بر هیچ کس پوشیده نیست که اطلاعات منابع اروپایی از رویدادهای خاورمیانه در قرون دهم و یازدهم هجری به بعد، یکی از منابع اطلاعاتی مهم است و در هر تحقیق باید مورد بررسی قرار گیرد. نمایندگان سیاسی دولت های استعمارگر اروپایی در خلیج فارس، به دلیل منافع گسترده ای که از حضور در منطقه کسب می کردند، تا حد زیادی تمامی تحریکات و رخدادهای سیاسی ـ قومی را ثبت و به مراکز خود گزارش کرده اند. در زمینه بررسی تاریخ وهابیت نیز اطلاعات سیاحان و نمایندگان دولتی بریتانیا، فرانسه، روسیه، دانمارک و… جزء منابع لاینفک پژوهش محسوب می گردد که بدون شک باید با توجه به ویژگی های ذاتی آنها، همچون ناآشنایی با فرهنگ جهان اسلام، جهت گیری های خاص در تحلیل ها و تاکید بسیار بر ظواهر امور، مورد بررسی قرار گیرند.

از لحاظ تاریخی قدیمی ترین منبعی که در این راستا باید مورد بررسی قرار گیرد، اسناد دولتی کمپانی هند شرقی انگلستان در بمبئی ست. اما این اسناد اطلاعات قابل توجهی از تحولات سواحل شبه جزیره عربی در خلیج فارس تا قرن ۱۳/۱۹ ارائه نکرده اند. برای کسب اطلاعات از این دوره و پیش از آن باید به «گزیده اسناد دولتی بمبئی»۱ که حاوی اطلاعات بسیار مبهم و پراکنده ای ست مراجعه کرد. یکی از مهم ترین بخش های این مجموعه اسناد به «گزارش اقتصادی ایران و عربستان» منحصر است که توسط ساموئل مَنستی۲ و هارفورد جونز۳، در سال ۱۲۰۵/۱۷۹۰ میلادی خطاب به دفتر کمپانی در بمبئی نگاشته شده است.

هارفورد جونز بریدجز از لحاظ تقدم تاریخی در مرحله دوم قرار دارد. او با نگارش «تاریخ مختصر وهابیان»۴ که ضمیمه ای بر «گزارش تحولات ماموریت به ایران در سال ۱۸۱۰ – ۱۸۱۱»۵ بود، اولین اثر مستقل در باب وهابیان را تالیف کرد. ویژگی منحصر به فرد این کتاب، همزمانی نگارش آن با دوره حضور و بسط قدرت وهابیان در احساء و حمله به جنوب عراق بود. همچنین رویکرد او از آن سبب که با نگاه ابن سَنَد و کرکولی نسبت به وهابیان هم سو نیست، قابل تامل و بررسی ست.

پس از این دو منبع، جایگاه سیاح آلمانی کارستن نیبور که غرب تا شرق شبه جزیره عربی را بین سال های ۱۷۶۲ تا ۱۷۶۵ طی کرد بسیار برجسته است. گزارش او به دلیل اطلاعات غنی از اقتصاد، سیاست و اجتماع اعراب حاشیه خلیج فارس بسیار ویژه و منحصر به فرد است.۶ پس از نبیور، فولنی از شام و فلسطین دیدن کرد با این وجود به شبه جزیره نرسید ولی اطلاعات او که از طریق اعراب مهاجری که به مصر و غزه رفته بودند، بسیار جالب توجه است. نیم قرن بعد که جریان وهابیت به نیرویی هراس آور برای ممالک اطراف تبدیل شد و شهرت فعالیت های آنها در سواحل خلیج فارس تا جنوب عراق منتشر شد، اقبال سیاحان اروپایی و توجه آن ها به این پدیده جدید در نجد افزایش یافت.

