تغییر قبله از جمله مهم‌ترین موضوعات پیش آمده برای مسلمانان بود که یهودیان در آن نقش مهم و در عین حال منفی داشته‌اند.[۱] آیاتی از قرآن کریم به این مسئله پرداخته است که در یکی از آنها خداوند پس از دستور تغییر قبله می‌فرماید: «و کسانى که کتاب آسمانى به آنان داده شده به خوبى می‌دانند که این موضوع، حق بوده و از جانب پروردگارشان است:(أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ)».[۲]
مراد از کسانى که کتاب آسمانى به آنان داده شده، بزرگان و علمای یهود هستند.
[۳] البته بنابر نظر برخی از مفسران، این آیه شامل عالمان مسیحی نیز می‌شود.[۴]
بنابر تصریح آیه؛ این افراد به حقانیت این مطلب اعتقاد داشتند، اما در این‌که این مطلب چیست و ضمیر در «أَنَّه» به چه بر می‌گردد؛ اقوالی وجود دارد:
۱ – اهل کتاب، به حقانیت تغییر قبله، علم نداشتند، بلکه به حقانیت و درستی نبوت پیامبر اسلام(ص) علم و یقین داشتند و بنابر آموزه‌ها و متون دینی خود می‌دانستند که پیامبر اسلام، فرستاده خداوند است. بنابر این هر چه او بگوید و هرچه او انجام دهد؛ بر حق و مورد تأیید خداوند است. در نتیجه از این طریق باید حقانیت تغییر قبله را نیز می‌پذیرفتند.
[۵]
در این تفسیر؛ نیازی نیست که در متون اهل کتاب، مطلبی دال بر تغییر قبله و این‌که تغییر قبله از صفات پیامبر موعود است، وجود داشته باشد، بلکه بیان صفات دیگر پیامبر آخر الزمان در این متون و تطبیق آنها بر پیامبر اسلام(ص)، بر این مطلب کفایت می‌کند.
[۶]
۲ – بسیاری از مفسران شیعه
[۷] و اهل سنت[۸] معتقدند؛ ضمیر در «انه» به تغییر قبله باز می‌گردد. به این معنا که در متون اهل کتاب، تغییر قبله و دو قبله داشتن از صفات پیامبر موعود بوده و اهل کتاب به حقانیت تغییر قبله توسط پیامبر موعود، علم داشتند. بر خلاف تفسیر قبلی، بنابر این تفسیر، یهودیان باید علاوه بر علم به حقانیت پیامبر، به این مورد جزئی نیز علم داشته باشند، اما در این‌جا این سؤال پیش می‌آید که آیا امروزه در تورات چنین مطلبی وجود دارد؟
در پاسخ به این سؤال، باید به دو مطلب توجه داشت:
الف. منظور از اهل کتاب در این‌جا آن نیست که همه آنها به این مطلب علم داشتند؛ زیرا عموم مردم نمی‌توانند بر مطلبی علم داشته باشند و همه آن‌را کتمان کرده و در مقابل حق، ساکت باشند و ایمان نیاورند. بنابر این در این‌جا و بسیاری از خطابات قرآن در مورد اهل کتاب، منظور برخی از اهل کتاب از جمله علمای آنها بوده است.
[۹]
ب. در آیه تعبیر «لَیَعْلَمُونَ» آمده، و این تعبیر بدان معنا نیست که این مطلب حتماً در تورات ذکر شده است، بلکه ممکن است پیش‌بینی تغییر قبله در برخی متون دیگری که نزد دانشمندان یهود معتبر بود، آمده باشد، و یا حتی به صورت شفاهی میان علمای آنان، سینه به سینه نقل شده باشد. در دین یهود متون بسیاری تحت عنوان «تلمود» وجود دارد که هزاران صفحه بوده و بسیاری از آنها سینه به سینه تا نویسندگان آنها رسیده و مورد استفاده سران مذهبی این دین بوده است.
بر این اساس، با آن‌که ما این مطلب را در تورات و انجیل نیافتیم؛ اما این بدان معنا نیست که این مطلب در هیچ یک از متون دینی یهودیان نبوده، تا به دنبال آن، یهودیان امروز مدعی شوند که ادعای قرآن در این زمینه پذیرفتنی نیست.

 

منبع: اسلام کوئست


[۱]. ر. ک: «تغییر قبله»، سؤال ۵۹۹۳۳؛ «چگونگی تغییر قبله»، سؤال ۳۳۷۵۸.

[۲]. بقره، ۱۴۴٫

[۳]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیه، علی عبدالباری، ج ۱، ص ۴۰۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.

[۴]. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۱۵، بیروت، دارالمعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.

[۵]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج ۲، ص ۱۶۱، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.

[۶]. ر. ک: ۳۲۹۶۴؛  نام امام علی(ع) و پیامبر اسلام(ص) در کتاب مقدس

[۷]. مانند: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ۱،‌ص ۴۲۰،‌ تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش؛ شبر، سید عبدالله، تفسیر القرآن الکریم، ص ۶۲،‌ بیروت، دارالبلاغه للطباعه و النشر، چاپ اول، ۱۴۱۲ق؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج ۱، ص ۲۰۰، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.

[۸]. فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۴، ص ۱۰۶، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج ۱، ص ۳۳۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.

[۹]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج ۲، ص ۱۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.