خالق» و «بارئ» و «مصور» اشاره به مراحل مختلف خلقت موجودات دارد و هر چند ممکن است در ظاهر یک معنا به نظر برسد ولی حقیقت این است که معانی آنها با یکدیگر متفاوت است.
واژه «خالق» در اصل به معنای اندازه گیری و تقدیر است و چون آفریدن همراه با تقدیر است، آن را به آفریدگار ترجمه می کنند.[۲]
«باری» در اصل به معنای خلاص شدن و کنار زدن است. شاید از این جهت که خدا با آفرینش چیزی، آن را از عدم کنار زده و به هستی می کشاند، به او بارئ اطلاق می شود.[۳]
«مصور» هم به معنای صورت دادن و شکل دادن است.[۴]
در عالم تکوین، این اعمال سه گانه، به همین ترتیب صورت می گیرد. به عبارت دیگر؛ وقتی خداوند موجودی را می آفریند، ابتدا آن را خلق می کند، سپس آن را برئ، و بعد آن را صورت گری می کند.
مرحله اول، مرحله خلقت است. این مرحله شامل به وجود آوردن مخلوق، و تعیین اندازه وجودی آن چیز است. این تقدیر کلی علمی، اولین مرحله تکوین مخلوقات است.
مرحله دوم، مرحله «برئ» است که مقام ایجاد مخلوق، طبق آن اندازه ای است که برایش تعیین شده است. به عبارت دیگر؛ وقتی که تقدیری که در مرحله خلق، برای موجود درنظر گرفته شده، به فعلیت و ایجاد می رسد، مرحله برئ صورت گرفته است.[۵]
مرتبه سوم، مرحله صورت گری است که به آن مخلوق صورتی مخصوص به خود داده می شود که با مخلوقات دیگر متفاوت و متمایز است؛[۶] یعنی در این مرحله خصوصیات و شکل ظاهری جسم در قبال ماده تعیین می شود.
باید توجه داشت که ترتیب بین این سه مرحله، ترتیب زمانی نیست، بلکه ذاتی است.[۷] هر چند که در عرف به همه این سه مرحله، خلقت و آفرینش گفته می شود ولی در واقع، خلقت فقط همان مرحله اول است.
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱]. حشر، ۲۴: «اوست خدا، آفریننده، نوساز، صورتگر، همه نام هاى نیکو ویژه اوست. آنچه در آسمان ها و زمین است همواره براى او تسبیح می گویند، و او تواناى شکست ناپذیر و حکیم است».
[۲]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۲، ص ۲۹۲، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
[۳]. همان، ج ۱، ص ۱۷۳- ۱۷۴٫
[۴]. همان، ج ۴، ص ۱۶۲٫
[۵]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱، ص ۲۴۱، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
[۶]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۹، ۳۸۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
[۷]. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۶، ص ۲۲۹٫
پاسخ دهید