جان لویس بوکهارت در میان سیاحان غربی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. او نه تنها به تاریخ وهابیت و دولت سعودی اول علاقه مند بود و اطلاعات جالب توجهی را جمع آوری کرد، بلکه توجهات او به مسائل فرهنگی و مذهبی مردم در شبه جزیره اثر او را متمایز کرده است. او در سال ۱۸۱۴ به شبه جزیره رفت و بین طائف، مکه، مدینه، جده و ینبع سفرهایی کرد و با محمدعلی پاشا در طائف ملاقات کرد و این در زمانی بود که سپاه عثمانی به شبه جزیره حمله کرده بود.۷ اطلاعات و قرابت او با متن جامعه اسلامی تا بدانجا بود که به اسلام گروید و مسلمان شد و به عنوان یک مسلمان، فریضه حج را به جا آورد و با مسلمین ارتباط نزدیکی یافت.۸

پس از حمله محمدعلی پاشا و سقوط دولت اول، جورج سادلیر در سال ۱۸۱۹ به عنوان نماینده بریتانیا به سوی ابراهیم پاشا – پسر محمدعلی پاشا – گام به شبه جزیره نهاد و مشاهداتش در طول سفر از قطیف تا ینبع را در سفرنامه اش نگاشت. اطلاعات مضبوط در سفرنامه او، از آن جهت که شرایط شبه جزیره را پس از حمله عثمانی به تصویر می کشد و حاوی اطلاعات جزئی ارزشمندی در باب اوضاع وهابیان پس از این حمله است، بسیار در خور توجه است.۹

پس از سادلیر، جورج والین فنلاندی که دانش آموخته دانشگاه هلسینکی بود با هدف کسب اطلاعات به مناطق جنوبی نجد ارسال شد. او در سال ۱۸۴۵ در سفرش با نام مستعار عبدالولی از قاهره به عقبه و سپس به معان رسید و از طریق جوف به حائل، قصیم و ریاض راه یافت. مطالعات او به دلیل اتمام ذخائر مالی اش ناقص ماند تا این که دو سال بعد دوباره به شبه جزیره برگشت و سواحل دریای سرخ و تبوک و تیماء را در نوردید، اما دوباره از استقرار در ریاض منع شد، چرا که عده ای متوجه دین مسیحی او شده بودند.۰۱ پس از والین، ریچارد برتون انگلیسی که یکی از درجه داران قوای دریای بریتانیا بود، در قامت یکی از دراویش مسلمان در سال ۱۸۵۳ به جزیره العرب آمد و پس از دیدار از مکه به مدینه و ینبع اطلاعات بسیار ارزشمند و مهمی را به همراه خود به هند برد.۱۱

یکی از مهم ترین سیاحان غربی که تحت لوای ترویج مسیحیت در قلب جهان اسلام و کسب اطلاعات مهم استراتژیک به شبه جزیره پای نهاد، ویلیام گیفورد پالگریو بود که با ریشه هایی که در خاندان های صاحب نفوذ یهودی بریتانیا داشت، به مقام بالایی در کمپانی هند شرقی رسید. او از سال ۱۸۴۷ تا ۱۸۵۷ در رأس انجمن تنصیری در لبنان بود. سپس نقش مهمی در ایجاد صلح میان انگلیس و فرانسه در سال ۱۸۶۲ داشت و پس از آن به مصر رفت و از طریق معان به شبه جزیره گام نهاد. او تحت عنوان نام مستعار سلیم ابومحمد الیاس در طول یک سال از تمام شهرهای مهم شبه جزیره دیدن کرد و مشاهدات خود را در کتاب خود نگاشت.۲۱

لوئیس پلی سرکرده نظامی بریتانیایی بود که در سال ۱۸۶۵ به دیدار فیصل بن ترکی، احیاگر قدرت دولت سعودی پس از حمله سپاهیان مصری، رسید و قرارداد دوستی و مشارکتی میان سعودی و بریتانیا منعقد ساخت. اطلاعات جغرافیایی پلی به دلیل توجهات او به عوارض ارضی شبه جزیره بسیار حائز اهمیت است.۳۱

