انسان از رسیدن به معدن عظمت – به سبب حجابهای ظلمانی و نورانی- در پرده و محروم است.
حجابهای ظلمانی عبارت است از عالم طبیعت و اینها از جهان حسّ و شهادت هستند؛ بلکه بعضی از عوالم مثال نیز ملحق به حجابهای ظلمانی است.
و حجابهای نورانی بعد از ترّقی و عبور از عوالم طبیعت، با افکندن مادّه و صورت [از خویش] است که در این هنگام نفس خود را جدای از مادّه و صورت میبیند، و حقیقت نفس او برایش تجّلی میکند در حالی که از پوستهی مادّه و صورت بیرون آمده و رها شده است…
هر چه حجابها را مطالعه نموده و در عوالم نوریّه تفکّر کند، برایش علم به مبدأ و معاد و حقایق مقامات دینی منکشف میشود… تا اینکه چشمهای دل، پردههای نورانی را دریده و به حقیقت و معدن هر عظمتی متّصل میشود؛ و در این هنگام برای او مقام قرب حاصل شده و به تجلّیات اسماء و صفات [خداوند] نائل میگردد و از زوّار و همجواران خداوند محسوب میشود.
منبع: کتاب به سوی دوست، ص ۱۰۷
پاسخ دهید