از نظر امام خمینى(ره) تفاوت بین حوزه تفسیر قرآن با حوزه تدبّر در قرآن چیست؟
از نظر امام خمینى تفاوت بین حوزه تفسیر قرآن با حوزه تدبّر در قرآن چیست؟
پاسخ اجمالی
عبارات پراکنده ای در میان آثار و سخنان امام خمینی(ره) در مورد تدبر در قرآن وجود دارد، که محققان و پژوهشگران قرآن به تحقیق و بررسی آن پرداخته اند. در این جا به طور خلاصه نگاه امام خمینی به قرآن و تدبر و تفسیر آن، بیان می شود.
نگاه امام خمینی به قرآن کریم
قرآن کتاب هدایت است و آموزه هاى آن رهگشاى برترین، استوارترین و مطمئن ترین مقصدها و مقصودها. رسول خدا(ص) در کلامى لطیف فرموده اند: «الْقُرْآنُ مَأْدُبَهُ اللَّهِ فَتَعَلَّمُوا مَأْدُبَتَه الْقُرْآنِ مَا اسْتَطَعْتُم»؛[۱] قرآن طعام آماده خداوند است، آنچه می توانید از آن فرا گیرید.
حضرت امام خمینی(ره) این ویژگى را بدین سان تبیین کرده اند: «قرآن یک سفره پهنى است که همه از آن استفاده می کنند، مثل این که دنیا هم یک سفره پهنى است که همه استفاده می کنند: یکى علفش را از آن استفاده می کند، یکى میوه را از آن استفاده می کند، یکى مسائل دیگر را استفاده می کند … هر یک یک طور استفاده می کند … انسان یک طور … حیوان یک طور … قرآن هم این طورى است یک سفره پهنى است براى همه، هر کس به اندازه آن اشتهایى که دارد و آن راهى که پیدا بکند به قرآن استفاده می کند».[۲]
بدین سان امام خمینی(ره) از یک سو به جایگاه والاى کتاب الهى و آموزه هاى شگرف و بس گسترده آن اشاره می کند و از سوى دیگر به چگونگى بهره گیرى از آن و مقدمات فهم آن.
تدبّر و تفسیر از نگاه امام خمینی
امام خمینی با این که قرآن و معارف آن را در جایگاهى بس رفیع می داند، تدبّر و تأمّل در آن را بر همگان لازم دانسته و از جمله حجاب هاى فهم قرآن را این باور می داند که افزون از آنچه مفسّران گفته اند نمی توان از قرآن دریافت؛ یعنى عملاً بستن راه تدبّر و تفکّر.[۳] کلام امام خمینی چنین است: «یکى دیگر از “حُجُب” که مانع از استفاده از این صحیفه نورانیه است، اعتقاد به آن است که جز آن که مفسّرین نوشته و یا فهمیده اند، کسى را حق استفاده از قرآن شریف نیست و تفکر و تدبّر در آیات شریفه را به تفسیر به رأى ممنوع اشتباه نمودهاند…».[۴]
بدین سان قرآن از نگاه امام خمینی، کتاب هدایت است و دعوت؛ دعوت به «تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت»، هدایت است براى ساخته شدن انسان براى این که «انسان بالقوّه را انسان بالفعل کند» و «انسان را به همه ابعادى که انسان دارد بسازد» و «دعوت به معنویات الى حدّى که بشر می تواند به او برسد و فوق او و بعد هم اقامه عدل و…».[۵]
تفسیر به لحاظ واژه شناسى و از نگاه لغویان چه مشتق «فسر» باشد و چه از «سفر»، به معناى پرده برگیرى از ناپیدا و هویدا کردن ناآشکار و روشن ساختن مبهم ها است.[۶] مفسّر می کوشد تا آیات الهى را با این عنوان که کلامى الهى است، تبیین کند و مراد خداوند را از آن بنمایاند.
حضرت امام خمینی(ره) در تعریف تفسیر نوشته اند: «به طور کلّى معناى “تفسیر” کتاب آن است که شرح مقاصد آن کتاب را بنماید، و نظر مهم به آن، بیان منظور صاحب کتاب باشد».[۷] و «مفسر وقتى “مقصد” از نزول را به ما بفهماند مفسّر است».[۸]
خلاصه این که؛ حضرت امام خمینى، موضوع تدبّر را خارج از بحث تفسیر برشمرده اند. بر این اساس، از آیه شریفه «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن…»[۹] استفاده می شود که قرآن براى مردمى که آشنا به زبان قرآن باشند قابل فهم است و از این رو می توانند در آن تدبّر کنند، ولى لازمه این سخن آن نیست که تمام مردم بدون مراجعه به پیامبر و معصومان و اندیشمندان دینی قادرند مشکلات و ابهام هایى که احیاناً با آن برخورد می کنند، حل کنند.
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱]. علم الهدى، على بن حسین، أمالی المرتضى، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج ۱، ص ۳۵۴، قاهره، دار الفکر العربی، چاپ اول، ۱۹۹۸م؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۶۸، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
[۲]. امام خمینى(ره)، تفسیر سوره حمد، ص ۱۷۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار الامام الخمینى، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
[۳]. مهدوى راد، محمد على، آفاق تفسیر مقالات و مقولاتى در تفسیر پژوهى، ص ۳۷۵، تهران، هستى نما، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
[۴]. امام خمینى(ره)، آداب الصلاه، ص ۱۹۹، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ هفتم، ۱۳۷۰ش.
[۵]. آفاق تفسیر مقالات و مقولاتى در تفسیر پژوهى، ص ۳۷۵٫
[۶]. ر.ک: فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج ۷، ص ۲۴۷، قم، انتشارات هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی، سید احمد، ج ۳، ص ۴۳۷ – ۴۳۸، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش؛ «معنای تفسیر و ترجمه و فرق میان آنها»، سؤال ۲۶۲۶۳.
[۷]. آداب الصلاه، ص ۱۹۲٫
[۸]. همان، ص ۱۹۳٫
[۹]. نساء، ۸۲٫
پاسخ دهید