یکی از سیاحان دیگر انگلیسی که برخلاف دیگران، با هدف کسب اطلاعات علمی و تحقیقات میدانی به شبه جزیره وارد شبه جزیره شد، چارلز داوتی بود. او به اقصی نقاط بلاد عرب سفر کرده بود و اثرش که حاصل حضور هشت ساله او (۱۸۷۰ تا ۱۸۷۸) در خاورمیانه است، یکی از ارزشمندترین متون علمی در حوزه تاریخ و تمدن عرب نزد غربیان محسوب می شود.۴۱ پس از او یک زن و شوهر انگلیسی به نام ویلفرد و لیدی آن بلانت به دنبال کشف رسوم و اصالت های عربی به شمال شبه جزیره سفر کردند و حاصل آن کتاب «الحج الی نجد مهد العنصر العربی»۵۱ شد که از کتب مهم غربی در باب قوم عرب محسوب می گردد.

ناپلئون که در پی قدرت گیری در اروپا، به دنبال جلوگیری از نفوذ بیشتر انگلستان در خلیج فارس و شبه جزیره بود، در سال ۱۸۰۷ نماینده خود، دومینگو بادیا لیبلیک را با نام مستعار علی بک به حجاز فرستاد. فرانسویان پس از لیبلیک،۶۱ جالب توجه است. شارل هوبر را در سال های ۱۸۷۸-۱۸۸۲ به آن دیار فرستادند که توانست نقش برجسته ای که به خط آرامی نگاشته شده بود و خط حضرت عیسی(ع) انگاشته می شد را در منطقه حجر تیماء بررسی و ترجمه کند. او چندین بار دیگر به شبه جزیره سفر کرد و نهایتا به دست راهزنان در سال ۱۸۸۴ به قتل رسید.۷۱

روس ها هم انگیزه های مشخصی در کسب اطلاع از اوضاع شبه جزیره عربی داشتند و در سال ۱۸۱۱ اولریخ جاسپر سیتزن به جزیره العرب آمد و با ظاهر حجاج مدت طولانی را در مکه گذراند و پس از آن به یمن رفت و در آن جا کشته شد.۸۱

اسنوک هورخرونیه سیاح هلندی مشهور، یکی دیگر از منابع اصل اطلاعات غربی ها در باب شبه جزیره عربی است. او شش سال در مکه ساکن بود و این سال ها مصادف با حضور هلند در جزایر شرقی هندوستان (اندونزی) بود. اطلاعات و دریافت های او در باب جهان اسلام، مورد انتقاد بسیاری از اندیشمندان قرار گرفته است، . با این وجود کتابی که در باب مکه نگاشت، هنوز هم اطلاعات بسیار مهمی در باب حیات اجتماعی و اقتصادی جاری در قلب شبه جزیره ارائه می کند.

اوضاع در اواخر قرن نوزدهم میلادی با ضعف شدید عثمانی و شکل گیری حرکت های اسلام گرا و ملی گرایانه درون این قلمرو و ظهور قدرت های نوینی در اروپا همچون آلمان مصادف شد. با این وجود انگلستان، هنوز هم بیشترین نمایندگان و سفرا را به شبه جزیره می فرستاد. از میان فرستادگان انگلیسی جرالد لیچمن و گردترود بل که با ماموریت کسب اطلاعات جغرافیایی و نظامی به شبه جزیره فرستاده شده بود، شناخته شده تر هستند. انگلستان در این دوره تبدیل به پشتیبان دولت سعودی در قبال نفوذ، دولت آل رشید در حائل بود و نمایندگان این کشور به منظور کسب اطلاع از آل رشید به شمال شبه جزیره سفر می کردند. کاپیتان شکسپیر از دیگر نظامیانی بود که در سال ۱۹۱۴ به ریاض وارد شد و با ملک عبدالعزیز دیدار داشت.

فیلبی، هری سنت جان معروف ترین و سرشناس ترین سیاح بریتانیایی بود که چندین بار به شبه جزیره سفر کرد و به عنوان نماینده سیاسی انگلستان، دیدارهای متعددی با سران خاندان سعودی داشت. او در سال ۱۹۱۷به دیدار ملک عبدالعزیز رفت و آن چنان خود را علاقه مند به حضور در شبه جزیره نشان می داد که در سال ۱۹۳۰ استعفای خود را از خدمت به بریتانیا اعلام کرد، اسلام آورد و در دستگاه ملک عبدالعزیز به مشاورت منصوب شد. عبدالعزیز نام عبدالله را برای او برگزید.۹۱ شخصیت مشهور بعدی توماس ادوارد لورنس است که در جریان فروپاشی عثمانی و روابط دوگانه انگلستان با شریف حسین، حاکم حجاز و وهابیان نقش بسیار تعیین کننده ای ایفا کرد.

