گفتهاند: «حکمت، تشبّه وَصفی به اِله عالَم است» یعنی به واسطهی این عل، روح انسان، متّصف به صفات الله شود و متخلّق به اخلاق الهی گردد. و این اتّصاف و تخلّق، روح را از حیات فانی بشریّت، بمیراند و به نشئهی باقیِ ابدیّت، حیات بخشد پس به زبان حالِ روحی همی سراید:
نیست از خود هستم از دلدار خود چون که جان کردم فدای یار خود
خوش بمردم در رهش زین آب و گِل چیست قطره پیش بحر جان و دل
مردم از ظلمت به نور اندر شدم قطرهای دریای پر گوهر شدم
پس به واسطهی فنای شهودی در انوار جمال الهی، به دولت بقای ابد رسد و ابتهاج روحیِ بیحدّ یابد. و چون هر نفس، کمال اشتیاق به ابدیّت حیات خود دارد و وجود خویش را دائم خواهد، پس چون نظر در این تعریف کند، و دریابد که نتیجهی تحصیل علم حکمت، حیات ابد یافتن است، و به تشابه ظلّی در ظلّ وجود ابدی حق شتافتن، پس مسلّم در تمام عمر به تمام قوا در وصول بدین مقصد اَعلی منتهای جهد و کوشش در طریق تحصیل بنماید.
منبع: کتاب پندهای آسمانی، ص ۶۹
پاسخ دهید