اما از اولین محققینی که در باب تاریخ و اندیشه های وهابیت مطالعه کردند، هنری لائوست (۱۹۰۵-۱۹۸۳)۰۲ و دیوید ساموئل مارگولیوث (۱۸۸۵-۱۹۴۰)۱۲ هستند. مارگولیوث با نگارش مدخلی مهم در ویرایش اول دایره المعارف اسلام و معرفی کتاب جدیدی به نام «لمع الشهاب فی سیره محمد بن عبدالوهاب» از نویسنده ای ناشناس در باب وقایع دولت اول سعودی و روابط آن ها با نمایندگان انگلستان در منطقه، گام مهمی را در پیشبرد مطالعات وهابی و جذب محققین به سوی این جنبش برداشت.۲۲ بدون شک در میان محققین جدید و تأثیرگذار جهان غرب که در حوزه مطالعات وهابی قلم زده اند، آثار هیچکس را نمی توان با مایکل کوک مقایسه کرد. او در چهار مقاله مهم و تأثیرگذارش که در فاصله سال های ۱۹۸۶-۱۹۹۲ آن ها را به چاپ رساند، با اتکا به منابع اولیه و مستقل به پر ابهام ترین دوره تاریخ وهابیت، یعنی زندگی محمد بن عبدالوهاب و تاریخ دولت اول سعودی پرداخت.۳۲ وی در سال ۲۰۰۰ و در کتاب امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی، مطالعات و دستاوردهای جدیدش در باب تاریخ وهابیت را منتشر کرد.۴۲

گروه های متفاوتی با ذوائق متعددی به موضوع وهابیت پرداخته اند:

گروه اول محققین عرصه روند اصلاح گری در تاریخ پیشامدرن اسلامی هستند. در این گروه که عموما اهمیت بیشتری به کشورهای شمال آفریقا و شام داده می شود، محققین به دنبال کشف ریشه ها و بن مایه های عقیدتی اصلاح گران و تحول خواهانی هستند که در این قرون سر برآورده مسلمین را به سوی تحولی بزرگ فراخواندند. بدان دلیل به کشورهای شمال آفریقا اشاره کردیم که این کشورها کمتر از دیگر سرزمین های اسلامی تحت تسلط امپراطوری عثمانی قرار داشتند و از سوی دیگر از همه بیشتر با حضور و دخالت استعمارگران غربی در بلادشان مواجه بودند. به این دو دلیل، در کشورهای شمال آفریقا با قیام های بیشتری در زمینه تحول خواهی اسلامی مواجه هستیم.پژوهشگران مورد بحث عموما به تأثیرات اندیشه های وهابی در تهییج بیشتر مسلمین به جهاد و مقابله با مشرکین، توجه داشته و ابعاد این کنش و واکنش را پژوهیده اند. طبیعی ست که پژوهش های این گروه به دلیل ذات عمل گرایی در سوژه های تحقیقات شان، بیشتر سیاسی و تاریخی است با این وجود این مستشرقان نقش بسیار مهمی در مطالعات وهابی ایفا کرده اند. اصلی ترین و سرشناس ترین محققین این گروه، جان وُل و جان اسپوزیتو هستند. این دو محقق کهن سال و پرسابقه سالیان متمادی ست در جریان همکاری در دانشگاه جورج تاون ایالات متحده، تالیفات متعدد مشترکی را ارائه کرده اند.۵۲ این دو در تالیفات مشترک خویش افق های نوینی را بر محققان غربی گشودند، تا به جایی که «تاریخ اصلاح و اصلاح گری در اسلام» که این دو محقق جزء نگارندگان اصلی آن بودند، یکی از مهمترین متون کلاسیک در این حوزه محسوب می شود.۶۲ جان ول به عنوان یکی از مهمترین پژوهشگران تاریخ اصلاح گری در دوره پیشامدرن اسلامی جایگاه بسیار مهمی دارد. با نگاهی گذرا به مقالات او می توان آن ها را به دو دسته تاریخ ممالک شمال آفریقا در روند روشنگری دینی۷۲ و نیز تاریخ تصوف و اصلاح گری و تعاملات اعضای این فرق با جنبش وهابی۸۲ تقسیم کرد. توجه خاص او به حلقه های خاص اهل حدیث در قرون جدید و جایگاه مهم آنها در سنت اصلاح گری اسلامی یکی از جنبه های مهم پژوهش های تاریخی اوست. او با نوع نگاه خاص خود به این مساله مهم به نوعی جریان ساز و صاحب سبک بود و بعدها مورخینی چون بشیر نافع و احمد دلاّل از همین روش پیروی کردند. در مجموعه حاضر نیز مقاله «محمد بن عبدالوهاب و محمد حیاهسندی» یکی از اصلی ترین و مهمترین مقالات اوست که وُل همین روش خاص را در آن متبلور ساخته است. اما دسته دوم را باید محققین تاریخ تصوف در قرون متأخر نامید. این گروه از مستشرقین با تحلیل جایگاه فرق متصوف و نقش آنها در ادامه استیلا و مشروعیت حکومت عثمانی در سنوات رو به پایان عمر خود ، و نیز نفوذ اندیشه های اصلاحی و تحول خواه در میان آن ها ، کوشیده اند از منظری دیگر نسبت به مطالعات سلفی-وهابی در قرون جدید بنگرند. در این دسته می توان به سه نسل از محققین اشاره کرد، ما در این جا از نسل اول که به نوعی بنیان گذار این نوع پژوهش ها بوده اند به پطرس ابومنّه اشاره می کنیم.او که با راهنمایی آلبرت حورانی توانست به درجه دکتری از دانشگاه آکسفورد نائل شود، رشته تاریخ و تمدن اسلامی را در دانشگاه حیفا بنیان گذاشت و با توجه به علاقه اش نسبت به تاریخ تنظیمات در امپراطوری عثمانی، شاگردان و پژوهشگران صاحب نامی را تربیت کر. او همچنین به طور مشخص بر موضوع مراحل بسط و گسترش فرقه صوفی نقشبندی-خالدی در این دوره تاریخی مطالعه کرد و علاوه بر مقاله ای که از او در این کتاب ترجمه شده، آثار ارزشمند دیگری را نیز تالیف کرده است.۹۲

از نسل دوم باید به اسحق وایزمن اشاره کرد، او از شاگردان ابومنه است و مانند استادش به تأثیرات فرق متصوف و رقابت های آنان با گروه های سلفی حاضر در شهرهای مهم تحت تملک عثمانی مانند بغداد و دمشق پرداخته است. او پس از اخذ درجه دکتری از دانشگاه پرینستون ایالات متحده در سال ۲۰۰۳،کتب مهمی در باب تاریخ سلفیون دمشق، تاریخ فرق نقشبندیه-خالدیه و جریان های اصلاح گر در قلمرو عثمانی ابه چاپ رساند، که همگی از ارزش بالای علمی برخورداند.۰۳ در این زمینه باید به دیوید کامینز نیز اشاره کرد. او یکی از محققین امریکایی این حوزه تحقیقاتی ست و کتاب مهم او «نوگرایی در اسلام: تحولات سیاسی و اجتماعی در سنوات پایانی تسلط عثمانی بر سوریه»۱۳ را منتشر ساخت که پیش از این نیز بدان اشاره شد و یکی از تحقیقات مرجع در باب اصلاح گران سلفی دمشق به حساب می آید و تاکنون به دو زبان ترکی۲۳ و عربی۳۳ ترجمه شده است. وی اخیراً کتابی در تاریخ وهابیت به چاپ رسانده که تفاوت های مهمی با دیگر آثارش دارد.۴۳ کامینز و کتابش، محصول موج رو به فزونی پژوهش و تحقیقات نه چندان ارزشمند در باب تاریخ و منشأ جنبش وهابی و عربستان سعودی به عنوان یکی از اصلی ترین مراکز تولید اندیشه های بنیادگرایانه اسلام سنی هستند. اما سطور فوق به هیچ وجه نافی ارزش های تحقیقاتی او در حوزه مطالعات عثمانی و سوریه در آن دوره نیست.۵۳

 


پی نوشت ها

  1. J.A. Saldanha, selections from state papers, Bombay, regarding the east India company’s connection with the Persian gulf, with summary of events, 1600-1800 AD, Calcutta, 1908.
  2. Samuel Manesty
  3. Harford Jones
  4. A Brief History of Wahauby
  5. Account of the Transactions of his Majesty’s Mission to the court of Persia In year 1810-1811
  6. Carsten Niebuhr, Travels through Arabia and other countries in the east, 2Vols, Edinburgh, 1792
  7. بنگرید به أسعد عیدالفارس، رحاله الغربیون فی شبه جزیره العربیه در الرحلات الی شبه جزیره العربیه، جزء الاول، ۶۸۴-۵۸۸
  8. John L.Burckhardt, Notes on the Bedouins and the Wahabys (London, 1830); idem, Travels in Arabia, Beirut, 1972
  9. جورج سادلیر، رحله عبر الجزیره العربیه خلال ۱۸۱۹، ترجمه أنس الرفاعی و تحقیق سعود العجمی، دارالفکر، دمشق، طبع اولی، ۱۴۰۳/۱۹۸۳
  10. عوض البادی، الرحالۀ الأروبییون فی شمال الجزیره العربیه، دارالبلاد العربیه للنشر، ریاض، ۱۴۱۸-: ۱۷-۱۹
  11. برینث بیتر، بلاد العرب القاصیه، ترجمه خالد اسعد، دارقتیبه، بیروت، ۱۴۱۱؛ ۱۵۶؛ أسعد عیدالفارس، رحالۀ الغربیون فی شبه جزیره العربیه در الرحلات الی شبه جزیره العربیه، جزء الأول، ۵۸۸-۵۹۱
  12. برینث بیتر، بلاد العرب القاصیه، ترجمه خالد اسعد، دارقتیبه، بیروت، ۱۴۱۱؛ ۱۵۶؛ أسعد عیدالفارس، رحالۀ الغربیون فی شبه جزیره العربیه در الرحلات الی شبه جزیره العربیه، جزء الأول، ۵۸۸-۵۹۱
  13. William Palgrave, A year’s Journey through central and eastern Arabia, London Anbco
  14. Pelly, Lewis. Report on a Journey to the Wahabee Capital of Riyadh in Central Arabia (1865). Bombay: Printed Falcon Press, 1978
  15. Doughty, Travels in Arabia Deserta, London, Boston, 1921
  16. Bedouin Tribes on the Euphrates and A Pilgrimage to Nejd
  17. Domingo Badiay Leblich
  18. شارل هوبر، رحله فی وسط الجزیره العربیه، حماد، شمر، قصیم و حجاز، ط اولی ۱۸۸۴
  19. روبن بدول، ۱۰۸؛ یوهان فوک، تاریخ حرکه الإستشراق، تعریب عمر لطفی العالم، دارقتیبه، دمشق، ط ۱۹۹۶، ۱؛ ۱۶۸
  20. حسین بن محمد غامدی، فلیبی مؤرخاَ للمملکۀ العربیۀ السعودیه مجله الدرعیه، عدد الثانی، ۱۴۱۹
  21. Henry Laust; Essai sur les doctrines sociales et politiques d’Ibn Taimîya (661/1262-728/1328), Le Caire, IFAO;1939; Le Traité de droit public d’Ibn Taimîya (traduction annotée de la Siyâsa shar’îya), Institut français de Damas, 1952 ;Les gouverneurs de Damas sous les premiers ottomans (traduction des annales d’Ibn Tûlûn et d’Ibn Djûm’a), Institut français de Damas, 1952.
  22. EI 1, Wahhabiah.
  23. بنگرید به مقاله «منشأ اصلی کتاب لمع الشهاب فی سیره محمد بن عبدالوهاب» در همین مجموعه.
  24. M. Cook, The expansion of the first Saudi state: the case of Washm, in The Islamic world: from classical to modern times (Essays in honour of Bernard Lewis), ed. C.E. Bosworth et al, 3Princeton 1991, 661-99; idem, On the origins of Wahhabism, in JRAS, series 3, vol. ii (1992), 191-202; idem, The provenance of the Kitdb Lamc al-shihdb fi sirat Muhammad b.Abd al-Wahhab, in Journal of Turkish Studies, x (1986), 79-86;idem , Pre-Wahhabi Historians of Najd, Studia Islamica ,(1992)76, 173-190
  25. Michael Cook, Forbidding wrong in Islam, Cambridge University Press
  26. John Voll and John L. Esposito. Makers of Contemporary Islam. New York City: Oxford University Press, 2001. John Voll and John L. Esposito. and Democracy. New York City: Oxford University Press, 1996.

این کتاب اخیراً با مشخصات زیر ترجمه شده است: جنبش های اسلامی معاصر (اسلام و دموکراسی)ها، ترجمه شجاع احمدوند، نشر نی ۱۳۹۰٫

John Voll & John L. Esposito, Osman Bakar, ed. “Asian Islam in the 21st Century. New York City: Oxford University Press, 2008. ; Islam and the West: Muslim Voices of Dialogue, (with John Voll). In Fabio Petito and Pavlos Hatzopoulos (eds.), Religion in International Relations: The Return from Exile (London: Palgrave Macmillan; (2003) ; Islam and Democracy in a Violent World,” with John O. Voll Humanities (Dec. 2002).

  1. Contemporary Islam: Revolution or Reformation? In John L. Esposito (ed.) The Oxford History of Islam (New York: Oxford University Press, 1999).
  2. Voll, John O; The eastern Sudan, 1822 to the present;.In The History of Islam in Africa / ed. N.Levtzion & R.L.Pouwels; Athens (USA): Ohio University Press; Oxford: Currey; Cape Town: Philip, 2000 pp.153-167; idem, Imperialism, nationalism and missionaries: lessons from Sudan forthe twenty-first century In”Islam and Christian-Muslim Relations”;۸ i, 1997 pp.39-52.; idem Fundamentalism in the Sunni Arab world: Egypt and the Sudan ; In “Fundamentalisms observed”. Ed. M.E.Marty & R.S.Appleby. A study conducted by the American Academy of Arts & Sciencesl ; Chicago: University of Chicago Press, 1991, (The Fundamentalism Project, 1) pp.345-402. ; idem. The Mahdi’s concept and use of ‘hijrah’ Muhammad b. ‘Abd Allah al-Mahdi, In “; Islamic Studies “; ۲۶ i, 1987 pp.31-42.
  3. Voll, J. O; Revivalism and social transformations in Islamic history ;In Muslim World ; 76, 1986 pp.168-180. ; idem,. Renewal and reform in Islamic history: tajdid and islah ; In “Voices of resurgent Islam”. Ed. J.L.Esposito; New York: Oxford !University Press, 1983 pp.32-47. ; idem,. Wahhabism and Mahdism: alternative styles of Islamic renewals In “Arab Studies Quarterly”; ۴, ۱۹۸۲ pp.110-126.; idem, Hadith scholars and tariqahs: an ulama group in the 18th century Haramayn and their impact in the Islamic world In “Journal of African & Asian Studies” ۱۵, ۱۹۸۰ pp.264-273.; idem, Muhammad Hayya al-Sindi and Muhammad ibn ‘Abd al-Wahhab: an analysis of an intellectual group in eighteenth-century Madina.In BSOAS; 38 (1975) pp.32-39.; idem, The non-Wahhabi Hanbalis of eighteenth century Syria. In “Der Islam”; ۴۹ (۱۹۷۲) pp.277-291.; idem ‘Abdallah Ibn Salim Al-Basri and 18th Century Hadith Scholarship In “Die Welts Des Islam” ۲۰۰۲,Vol42,N.3.pp 357-372
  4. Abu-Manneh, Butrus ; The genesis of Midhat Pasha’s governorship in Syria 1878-1880 In The Syrian land: processes of integration and fragmentation: Bilad al-Sham from the 18th to the 20th century. Ed. T.Philipp & B.Schaebler; Stuttgart: Steiner, 1998, (Berliner Islamstudien, 6) pp.251-267; idem, The Husaynis: the rise of a notable family in 18th century Palestine; Palestine in the late Ottoman period: political, social and economic transformation. Ed. D.Kushner; Jerusalem: Yad Ishak Ben-Zvi; Leiden: Brill, 1986 pp.93-108.; idem ,Shaikh Ahmad Ziya al-Din al-Gümüshanevi and the Khalidi suborder: abstract of part of a more extensive research study on the Naqshbandiyya suborder; Bulletin of the Israeli Academic Center in Cairo; 6, 1985 pp.[2]-[3]. ; idem, The Georgians in Jerusalem in the Mamluk period ; XXI. Deutscher Orientalistentag 1980 in Berlin: Vorträge, hrsg. F.Steppat, Wiesbaden: Steiner, 1983 (Zeitschrift der Deutschen Morgenländischen Gesellschaft: Supplement V) pp.163-167;idem, The Naqshbandiyya-Mujaddidiyya in the Ottoman lands in the early 19th century in Die Welt des Islams; 22, 1982 pp.1-36. ; idem, Sultan Abdülhamid II and the Sharifs of Mecca (1880- 1900). Asian and African Studies (Israel) 9 (1973) pp.1-21.
  5. Wiessmann, Itzchak; Taste of Modernity: Sufism, Salafiyya, and Arabism in Late Ottoman Damascus. Leiden: Brill, 2001, 343pp; idem, The Naqshbandiyya: Orthodoxy and Activism in a Worldwide Sufi Tradition. London and New York: Routledge, 2007, 208 pp ; idem, Ottoman Reform and Islamic Regeneration. (co-ed.) London: I.B. Tauris, 2005, 240 pp. ; Idem,Islamic Fundamentalism and Sufism: Continuities and Confrontations. (ed.) In Preparation Conversion, Mysticism, Revival and Reform in Islam (co-ed., in Hebrew). Forthcoming, Jerusalem: Magnes Press, 2008.
  6. Commins, David, “Islamic Reform: Politics and Social Change in Late Ottoman Syria, Studies on Middle eastern History, USA, Oxford University Press,1990
  7. Osmanli Suriyesi’nde Islahat Hareketleri , Yonelis Yayinlari, translator, Istanbul
  8. الاصلاح الاسلامی: السیاسه و التغییر الاجتماع فی سوریه اواخر العهد العثمانی، دیوید کامینز، مجید الراضی، سوریه، ۱۹۹۹٫
  9. Commins.David, The Wahhabi Mission and Saudia Arabia, 2009,New York, I.B.Tauris Publication,275p
  10. برای مطالعه آثار مهم او در این حوزه بنگرید به:

Commins, David, Traditional Anti-Wahhabi Hanbalism in Nineteenth Century Arabia, in Ottoman Reform and Islamic Regeneration: Studies in Honor of Butrus Abu-Manneh , edited by Yitzchak Weisman, IB Tauris, 2005; idem, “Islah: Syria,” in Encyclopaedia of Islam; idem, “Taki al-Din al-Nabhani,” in Encyclopaedia of Islam , E.J. Brill “Syria” in Encyclopedia of the Modern Islamic World , Oxford University Press, 1995 “Modernism,” in Encyclopedia of the Modern Islamic World , Oxford !University Press, 1995 “Hasan al-Banna” in Pioneers of Islamic Revival, Ali Rahnema, ed., London: Zed Press, 1994 “Social Criticism and Reformist Ulama of Damascus,” Studia Islamica 78 (1993).pp.45-70